take action


1- فعال شدن، اقدام کردن 2- (حقوق) اقامه ی دعوی کردن

جمله های نمونه

1. It wants the government to take action to boost the economy.
[ترجمه گوگل]از دولت می خواهد که برای رونق اقتصادی اقدام کند
[ترجمه ترگمان]دولت از دولت می خواهد که برای ارتقای اقتصاد اقدامی صورت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government must take action now to stop the rise in violent crime.
[ترجمه گوگل]دولت باید از هم اکنون برای جلوگیری از افزایش جرایم خشونت آمیز اقدام کند
[ترجمه ترگمان]دولت اکنون باید برای جلوگیری از افزایش جرائم خشونت آمیز اقدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We had to take action to protect the proprietary technology.
[ترجمه گوگل]ما باید برای محافظت از فناوری اختصاصی اقدام می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم برای محافظت از تکنولوژی اختصاصی اقدام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We must take action to cut vehicle emissions.
[ترجمه گوگل]ما باید برای کاهش آلایندگی خودروها اقدام کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای اقدام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We must take action to stem the tide of resignations.
[ترجمه گوگل]ما باید برای جلوگیری از موج استعفاها اقدام کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید اقدام کنیم تا موج استعفای خود را ریشه کن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The profession's leaders must take action now to promote equal opportunities for all.
[ترجمه گوگل]رهبران این حرفه باید از هم اکنون برای ارتقای فرصت های برابر برای همه اقدام کنند
[ترجمه ترگمان]رهبران این حرفه باید در حال حاضر برای ترویج فرصت های برابر برای همه اقدام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The government must take action to fight this deadly disease.
[ترجمه گوگل]دولت باید برای مبارزه با این بیماری کشنده اقدام کند
[ترجمه ترگمان]دولت باید برای مبارزه با این بیماری کشنده اقدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They take action in order to discover, or to serve, and in the process transform or improve the world.
[ترجمه گوگل]آنها برای کشف، یا خدمت کردن، و در این فرآیند جهان را متحول یا بهبود می بخشند، اقدام می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای کشف، یا خدمت، و در فرآیند تبدیل و یا بهبود دنیا اقدام به عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One reason for this reluctance to take action against the process of monopolization is the difficulty of distinguishing acceptable and unacceptable behaviour.
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل این عدم تمایل به اقدام علیه فرآیند انحصار، دشواری تشخیص رفتار قابل قبول و غیرقابل قبول است
[ترجمه ترگمان]یکی از دلایل این عدم تمایل برای اقدام علیه فرآیند انحصار، دشواری تشخیص رفتار قابل قبول و غیرقابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The report observes that many companies do not take action on environmental issues until they are forced to do so by legislation.
[ترجمه گوگل]این گزارش نشان می‌دهد که بسیاری از شرکت‌ها تا زمانی که به‌واسطه قوانین مجبور به انجام آن نشوند، در مورد مسائل زیست‌محیطی اقدامی نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]این گزارش بر این باور است که بسیاری از شرکت ها، تا زمانی که مجبور به انجام این کار نشوند، بر روی مسائل زیست محیطی اقدام نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeed, some stakeholders may take action to prevent a rational analysis of their stance or at least any debate over it.
[ترجمه گوگل]در واقع، برخی از ذینفعان ممکن است برای جلوگیری از تحلیل منطقی موضع خود یا حداقل هر گونه بحث بر سر آن اقدام کنند
[ترجمه ترگمان]در واقع، برخی سهامداران ممکن است برای جلوگیری از تجزیه و تحلیل منطقی موضع خود یا حداقل هر بحثی در مورد آن اقدام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The President may step in and take action to lower energy prices.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ممکن است وارد عمل شود و برای کاهش قیمت انرژی اقدام کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور می تواند وارد عمل شود و برای کاهش قیمت انرژی اقدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Take action immediately to rectify the problem at source.
[ترجمه گوگل]فوراً برای رفع مشکل در منبع اقدام کنید
[ترجمه ترگمان]فورا دست به کار شوید تا مشکل را به منبع حل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They do not, unless they are particularly unwise, take action on staff appointments or dismissals without guidance from the head.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد انتصاب یا اخراج کارکنان بدون راهنمایی رئیس، اقدامی نمی کنند، مگر اینکه بخصوص نادان باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را نمی کنند مگر اینکه آن ها به طور خاص غیرعاقلانه رفتار کنند، اقدام به انتصاب پرسنل یا اخراج بدون راهنمایی از طرف سر انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We must take action to deal with the changed situation we presently face.
[ترجمه گوگل]ما باید برای مقابله با وضعیت تغییر یافته ای که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، اقدام کنیم
[ترجمه ترگمان]باید دست به کار بشویم و اوضاع را عوض کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• take command, do something; file a lawsuit

پیشنهاد کاربران

take action ( =do something to deal with a problem )
اقدام کردن ( = کاری برای مقابله با مشکلی انجام دادن )
The government must take action now to stop the rise in violent crime.
دولت باید از هم اکنون برای جلوگیری از افزایش جرایم خشونت آمیز اقدام کند.
adopt measures
اقداماتی رو اتخاذ کردن
we have to adopt all necessary measures
ما باید تمام اقدامات لازم رو اتخاذ کنیم
اقدام کردن ( رسمی و قانونی )
✔️دست به یه کاری زدن - یه کاری انجام دادن
basis
( rather formal )
the reason why people 👉take a particular action
. e. g
?On what basis will this decision be made
وارد عمل شدن
You can be indifferent or you can take Action and do something about it : میتونی بیخیال باشی یا پاشی و یه کاری براش انجام بدی
1. to become active فعال شدن؛ اقدام کردن
2. to start a lawsuit اقامۀ دعوی کردن
Take action = do something
کاری را انجام دادن. . .
انجام دادنِ کاری. . .
انجام کاری. . .
She must not be urged or foced to take action
اون نباید تشویق یا مجبور به انجام دادنِ کاری بشه.
...
[مشاهده متن کامل]

اون نباید تشویق و یا مجبور به انجامِ کاری بشه.
Star Trek TOS
2.
to act in order to get a particular result
اقدام به کاری کردن - دست به کار شدن

شکایت کردن، طرح دعوی کردن، شکوائیه طرح کردن
شروع کردن کار
اقدام کردن
چاره اندیشیدن
کاری برای رفع مشکلی انجام دادن
عکس العمل نشان دادن
واکنش نشان دادن
اقدام کردن
to act
to do something
دست به کار شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس