تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژ کهن وآریایی �لزlez� به معنی، خانه، منزل، کلبه، محل استراحت، آلونک است. ازآنجا که ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است، این و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تاوtao� به معنی گرما و دمای بالا و همچنین آب شدن وذوب شدن است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گریوهgeriva، گروهgereva، گوروهgurva� به معنی گریه کردن است. از آنجاکه ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است، این ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بورbor� به معنی بندآب، مسدودکردن، مانع، بستن، مانع شدن، جلوگیر و سد راه است. از آنجاکه ایران خاستگاه زبانهای هندو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �وندیwanedi� یا�وندیکwanadik� به معنی پنجره است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است، این واژه نیزم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبانهای باستانی فارسی، لری وپهلوی، لکی، کردی واژگان کهن وآریایی�ابروabroo، برمberm، بورگborg، بروbero� به معنی� ابرو� است. از آنجا که ایران خاستگا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گلارهgelara� به معنی ( حقیقی ) نورچشم، مردمک چشم، تخم چشم، نورخیره کننده ومعنی ( مجازی ) ابراز دوست داشتن زیاد اس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کوتkot� به معنی قطعه و تکه کردن، بریدن وقطع کردن، سهم، بخش وتقسیم کردن، پاره کردن است. از آنجا که ایران خاستگاه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ورwar� به معنی پوشیدن، به تن کردن و ملبس شدن است. از آنجاکه ایران خاستگاه زبانهای هند و اروپایی است، این واژه نیز ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �ویرwir� به معنی یاد، هوش، خاطر، ذهن، فکر، هوشیاری، بیداری، دقت کردن وتوجه، حواس و مراقبت، نگهداری ومواظبت کردن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ویرwir� به معنی، هوش، یاد، خاطر، ذهن، فکر، هوشیاری، آگاهی، بیداری، حافظه، حواس، دقت کردن وتوجه، مراقبت و نگهداری ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�نوnoo�به معنی جدید، تازه و نو است. از آنجاکه ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است، این واژه نیزمانندبسیاری از و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پتیpaty� به معنی خالی، برهنه، تهی، پوچ است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی است، این واژه نیز مانن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری وپهلوی واژگان کهن و آریایی�گون، گوند� به معنی بیضه، خایه وغده جنسی است. از آنجاکه ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است این واژه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه مطلب قبل، باعرض پوزش تلفظ صحیح�جنیتیلیاgenitalia� است. . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری وپهلوی واژ گان کهن و آریایی�گون یا گند�، �گوند� به معنی بیضه، خایه و غده جنسی است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی ا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�سهse�یا �سیل sel� به معنی دیدن ونگاه کردن است. در زبان باستانی ایلامی �سی یه siya� و �سیل sel� به معنی دیدن وچشم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تولTul� به معنی پیشانی است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی است، این واژه نیز مانندبسیاری از واژگا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه توضیحات پایین، در زبان هند واروپایی گیلیک اسکاتلندی به دهان عضو صورت �گوب Gob� میگویند که همریشه با �گوپGop� در زبان لری به معنی دهان است. . ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری ( بختیاری، . . . ) واژه �نوفتNoft� به معنی بینی ( عضو صورت ) است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی است این واژه نیز ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کپوkapu� به معنی سر ( آناتومی بدن ) است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی است این واژه نیز مانندبسی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لازم به ذکر است که در لری ولکی علاوه بر واژه�دریژ� و �دراز� واژگان کهن دیگری مثل�درdor�و�دولdul� به معنی دراز، بلند، کشیده و آویزان که برای اشیا ( جا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�دراکتderakat� به معنی باعرضه، جسور، نترس، بی باک، شهامت، دلیر، شجاعت و. . . است وبه کسی که این خصوصیات را دارد�د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان پارسی�کلاغ�، در زبان لری�غلاغ� و در گویشهایی از زبان کردی�غراک� و. . . در دیگر زبانهای ایرانی همگی همریشه وهم معنی اند. از آنجا که ایران خاست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان کهن اوستایی واژه آریایی�ثری� به معنی عدد�سه� است که قابل مقایسه