پیشنهادهای حسن موسوی (٤٦٥)
- میان برنامه ای - در حین پخش In - stream ( مثلاً نمایش تبلیغات در حین پخش ویدیو. به این نوع تبلیغات In - stream گفته می شود )
- انسداد زمان - بلوکه کردن زمان - بازدارندگی زمان
مرگ یک واقعیت است
- درخواست همکاری - پیشنهاد همکاری
روز موعود
- اذعان نشده - اعتراف نشده - اقرار نشده
- تحت کنترل گرفتن - تحت کنترل درآوردن
- تکاور نیروی دریایی - تکاور دریایی
دست هایی سرد و عرق کرده
- بخش - فصل ( منظور بخش ها و فصل های یک کتاب است )
روشنگر
- روی چیزی کار کردن - درگیر چیزی شدن - به کاری پرداختن
استقامت ذهنی
اصالتاً
- بسیار سودمند - بسیار مفید - بسیار معتبر - بسیار ممتاز - بسیار خوب
- اینقدر واضح - اینقدر روشن - اینقدر مشخص
کارآفرین آموزشی
فارغ از. . .
اشتباه قضاوت کرد
To go out of business دکان خود را تخته کردن To put someone out of business دکان کسی را تخته کردن
زیر سؤال بردن
- کاهش یافت - تنزل یافت
ارزنده و سودمند
آمریکای میانه ( شامل آمریکای مرکزی و مکزیک و گاهی جزایر کارائیب )
- ارزش دلایل - ارزش شواهد - اعتبار
عمل کردن
آسیب رسان
بسته بندی جمع و جور
رنگ شده
- عوامل کمک کننده - عوامل یاری رسان
پوسته ریزی سر نوزاد ( کرادل کپ )
در نهایت ناامیدی
جزئیات ظریف
چرا که . . .
- چاپ سیلک - چاپ سیلک اسکرین
بالا کشیدن پا ( یک تمرین ورزشی )
تمرین تقویت عضله های پشت و شانه با وزنه
خطوط پوستی
ایده پرداز
سئوکاران SEOs ( کسانی که در زمینه بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو فعالیت می کنند )
چیزی را یک بار تنظیم کرده و بعد آن را به حال خود رها کردن
حالت
همراه با بی نظمی
متعاقباً
- ارتباط موضوعی
امکان دیده شدن
- قابلیت اتصال پذیری - قابلیت لینک پذیری - قابلیت لینک سازی - امکان لینک سازی
- نقشه راه - برنامه ریزی
ظاهر شدن
تهاجمی
در اولویت قرار گرفتن
دست پیچ
دست پیچ شده
گفته باشم
- واکنش احساسی - واکنش عاطفی
- جلوه ای - نشانه ای - نمایانگر
نفوذ
- زورگیری اینترنتی
نور لرزان شمع
- افزایش بیش از حد - افزایش بیش از اندازه
مستندات
- اشک ریختن - گریه کردن ( crying )
- افتادگی ( مثل افتادگی و چروک شدن پوست پس از کم کردن چربی بدن )
- مراجعه کنندگان - مراجعین - مشتریان - شرکت کنندگان در یک برنامه
زیاده روی
- ناحیه پویا ( داینامیک آیلند ) [یک ویژگی در گوشی آیفون]
- میکرومتر ( Micrometre ) [قبلاً بهش میکرون گفته میشده]
فناوری حذف نویز
تفکیک صدا
حذف نویز
- سرآمدتر - پیشروتر
- تنظیم مجدد - دوباره تنظیم کردن
نهایتاً
- رده بالاتر - سطح بالاتر - پیشرفته تر
مسیر برگشت
مقاوم در برابر خیس شدن
مگر اینکه
شرایط سخت
دریافت
کپسولی ( به شکل کپسول )
تشخیص
جعل کردن
- رتبه بندی کردن - رتبه بندی شده
سرویس پخش آنلاین
برنامه های پرتوقع
کاربران پرتوقع
صدای مکانمند
روال عادی
کاربری که زیاد از دستگاه کار می کشد
ضخیم تر
آرزومندی
شتاب دهنده
بلاشک
but it was not far off اما خیلی هم فاصله نداشت
- همان حالت همیشگی را دارد - همان وضعیت همیشگی را دارد - چندان تغییر نکرده است - تغییر زیادی احساس نمی شود
جای تأسف دارد
شتاب دهنده
همین طور هم هست
مشکوک
- تحت کنترل خود در آوردن ( به عنوان مثال در هک کامپیوتر وقتی گفته می شود که هکر دوربین کامپیوتر را های جک کرده است یعنی دوربین را تحت کنترل خود در آ ...
تغییر داده شده
پهنای باند حافظه
- متمایز بودن - متمایز شدن
قابل افزایش تا. . .
- دوام باتری - طول عمر باتری ( وقتی در مورد کیفیت باتری و اینکه چند سال دوام می آورد صحبت می شود باید طول عمر باتری ترجمه شود. ولی وقتی در مورد مدت ...
- ناظر - نظارت کننده به عنوان مثال، ترجمه دو ویژگی اپل واچ به صورت زیر ترجمه میشود: Sleep tracker = نظارت بر خواب Temperature tracker = نظارت بر دما ...
مصرف کننده توان دستگاه
باعث و بانی
برای گفتن اینکه ممکن است فردی در یک موقعیت خاص تجربه متفاوتی داشته باشد استفاده می شود.
مخفف Pay as You Go و به معنی: پرداخت بر اساس میزان مصرف
- تا حدی - تا یک حدی
سایر موارد
از رده خارج شدن
ریسک مظاعف
محتاطانه
دردسرساز
قابلیت اتصال
- جستجوی تصویری - جستجوی بصری
نرخ سوخت سرمایه
- تنیدگی - ترکیب
چه بخواهیم چه نخواهیم. . .
با یک حرکت
همان کاری را می کند که از اسم آن پیداست
خارج شدن
- لغو مجوز - مشروعیت زدایی
- نگاهی انداختن
بحرانی
انتقال خصوصی
نسخه سازی ( در کامپیوتر قابلیتی در پشتیبان گیری است که به مرور زمان نسخه های متعددی از یک فایل تهیه می شود تا در صورت نیاز و پشیمانی از تغییرات اعما ...
سخن آخر
حاصل شدن
- کنار گذاشتن ( مثلاً کنار گذاشتن وسیله یا دستگاهی و به مدت طولانی از آن استفاده نکردن )
کمی اغماض
مغز آدم سوت می کشد
که از عجایب است
بلای جان
چیدمان
شبیه سازی
ضعیف
- ری استارت اجباری - بازنشانی اجباری
- بلااستفاده مانده ( هر چیزی که مدت زیادی از آن استفاده نشده و بلااستفاده رها شده. مثلاً برخی از فایل های کامپیوتر که هیچ استفاده ای از آنها نمی شود ...
معماری حافظه یکپارچه ( Unified Memory Architecture = UMA )
حصار امنیتی
سیستم مبتنی بر یک تراشه
بازگشتی
- مبتنی بر
[کامپیوتر] دیسک مقصد ( دیسکی که مقصد عملیات نسخه برداری است. هنگام کپی کردن دیسکها ، یک دیسک مبدا و دیسک دیگر مقصد است. این اصطلاح همچنین به دیسکی ا ...
- سنجاق شده - پین شده
کنار گذاشتن چیزی و استفاده نکردن از آن برای مدتی
رنگ آمیزی
پخش آنلاین
پرتقاضا
تجربه
از کار افتادن
در پشت ظاهر
مدت زیادی
در واقع
- باید به خودت متکی باشی - خودتی و خودت
[کامپیوتر] Snapshot یعنی توانایی غیرفعال کردن یک تغییر با برگشتن به یک حالت قبلی. به عنوان مثال: اگر سیستم هر ساعت یک Snapshot بگیرد، تمام فایل ها و ...
فضای ذخیره سازی ( در کامپیوتر )
پویا
- کاری که باید انجام دهید - کاری که می توانید انجام دهید
همچنین
لمسی ها
پیش بینی کننده
- پرداخت منظم - پرداخت ماهانه ( مثل پرداخت ماهانه حق اشتراک )
قیمت مشخص
انجام شود
- صرفه جویی ( battery saver mode = حالت صرفه جویی در باتری )
احساس نارضایتی
- حساس به قیمت ( کسی که قیمت کالا برایش مهمتر از ویژگی ها و کیفیت کالا است )
- بدنه - بدنه اصلی - محفظه - غلاف
حتی الامکان
عکس گرفتن
- لرزش گیر - تثبیت کننده ( image stabilisation = لرزش گیر تصویر - در دوربین های عکاسی و موبایل )
- جدا کردن ( مثل جدا کردن دوشاخه برق از پریز یا جدا کردن گوشی موبایلی که با استفاده از کابل به کامپیوتر متصل کرده اید )
منطقه جغرافیایی
این فقط یک ادعا است.
- کم حجم شده - کوچک شده ( scaled - back app = برنامه کم حجم شده / برنامه کوچک شده ) ( یک نسخه کم حجم شده از برنامه ای کامپیوتری که برای استفاده برر ...
