1. cyrus is a reticent person
سیروس آدم کم حرفی است.
2. (khayyam) i saw two thousand jugs expressive and reticent
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
3. She was morose, pale, and reticent.
[ترجمه گوگل]او احمق، رنگ پریده و کم حرف بود
[ترجمه ترگمان]عبوس، رنگ پریده و کم حرف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is very reticent about his past.
[ترجمه گوگل]او در مورد گذشته خود بسیار محتاط است
[ترجمه ترگمان]اون درباره گذشته ش خیلی کم حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She is so reticent about her achievements.
[ترجمه گوگل]او در مورد دستاوردهای خود بسیار درنگ است
[ترجمه ترگمان]او نسبت به her خیلی تودار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Most of the students were reticent about answering questions.
[ترجمه گوگل]اکثر دانشآموزان در پاسخ به سؤالات کوتاهی کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان در مورد پاسخ دادن به سوالات محتاط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's strangely reticent about her son.
[ترجمه گوگل]او به طرز عجیبی در مورد پسرش کوتاهی می کند
[ترجمه ترگمان]به طرز عجیبی درباره پسرش صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He seemed unduly reticent on the subject of his past.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که او در مورد گذشته خود بیتوجهی کند
[ترجمه ترگمان]او به ناحق درباره گذشته اش حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is famously reticent in talking about his extraordinary physical ordeal.
[ترجمه گوگل]او در صحبت کردن در مورد مصیبت جسمانی خارق العاده خود بسیار کوتاه است
[ترجمه ترگمان]او به طور مشهور در صحبت درباره شکنجه جسمی فوق العاده خود محتاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This is one of the reasons banks are reticent about electronic commerce, fearing it will not be profitable.
[ترجمه گوگل]این یکی از دلایلی است که بانکها در مورد تجارت الکترونیکی از ترس سودآور نبودن ممتنع میکنند
[ترجمه ترگمان]این یکی از دلایلی است که بانک ها در مورد تجارت الکترونیکی محتاط هستند و از آن می ترسند که سود آور نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The hon. Gentleman has been noticeably reticent in this respect in the past.
[ترجمه گوگل]محترم جنتلمن در گذشته به طرز محسوسی در این زمینه کوتاهی کرده است
[ترجمه ترگمان] عزیزم در گذشته خیلی کم حرف و تودار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's acoustic and a little more reticent, but highly focused and with plenty of absorbing incident.
[ترجمه گوگل]آکوستیک است و کمی آرامتر است، اما بسیار متمرکز است و اتفاقات جذاب زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]این یک آکوستیک و کمی محتاط تر است، اما بسیار متمرکز و با مقدار زیادی از حادثه جاذب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The official reports are also reticent.
[ترجمه گوگل]گزارش های رسمی نیز ممتنع هستند
[ترجمه ترگمان]گزارش ها رسمی نیز محتاط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Christopher was reticent about himself, especially his good points.
[ترجمه گوگل]کریستوفر در مورد خودش، به خصوص نکات مثبتش، ممتنع بود
[ترجمه ترگمان]کریستوفر در مورد خودش کم حرف می زد، به خصوص به نکات خوبی که داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید