فهرست پیشنهادهای ١٤٠٠/٠٣/١٧ ( ٦٣١ )

stay gold unheard of مؤثر افتادن اثر کردن سود رسان بکار پرمنفعت بافایده سودمند سوداور شبگرد شبرو fancy وزیر party favor مدبر stigmata ویس مشاور هدشات نیک بخت خوش اقبال ماه ها در هر زمان انتها همواره همه وقت هر وقت مدی الایام اهتمام ایستادگی کردن flattering مصر ایستادن greedy pig قرمز تیره سرخ پررنگ بندباز فهرست معیوب cell mediated immunity بدایع عجایب شگفتی ها به یک اشاره christen true یاس ناامیدی وازدگی یخ زدگی انجماد یخبستگی اثر شاتو بریان any number of strand of hair entanglement forensic science hucow you speak of don't mind me put first بهره وران slang islander my goodness clumsier clumsier goodby catch you later talk away getting by same old really couldn't be better same old some old daring how are you how are you basing embarrassing charleen محروم ماندن بی نصیب ماندن علی هذا به این دلیل بدین جهت disruptive technology arm candy بنابراین بدین مناسبت بدین لحاظ بدین سبب get the bug disruptive technology ماه جاوید جاودانی جاویدان جاودان حد فاصل تغیر کردن دیگر شدن دیگر شد تغییر کناره ها و اطراف کناره ها کنارات had غیاث به فریاد رسیدن به داد کسی رسیدن فریادرسی فریادرس فریاد رسیدن به سبب به جهت بسبب بجهت به واسطه ادای دین از سوی دیگر on the other hand باختن از دست دادن hard currency ملتجی متوسل originating عالی قدر سرور والامقام عالی جناب بزرگوار مورخه مورخه approval متفرق بی نظم پراکنده اشفته مرتب درهم بی سامان بی ترتیب بدکاره جامه فروش طبق قرار برحسب قرار حالت عادی به خود گرفتن فرمان دادن تسخیر کردن نائل شدن دست یافتن به دست اوردن صاحب شدن بدست اوردن در عوض بجای در ازای چیزی ازاء ازا در مقابل در عوض در برابر در ازای چیزی در پی اهک کلس ضوابط ایین نامه اساسنامه اداب قوانین دستورالعمل تدارکات نظام نامه روش کار دستور کار برنامه مقررات قواعد دستورالعملها و دست نشانده carboxy methyl cellulose دست نشانده figurehead دست نشانده puppet protege تابع گماشته به زیر کشیدن خاتمه بخشیدن خاتمه دادن سرخاب انجام دادن ادا کردن ادا کردن توضیحات کامل شدن به انجام رسیدن انجام شدن صورت گرفتن تعدی متخطی تعدی مسلک متعدی متجاوز جفاپیشه خرخون خطا کردن اشتباه کردن ذکر کردن حکایت کردن باز گفتن نقل کردن اسم بردن به بار اوردن سبب شدن باعی شدن موجب شدن باعث شدن going concern نام گذاری خواندن متابعان متابع تبعه تابع اتباع شهروندان تابعین هوادار پیرو mix up پس راندن دفع کردن repulse وارد عمل شدن start out get underway set out take action strike out بوقلمون به هر روی در هر صورت بهروجه به هر حال lack of color anyway گمان رفتن یحتمل محتملا ممکن بودن امکان داشتن احتمال رفتن احتمال داشتن what if کشته شدن شهسوار یکه سوار سوارکار ماهر تک سوار شهسوار فلک افتاب وقوع یافتن و صورت گرفتن چغل به وقوع پیوستن واقع شدن اتفاق افتادن روی دادن رخ دادن خاتمه یافتن انجام یافتن انجام شدن let enable نامه رقعه hello world program وحشی سباع درندگان ددگان appendix بریدن غرق شدن exposure dose دوغرمه زنفت coal تعدی فرمودن حکم کردن دستور دادن برقرار کردن امر کردن تعیین کردن برین موجب بدین مناسبت بدین جهت از این رو علی هذا بنابراین بدین سبب رگ عشا تاس کباب نوروزی شایگان بسزا مناسب لایق فراخور شایان سزاوار شایسته درخور حق خدمات تحفه strengthened ساو خراج باج متجاوز ظالم متعدی تاراج غارت infringement تجاوز به حقوق کسی کردن اجحاف کردن زورگویی کلاه گذاشتن تخطیات carrying capacity تجاوزات اجحافات carrying capacity شلتاق زیاده ستانی spiring اخاذی play in the leaves دست درازی کردن اجحاف دست درازی کردن به حق کسی دست اندازی کردن اجحاف کردن برزخ هزینه ها مخارج مالیات خرجی وجه معاش صادرات تعرض کردن تعدی کردن تجاوز کردن forgive عنفوان اوان ابتدا اول ski poles یاد اورشدن متذکر شدن تذکر دادن مزاحم شدن متجاوز و غیر ذلک otherwise پیروزمند پیروزگار پیروز منصور مظفر فیروز فاتح پیروز کسی هیچ کس تعیین شدن make a comment التماس دعا کریهه قرب جوار replenish sugar substitute rally tailored to cash out regional safety box brute وارش athlete’s foot local anesthetic beck and call wheel markedly جمع شره retrofit funnel سه عامل تقویت حافظه oocyst قرابادین کبیر boast of myself soft light stepper mediatory intransigent سه اثر ثبت شده از ایران در حافظه جهانی یونسکو در دهه هشتاد play small come off بانی مصر شناسی در جهان خطیب معروف روم باستان duchenne muscular dystrophy marfan syndrome huntington's disease tay sachs disease tay sachs intermediate goods گورپال volvulus سونغره دینه دشنه unmanageable دیشموم کنار او په ایشدو زبک بولک کوگ زنو زنگیچه دد مار پیر گگ هی بگردوم هم زولف تینگل گیلک قرسق نیلکک دوری شیشک surrealistic surreal sustainment disappeared not surprisingly engage reassortment deadening swanky میدان مشق غبن قید موسی و یکتاپرستی خزانه عامره یدیش picked up پردیس directness foreign sounding تاریخ گیتی گشا intriguing محل عبور عصب پاراسمپاتیک فرزند نامشروع جاهلیت مدرن busthing expient پنج هیدروکسی تریپتامین دیاتسارون ملیتوس این جهان کوه است و فعل ما ندا دافوس دستبرد در حرمسرا دانشنامه هزارو یک شب امیتا باچان هری اسوالد تفسیر صافی فار سم الفار میوز و میدریاز خواص سردی و گرمی در بدن جارالله خلیفه خونخوار عثمانی بت سومنات شاپور دوم ساسانی انه بکستر ژان بابتیست دموتیک چارلز ریو فیتزجرالد ترومن هری چرم گوساله eunuch castrated خرگ postinjury mommy swear to god analgesia found to be postoperative purview cool as a cucumber koshihikari take interest in koshi reasoning arithmetic launch pad beauty beauty queen cross off crossover hemiparesis gatekeeper wave speed configural tenth two eighth organism get experience rest in due course due course stand aloof hold aloof reasonably generalisation عاقبت در پایان اخرالامر worthwhile بالاخره scheduled ensure فشرده پیدا کردن رسیدن lengthy pointing out تهی دستی guy fawkes تغیر یافته باد در دست داشتن مداخله داشتن دقیقا دست داشتن precisely نهفته هر از گاهی گهگاه گه گاهی گاهی به نحوی به طریقی withhold الحاق کردن hurt facilitate پیوند دادن پیوستن ضمیمه کردن ماجراجویانه stubbornly well known ouster بدرد خوردن prove useful مثمر ثمر واقع شدن overnight به درد خوردن مورد استفاده قرار گرفتن مناسب بودن اثر کردن transcription واقعی مستند حقیقی خالص اصلی تساهل اسان گیری اسان گرفتن به طور یقین persuasion در واقع در حقیقت خوراکی تنقلات the present era vitriol exploit white قرار دادن جز به جز همینطور provocative ونیز همچنین بونکر بعلاوه vitriolic sharp end line حاوی بودن دارا بودن عبارت بودن از شامل بودن در برداشتن شامل شدن mishmash include گفتن اظهار کردن نطق کردن سخن گفتن تقریر کردن سخنرانی کردن سخن راندن بیان کردن heal