ومشترک با�تریtree�در انگلیسی است یعنی ثری>تریtreeوهمانطور که میدانیم تبدیل ث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان آریایی وباستانی لری و لکی مرغ وماکیان اهلی ونابالغ را�وارwar� و مرغ وماکیان اهلی و بالغ را�مرغ، مرخ، مامر و. . . � وخروس نابالغ و بالغ را به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�هوزhuz�به معنی خانواده، خاندان، سلسله، ایل، تبار، طایفه و قبیله است. این واژه کهن نیز مانند بسیاری از واژگان دیگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری وپارسی واژه کهن وآریایی�الکalak�ابزاری است مثل غربال، پرویزن و سرند که برای جدا کردن اجسام ناخواسته، آشغال، مواد درشت ونخاله به و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گزیgozy� اصطلاحی در کشاورزی است که معادل وجین کردن در فارسی است که به وسیله ی�گزی کوgozy ko� علفهای هرز از مزرعه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گزیgozy� به معنی اصطلاحی در کشاورزی که در فارسی معادل وجین کردن است که در آن علفهای هرز، از مزرعه انتخاب، گزینش، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژگان کهن وآریایی�قلارGhelar� به معنی، ضرب و شتم وکتک زدن و کتک کاری، مجادله، پیکار ونبرد وجنگ وجدال، مشاجره وجر وبحث وعصبانیت و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لکی ولری واژه کهن وآریایی�تماتهtamata�به معنی گوجه است. این واژه کهن نیز مانند بسیاری از واژگان دیگر واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شکتshakat� به معنی خسته وکوفته و از پا افتاده است. این واژه کهن نیز مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای ارو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لکی ولری واژه کهن وآریایی�تماتهtamata� به معنی گوجه ( سبزیجات ) است. این واژه کهن نیز مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای اروپای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه مطلب قبل ( شکتshakat ) , لازم به ذکر است که تبدیل رایج کاف به گاف و همچنین تبدیل رایج ت به دال را داریم یعنی شکتshakat > شگدshagged.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شکتshakat� به معنی خسته وکوفته و از پا افتاده است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای اروپایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �گوپgop, کپ kap در لری بویراحمدی، که در اینجا تبدیل رایج گاف به کاف راداریم� به معنی دهان است. این واژه کهن نیزم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گوپgop, در لری بویر احمدی کپ kap, در اینجا تبدیل رایج گاف به کاف راداریم� به معنی دهان است. این واژه کهن مانند ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژ گان کهن وآریایی�ژوzhoo به معنی فک، اندام فک، آرواره ( در انسان، . . ) ، پوزه، دهان ( جمع، مجازی ) ، کام، فک زیرینlower jaw یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�پنگالpangal� به معنی پنجه ( مجموع پنج انگشت ) ، چنگال است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گلارهgelara�به معنی نور چشم، مردمک چشم، تخم چشم، نور خیره کننده چشم و وجود است. این واژه نیز مانند بسیاری از واژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کوریkury� به معنی، گوی، گره، گلوله نخ، گلوله گردن یا گولو گولو کردن در لری، به شکل کلاف یا گلوله نخ درآوردن است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کوریkuri� به معنی، گلوله نخ، گره، به شکل کلاف یا گلوله نخ درآمدن، گوی نخ، گلوله کردن، به صورت گوی درآوردن، گوی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گتget�به معنی، گره زدن ودوختن و دوخت ودوز، محکم کردن وبستن است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان باستانی لری وپارسی واژه کهن و آریایی�رفوrefoo, رفوrofoo� به معنی بازسازی، ترمیم، تعمیر ومرمت، ساختن واصلاح کردن ودرست کردن، نوسازی وتجدید، آب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گناتهgenata� به معنی مشکل، گره، گره زدن وبه هم پیوستن، اشکال وگیر وگرفتاری در هر کاری، گیر وگوریدگی، گره خوردن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گناتهgenata� به معنی، گرفتاری، گره، اشکال، پیچیدگی، وضع دشوار، گیر وگره افتادن در کاری، در هرکاری اشکال، گیر، و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری وپارسی واژه کهن وآریایی�سوزنsuzan, سوزsuze�ابزاری است که برای دوخت ودوز کردن، دوختن، دوزندگی، خیاطی کردن، وصله زدن، ارتباط ومرتبط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تاوtao�به معنی، پیچ وتاب، تاب وگره خوردن، گره وگره زدن، پیچاندن، بستن با ربسمان، نخ یا طناب، بندیدن و. . . است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �تاوtao� به معنی پیچ وتاب، گره، پیچیدن وگره خوردن، گره زدن، با نخ، ریسمان وطناب و. . . بستن، بندیدن وبست و. . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لفlef� به معنی، لنگه ( لنگه در، لنگه پنجره. . . ) ، لته، تا ( در، پنجره و. . ) نصفه، نیمه، نیمچه، وابسته به نصف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لفlef� به معنی نیمه، نیم، نیمی، نصف، نصفه، شقه، لنگه، تا، و. . است. در لری به دوچیز شبیه ومانندهم، مثلا دوقلو را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لفlef� به معنی لنگه، تا، نصف، نیمه، نصفه، نیم، نیمی، شقه، نیمچه، وابسته به نیم یانصف، یک دوم، و. . . است. در لری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بیbi� به معنی بودن، شدن، باش، زیستن، وجودداشتن وهستی داشتن و. . . است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�جولjul� به معنی تکان وتکان خوردن، تکانه، تکان دادن، در حین حرکت بالا وپایین رفتن یا پریدن، و. . . است. این واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژگان کهن وآریایی�روکمهrukama, به معنی، تخته سنگ، سنگ، صخره، �، �رکrek, به جنبیدن وتکان خوردن، جنبش وتکان نوسانی دادن، جنباندن و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در ادامه مطلب قبل، لازم به ذکر است که واژگان کهن �پتpata, پدpada, پذpaza� در تمدن وزبان ایلام وزبان اوستایی، که به معنی پا ( عضو بدن ) است، علاوه بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی پارسی ولری واژه کهن وآریایی�دمdam� به معنی، هنگام، زمان، وقت، فرصت، لحظه، زمان کوتاه وگذرا، لحظه اندک و. . . است. ( این واژه در زبان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لاla� به معنی درازکشیدن، خوابیدن، لمیدن و والمیدن، در حالت استراحت یا خواب پاها را درازکردن وکشیدن، روی زمین تخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری ( جنوبی، بختیاری، ممسنی و. . . ) ، واژه کهن وآریایی�خاگkhag، خایگ� به معنی تخم مرغ است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پرچperch� به معنی، پاک وپاکیزه، منزه وپاک، پرچ پاک، تطهیر ومطهربودن، تزکیه وپاکی ( نفس ) ، پاکی وتهذیب نفس، پاکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه مطلب قبل، �ترنهtorena�یک بازی کهن ( در جغرافیای گسترده لرها، که در برخی از گویشها�گرزوgorzo�هم میگویند ) که ریشه در ایران باستان دارد. در ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان وفرهنگ باستانی لری واژه کهن وآریایی�ترنهtorena� یک بازی محلی است ( در مطلب بعد مفصل تو ضیح خواهم داد ) . �ترنه� یا�درنا، ترنا� نوعی طناب، فوط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�شراshra� به چله، طناب وحایل دور خورجین چوبی نصب شده برپشت الاغ برای برقراری تعادل وتوازن دو بخش، دو بهر ودوقسمت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی پارسی باستان و لری واژگان کهن و آریایی�درdar, دیراdeyra� به معنی در، درب، باب، درگاه، آستانه، مدخل ( جای ورود ) �، و واژگان کهن و آری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لولlul� به معنی لول کردن وغلتاندن، لول پیچ کردن وجمع کردن، گرداندن، چرخاندن، جمع کردن وپیچیدن، مثل نان ساندویج پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�أنوهanuh� به، صدای سوزناک وغمگینی که از دل برآید و به هنگام خواندن بیت ویا شعری که باعث تحریک، عذاب، آزار، اذیت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�آلشتalesht� به معنی دگرگون کردن وشدن، تغییر یافتن ودادن، عوض وآلشت، عوض کردن وجایگزین کردن، است. این واژه کهن ما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کوس kus� به معنی، راه، خط، مسیر، گذر، عبور، طی کردن است ویک مسیر از مبدأ تا مقصد را خط به خط رفتن و مسیر به مسیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

واژه�شیدیshady� ریشه در زبانهای پهلوی وباستانی دارد رجوع شود بهshade.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری واژه کهن وآربایی�خولkhol� به معنی خاک خول، خاکی کردن، کثیف کردن، چرک کردن، لکه دار شدن وکثیف شدن، خاکی و گلی شدن، کثافت وگردوخاک و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پلیقpeligh�, حالتی است که فرد درازکش روی زمین به هر علتی نارحتی وگریه، گیر کردن به مانع و چیزی و. . . باسختی به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شراshara� به معنی قسمت کردن، بخش کردن، تقسیم کردن، بهره وبخش قسمت، سهم وتسهیم کردن، تیکه کردن و. . . است ( جزاصط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ریف� به معنی قاچ کردن، تقسیم کردن، قسمت کردن، برش یکدست، منظم ومرتب، ردیف کردن، شکاف، شکافتن، چاک، چاک خوردگی چا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژ گان کهن وآریایی ( �بلگbalgh� به معنی برگ درخت وگیاه ) ( � بلگهbalga�به معنی قسمت مسطح وپهن چیزی در عبارت بلگه جومه یعنی یقه پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه �شدوshadow� ریشه در زبانهای کهن پهلوی وباستانی دارد برای توضیحات کامل رجوع شود بهshade.