پیشنهاد‌های خشایار نوروزی (٤٧٠)

بازدید
١,٣٧٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

اینهایی که اومدن گفتن این یه واژه ترکی و از این بگونه ای حیرت آور نتیجه گرفتن که با استناد به همین یک واژه ترکی، ترکها زمان هخامنشیان بودن ( و اگه را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عملیات روانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوستان آبادیس پیش از اینم پیشنهاد دادم و بازم برای چندمین بار یادآوری میکنم چگونگی نوشتن انگلیسی تو فیلد جستجو رو درست کنید چون مانند این واژه و فعل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

نگارش لاتین سایت رو درست کنید ! نمیشه واژه های مرکب انگلیسی رو درست اینجا وارد کرد برای نمونه همین re - sign که یه واژه کاملن متفاوته با resign ، خوا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تو تنیس به برد یک ست با نتیجه " 0 - 6 "میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بد دهنی کردن

پیشنهاد
١

گفتنش آسونه

پیشنهاد
٠

شهرت و اعتبار خود را وسط گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نگو !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ازروی خشم با چیزی که دستت هست مانند شلاق ضربه زدن. ( جالبه اینو یه سایت برای کاری که زورف ( تنیسور آلمانی ) که با راکتش با خشم تمام به سکوی داور و زی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به صدای جیغ مانند و ناهنجاری که از میکروفون، آمپلی فایر و مانند آن ( هنگامی که روشن میشود شنیده میشود ) نیز گفته میشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنای " رقم زدن ( یک رخداد ) " هم هست: . It will crown a important point of history ( نقطه مهمی از تاریخ را رقم خواهد زد. )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سرباز یا نظامی جنگ ندیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوددار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

کوتاه شده ی "Absent Without Official Leave " : نهست از محل خدمت بدون اجازه ( مرخصی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار تیزهوش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( آمریکا ) غریبه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رنگبندی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

روی کسی یا چیزی حساب کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بره زاییدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شرایط عادی نداشتن ( بخاطر مصرف الکل یا مواد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بگونه ی یکجا در کسی یا جایی گردآمدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

پسرفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

حق گذشتن یا استفاده از زمین کس دیگری ( مثلن برای گذر دادن گله یا خودرو . . . ) در صورتی که بکار بردن مسیر دیگر وقتگیر و هزینه زا باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

توهین آمیز : گشاد ( جنده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

همینه !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش خور شدن یک خبر مهم ( بیشتر برای خبرهای مهم اقتصادی بکار میرود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای فرد : کسی که بجوش است و زود با دیگران دوست میشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گسترش دهنده، پخش کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یه سفارش به زبان آموزان: چون مانند همه زبانها با برگردان یک واژه انگلیسی به فارسی چندین و شاید بسیار واژه برابر اون در ترجمه ها نشون داده میشه ، اون ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرشدگی، فرو رفتگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیش از حد پیچیده کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بسرعت بیرون رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساک یا چمدان چرخدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

دین سالار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دین سالاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در اختیار داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سربه نیست کردن، نابود کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درگذشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ذهن همدیگر را خواندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مبارزه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم تیغ زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تیر مشقی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( پزشکی ) ابزاری که کار انبر برای گرفتن و فشار دادن را انجام میدهد ولی شکل آن مانند قیچی است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

{ dead letter box هم گفته میشود} مکانی که از قبل برای جابجایی اطلاعات به طرف دوم در نگر گرفته شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جو پرک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آماده برای حمله ( شلیک )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

و یکمی بیشتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نگهداری بدن مردگان در دمای بسیار پایین به این امید که در آینده با پیشرفت دانش بتوان آنها را زنده کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنها نقدی کار کردن ( پول نقد بده و ببر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاملن در اشتباه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کاملن گناهکار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم احمق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گفتگو کردن برای انجام شدن کاری یا بدست آوردن چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شوخی با کلمه ای که معنی دوپهلو میدهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جاساز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقطه ای که در آن کارها ( امور ) از کنترل خارج میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوتاه شده ی : "Just Enough Essential Parts" ( تنها قطعه های ضروری کافی است )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دچار ستیز و ناسازگاری شدن با

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ماسماسک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شلوار خود را کثیف کردن ( بی ادبانه : به خود ریدن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

یه چُرتی زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

میز کمدی بزرگ وسط آشپزخانه ( که بعضی هاشون سینک ظرفشویی هم دارن ) و دورتا دروش خالیه میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اقدام عملی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کِز دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نمیتوانم به خاطر بیاورم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تقویت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمک به بهبود اقتصادی بدست دولت با کمک محرکهای مالی یا پولی. ( در واقع دخالت دولتهای آزاد است در بحرانهای اقتصادی مانند بحران 2011 یا بحران کرونا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گسترش تولید و تحرک اقتصادی ( بدست دولت ) با محرکهای مالی یا پولی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که از دادن مالیات فرار میکند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی خوشحال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سخت پسند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

توان و کارایی موتور را بالا بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برآورد قیمتی بالا دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

او مرا کاشته ( سر قرار نیومد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وقتی در مسابقه ورزشکار به دلیلی ( آسیب دیدگی ) نمیتواند مسابقه را ادامه دهد و حریفش به آسانی پیروز میشود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اُق زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

به کسی احساس ناخوشایند ( ترس یا ناراحتی ) دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سر و کله کسی ( چیزی ) دوباره پیدا شدن. مانند این جمله : A serial killer who resurfaces every nine years

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمل آزادانه ( سلاح )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در نیروی هوایی : به سرعت برخاستن جنگنده و آماده نبرد شدن آن را میگویند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( back foot هم نوشته میشود ) : پا پس کشیدن ، عقب نشینی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چرخ دنده ای است که تنها در یک جهت میچرخد ( یک ضامن بنام شیطانک از گرش آن در جهت دیگر جلوگیری میکند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سررسید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناهنجاری روانی ترس ( شدید و فلج کننده ) از فضای باز ( بیرون از خانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

صدای تلپ مانندی که با افتادن یک چیز سنگین پدید میاید، بگونه ی کارواژه ( فعل ) هم بکار میرود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( واژه هایی هست که برابر درستی تو زبان ما ندارن درست مانند این واژه ) یعنی کسی که زیر چشمی و با بدبینی و احتیاط حواسش به دور و برش هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سخنان نغز و گهربار گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک خوشانسی پیش بینی نشده بزرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عذاب وجدان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هیولای دریا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثل لبو از خجالت سرخ شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کسی که وارد و خبره است در چیزهای سلیقه ای مانند نوشیدنی ، غذا، موسیقی و . . بگونه ای که میتواند درباره آنها داوری کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعتیاد به کوکایین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لبی تر کردن ( شراب نوشیدن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسیار فراگیر و ر ایج، بسیار مردم پسند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چسپ ( نام )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

یک نفس مقدار زیادی ( بویژه آبجو ) را سرکشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوش تیپ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قایق موتوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

رو برگرداندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کوتاه شده "suburb" :حومه شهر ( برای یادآوری در بالا به اشتباه آروغ معنی شده در حالیکه آن burp میشود نه این واژه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جهان مردگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کنار آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( آلمانی ) فرزندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرخاندن بسوی داخل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

چرخاندن بسوی بیرون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

چرخش ( تمایل ) به بیرون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شستن وبردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( البته بصورت : "cheating death " بکار میرود ) به عقب انداختن مرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

( نام ) تشنه ی خون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مهمانی ( پارتی ) گرفتن و شادی کردن همراه با مستی و سروصدای آزار دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( نیویورک ) ولگرد ، بیخانمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به توافق رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازی با اعداد و آمار ( آمارسازی دروغین )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

