cryogenic

/ˈkraɪəˌdʒenək//ˌkraɪəˈdʒenɪk/

معنی: برودتی، موجد سرما
معانی دیگر: برودتی

جمله های نمونه

1. Consequently all the cryogenic tanks and pipes were pre-cooled by pumping cold gas through the supply lines.
[ترجمه گوگل]در نتیجه تمام مخازن و لوله های برودتی با پمپاژ گاز سرد از طریق خطوط تامین از قبل خنک شدند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تمام مخازن cryogenic و لوله های برودتی با پمپاژ گاز سرد از طریق خطوط عرضه سرد شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Process of strengthening & toughening and cryogenic treatment of LD steel was researched.
[ترجمه گوگل]فرآیند تقویت و سخت‌سازی و عملیات برودتی فولاد LD مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فرآیند تقویت سختی & و رفتار برودتی بر ضد LD مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a high-performance heat transfer method, the cryogenic heat pipe has good application prospects in cryogenic technique and superconductive magnet cooling.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روش انتقال حرارت با کارایی بالا، لوله حرارتی برودتی دارای چشم انداز کاربردی خوبی در تکنیک برودتی و خنک کننده مغناطیسی ابررسانا است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک روش انتقال حرارت بالای عملکرد، لوله حرارتی برودتی چشم انداز کاربرد خوبی در تکنیک برودتی و خنک سازی مغناطیس superconductive دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cryogenic liquid drained directly into water was studied.
[ترجمه گوگل]مایع برودتی که مستقیماً به آب تخلیه شده بود مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مایع برودتی به طور مستقیم به آب منتقل شده و مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use tongs to immerse and remove objects from cryogenic liquids.
[ترجمه گوگل]از انبر برای غوطه ور کردن و خارج کردن اشیا از مایعات برودتی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از انبر برای غوطه ور کردن و حذف اشیا از مایعات برودتی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the cryogenic temperature field, the change of steel structure is random and ultramicroscopic, and it is also a kind of progressive changing process.
[ترجمه گوگل]در زمینه دمای برودتی، تغییر ساختار فولادی به صورت تصادفی و فوق میکروسکوپی است و همچنین نوعی فرآیند تغییر پیشرونده است
[ترجمه ترگمان]در میدان دمایی برودتی، تغییر ساختار فولاد تصادفی و ultramicroscopic است و همچنین نوعی فرآیند در حال تغییر تدریجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cryogenic static sealing is a key technology for aerospace vehicles.
[ترجمه گوگل]آب بندی استاتیکی برودتی یک فناوری کلیدی برای وسایل نقلیه هوافضا است
[ترجمه ترگمان]آب بندی استاتیک برودتی یک تکنولوژی کلیدی برای وسایل نقلیه هوافضا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To boost SNR, cryogenic radio-frequency (RF) coils using high-temperature superconducting (HTS) material can be used to reduce the noise from coil resistance.
[ترجمه گوگل]برای تقویت SNR، سیم پیچ های فرکانس رادیویی برودتی (RF) با استفاده از مواد ابررسانا با دمای بالا (HTS) می توانند برای کاهش نویز ناشی از مقاومت سیم پیچ استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]برای افزایش SNR، سیم پیچ های فرکانس رادیویی برودتی (RF)با استفاده از material superconducting حرارتی بالا (HTS)را می توان برای کاهش نویز ناشی از مقاومت سیم پیچ استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new method, which reappears candela with cryogenic radiometer and makes comparison with the method of electric calibrated absolute radiometer, is introduced.
[ترجمه گوگل]روش جدیدی که با رادیومتر کرایوژنیک دوباره کاندلا ظاهر می شود و با روش رادیومتر مطلق کالیبره شده الکتریکی مقایسه می شود، معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید، که کاندلا را با radiometer برودتی مقایسه می کند و مقایسه با روش of مطلق کالیبره می شود، معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If the container of the cryogenic liquid is damaged, it may explode.
[ترجمه گوگل]اگر ظرف مایع برودتی آسیب دیده باشد، ممکن است منفجر شود
[ترجمه ترگمان]اگر ظرف مایع برودتی آسیب دیده باشد، ممکن است منفجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Experience in pressure vessels, superconducting magnet and cryogenic engineering is desired.
[ترجمه گوگل]تجربه در مخازن تحت فشار، آهنربای ابررسانا و مهندسی برودتی مورد نظر است
[ترجمه ترگمان]تجربه در رگ های فشار، اهن ربا superconducting و مهندسی برودتی مورد نظر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A new cryogenic carbon thin film resistance sensor which is of small size, low heat capacity, high sensitivity, fast response and small magnetoresistance is reported.
[ترجمه گوگل]یک سنسور جدید مقاومت لایه نازک کربن برودتی با اندازه کوچک، ظرفیت حرارتی کم، حساسیت بالا، پاسخ سریع و مقاومت مغناطیسی کوچک گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]یک سنسور مقاومت لایه ای کربن برودتی جدید که دارای اندازه کوچک، ظرفیت گرمایی کم، حساسیت بالا، پاسخ سریع و magnetoresistance کوچک است گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At Abracadabra Ice Cream Factory, it's a cryogenic wizard's show.
[ترجمه گوگل]در کارخانه بستنی آبراکادابرا، این نمایشگاه یک جادوگر برودتی است
[ترجمه ترگمان]در رستوران بستنی فروشی، این برنامه یک wizard است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The liquid oxygen is sent to a cryogenic storage tank.
[ترجمه گوگل]اکسیژن مایع به مخزن ذخیره برودتی فرستاده می شود
[ترجمه ترگمان]اکسیژن مایع به مخزن ذخیره سازی برودتی فرستاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The structure can be widely applied to containers, cryogenic storage containers and other freight cases.
[ترجمه گوگل]این ساختار را می توان به طور گسترده در کانتینرها، ظروف ذخیره سازی برودتی و سایر موارد حمل و نقل اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]این ساختار می تواند به طور گسترده برای ظروف، ظروف ذخیره سازی برودتی و سایر موارد حمل و نقل مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برودتی (صفت)
cryogenic, frigorific

موجد سرما (صفت)
cryogenic

تخصصی

[نساجی] سرمای شدید - دمای بسیار پایین

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to cryogen (substance which creates low temperatures)

پیشنهاد کاربران

TSO Valve
The venting direction for gate and ball valves in ⭐cryogenic liquid service⭐ with cavity vents shall be indicated by blackening in the side that the cavity is vented to. The cavity should be vented to the side from which flow must be prevented when valve is closed
[فنی و مهندسی] سرمایشی
سرمازا
نگهداری بدن مردگان در دمای بسیار پایین به این امید که در آینده با پیشرفت دانش بتوان آنها را زنده کرد.
سردخانه ای
مادون سرد

بپرس