- اهرم کردن به سمت بالا ( به سمت بالا اهرم کنید )
چرخه ی برق ( خاموش کردن برق الکتریکی یک دستگاه و سپس روشن کردن مجدد آن )
بلند کردن
بریدگی
بدنه
بازی کن درآمد کسب کن
اقتصاد توکنی
بدون فعالیت
موقعیت های اقتصادی
- سهم - سهم سرمایه گذاری ( مبلغ سرمایه گذاری شده توسط هریک از شرکا )
عملگرهای محاسباتی
- کسب کردن building the right skills = کسب مهارت های مناسب
- مصور کردن - تصویرسازی کردن
چنته
موقعیت شغلی
راهگشا
درک عمیق
وظایف
امکانپذیر کردن
- کوچک سازی - کمینه سازی
پیوند یکتا
دسته بندی
بازنویسی کردن
- رتبه - کسب رتبه - رتبه بندی
- بسیار حیاتی - بسیار مهم
نمایشگر سربند
مستمر
کاملاً تثبیت شده
تشکیل دادن
رویدادها
نحوه عملکرد
جزئیات متفاوت
دانشمند علوم کامپیوتری
فرم بدن
ضربه زدن روی چیزی
- تحقق بخشیدن - واقعیت بخشیدن
خانه ساحلی
واژه ترکیبی
- باب روز ( مثلاً کلمه یا اصطلاحی که سر زبان ها می افتد و زیاد شنیده می شود و باب روز می شود )
شروع کردن
اختتامیه
تحمیل کردن
اما به جای آن. . .
جلوه کردن
شانس آوردیم که . . .
دوره کارشناسی
حذف یک برنامه و در عین حال نگهداری اسناد و داده های آن برنامه
قرارداد عدم افشا Non - disclosure agreement = NDA
شرایط و ضوابط ( مخفف Terms and Conditions )
- دکمه کشویی - دکمه تغییر وضعیت دهنده
اتصال فنری رله یا سوییچ نصب شده روی فنری که معمولاً از جنس برنز فسفری است
در گوشی موبایل به آنجایی که صدای مخاطب را از آن می شنوید گفته می شود. چون در زبان فارسی معادلی ندارد، می توان آن را به بلندگو ترجمه کرد. ( هرچند با ب ...
نگهدارنده
نکاتی در مورد . . .
بعد از آن
شرکت دادن
بدون هیچ حضور دیگری
چیستی آن
- به منظور . . . - با هدف . . . - در جهت . . .
با صدای بلند فکر کردن
در جریان بودن ( در جریان هستم / در جریان هستید )
- اندیشمند - فکور - اهل غور و تفکر
- وضعیت ( احتمالی ) - حالت ( احتمالی )
- گوش دادن مؤثر - گوش دادن واقعی
- به همان صورت - به همان صورتی که هست
- آرامش بخش - ساکت کننده - دعوت کننده به آرامش
کار خود را پیش بردن
تغییر جزئی
مطرح کردن
- عدم اعتماد به نفس - نامطمئنی
مطابقت
توانمندی بارز
- مطرح کردن - طرح کردن
تجدید کردن
رفتار متقابل
زبانه کششی
کنار زدن
- موتور ویبره ( در گوشی های موبایل )
- مانند روز اول - در حد نو
پنس ( ازاری شبیه موچین که در تعمیرات الکترونیکی استفاده می شود )
محیطی ( ambient light = نور محیطی )
- دوجانبه - دوطرفه
شناخت دوطرفه
حضور و غیاب
تغییر وضعیت
- عوامل حواس پرتی ( وقتی بدون s جمع باشد به معنی حواس پرتی است اما وقتی s جمع داشته باشد باید عوامل حواس پرتی ترجمه شود )
رفتار حرفه ای
امکانپذیر کردن
نرخ رشد مرکب سالانه ( مخفف Compound Annual Growth Rate است )
نرخ رشد مرکب سالانه ( مخفف آن CAGR است )
- فرارسیده - فرارسیدن
نقطه ای
- نصب کن و استفاده کن - به راحتی نصب کن و استفاده کن - فقط نصب کن و استفاده کن - کافیست فقط نصب کنی و استفاده کنی
محدودیت ها
در درازمدت
محاسبات
غیروابسته
- دریافت آن - داشتن آن
مشتریان قدیمی تر / مشتریان باسابقه تر
- قدیمی تر - باسابقه تر ( elder customers = مشتریان قدیمی تر/باسابقه تر )
- در نظر گرفتن - لحاظ کردن
رواج
به مشکل خوردن
- بسیار سرعت بخشیدن - بسیار تسریع کردن
مفاهیم
Unique Selling Point = USP عامل جذب مشتری منحصربه فرد
حدسیات
سابقه شغلی
هر چند وقت یکبار
- حالا که در مورد . . . صحبت کردیم . . . - حالا که از . . . گفتیم . . .
ارزش فرضی
- ادویه کاری - عمل آوردن، دباغی کردن، ورزیدن ( در چرم سازی ) - قشو کردن ( در حیوانات ) - شلاق زدن، کتک زدن
سپس وقت آن است که. . .
گسترش
- مسئولان امور مالی - کارمندان امور مالی
بازاریابی جمعیت شناختی
تکمیل کردن
دید کلی
تجزیه و تحلیل
نابود کردن
مطرح کردن
- انباشت - انباشتن
پیشوایان اندیشه
- بسیار بیشتر از. . . - بسیار فراتر از. . .
- قابل خرید - قابل تهیه - در دسترس
اولین حضور
دیدگاه وسیع تر
اولیه ( earliest days = روزهای اولیه )
راه اندازی کردن
از زیر کار در رفتن
از هم جدا شده
به نمایش گذاشتن ( به نمایش می گذارد )
- فضای کاری - محیط کاری
گرایش ها
فعال بودن
تبادل نظر آزاد
بر هیچکس پوشیده نیست
من که این کار را نمی کنم
- در چنین حالتی. . . - در چنین وضعیتی. . .
در معرض دید
شکل دادن
منسجم
دانه کامل ( مثلاً قهوه هم به صورت دانه کامل فروخته می شود و هم به صورت دم کرده )
زیرورو کردن
ارجحیت دادن
- دل و جرات - پایداری - زور - طاقت
چرخش بزرگ ( مثلاً یک تغییر مسیر در زندگی )
- با توجه به. . . - با استفاده از. . .
- به اندازه کافی گفته شد. - به اندازه کافی در این مورد گفته شد.
همراهان
- تک نفره ( A One - Man Army = یک ارتش تک نفره )
آموزه های کلیدی
وظیفه خطیر
سر تا پا
صراحتاً
- محرک - انگیزه
به رخ کشیدن
قابل توجیه
هزینه جذب مشتری ( CAC = Customer Acquisition Cost )
هزینه جذب مشتری ( CAC = Customer Acquisition Cost )
- سرسری ( wishy - washy response = پاسخ سرسری )
خیز برداشتن
- برای این موضوع آماده باشید - برای این مسئله آماده باشید - برای این اتفاق آماده باشید
طی مسیر
- حال و هوا I needed a change in scenery and some time off نیاز به مدتی مرخصی و تغییر حال و هوا دارم
- با تمام وجود - از ته قلب
پیگیری کرد
- ترک کار - ترک شغل
حل اختلاف
مراقبت روزانه
- بیمه گر - بیمه کننده
تنظیمات مالی
کش و قوس دادن به بدن
در رأس امور
- اصلاً فکرش را هم نمی کردم - اصلاً انتظارش را نداشتم
- نوآوری کردن - دگرگون سازی
سهم
- موضوع دندان گیر - خبر دندان گیر - خبر دست اول
همیشه مشغول به کار
فراتر
تهیه ابزار انجام کار
معاملات دارای ریسک
- به استقبالش برویم - پذیرایش باشیم
خلاصه اینکه. . .
مواجه شدن
- موافقت می کنم - موافقم ( زمانی که به تنهایی استفاده می شود )
اجسام ( abrasive substances = اجسام ساینده )
از پا درآمدن، فرسودگی روانی ( در اثر فشار کار و نگرانی و غیره )
فضای کاری
- گفته می شود که. . . - شایع است که. . .
رک و پوست کنده
- واقعیت این است که. . .
شرکتی که در مورد صحت قانونی اسناد مالکیت تحقیق می کند
- پیشنهادات را در نظر داشتن - پیشنهادات را جمع آوری کردن
واجد شرایط بودن
- گیر کردن سرمایه زمانی که سرمایه و پول در جایی گیر کرده باشد ( your money can be locked up for years = پول شما می تواند برای سال ها در آنجا گیر کند ...
- اختلال عاطفی فصلی - افسردگی فصلی ( با نام اختصاری SAD )
گرما بخش
راه علاج
عملی کردن
ثبات رویه
کلنجار رفتن
- نه چندان خوشایند - نه چندان دلپذیر
- کاهش قیمت پیدا کرده - با افت قیمت مواجه شده
- نشتی، محل نشتی ( مثل نشت سرما از درز در و پنجره ) - کوران، محل کوران ( مثل کوران هوای سرد از درز در و پنجره )
نه اینکه. . .