موقت، موقتی ( کوتاه شده ی :temporary )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در "Merriam - Webster " اینگونه تعریف شده : پیامد و نتیجه پیش بینی نشده یا ناخواسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آدم چِرت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی بندوبار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیچیده و بغرنج شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( فرانسوی ) خوب، درست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوست داشتن خرکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیشرفتن به مرحله بعد یک فرآیند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به قفلهای پهن معمولی که امروزه بکار میرود گفته میشود که بیشتر هم به رنگ برنجی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناشی بازی درآوردن، ناشیگری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

توری سر میز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پونِز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

چرت، مزخرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برای خود برداشتن یا نگهداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

جاده باغ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

حسرت به دل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

cop ( پلیس ) کوتاه شده هیمن واژه است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بزخَر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

غرور گستاخانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پوکه ( گلوله )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گیر کردن، گیر انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

آدم تودار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

چاپلوسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

یک دسته ظرفهای پلاستیکی از کوچک به بزرگ که برای نگهداری خوراکیها بکار میرود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

- کوتاه شده برای کارناوال - کسی که در یک کارناوال یا شو بعنوان تردست و سرگرم کننده نمایش میدهد - ناقلا، حیله گر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فعل ) بهمراه on : تو زرد درآمدن درباره کسی یا چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

get - to guy هم گفته میشود :آدم به دردبخور و کاربلد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

یه ریزه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زوار دررفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بهترین دوست ( رفیق فاب )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

معنی واژه : دوباره ریز ریز کردن است ولی معنای برداشتی :یک کار یا ایده را بی هیچ دگرگونی دوباره انجام دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمک کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( صفت ) هیجان زده یا دلواپس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ماسماسک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دلبخواهی، دیمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مردی که برای لاپوشانی همجنسگرا بودن زنی با او ازوداج کرده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( همراه با system ) به سیستم ردیابی توپ در زمین تنیس هنگام برخورد به کناره های زمین گفته میشود ( چشم شاهین )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیر گریه زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بازداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم احمق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که دچار بی اشتهایی عصبی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شخص مطمین از خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

چراغ بلند و کشیده مانند آنچه که روی ماشنیهای پلیس هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی یا چیزی که مردم بخوبی میشناسند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در هر سه شکل نام ، صفت و فعل بکار میرود: خردمند و عاقل - عاقلانه - عاقلانه و با احتیاط کار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مدتها پیش از این

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دگرگون کردن تراز فعالیت یک ارگانیسم زنده با یک عامل بیرونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بازگو کردن و نشان دادن یک رخداد در گذشته با آب و تاب و هیجان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

ابراز و نشان دادن آنچه که در ذهن شخص هست با رفتاری آشکار حتا اگر برخلاف هنجارها و نرمهای جامعه باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خارج از کنترل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تنها چند هفته ( که بجای weeks میتواند seconds یا hours , . . باشد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به زحمت انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دل کسی را بدست آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوباره داره یه کارایی میکنه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

با پای خود پای دیگری را لمس کردن ( بیشتر از زیر میز برای ابراز علاقه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناجور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

تازه از راه رسیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکنفر اضافی که شخص دعوت شده به مهمانی یا گردهمایی ، میتواند بهمراه ببرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوک پستان ( کوتاه شده ی niple )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشتیبانی کردن از کسی که نیاز به کمک دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پیشاپیش ترتیب دادن ( برای فریب کسی ) ; کنار آمدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدیمی جایی یا کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کج و کوله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هی پشت سر هم کاری را انجام دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

گردش مالی در یک بازه زمانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شرشر ریختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آتشگیره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حواست باشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

کسی که ویژگیهای شخصیتی و روانی دیگران ( تبهکاران ) را ثبت و واکاوی ( آنالیز ) میکند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پسر کوچولوی دوست داشتنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تپه ی ریگ روان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فروسرخ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

درباره چیزی روشنگری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

به فکر افتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

قدری، تا اندازه ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

خوش و خرم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

نمای بیرونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شدنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جلو گریه کردن خود را گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

در کاربرد کوچه بازاری ( اسلنگ ) میتواند برای "عالی" یا "هیجان انگیز" بکار رود. - اما در صنعت به چرخ دنده ای گفته میشود که تنها در یک جهت میچرخد مان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرداخت یه پول قلمبه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

پولسازی، سودآوری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

دوست ( دختر/پسر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

در راهسازی به طرح آغازین مسیرراه گفته میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ناوردا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

طولش دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فرد پرانرژی و پیش بینی ناپذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

هم افزا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فعل :اخراج کردن کسی از کارش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

خارج از کنترل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

جلوگیری یا ازمیان بردن یک چیز بد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ناله و صدای ضعیفی مانند زوزه که از سر ترس یا درد کشیده شود - بگونه ی فعل هم بکار میرود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مبارزه کردن تا هنگامیکه یکی از دو مبارز برنده شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( در فوتبال یا تنیس ) سرضرب و بی انکه تو پ به زمین بخورد توپ را شوت کردن یا زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

راست شدگی آلت مرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فرآورده و محصول جانبی ( از یک پروژه اصلی و بزرگتر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

فراری دادن ( پراندن ) ، فرار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

خود را در دل کسی جا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ظرف سفالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کسی که به کار دیگران سرک میکشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

( یک زبانزد ) بیهوده برای یک چیز دست نیافتنی تلاش کردن و پی آن رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک منطقه ساحلی با آب و هوا و پوشش گیاهی نیمه گرمسیری.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

به آبجو هم گفته میشود ( مانند دلستر که در ایران به آبجو بی الکل گفته میشود )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خرشانس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

جاده آسفالته ; کوتاه شده : Bitumen Road

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تهبندی کردن ( یک غذای مختصر خوردن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

کسی که در زندگی برخلاف جریان شنا میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

شورت زنانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( E. T ) فرا زمینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک زبانزد ( اصطلاح ) کوچه بازاری برای تجارت غیرقانونی ( business غیرقانونی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شلوغ بازی درآوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

زن ستیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

گردآمدن گروهی در یک مکانی از شهر و اجرای یک حرکت ( رقص ، قطعه موزیک و . . . ) و سپس همه ی آنها ناپدید میشوند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

برنامه ریزی شده یا در آستانه رویدادن در آینده ای نزدیک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

همان got screwed; که میشود : دهن کسی سرویس شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

گذشته forego - از نگر زمانی یا مکانی جلوتر بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرهارت و پورت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

چلم ( آب دماغ ) خشک شده یا آویزان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

چِلم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شگردها ( تکنیک ها ) ، روشها و فناوریهایی که در جاسوسی مدرن بکار میرود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پا گذاشتن ( در جایی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

weather strip هم نوشته میشود : درزگیر در و پنجره

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

تخت چرخدار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چرخ دستی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

دل پیچه آور، بسیار ناراحت کننده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناهمتراز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک جانور استوره ای که بدنش از تکه های چند جانور دیگر پدید آمده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

بچه ننه، بگونه فعل: کسی را لوس کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کلانتر زن ( کردی :کلانتر ژِن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به این اندازه . - برای نمونه yay tall :به این بلندی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

همان precognition ; پیشاپیش از رخدادی آگاهی یافتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بازداشتگاه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پس زدن ( پیشنهاد )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

نیست و نابود کردن

پیشنهاد
٢

اجازه ندادن به دیگران که زیاد خودمانی شوند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

چیزی یا کاری بسیار نشدنی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بلای بزرگ و سهمگین

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

پولی که برا ی هدفهای غیرقانونی بکار میرود بویژه برای رشوه های سیاسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

در رختخواب گذاشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

کسی که با کس یا کسان دیگر بگونه اشتراکی کاری را اداره میکند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

قاشق چنگالی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

گاو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

آشکار کردن بخشهای زیادی از زندگی شخصی کسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

( بگونه ی فعل ) : نخستین اجرا را به نمایش درآوردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

درپی آمدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

کوکایین

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

کابین خلبان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

برای کسی پاپوش دوختن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

آتش گرفتن یکباره و همزمان مقدار زیادی مواد آتشگیر در یک فضای بسته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

آتشزنه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

امتحان کوچکی که از دانش آموزان گرفته میشود بی انکه از پیش به آنها گفته شده باشد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

جایی برای تلپ شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

فرصتی که چند فرد مشهور کنار هم میایستند و عکاسان از انها عکس میگیرند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بروز دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ریخت کاملش : bleed sb dry خون کسی را توی شیشه کردن ( پول فراوانی را از کسی در یک دوره زمانی گرفتن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

باد شدید ملخ هلیکوپتر ( که آشفتگی جریان هوا در پیرامونش را پدید میاورد )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ریسه ی گل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

سبیلو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

پول دادن یا قرض دادن به کسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

کلبه چوبی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

جریان هوایی که در یک فضای بسته مانند اتاق که آتش گرفته و همه ی اکسیژن آن به پایان رسیده با باز کردن در به درون فضا کشیده شده و یک انفجار را پدید میاو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع hoof : سمها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

نادیده گرفته شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

کله پوک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

کیف دسته دار کاغذی کوچک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

کوتاه شده : obviously ; به طور مشخص

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

همان سیبیل کسی را چرب کردن خودمان است ( رشوه دادن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

جذاب ( hot )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

سکس کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

تاریخ مصرف

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی اعتبار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

کمربندت رو ببند ( آماده باش! )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

نخستین بیمار یک بیماری فراگیر شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

- با مشت به سر کسی کوبیدن - بدست آوردن یا ثبت یک زمان، مسافت و یا سرعت مشخص

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عصبی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

با کسی ارتباط برقرار کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

پرسه زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

همدردی کردن - I feel Your pain :من با شما همدردی میکنم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پودر شربت میوه ای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرد بسیار پولدار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

لوبیا سبز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

لوبیا چیتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

همجنسگرا بودن کسی را فاش کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یک تکنیک آموزشی که در آن آموزگار از بچه میخواهد که یک چیز را برای موضوع کلاس انتخاب کنند و درباره آن برای بقیه دانش آموزان توضیح دهند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

مبادله

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی که شاد و سرزنده است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

ریش و سبیل سه تیغه شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بازرسی بدنی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

گوشه کنایه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

زنی که شوهرش گاه بگاه یا برای مدت درازی او را ترک میکند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١٢

مهارت و کاری که با آموزش عملی یاد داده میشود و با کتاب و جزوه نمیتوان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بازیابی کردن یک گونه ی منقرض شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

باور یا تلاش برای چیزی که نمیدانیم وجود دارد یا نه و نتیجه چه خواهد شد - چشم بسته چیز یا موضوعی را باور داشتن و پذیرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

فیش حقوق

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیستم ضد دزدی خودرو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

[کوتاه شده: air conditioner ] تهویه مطبوع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

سنجه , شاخص

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

[واحدی برای داده ها در کامپیوتر] یک میلیون گیگا بایت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

صدای جیرینگ جیرینگ ( مانند صدای خوردن دو چیز فلزی به هم ) بگونه ی فعل هم بکار میرود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( بگونه ی meetup هم بکار میرود ) دیدار خودمانی و خصوصی با کسی داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

با عجله چیزی را فراهم و تهیه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

بستر دریاچه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود - نابودکن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گشادی رگها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شانس دوباره انجام دادن یا آزمودن چیزی یا کاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فشار درون وسیله یا ظرفی را کم کردن و آزاد کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

صعود تنها و خطرناک بدون طناب و سازو برگ از دیواره کوه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به بیرون درز پیدا کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بجامانده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کوبیدن جلو ماشین به پهلوی ماشین دیگر ( بگونه ای که دوتا ماشین مانند حرف T به چشم بیایند )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

عقب کشیدن نیروها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ناکافی بودن, نرسیدن به مقدار مورد نیاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

توک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

چشم رو هم گذاشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

رنگ آبی آسمانی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

محله های پست شهر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

تراکنش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حمل و بردن بار یا مسافر به مقصدهای درو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

پول یا چیزهای قیمتی را قایم کردن, مدام اینور و انور سرک کشیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

سرنام واژهای :Radio →Detection← And Ranging

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شکارچی ( از آلمانی - J�ger - گرفته شده )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٥

لی لی به لالای کسی گذاشتن, به کسی حال دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

بجز , جدا از

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوزاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

عملکرد بهتر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عقب کشیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مثلثات ( کوتاه شده :"Trigonometry" )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سبب شدن که کسی از تعجب و شگفتی دهانش باز بماند ( صدای "واو" دربیاورد )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

( خودمانی - آمریکایی ) اشاره به people , که بگونه جمع اشاره به دوستان و بچه ها دارد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

پارچه چهارخانه ( چارخانه )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

اجرای تکنواز ی یا تکخوانی در برنامه موسیقی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

بار اضافه ( از جریان انرژی ) کشیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازی سنگ - کاغذ - قیچی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

همسان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

دامن طبیعت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

کوتاه شده: "Reconnaissance" ; شناسایی . البته گاهی به شکل فعل هم بکار میرود : شناسایی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦١

الگو و روش رفتاری که از جامعه میگیریم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

یک چیز یا کالای تقلبی که به کسی قالب کنند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

توربولانس و آشفتگی که در هوای پشت موتور جت هواپیما پدید میاید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

باروری آزمایشگاهی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاراگاه خصوصی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکپارچه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

چیز ( گریزانی ) که بسختی به چنگ آید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

سرهم کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

سه وعده غذای گرم و یک تخت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

کش رفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

من روحمم خبر نداره! ( هیچ اگاهی و اطلاعی درباره موضوع ندارم )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

( کوتاه شده ی :Mercenary ) ; سرباز مزدور

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

لب مطلب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

منگ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کانتینز یخچالی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

رایزن و مشاور سران جنایتکار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

طناب کوتاهی که چترباز میکشد تا چترش باز شود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرت کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرانبها, باحال - میتواند کوتاه شده ی "pressure" هم باشد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

بازتعریف کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

وسیله ای در زیر سینک آشپزخانه که تکه های درشت آشغال ریخته شده را ریزریز میکند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

درهنگام ، یه دفعه ای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یک نقشه جایگزین برای روز مبادا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

خود را به قیافه کسی دیگری درآوردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم پست

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیروی چترباز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

سرک کشیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

زپرتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک زبانزد ( اصطلاح ) آمریکایی : از آغاز تا پایان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

انجام دادن کاری برای کسی به رایگان, بویژه انجام کارهای حقوقی برای کسی که درآمدش پایین است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زرنگ بازی درآوردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

دررفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

پشتک وارو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کله خر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

چلم, چلمو ( کسی که همیشه آب بینی اش آویزان است )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

پولی که به گدا یا نیازمند میدی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

بازیابی نیرو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

آوار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

رویهمرفته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

باسن, کپل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بیا دشمنی ها را کنار بگذاریم و آشتی کنیم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

بارقه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

گلویی تر کن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٢

{و نیز there you are ( که برابر فرانسوی ان : et voila ) } همون چیزی که میخواستید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خوراندن و افزودن لوازم و وسایل به یک وسیله که پیش از این نداشته تا برای یک هدف ویژه بکار گرفته شود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مشتری را واداشتن به اینکه بیشتر و یا گرانتر خرید کند ( خودمانیش میشه انداختن به مشتری )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

پولی که از کسیه ات رفته ( دیگه بدست نمیاد )

