Compromised means weakend
مصلحت اندیش ، سازشکار، تسلیم
تضعیف شده، به خطر افتاده، بده بستان
( کامپیوتر، آی تی )
compromised computer به کامپیوتر ها و سیستم هایی میگن که توسط هکرها و مهاجم ها دستکاری شدن و برای اهداف تهاجمی و امنیتی مثل حملات ddos استفاده میشن
به هم خوردن؛ از حالت استاندارد یا قابل قبول خارج شدن
The internal geometry of the duct should not be compromised.
شکل هندسی داخل داکت نباید به هم بخورد.
آدم بی اعتبار، آدم رسوا، آدم بدنام
وجه المصالحه قرار دادن
لو رفتن
مختل شده
مصلحت اندیشانه
در خطر، آلوده شده، به خطر افتاده: در حوزه امنیت دیجیتال به سیستم هایی گفته می شود که به خاطر وجود یک نقص امنیتی در برابر یک نوع حمله آسیب پذیر هستند، و یا به یک بدافزار آلوده شده اند.
سازش دادن
Immunocompromised یعنی دارای نقص در سیستم ایمنی بدن
لطمه دیده، عدول شده، تخطی شده
لطمه خورده
به مشکل بر خورده
خدشه دار
معیوب، مشکل دار
a compromised judge
آلوده. رسوا
دارای نقص
در معرض خطر، به خطر افتاده
سازشکار، مصالحه گر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)