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه کهن وآریایی وارد زبان انگلبسی شده وبه صورت�دانکیdonkey� به معنی الاغ، خر، آدم احمق ونادان، کودن و. . . در زبان انگلیسی به کار میرود. یعنی دن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان پارسی باستان واژه کهن وآریایی�دنگلdangel� به معنی آدم احمق، نادان، کودن، ابله، بیشعور، الدنگ است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �چقلchaghal� به معنی شغال ( حیوان ) است. این واژه نیز مانندبسیاری از واژگان کهن دیگر وارد زبانهای اروپایی شده ود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�منیmeny� اندیشه کردن، فکرکردن، گمان کردن، انگاری، خیال، ذهن، یادآورشدن، یاد، . . . است. در زبان پارسی باستان و در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ترکنایهtorkenaye, ترکtork�به معنی، درراه، مسیر، جاده حرکت کردن، گذراندن، سپری کردن ورصد کردن، ردپای چیزی را گرفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی پهلوی واژه کهن وآریایی�سایکsayak�, در فارسی امروزی�سایهsaye�, در لری �ساsa, سایهsaya�در بلوچی�سایگ sayag�, و بقیه گویشهای ایرانی. . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پنجلpengel� به معنی، گند، گندکاری گند زدن، کثیف بودن وکثافت کاری، و کسی که چیزی را درست کرده ووسایل پایان کار را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�اقییهaghieh�به معنی زشت، ناپسند، نازیبا، کثیف، چندش آور، بد ترکیب، . . است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�قلghal� به معنی سرپنجه، سرچنگ، چنگ، پنجه، چنگال حیوانات، باپنجه وچنگال گرفتن و. . . است. این واژه کهن وارد زبانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژگان کهن وآریایی�تلاپلاtelapela, تلاوهtelava, تلابtelaba� به معنی دردسر، رنج وعذاب، مشکل وگرفتاری، زحمت وسختی است. این واژگان ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�خیگkhig, خیکkhik� به معنی مشک یا ظرفی است که از پوست یا چرم بز درست شده باشد که برای نگهداری، آب، روغن، کره، پنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گدgad بز بی شاخ، گیگgeyg بز نر� است وقابل مقایسه با�گوتgoat به معنی بز در انگلیسی� است رجوع بهgoat ( توجه، تبدیله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی پهلوی واژه کهن وآریایی�گوچگguchag� به معنی کوچک است ( یعنی تبدیل گاف به کاف ) ، در زبانهای باستانی لری ولکی�گوجرgujar, گوجینgujin, کو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کلاشهkelasha, کلاشkelash� به معنی خارش وخاراندن وخراشیدگی وخراش و. . . است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی� کلاشkelash� به معنی خاراندن وخارش، خراش، تراشیدن، خراشاندن وخط وخش انداختن، خط زدن و. . . است ( تمام این معانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بترbeter� به معنی بهتر است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�بترbetter�در زبان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبانهای باستانی لری وپهلوی واژه های کهن وآریایی�بدbad, بیbay ( در لری حذف دال رایج است ) ، وتvat, وترvatar� به معنی بد، ناپسند، زشت، . . . به کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�منmen� به معنی میان، وسط، بین، داخل، درون و. . . است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی اوستایی واژه کهن وآریایی�یوانمyoanem� به معنی جوان ودر زبان پهلوی�جووانjuwan� است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، اسپانیایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تیزtiz� به معنی مسخره کردن، ریشخندکردن، کسی را دست انداختن، سربه سر کسی گذاشتن و. . است. این واژه کهن وارد زبانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�پوتput, پوترکسه� به معنی پوسیده وپوسیدن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، ایتالیایی، . . . ) شده وب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�پوت put, پوترکسه puterkesa� به معنی پوسیدن وپوسیدگی است. این واژه کهن وارد, زبانهای اروپایی ( انگلیسی، ایتالیای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی� مس mas� به معنی چاق است. ( وهمریشه وهم معنی با�مسیmassy� در انگلیسی رجوع شود بهmassy. ) این واژه کهن به شکل دیگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درزبان باستانی لری واژگان کهن وآریایی�هول holبه معنی سوراخ ومنفذ, هلhalمنفذدار و دور ودهانه گشاد, هالی halyبه معنی خالی، هالوhaloo به معنی کله پوک، ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

درزبانهای باستانی لری واژه کهن وآریایی�اشکفتeshkaft به معنی غار� ودر زبان پارسی باستان واژه�کاویدن، kavidan به معنی کندن، حفره، گودال، چال، . . . � ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبانهای باستانی پارسی و لری واژگان کهن وآریایی�اشکفت، eshkaft, کاو، کاویدن� به معنی غار، حفره، گودال، گودی، چال، کندن وکاویدن، منفذ، . . � است. ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�هولhol� به معنی، سوراخ، منفذ وروزنه است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�هولhole� ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�سبرseber� به معنی، جدی، سنگین، با وقار ومتین است. این واژه وارد زبانهای اروپایی شده وبه صورت�سوبرsober� در زبان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گریوهgeriva, گروهgereve, گوروgurva� به معنی گریستن، گریه زاری وآه وناله است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی کردی واژه کهن وآریایی�گوراgora� به معنی بزرگ است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �گریوgrave� در زب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری ( بویراحمدی، . . . ) واژه کهن وآریایی�رودrud� به معنی فرزنداست. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گریوهgeriva, گروهgereve, گوروgurva� به معنی گریه کردن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گریوهgeriva, گروهgereve, گوروgurva� به معنی گریه کردن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی پارسی وپهلوی واژه کهن وآریایی�فرزندfrazand� وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �پروجنیprogeny� به معنی فرزندان، نواد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�هکهhaka� به معنی حشر واشتیاق ومیل زیادجنسی است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�خربزه� در فارسی، با�کرپوزی� دریونانی و�قارپیز� درترکی همربشه اند. حروف خ، کاف وقاف به یکدیگر قابل تبدیل هستند وهمچنین حروف پ با ب درزبانشناسی. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اولین کاغذ یا ورقه برای نوشتن از گیاه یا درخت �پاپیروس� ساخته شد ( توسط مصریان باستان یا یونانیان باستان ) و وارد زبانهای مختلف شده ودر انگلیسی کوتاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبانهای باستانی لری وپارسی واژه کهن وآریایی�نومnom, نامnam� به معنی اسم، نام، آبرو، آوازه وشهرت ومعروفیت است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان پارسی اصیل وهخامنشی واژه�بغbagh در واژه بغداد وهمچنین بیستون که در اصل بغستان بوده وکهنتر از آن گمان میرود واژه باگاستانا بوده است، و �بغ اهو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی اوستایی واژه کهن وآریایی�کئینگ� به معنی شاه، پادشاه، سلطان، خسرو، شهریار است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبانهای باستانی پارسی ولری واژه کهن وآریایی�گامپو، gampoo� به معنی درشت هیکل، تنومند، غول پیکر وعظیم الجثه است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�اشکفتeshkaft� به معنی غار است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �کیوcave� به مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�بلیمbelim� به معنی شکافتن، بازشدن و درز وشکاف باز کردن است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کلkal� به معنی گلدان سفالی ( نخستین ماده در ساخت سفال خاک رس یا گلgelاست که در دمای بسیار بالا پخته میشود، هنر س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ساورینsaorin�، به معنی پیشرو، جلودار و فرمانده ی گله بز که پیرترین و بزرگترین بز نر گله است گفته میشود. این واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ور war� به معنی پیکار، جنگ، به مبارزه طلبیدن، نزاع ودرگیری، قدرت وزور است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبانهای ایرانی ( پارسی، لری، . . ) واژه کهن وآریایی�کرمkerm جانور و کرم روده وشکم� واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �ورمworm� د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان باستانی لری ( جنوبی، . . . ) واژه کهن وآریایی�ورمwarm� به معنی گرم است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پرپروکperperuk, پپیpapy� به معنی پروانه ( حشره ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، فرانسوی، . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری و پارسی واژه کهن وآریایی�قویین ghoin، گندهgonde� به معنی، بسیاربزرگ، درشت هیکل، غول، غول، پیکر است. ای واژه کهن وارد زبانهای اروپا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبانهای باستانی لری, لکی وپارسی واژه کهن وآریایی�گورgur، قورgheor� به معنی مزار، قبر، چاله، حفره، گودال است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�قلویرGhalvir� نوعی الک وغربال است که تور نخی محکم به آن نصب شده ومواد ( حبوبات، خاک، محصولات کشاورزی، . . . ) ری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�سرنseran, سرنگserang�نوعی الک وغربال است که تور سیمی به آن نصب شده وخاک یا ماسه نرم را از آشغال ونخاله جدامیکند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�قلویرGhalvir� به معنی نوعی الک وغربال سوراخ سوراخ با نخ محکم و یا توری سیمی که مواد زائد ( حبوبات، محصولات کشاور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�سنگseng� به معنی معطل کردن، فس فس کردن، به مانعی برخورد کردن ودیر آماده شدن برای رفتن به جایی است. این واژه کهن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در ادامه مطلب قبل لازم به ذکر است که در واژه�لینگرlinger�, معانی جاماندن، ماندن وباقی ماندن ومعانی که ذکر شد همگی به صورت کلی وعام یکی هستند فقط کافی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لنگlang� به معنی معطل کردن، فس فس کردن، منتظر کردن، تأخیر کردن به کار میرود. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی اوستایی، واژه کهن وآریایی�ٱسنگasang� و �سنگsang، درپهلوی، لری وپارسی� وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �سندsand� ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در جهت تکمیل وادامه مطلب قبل، حروف� گاف�، � دال� و �ی� به یکدیگر قابل تبدیل هستندمثلا�جیا�، �جگا� در لری و�جدا� در فارسی همریشه اند. جیا=جگا=جدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه مطلب قبل در لری�روون، رووین� به معنی روغن و مشترک وهمریشه با�ٱلئومoleum�, قسمت اول واژه �پترولیومpetroleum�همان�بردbardبه معنی سنگ� است. کان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در ادامه مطلب قبل، در لری�گد، گیگ� به معنی بز، که همریشه با�گوتgoat� است، تبدیل دیگری مثل گاف به ت و یا گاف به دال را نیز داریم ( . مثلا�جگا� در لری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی� لزlez� به معنی خانه، محل استراحت، کاشانه، کلبه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�لورlur, لیرlir� به معنی، پناهگاه، استراحتگاه، خاستگاه، جا وجایگاه، لانه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه های کهن واوستایی�یوردyord� به معنی خانه ومحل زندگی، خاستگاه، منزلگاه است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستان لری واژه کهن وآریایی�هوشheosh� به معنی حیاط خانه است. ای واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�هوسhouse� به مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�هونهhona, هومهhoma� به معنی خانه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �هومhom ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری لکی واژه کهن وآریایی، �روونruan, رووینruin� به معنی روغن خوراکی ( حیوانی، . . ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( لاتین که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�بردbard� به معنی سنگ است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، یونانی، . . . ) شده وبه صورت�پتروpetro ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گدgad ( بز بی شاخ ) , گیگgeyg� به معنی بزboz است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در لری ولکی هم به آذر ماه، غوسgheos میگویند. به چیزهای که شکل کمان و هلالی هستند غوس و غوسدار میگویند. مثلا غوس ماه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �کوخه, kokha, کفهkofa� به معنی سرفه کردن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�کافc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در ادامه مطلب قبل، لازم به ذکراست که این واژه کهن�کولkul� وارد شده در زبان انگلیسی، با اندکی تغییر در هسته معنایی، به معنی ستون یا صف نظامی وستون نوش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�کولkul� به معنی ستون چوبی وفلزی، پایه، تیر، تیرک یا دیرک است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لتlat� به معنی تیکه کردن، بخش کردن، قسمت کردن وتقسیم، سهم، بهره است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�گر، کر، آگر� به معنی آتش است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . ) شده وبه صورت �فایرfire� در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بلزگهbelezga� به معنی فوران آتش، جرقه آتش، گرگرسوختن، شعله یا نور آتش است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ادامه مطلب قبل، واژه�دریژ، دراز� گمان میرود با �دراگنdrogen� به معنی اژدها، ماربزرگ، طولانی کردن، طوالانی شدن. . . که همه با هم مرتبط هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبانهای باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�دریژderizh, درازderaz�به معنی بلندقد ویا هرچیز بلند، دراز وطولانی است. این واژه کهن وارد زبانهای ارو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در ادامه مطلب قبل، مثال دیگری از جابجایی دو حرف در یک واژه: مثلا�توار، تبار� در لری وپارسی تبدیل به�تریب tribe� در انگلیسی میشود به معنی اصل ونسب، خا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�سروتserut� به معنی کاه وکلش، ساقه خشک گندم وجو ومانند آن که کشاورزان بعد از درو محصول، آنها راجمع آوری، خرمن کو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لازم به ذکر است که درلری تلفظ �آهنahen� با تلفظ پهلوی آن یکی است. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

درزبانهای باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�آسنasen, آهنahen, آهه� به معنی فلز آهن است. این واژ واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گولپgolep� به معنی جرعه جرعه نوشیدن، قلپ قلپ نوشیدن وخوردن و آرام آرام نوشیدن ست. این واژه وارد زباهای اروپایی ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در ادامه مطلب، در لری به ابر �إور eor� گویند که در پهلوی و اوستایی نیز همان�إورeor� است. یعنی تبدیل واو به ب. إور> ابر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گرتgart، گردgard� به معنی توده گرد وخاک است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ریچلکrichelek� به معنی، رگ و ریشه، خاندان، اصل ونسب ودودمان است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�ژژوzhezhu� به معنی جوجه تیغی است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �هجهاگhedghog� به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کروپkrup� به معنی بافه، کوپه کوپه، دسته وگروه است. این واژه وارد زبانهای اروپایی�انگلیسی، آلمانی، . . . � شده به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�برbor� به معنی گروه، دسته ( انسان و. . . ) است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورتهای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�إزگلezgel, غلghel� به معنی زغال، زغال افروخته ونیمه افروخته است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری ( بختیاری، . . . ) و لکی واژه کهن�ألal� نشانه جمع دردستور زبان است مثل�ها، ان� در فارسی. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری ( بختیاری، . . . ) ولکی واژه کهن�أل� به معنی نشانه جمع در دستورزبان است مثل �ها� در فارسی. ای واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کلهkola� به معنی، توده، گروه، دسته، جمع کردن، جمع شدن ودسته بندی است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به توضیحات کاملchaos وchaotik. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شوsho, شوسهshoesa� به معنی برهم زدن، به هم ریختن، آشوب وبی نظمی، نابودگر وخراب کننده، و قاتی وترکیب وهم زدن مواد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در زبان باستانی لری واژه کهن آریایی �شوsho� به معنی برهم زدن، به هم ریختن، نابودکردن، خراب کردن، آشوب وبی نظمی، بلبشو، قاتی و ترکیب کردن مواد جامد، م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کروپ کروپ� به معنی گروه، جمع کردن و دسته دسته کردن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، . . . ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در لری با اضافه کردن �ی� به لون، صفت لونی هم به کار میرود. به کسی که صفت خوب یا بدی از اجداد خود به ارث برده گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لونlon� به معنی خاندان، تبار، نسب ونیاکان است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�لین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری واژه کهن واوستایی�إلell� به معنی گروه قومی، قبیله، دسته، طایفه، خاندان وبه معنی کلی وحدت، اتحادویکپارچگی است. است. مثلا إل حسنوند، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری، واژه کهن وآریایی�توارtowar� به معنی ایل، طایفه، نسب، قوم وقبیله است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی اوستایی، واژه کهن وآریایی�مرتنmartan�, در زبان پهلوی �مرتنmortan� ودر فارسی امروزی مردن، وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی اوستایی واژه کهن و آریایی�مرتنmartan� به معنی مردن وکشتن است ( که در قسمت دوم کیومرث نخستین پادشاه درشاهنامه یا گیومرتن به معنی مرگ و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی� مرتالmortal, مرتالیmortaly� به معنی فانی وفناپذیر، نابوشونده ومردنی وکشنده است. این واژه هم مانند بسیاری از واژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�أثرaser�به معنی اشک است. دربرخی از گویشهای لری به صورت�أرسars, هرسhars, خرسkhars� نیز به کار میرود. در زبان اوست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تلیش telish, درder� به معنی پاره کردن به کار میرود. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کت kot, غت ghot� به معنی برش وبریدن، قطع کردن، تیکه کردن، و کات کردن به کار میرود. این واژه کهن مانند بسیاری از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی اوستایی واژه کهن وآریایی�تیالیت tialit� به معنی بالغ و بزرگسال است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده و به صور ...

پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گلاره gelara� به معنی نور چشم، نور خیره کننده، تخم چشم، و. . . است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �گپ gop� به معنی دهان است ( در لری بویر احمدی �کپkap� هم گفته میشودکه همریشه اند تبدیل گاف ب کاف ) . این واژه که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بروت بروت� به معنی افتخار، به خودنازیدن، تکبر، غرور به کار میرود. این واژه کهن نیز مانندبسیاری از واژگان دیگر وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در ادامه مطلب قبل یاداور میشوم که واژه �چک� که به صورت ترکیب�چک چنووه، چونه� به کارمیرود قسمت دوم ترکیب یعنی�چنووه، چونه� خود واژه ای آریایی است به م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�چک chak� به معنی ( آناتومی بدن، عضو صورت ) لپ وگونه ( البته واژه�گپgop� هم به کار میرود ) است. این واژه کهن وارد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�چنووهchenova� به معنی چانه ( آناتومی بدن، عضوی از صورت ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�دنگلوزdengeluz� به معنی آویزان، آویزان بودن وشدن است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�زکzek� به معنی شکم است. این واژه کهن واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�سگsag� به معنی شکم دادن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�زرونی zeroni، زونیzoni�به معنی زانو ( آناتومی بدن ) است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، یونان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �نرnar, نراnara� به معنی کم پهنا وکم عرض چیزی ( نسبت به طول ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کتkat: نوعی پوشش اصیل وکهن بانوان لر که به صورت چارقدهای بزرگ وساده که حاشیه های رنگی دارند وریشه دار هستند ودر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پلpel�به معنی پوست است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�پیلpeel� به معنی پوست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری واژگان کهن وآریایی�انگله ( به چهار کنج، گوشه وطرف مشک سنتی گویند ) ، هنگل ( در اعضای بدن انسان به کنج، گوشه و زاویه زیر بغل گویند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�انوسAnus� به معنی خواب کوتاه نیمروزی، و چرت است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شکshak، شکون shakon� به معنی تکان دادن ولرزاندن است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گزGez� به معنی خیره شدن، زل زدن وبه دقت نگاه کردن است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای ارو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی ایلامی ( تمدن ایلام ) واژه کهن وآریایی�پت pata� به معنی پا است. همچنین در زبان اوستایی واژگان کهن�پدpada, پذpaza� به معنی پا میباشند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لیقligh� به معنی پا ( از مچ به بالا ) میباشد. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت� ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گدهGeda� به معنی شکم، سیرابی، دل، شکمبه و. . . به کارمیرود. این واژه نیز واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی. . . ) شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی �لوچloch� به معنی لب میباشد. ( البته علاوه بر این واژه کهن واژگان کهن دیگری مثل�لپور� و�لو� نیز به کار میرود ) . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لپورLapur� به معنی لب میباشد ( البته واژگان کهن دیگری مثل�لوچLoch� و�لوLo� نیز به کار میرود ) . این واژه کهن وارد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�پتیPaty� به معنی خالی، تهی پوچ، برهنه. . . میباشد. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی. . . ) شده و در ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ترter� به معنی دیگر و دیگری است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی. . . ) شده وبه صورت ( آدرOther و Ano ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�تنکTonek� به معنی ( انسان: باریک، نازک، لاغر، کم چربی، استخوانی. . . و با ترکیب تر و تنکTaro Tonek ) ، ( بذر وم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در زبان کهن لری واژه ی اصیل وآریایی�درder� به معنی کثیفی وکثافت، نجسی، چرک وچرکین وناپاکی وگندیدگی. . . به کار میرود. این واژه کهن وارد زبانهای اروپا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان کهن لری واژه اصیل وآریایی�توز� به معنی گردوغبار است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�dost به معنی گرد وغبار� ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان لری واژه کهن وآریایی�ایواره یا إواره� به معنی سرشب، عصر، هنگام غروب آفتاب میباشد. این واژه کهن مانندبسیاری از واژگان کهن لری وارد زبانهای اروپ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درزبان لری واژه کهن وآریایی�کلکkelek� به معنی انگشت است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . ) شده وبه صورت�click به معنی انگشت فشردن روی مو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لازم به ذکر است که واژگان کهن کرچkerch, کرکkork وکرچkorchدر زبانها وگویشهای لری همگی همریشه هستند. در این واژگان تبدیل رایج ( حرف چ> ک ) ویا برعکس آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان لری واژه کهن وآریایی�مسmas� به معنی�چاق، متضاد لرlar [ لاغر] است. این واژه کهن نیز واردزبانهای اروپایی ازجمله انگلیسی شده وبه صورت�massy به مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درزبان لری واژه کهن وآریایی�کرچ Kerch� به معنی قوز کردن، جمع شدن، چین وچروک دار، ناصاف وخود راجمع کردن ( دراثرسرما، ببماری و. . . ) به کارمیرود. این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در زبان لری�لوچ� به معنی چین وچروک است. مثلادرعبارت�مین روش لوچ ونه� یعنی صورتش چین وچروک انداخته است. واژه ای کهن وآریایی است که وارد زبانهای اروپای ...