پیشنهاد
٤٥

دودوتا چهارتا کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پخش کردن اطلاعات شخصی کسی در اینترنت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

در آستانه انجام, نزدیک به رخدادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

دسترسی گسترده تری داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مثال زدنی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

جلو بردن, پیشبردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

همینو بگو !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بچه محل ( پسر ) - برای دختر :homegirl

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

فضای کوچکی که با بخشبندی ( پارتیشن بندی ) با دیواره های کوتاهی برای هر کارمند در سالن یا اتاق در نگر گرفته شده است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسب ) رام و اماده سواری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

ناخواسته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

فرستادن پنهانی تروریستها یا جنایتکاران خارجی برای بازجویی به کشورهایی که قانون آنها برای این کار کمتر دست و پاگیر است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

گونه ای کیف ورزشی که بیشتر لوله ای شکل و بلند است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم ور زن ( کسی که زیاد ور میزنه )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرهیز از انتخاب کردن یا تصمیم گرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرایط داره بحرانی میشه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به کسی رفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی ارزش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خودنواز , کسی که خودش رو تحویل میگیره

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

وجهه بد ( بویژه برای یک سیاستمدار )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

اله بختکی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دست به دست کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخ کاموا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

موی خرمایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

سوار شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرم یا شکل وسیله را بگونه ای آیرودینامیکی کردن که اصطکاک کمتری در برابر جریان گذرا پدید آورد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

وجه بد ( بویژه برای یک سیاستمدار )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گلچین, برگزیده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

چگونگی یا وضعیتی که در یک درگیری یا مبارزه هیچ یک نتواند دیگری را شکست دهد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

کسی که براستی احمق است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی گمان, بی بروبرگرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

چیزی که بشه روش کار کرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

( در کوهنوردی ) با طناب از یک دیواره پایین رفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کسی که قاچاق انسان میکند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

با کسی دوست صمیمی بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

برآورده کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

بزور وارد ساختمانی شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

موفق باشید ( کنایه آمیز )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوتاه شده calculate , محاسبه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

بانگ یا آژیری که در کشتی بکار میرود برای اگاه کردن کارکنان که همه باید روی عرشه باشند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

چه خبره؟

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برای نشان دادن هیجان هنگامی که شخص از بلندی میپرد یا با سرعت بالا حرکت میکند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نمایشگاه آرایی و نمایشگاه داری کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

دوپهلو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

آچار فرانسه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کامل تاریک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

گفتگوی انگیزشی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کسی که آه در بساط ندارد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

پیامدهای ادامه دار یک کار یا رخداد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آشکار کردن اطلاعات خصوصی یا محرمانه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

زمین بایر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

کامل برهنه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

کمانه کردن , منحرف شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

آب شنگولی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دریافتن چیزی بگونه ی دلی یا ناخودآگاه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کسی که به میان یک مسابقه در حال انجام می دود و آنرا از جریان می اندازند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

روی هم انباشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

چاپلوسی کردن, پاچه خواری کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

گزارش عملیات

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

نخستین بیمار شناسایی شده از یک بیماری فراگیر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-٢٧

خفن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جنگ رودروی دو هواپیمای جنگنده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی اجازه مدرسه یا سرکار نرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسی را به عمد در شرایط ناخوشایند یا ناخواسته گذاشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

خواهان, پیگرد قانونی کننده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

انگلیسی: nothing comes from nothing هیچ چیز از هیچ چیز میاید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یک سازه بلند پل مانند که تجهیزهایی مانند چرثقیل یا بالابر اسکله ها , چراغها , دوربین یا علامتهای راه آهن روی ان قرار میگیرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک جنگ افزار که با نیروی الکترومغناطیسی یک پرتابه را شلیک میکند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

دیگر در خطر نبودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که همیشه دیر مسایل رو میگیره

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تپه های ریگ روان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

ویژهکار ماهواره