get underway
به انگلیسی
• begin, start
پیشنهاد کاربران
to start
انجام دادن، شروع به انجام کاری
ادامه دادن
کلید خوردن پروژه
شروع به کار کردن
آغاز به کار کردن
The Democratic convention gets underway
tomorrow in Chicago
کنوانسیون حزب دموکرات فردا آغاز به کار خواهد کرد
آغاز به کار کردن
The Democratic convention gets underway
tomorrow in Chicago
کنوانسیون حزب دموکرات فردا آغاز به کار خواهد کرد
وارد عمل شدن
راه افتادن ( پروژه ، کار. . . )