پیشنهاد‌های مدرس سه زبان و مترجم (٣٢٤)

بازدید
٣٩٦
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضمن خدمت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سعادت دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

《بالفعل شدن》 هم معنی میده. مثلاً در مورد توانایی بالقوه ی ( potential ) یک فرد که بالفعل ( realize ) میشه، میگیم توانایی بالقوه اش realize شده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیر خواهی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزار دهنده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظَهر نویسی شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند فرهنگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

First - aid plaster

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وقتی میخوان بگن یه چیزی خیلی خوبه ( very nice ) ، میشه از فعل rule استفاده کرد؛ مثلاً: این مکان خیلی خوبه! = This place rules!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه انگلیسی نیست و ایتالیایی است و معادل انگلیسی آن "series" می باشد؛ به هر دو صورتِ مفرد و جمع به همین شکل نوشته میشود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

When necessary در صورت نیاز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم پایه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

بر حذر بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر جمله ای غیر سؤالی به حالت سؤالی توسط گوینده بیان شود، uptalk رخ میدهد و جمله ی با هدفِ غیر سؤالی بودن، سؤالی بنظر میرسد که مد نظر گوینده نمی باشد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر گونه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

با to به معنای برای چیزی مورد استفاده قرار گرفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

رشد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معرض

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سختی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاتی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از این لحاظ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش رفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

چک لیست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کاربرد این کلمه در جمله ی زیر دقت کنید: If you need a primer on this, you may check my video tutorial on my channel اگر نیاز به یادگیری مقدماتی د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

دارای حق انحصار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کاربردی و به دَرد بخور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقداری است که داده های مرتب شده ( صعودی یا نزولی ) را به قسمت های مساوی تقسیم میکند. مثلاً quartile نوعی از quantile می باشد که مجموعه ی داده های مر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تایپ دَه انگشتی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مسئله و مشکل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریاضیاتی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اختصاص دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درختچه ی چینی که گل های سفید یا صورتی داشته و هنگام شب به رنگ قرمز غلیظ درمی آید.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

animate یعنی به حرکت درآوردن و animated میتواند به معنی به حرکت در آمده باشد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیکار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

برگزار کننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مقدس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه بیشتر در British English بکار میره!

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلاً: The girl gives me a good impression این دختر حس خوبی به من میدهد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ventilated space = هوای آزاد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نکته: در British English، از to fancy به جای to feel like استفاده میشود که to feel like در American English استفاده میشود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوشیدنی الکلی ترکیبی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به اِمِریکن در معنای ناتوان، از disabled استفاده میکنن که در بریتیش از این واژه ( یعنی invalid ) استفاده میشه.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hit the curb

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

من یه مثال میزنم: The girl leans out of the window. یعنی: دختر از پنجره به بیرون خم میشود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی آسیب که پنجه پا وارد میشود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موردِ مناسب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحسین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای کلمه ی extention ایراد داره! در اصل، extension cord ( یا extension lead ) هست!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به سه راهی ( یا سیم رابط که پریز داره! ) میگن: Extension cord یا Extension lead