hubris

/ˈhjuːbrəs//ˈhjuːbrɪs/

معنی: غرور، گستاخی
معانی دیگر: (به ویژه در اندیشه و تئاتر یونان باستان - گستاخی و بی توجهی ناشی از غرور و احساسات مهار نشده) بادسری، ابرتنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: hubristic (adj.)
• : تعریف: the pride associated with arrogance; pride considered as sin.
متضاد: humility

- If it had not been for the hubris of the country's leaders, international help might have been received and the disaster prevented.
[ترجمه خبات] اگر غرور رهبران این کشورها در کار نبود، کمک های بین المللی میتونست مانع از بروز فاجعه شود
|
[ترجمه گوگل] اگر غرور رهبران کشور نبود، ممکن بود کمک های بین المللی دریافت می شد و از این فاجعه جلوگیری می شد
[ترجمه ترگمان] اگر این غرور و افتخار رهبران کشور نبود، ممکن بود کمک های بین المللی پذیرفته شوند و فاجعه مانع از آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There is no safety in unlimited technological hubris.
[ترجمه گوگل]هیچ ایمنی در غرور نامحدود تکنولوژیکی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]عدم امنیت در hubris نامحدود و technological وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was punished for his hubris.
[ترجمه گوگل]او به خاطر غرورش مجازات شد
[ترجمه ترگمان]بخاطر غرور اون تنبیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How often we have witnessed such hubris, and how loudly we have guffawed.
[ترجمه گوگل]چقدر ما شاهد چنین غرورهایی بوده‌ایم، و چقدر با صدای بلند فحاشی کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]چند بار این غرور و غرور را مشاهده کردیم و با صدای بلند می خندیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What colossal conceit, what sheer hubris, in the idea that he could have both!
[ترجمه گوگل]چه غرور عظیم، چه غرور محض، در این ایده که او می تواند هر دو را داشته باشد!
[ترجمه ترگمان]چه غرور عظیمی، چه غرور محض، چه غرور محض، چه غرور و غرور، که هر دو را دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His hubris cost him whatever slim chance he had of actually pulling it off.
[ترجمه گوگل]غرور و غرور او برایش بهای تمام شد که فرصت اندکی را داشت که واقعاً آن را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]غرور او به هر فرصتی که داشت آن را از دست می داد، بر او گران می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the driving factor is hubris.
[ترجمه گوگل]اما عامل محرک غرور است
[ترجمه ترگمان]اما فاکتور رانندگی غرور و غرور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yup, it's LeBron's hubris we hear.
[ترجمه گوگل]بله، این غرور لبرون است که می شنویم
[ترجمه ترگمان]آره، اون غرور چیزیه که ما می شنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It may be arrogance, hubris or insecurity that causes him to seek a reaction from you.
[ترجمه گوگل]ممکن است تکبر، غرور یا ناامنی باشد که باعث شود او به دنبال واکنشی از شما باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است تکبر، غرور و یا ناامنی باشد که باعث می شود او به دنبال واکنشی از طرف شما باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Chinese should be wary of such hubris.
[ترجمه گوگل]چینی ها باید مراقب چنین غرورهایی باشند
[ترجمه ترگمان]چینی ها باید نسبت به چنین hubris محتاط باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. " The worst kind of jingoistic hubris, " a University of Virginia student wrote in the college newspaper(sentence dictionary), The Cavalier Daily.
[ترجمه گوگل]یک دانشجوی دانشگاه ویرجینیا در روزنامه کالج (فرهنگ جملات)، کاوالیر دیلی، نوشت: «بدترین نوع غرور جنگویستی»
[ترجمه ترگمان]یکی از دانشجویان دانشگاه ویرجینیا در روزنامه کالج نوشت: \"بدترین نوع غرور و تکبر\"، یک دانشجوی دانشگاه ویرجینیا که در روزنامه کالج نوشت (فرهنگ لغت)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The very hubris of French claims alarmed the other powers.
[ترجمه گوگل]خود غرور ادعاهای فرانسوی قدرت های دیگر را نگران کرد
[ترجمه ترگمان]غرور و غرور فرانسه، قدرت های دیگر را به وحشت می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It takes a certain kind of hubris to be a pundit or politician and tell scientists — often many, many scientists — that they're wrong about what their studies have shown them.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک کارشناس یا سیاستمدار باشید و به دانشمندان - اغلب بسیاری از دانشمندان - بگویید که در مورد آنچه مطالعاتشان به آنها نشان داده است اشتباه می کنند، نیاز به نوعی غرور است
[ترجمه ترگمان]این کار نوعی غرور و غرور را می طلبد که یک متخصص یا سیاست مدار باشد و به دانشمندان بگوید - اغلب، بسیاری از دانشمندان - که در مورد آنچه که مطالعات آن ها به آن ها نشان داده اند اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But history warns against such hubris.
[ترجمه گوگل]اما تاریخ نسبت به چنین غرور هشدار می دهد
[ترجمه ترگمان]اما تاریخ علیه چنین hubris هشدار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Will their hubris bring Nemesis in due course?
[ترجمه گوگل]آیا غرور آنها نمسیس را در زمان مناسب به ارمغان خواهد آورد؟
[ترجمه ترگمان]غرور اونا نتیجه میگیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The power to re-create them inspires a touch of hubris in geophysicists.
[ترجمه گوگل]قدرت بازآفرینی آنها حسی از غرور را در ژئوفیزیکدانان القا می کند
[ترجمه ترگمان]قدرت ایجاد دوباره آن ها باعث ایجاد موج غرور و افتخار در geophysicists می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غرور (اسم)
vain, vanity, arrogance, assumption, pride, insolence, hauteur, amour-propre, conceit, hubris, tympany, proudness, insolency, self-conceit, self-pride, vainglory

گستاخی (اسم)
impertinence, arrogance, insolence, assurance, hubris, audacity, effrontery, presumption, impudence, cheekiness, petulance, gall, indecency, bronze, flippancy, cockiness, petulancy

انگلیسی به انگلیسی

• excessive pride, egotism, extreme self-confidence, arrogance
hubris is arrogant pride; a formal word.

پیشنهاد کاربران

خودبزرگی، غرور
مثال: His hubris eventually led to his downfall.
غرورش در نهایت منجر به سقوط او شد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
NOUN
🗣️هٖی یوبْ رِس
غرور، تکبر و خودبرتربینی بیش از حد
معنای آبادیس:
گستاخی و بی توجهی ناشی از غرور و احساسات مهار نشده
SIMILAR: arrogance
💠 Trump’s hubris has brought about the downfall of his family’s business empire
...
[مشاهده متن کامل]

. . . Even the giant fortune Trump inherited from his father did not stop him from steering the family’s dynasty on to the rocks

غرور افراطی
در زمان یونان باستان غرور انسان نسبت به خدایان
اما الان میشه به معنی غرور افراطی ازش استفاده کرد.
a way of talking or behaving that is too proud
ادبی / شیوه صحبت یا رفتاری که بیش از حد مغرورانه است، تکبر، نخوت
He was punished for his hubris.
Hubris brought him down in the end.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hubris
اعتماد بنفس کاذب
غرور گستاخانه
خودچس پنداری
تَفَرعُن، تَبَختُر
تکبر، نخوت، تفرعن، خودبرتربینی.

بپرس