به زبان آوردن
بیان کردن
بیان کردن
دور انداختن
بنال
با عصبانیت و با بی میلی درباره چیزی صحبت کردن
بگو دیگه چرا جون میکنی
بیرون انداختن آب دهان
تف کردن
تف کردن
ازش دربیاد
can spit out some decent photos
میتونه دو تا عکس قابل قبول ازش دربیاد
میتونه دو تا عکس قابل قبول ازش دربیاد
منظور اینکه اون چیزی رو که الان مخفیش کردی رو سریع و بلند بگو
ب معنای غیر رسمی بنال دیگ هم هست
Spit it out سریع بگو دیگ
Spit it out سریع بگو دیگ
با عصبانیت حرف زدن
از لای دندون غریدن و صحبت کردن
از لای دندون غریدن و صحبت کردن
تف کردن - بیرون ریختن - من داشتم با رفیقم که تو انگلیس زندگی می کنه در مورد مسواک زدن صحبت میکردم که گفتش brush teeth and spit out و از اینجا متوجه شدم که معنی تف کردن می ده
تف کردن
با عصبانیت چیزی گفتن
بیرون امدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)