- صحنه پردازی کردن - صحنه آرایی کردن
مدیریت ارتباط با مشتری CRM
- بازار خرید - بازاری که برای خرید مناسب است
مدت زمان حضور ملک در بازار تا زمان فروش
دفتر کار خانگی
خارج از درک و فهم شما فراتر از درک و فهم شما
نقطه شروع
همه چیز درست است
در دستگاه های لمسی دیجیتال به معنی �حرکات انگشت� است
تعویق
شرم آور
ذاتاً - اساساً
سفارشی سازی - شخصی سازی
آوانویسی
زیاده روی
در نهایت
خانه تکانی
طعم - بو - ویژگی - حال و هوا
پنج سو [pentalobe screwdriver = پیچ گوشتی پنج سو] [پیچ های پنج سو در درجه اول مورد استفاده توسط اپل در محصولات خود است]
بد کار کردن - درست عمل نکردن ( مثلاً بد کار کردن یک وسیله )
عملاً
سازش دادن
نوشتن تمام حروف یک کلمه یا جمله با حروف کوچک ( uppercase = نوشتن تمام حروف یک کلمه یا جمله یا اسامی خاص با حروف بزرگ ) ( capital letters = حروف بز ...
نوشتن تمام حروف یک کلمه یا جمله یا اسامی خاص با حروف بزرگ ( lowercase = نوشتن تمام حروف یک کلمه یا جمله با حروف کوچک ) ( capital letters = حروف بز ...
حروف بزرگی که برای شروع یک جمله یا اسم خاص استفاده می شود ( uppercase = نوشتن تمام حروف یک کلمه یا جمله یا اسامی خاص با حروف بزرگ ) ( lowercase = ...
کادربندی مجدد - بازنگری در کادربندی - کادربندی جدید
در سیستم های پخش صوتی به معنی پخش موسیقی به صورت رندوم و تصادفی از آلبوم موسیقی می باشد
بدون صدا - بی صدا
از قبل نوشته شده
دمدمی - تند مزاج - دارای تلون مزاج
دیدگاه
پیش رفتن - جولان دادن [You can't get far = نمی توانید زیاد پیش بروید - نمی توانید زیاد جولان بدهید]
آسیب فشار تکراری ( Repetitive strain injury = RSI )
- بهترین از همه نظر - از همه نظر بهترین
بسیار آسان
اصلی [general view = نمای اصلی]
کاری که بسیار آسان انجام شود [The exam was a doddle = امتحان خیلی آسان بود]
کامل کننده - مکمل
مهارت - فن
- تکامل یافته - تکامل یافتن
لنگ زدن
- یک منحنی بسته که دارای خواص واسطه ای بین یک مربع و یک دایره است - مربعی با لبه های گرد
وادار کردن
- در صحبت از. . . - در مورد [Speaking of accents = در صحبت از لهجه ها / در مورد لهجه ها]
مجوز دسترسی
همه گیر شدن
شروع به کار کردن
حالا [So, what makes this car special? = حالا چه چیزی این ماشین را خاص می کند؟]
عبارت عبور [Passwords = رمز عبور / Passphrase = عبارت عبور] [تفاوت یک عبارت عبور با یک رمز عبور در فاصله گذاری بین کلمات است]
- افزودن - عملی شدن
برطرف کردن - رفع کردن
تکرار مکرر - افزوده های مکرر
تحرک
کاهش دادن - کم کردن
مصرف کننده بیش از حد [power hogging = مصرف کننده بیش از حد برق]
شکست خورده
دارای نقش عمده
کنار گذاشتن چیزی - از سر باز کردن چیزی - از شر چیزی خلاص شدن - رها کردن - بی خیال چیزی شدن
حیله گر - فریبکار
تا خِرخِره پر شده
- خِرخِره - stuffed to the gills = تا خِرخِره پر شده
- بی صدا کردن - صدا را قطع کردن
طبق معمول
شکلک
- بهینه شده - تقویت شده
شوخ طبعی
ناواضح
تار ( تار بودن عکس )
- بگذار سر جاش - بگذار سر جای خودش - بگذار سر جای اولش - برگردان سر جای خودش - برگردان سر جای اولش
- ضمن این که. . . - در عین حال
- محیط ( در محیط )
- مرحله به مرحله - گام به گام
- ممکن است نظر شما را تغییر دهد - ممکن است باعث شود تصمیم شما عوض شود
بحث برانگیز
خوش نماتر - تر و تمیزتر - شیک تر
کار حضرت فیل
منبعد - از این به بعد - زین پس
علاوه بر. . .
شگفت آور این که. . .
هویدا ساختن