دستورالعمل

/dasturol~amal/

مترادف دستورالعمل: آیین نامه، بخشنامه، نسخه

برابر پارسی: دستور، دستورکار، شیوه نامه

معنی انگلیسی:
formula, guideline, instructions, directions, prescription, recipe, process, rubric

لغت نامه دهخدا

دستورالعمل. [ دَ رُل ْ ع َ م َ ] ( اِ مرکب ) دستور کار. دستور عمل. برنامه کار. طرز و روش و ترتیب و نظام و نسق وحدود کار : ایضاً دستورالعملی در باب دیگر. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 213 ). این خلاصه ای است مسمی به تذکرةالملوک که مشتمل است بر دستورالعمل خدمت هریک از ارباب مناصب درگاه معلی موافق ازمنه سلاطین صفویه. ( تذکرة الملوک ص 1 ). سررشته دستور رسومات مناصب دیوان اعلی و دستورالعمل اخذ چوپان بیکی و سایر وجوهات سایرالوجوه متعلق به سرکار مزبور و دستورالعمل نواب گیتی ستان در سرکار ضبط بوده. ( تذکرة الملوک ص 42 ).
- دستورالعمل دادن ؛ برنامه کار تعیین کردن. راه و روش کار و حدود آن و نظامات و نسقها معین ساختن.
- دستورالعمل شاهی ؛ در اصطلاح زمان صفویه ، دستورالعملی که در آن تعرفه مالیاتی کلی اساس کار بود. ( سازمان اداری حکومت صفوی ص 142 ).
- دستورالعمل گرفتن ؛ برنامه و دستور کار و روش عمل خود را طبق نظامات و نسقها دریافت کردن.
- کتابچه دستورالعمل ؛ در اصطلاح مالیه دوره صفویه و قاجاریه ، سیاهه و ریز آنچه از نقدو جنس به عنوان مالیات باید گرفته شود و نیز قواعد و کیفیات و ترتیبات و طرز و ترتیب و کیفیت وصول و موقع دریافت مالیات و کیفیت مصرف آن. توضیح آنکه چون در آن عصر قاعده تمرکز عایدات در ایران معمول نبود، چنانچه کتابچه دستورالعمل مبلغی اضافه از مخارج داشت ، وزیر خزانه آن را از والی یا حاکم می گرفت که بمصرف برواتی که از پایتخت صادر می شد و مخارج دیگر برساند و چنانچه برعکس ، کتابچه باصطلاح فاضل داشت وزیر خزانه کسری را برای حاکم یا والی محل می فرستاد که پرداخت مخارج پیش بینی شده در کتابچه دستورالعمل معوق نماند. رجوع به مقاله دکتر احمد متین دفتری در مجله راهنمای کتاب شماره اول سال نهم ( اردیبهشت 45 ) ص 32 ونیز رجوع به «دسته های فرد» ذیل دسته شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- دستور کار دستور : (( این خلاصهای است مسمی به تذکره الملوک که مشتمل ایت بر دستور العمل خدمت هر یک ( از ) ارباب مناصب در گاه معلی موافق از منه سلاطین صفویه ... ) ) (( و اسباب و اصحاب این خدمت را در تکالیف خودشان دستور العمل کافی بدهد. ) ) ۲- دستور مدوا نسخه : (( آن دستور معظم ( فتح بن خاقان ) در جمیع امراض دستور العمل از وی ( ابن طیفوری ) خواستی . ) ) بودجه دولتی ( قاجاریه ) ۴ - ارزیابی مالیاتی . یا دفتر ( کتابچه ) دستور العمل . دفتر مربوط بدر آمدهای مالیاتی ( یک ناحیه و غیره ) بودجه ابلاغی .
دستور کار . دستور عمل . برنام. کار

فرهنگ معین

(دَ رُ لْ عَ مَ ) [ معر. ] (اِمر. ) دستور کار، دستور.

دانشنامه عمومی

دستورالعمل (اتحادیه اروپا). دستورالعمل یک عمل قانونی اتحادیه اروپا است که از کشورهای عضو می طلبد تا اهداف خاصی را بدون تعیین روش اجرای آن ها، انجام دهند. قبل از اعمال این قانون برای افراد مقیم کشورهای عضو، اهداف یک دستورالعمل باید به عنوان اهداف یک یا چند قانون در سطح ملی جدید یا تغییر یافته توسط کشورهای عضو در نظر گرفته شود. [ ۱] دستورالعمل ها به طور معمول، به کشورهای عضو، در مورد قوانین دقیقی که باید اجرا شود، مقداری انعطاف می دهند. دستورالعمل ها می توانند با توجه به موضوع آن ها، با استفاده از انواع مختلفی از روش های قانون گذاری اجرا شوند.
متن یک طرح دستورالعمل ( اگر موضوع مورد نظر قبل از تصویب مورد بحث واقع شده باشد ) پس از مشاوره با کارشناسان ملی و کمیسیون اروپا توسط خود کمیسیون تهیه می شود. پیش نویس به پارلمان و شورای اتحادیه ارائه می شود، که از وزرای مربوط دولت های عضو تشکیل شده است، در ابتدا برای ارزیابی و نظرخواهی و سپس برای تصویب یا رد ارائه می شود.
عکس دستورالعمل (اتحادیه اروپا)عکس دستورالعمل (اتحادیه اروپا)عکس دستورالعمل (اتحادیه اروپا)عکس دستورالعمل (اتحادیه اروپا)عکس دستورالعمل (اتحادیه اروپا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

address instruction (اسم)
دستورالعمل

recipe (اسم)
دستورالعمل، دستور خوراک پزی، خوراک دستور

instruction (اسم)
دستورالعمل، راهنمایی، فرمان، اموزش، سفارش

ground rule (اسم)
دستورالعمل، وظیفه اساسی، قاعده و طرز عمل

فارسی به عربی

وصفة

پیشنهاد کاربران

The instructions
Manual Guideline Instruction
instruction
قانون
شیوه ی عمل
بخشنامه
از آنجا که از این آمیخته واژه ی عربی، تنها برای کارهای اداری، آیین نامه ای و هنجارین، سود برده شده و می شود، بگمانم کاربرد �بخشنامه� بجای آن از همه ی برابرهای یادشده در بالا و از آن میان برخی پیشنهادهای خوب کاربران و حتا �دستورِ کار� سزاوارتر باشد.
دستورالعمل = کنش نمایه
دستورکار و یا شیوه نامه
اساس نامه
طرز کار
ترتیبات
directive
دستورکارا
دستورکارگان
شیوه نامه
بخشنامه
طرزکار، طریقه فرایند، آیین کار، روش کار، شیوه از پیش تعریف شده انجام کار، روال ، رویه ، طرز عمل روش، روند، پردازه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس