1. the married couple compromised on whether to buy a rug or a car
زن و شوهر در مورد خرید فرش یا اتومبیل با هم توافق کردند.
پیشنهاد کاربران
{دامپزشکی و علوم دامی} 1. عدم مقاومت کافی در برابر عفونت، یا عدم توانایی برای ایجاد پاسخ ایمنی کافی، به دلیل یک دوره درمانی، به عنوان مثال، داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی یا عفونت، تابش، یا به دلیل یک اختلال زمینه ای، مانند سرطان خون. 2. نداشتن خون کافی برای زنده ماندن.
غرض ورزانه هم می تونه معنی بده The evidence collected by the police was contaminated, compromised and corrupted مدارکی که توسط پلیس جمع آوری شده آلوده، غرض ورزانه و فاسد بوده
Compromised refers to a situation where something or someone has been weakened, undermined, or breached in some way. It implies that the integrity, security, or confidentiality of the compromised entity has been compromised or violated. This could be due to various factors such as a security breach, a betrayal, a mistake, or any other external influence or action that puts the entity at risk. The term compromised is commonly used in contexts related to cybersecurity, espionage, politics, and law enforcement. ... [مشاهده متن کامل]
به موقعیتی اطلاق می شود که در آن چیزی یا شخصی به نحوی تضعیف، آسیب یا دور زده شده است. به این معنی است که یکپارچگی، امنیت یا محرمانه بودن آن کس یا چیز در معرض خطر به خطر افتاده یا نقض شده است. این می تواند به دلیل عوامل مختلفی مانند نقض امنیت، خیانت، اشتباه یا هر تأثیر یا اقدام خارجی دیگری باشد که شخص یا آن چیز را در معرض خطر قرار می دهد. اصطلاح به خطر افتاده معمولاً در زمینه های مربوط به امنیت سایبری، جاسوسی، سیاست و اجرای قانون استفاده می شود. The company's computer system was compromised by a group of hackers, and they were able to steal sensitive data. The government's intelligence agency discovered that one of their agents had been compromised by the enemy and was working against them. The politician's reputation was compromised when a video of him engaging in questionable behavior was leaked to the media.
در معرض خطر، به خطر افتاده معانیه دیگه: سازش کردن ، مصالحه کردن، به توافق رسیدن
Compromised means weakend
مصلحت اندیش ، سازشکار، تسلیم
تضعیف شده، به خطر افتاده، بده بستان
( کامپیوتر، آی تی ) compromised computer به کامپیوتر ها و سیستم هایی میگن که توسط هکرها و مهاجم ها دستکاری شدن و برای اهداف تهاجمی و امنیتی مثل حملات ddos استفاده میشن
به هم خوردن؛ از حالت استاندارد یا قابل قبول خارج شدن The internal geometry of the duct should not be compromised. شکل هندسی داخل داکت نباید به هم بخورد.
آدم بی اعتبار، آدم رسوا، آدم بدنام
وجه المصالحه قرار دادن
لو رفتن
مختل شده
مصلحت اندیشانه
در خطر، آلوده شده، به خطر افتاده: در حوزه امنیت دیجیتال به سیستم هایی گفته می شود که به خاطر وجود یک نقص امنیتی در برابر یک نوع حمله آسیب پذیر هستند، و یا به یک بدافزار آلوده شده اند.
سازش دادن
Immunocompromised یعنی دارای نقص در سیستم ایمنی بدن