recital

/rəˈsaɪtl̩//rɪˈsaɪtl̩/

معنی: رسیتال، از بر خوانی
معانی دیگر: بازگویی، بازنمود، داستان، بازگفت، شرح، شرح مبسوط، گزارش، تک نوازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a demonstration of ability in performance given by dancers, dramatic readers, poets, or musicians, esp. soloists.

(2) تعریف: a point by point report, usu. oral and esp. from memory, as of a list or series of events.
مترادف: recitation

- a tedious recital of his wife's faults
[ترجمه حمید رشیدی] گزارشی مشمئز کننده از خطاهای همسرش
|
[ترجمه گوگل] تلاوت خسته کننده ای از اشتباهات همسرش
[ترجمه ترگمان] خانم وستن از خطاهای همسرش تعریف می کرد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: the act of reciting from memory.
مترادف: recitation

جمله های نمونه

1. friends, listen to the recital of my woes . . .
دوستان،شرح پریشانی من گوش کنید . . .

2. She is going to give a piano recital.
[ترجمه رامین] او قصد دارد تک نوازی پیانو بکند
|
[ترجمه حمید رشیدی] میخواهد یک اجرای تک نوازی از پیانو داشته باشد.
|
[ترجمه گوگل]او قرار است یک رسیتال پیانو اجرا کند
[ترجمه ترگمان] اون می خواد یه اجرای پیانو داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I went to a violin recital today.
[ترجمه رامین] من امروز به تک نوازی ویولن رفتم
|
[ترجمه رشیدی] امروز رفتم تا به تک نوازی ویولن گوش فرا دهم.
|
[ترجمه گوگل]امروز به رسیتال ویولن رفتم
[ترجمه ترگمان]من امروز رفتم به یه ویولن ویولن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pianist gave a long and varied recital, with a couple of encores for good measure.
[ترجمه گوگل]پیانیست یک رسیتال طولانی و متنوع با چند انکور برای اندازه گیری خوب اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]نوازنده پیانو تک آهنگ بلند و متنوعی داد و چند بار آن را با صدای بلند خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They both launched into a recital of their misfortunes.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها رسیتالی از بدبختی های خود را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو به شرح بدبختی های خود پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her recital led off / She led off her recital with a Haydn sonata.
[ترجمه گوگل]رسیتال او به پایان رسید / او رسیتال خود را با سونات هایدن به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]الیزابت حرفش را قطع کرد \/ او recital را با سونات هایدن اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is giving a recital of Bach's sonatas.
[ترجمه گوگل]او در حال اجرای رسیتال از سونات های باخ است
[ترجمه ترگمان]دارد of باخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She gave us a boring recital of all her troubles.
[ترجمه گوگل]او یک رسیتال خسته کننده از تمام مشکلاتش به ما داد
[ترجمه ترگمان]شرح آن همه مشکلات را به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She gave us a long, boring recital of all her troubles.
[ترجمه گوگل]او برای ما یک خوانندگی طولانی و خسته کننده از تمام مشکلات خود ارائه داد
[ترجمه ترگمان]داستان طولانی و خسته کننده ای برای تمام مشکلاتش به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I had to listen to a long recital of all his complaints.
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم به یک تلاوت طولانی از تمام شکایات او گوش دهم
[ترجمه ترگمان]من باید به تمام شکایت های او گوش می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They fight, and fall, in strophes appropriate for recital in a warriors' banquet hall.
[ترجمه گوگل]آن‌ها می‌جنگند، و با حروف‌های مناسب برای خوانندگی در سالن ضیافت رزمندگان سقوط می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می جنگند، و می افتند، و به طور مناسبی برای اجرای نمایش در تالار جنگ جویان یاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When the opportunity arose for a duo recital and a piano recital, Kahane gladly accepted.
[ترجمه گوگل]وقتی فرصت رسیتال دو نفره و رسیتال پیانو فراهم شد، کاهانه با کمال میل پذیرفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این فرصت برای یک نمایش دوتایی و یک شرح پیانو برخاست، kahane با کمال میل پذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nevertheless, this remains a fascinating recital.
[ترجمه گوگل]با این وجود، این یک رسیتال جذاب باقی می ماند
[ترجمه ترگمان] با این وجود، این یه اجرای فوق العاده ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This was his recital of flattering greetings.
[ترجمه گوگل]این تلاوت احوال پرسی او بود
[ترجمه ترگمان]این سخن تعریف و تمجید او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسیتال (اسم)
recital

از بر خوانی (اسم)
recitation, recital, recitative

تخصصی

[حقوق] مطالب مقدماتی سند یا لایحه، تعریف یا نقل موضوع سند در آغاز آن، تصدیق رسمیت، صحت یا اصالت، اعتراف، قدردانی

انگلیسی به انگلیسی

• musical or artistic performance (often by one performer); recitation, act of telling, act of recounting
a recital is a solo performance of music or poetry.

پیشنهاد کاربران

پیش آغاز - موضوعیت قرارداد - شرح قرارداد
در قرارداد ها به معنی توضیحات قرارداد مقدم بر متن اصلی قرارداد است و به عنوان بندهای "در حالی که" یا whereas نامیده می شود. آن ، یک گزارش تصویری کلی در مورد هدف قرارداد، طرفین درگیر و چرایی امضای آن را در اختیار خواننده قرار می دهد.
روایت - نقل
recital ( موسیقی )
واژه مصوب: رسیتال
تعریف: کنسرتی که غالباً یک تکنواز یا تکخوان، گاه با یک یا چند همراهی‏کننده برگزار می‏کند
go to a concert/​festival/​gig/​performance/​recital
اجرا به صورت انفرادی و تک نفره

اجرای تک نفره
طوطی وار

رشته حقوق :اصلاحیه
اجرای تکنواز ی یا تکخوانی در برنامه موسیقی
اجرا

بپرس