پیشنهاد‌های مدرس سه زبان و مترجم (٣٢٤)

بازدید
٣٩٦
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابراز علاقه ی بدون مقدمه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نظرِ کسی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشتی جنگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

خیانت کردن هم معنی میده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به معنی غیر قابل وصف هم میشه، مثلاً Infectious enthusiasm

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به پانکِراس

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Keynote talk هم می گویند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دار آویخته شد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر سؤال بردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

عنوان کردن، مطرح کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز شادی و خوشحالی، لحظه ی خوشی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"افتخاری" هم معنی میده؛ مثلاً استادی که بطور افتخاری در دپارتمان دیگری ( علاوه بر دپارتمان تخصصی خودش ) هم استاد است، میگن که ایشون by courtesy استاد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

پاره شدن هم معنی میده، مثلاً: These socks don't run easily for a long time

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

[ریاضیات] "برقرار بودن"

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جابجا پذیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

نوشیدنِ با نِی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روش های وابسته به حفظ طوطی وار کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نماینده بودن، نمایندگی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیره کننده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"مثل توپ صدا کردن" هم معنی میده!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دقت کنید که این کلمه به معنای دفاع کردن از خود در مقابل کسی یا چیزی است؛ مثلاً: She managed to fend off the dog with a stick. او با یک چوب دستی به خ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیان کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

این فعل اصولاً بار معنایی منفی داره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروش زیاد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز شدن ( مثل باز شدن چتر! )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرتیترِ روزنامه و مجلات کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تست هوشیاری معنی دقیق تری هست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برخورد کردن با، تصادف کردن با

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور تمام، به طورِ کامل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تذکر دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرد خاطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصیان گر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

املای درست واژه name - calling است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو بوق و کرنا کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکبت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثل فنر پریدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Postpone

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه در بریتیش استفاده میشه. معادل اِمریکائیش curb میشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

انداختن، افکندن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چر ت ورزی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرفداری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثلاً وقتی داری قهوه مینوشی، یه حرف نا مناسب زده میشه و تو از هیجان قهوه اتُ تُف میکنی بیرون؛ اون میشه spit out کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرار کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نذر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوشیزه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

غرق در

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

این لغت در معنای کنسول بازی با استرس روی سیلاب اول و در معنای تسلی دادن با استرس بر سیلاب دوم اَدا میشود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تتمه