earpiece

/ˈɪrpis//ˈɪəpiːs/

دسته ی عینک

جمله های نمونه

1. Her hand tightened convulsively on the receiver, the earpiece jerked against her face.
[ترجمه گوگل]دستش به طرز تشنجی روی گیرنده محکم شد، گوشی روی صورتش تکان خورد
[ترجمه ترگمان]دستش را با تشنج روی گوشی حلقه کرد و گوشی را روی صورتش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The nurse listened with an earpiece.
[ترجمه ترجمه تحلیل گران] در دست گرفتن
|
[ترجمه گوگل]پرستار با گوشي گوش داد
[ترجمه ترگمان]پرستار با گوشی گوش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A thin cord leads to Sam's earpiece.
[ترجمه سهیلا نخعی] سیم نازکی به گوشی سام وصل است
|
[ترجمه گوگل]سیم نازکی به گوشی سم منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]سیم نازکی به گوشی سم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At two minutes past six Holloway pressed his earpiece.
[ترجمه گوگل]ساعت شش و دو دقیقه هالووی گوشی خود را فشار داد
[ترجمه ترگمان]در عرض دو دقیقه، دو دقیقه گذشت و گوشی را به دست گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dongle acts as both an earpiece and a controller for the phone.
[ترجمه گوگل]دانگل هم به عنوان یک گوشی و هم به عنوان کنترلر برای گوشی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]The هم به عنوان earpiece و هم یک کنترل کننده برای گوشی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A speaker device installed in an earpiece, for improving an antenna property in a wireless portable terminal is provided.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه بلندگو نصب شده در یک گوشی برای بهبود خاصیت آنتن دهی در ترمینال قابل حمل بی سیم ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه سخنگو که در یک earpiece نصب شده است، برای بهبود ویژگی آنتن در یک ترمینال قابل حمل بی سیم، ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Earpiece connector for use ear defenders.
[ترجمه گوگل]اتصال دهنده گوشی برای استفاده از محافظ های گوش
[ترجمه ترگمان]اتصال دهنده earpiece برای استفاده از مدافعان گوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My earpiece cord would clip to the back of my jacket collar.
[ترجمه گوگل]طناب گوشیم به پشت یقه ژاکتم می چسبید
[ترجمه ترگمان]بندناف من از پس یقه ژاکت من گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Using an earpiece, callers hold the phones at arm's length to maintain visual contact.
[ترجمه گوگل]تماس‌گیرندگان با استفاده از یک گوشی، تلفن‌ها را در فاصله‌ای از بازو نگه می‌دارند تا تماس بصری را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از an، تماس گیرندگان با طول بازوی خود گوشی را نگه دارند تا ارتباط چشمی برقرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gaines, through the earpiece, tells Jack to get her out of the building.
[ترجمه گوگل]گینز از طریق گوشی به جک می گوید که او را از ساختمان خارج کند
[ترجمه ترگمان]گینس \"، از طریق گوشی\" به \"جک\" گفت که اونو از ساختمون خارج کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was a momentary pause, and then the sentence he had typed was repeated in soft tones through the right-hand earpiece.
[ترجمه گوگل]مکثی لحظه ای وجود داشت و سپس جمله ای که تایپ کرده بود با لحنی ملایم از طریق گوشی سمت راست تکرار شد
[ترجمه ترگمان]لحظه ای سکوت برقرار شد و بعد جمله ای که تایپ کرده بود با صدای آرام و آهسته در گوشی سمت راست تکرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lift the telephone and hold the microphone next to the telephone earpiece.
[ترجمه گوگل]تلفن را بلند کنید و میکروفون را در کنار گوشی تلفن نگه دارید
[ترجمه ترگمان]گوشی را بلند کنید و گوشی را کنار گوشی تلفن نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Before bringing the receiver to his face, he rubs the earpiece and mouthpiece against the sleeve of his denim jacket.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه گیرنده را به صورت خود بیاورد، گوش و دهانه را به آستین کت جین خود می مالد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه گوشی را به صورتش بیاورد، گوشی را روی گوشی تلفن گذاشت و گوشی را روی آستین کت جینش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So he replaced the diaphragm with a piece of light-sensitive selenium, connected in series with a battery and telephone earpiece.
[ترجمه گوگل]بنابراین او دیافراگم را با یک قطعه سلنیوم حساس به نور جایگزین کرد که به صورت سری با باتری و گوشی تلفن وصل شده بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین دیافراگم را با قطعه ای از سلنیوم بسیار حساس جایگزین کرد که با باتری و earpiece تلفنی ارتباط داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• piece which covers or fits over the ear (as on a cap or eyeglasses)
the earpiece of a telephone receiver, hearing aid, or other device is the part that is held up to or put into your ear.
the earpieces of a pair of glasses are the parts which fit over your ears to keep the glasses on.

پیشنهاد کاربران

هر چیزی که بر روی گوش یا درون گوش نصب میشه رو میگن.
ممکنه برای هدفون باشه یا عینک یا . . .
در گوشی موبایل به آنجایی که صدای مخاطب را از آن می شنوید گفته می شود. چون در زبان فارسی معادلی ندارد، می توان آن را به بلندگو ترجمه کرد. ( هرچند با بلندگوی گوشی متفاوت است )
هدفون دور گوشی
پشت گوشی , دور گوشی ( مثلا برای هدفون و وایرلس مبایل و . . . . . . )

بپرس