پیشنهادهای علی درویشی (٢٠٠)
در زبانهای باستانی پارسی ولری واژه کهن وآریایی�گامپو، gampoo� به معنی درشت هیکل، تنومند، غول پیکر وعظیم الجثه است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( ان ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�اشکفتeshkaft� به معنی غار است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �کیوcave� به مع ...
درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�بلیمbelim� به معنی شکافتن، بازشدن و درز وشکاف باز کردن است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کلkal� به معنی گلدان سفالی ( نخستین ماده در ساخت سفال خاک رس یا گلgelاست که در دمای بسیار بالا پخته میشود، هنر س ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ساورینsaorin�، به معنی پیشرو، جلودار و فرمانده ی گله بز که پیرترین و بزرگترین بز نر گله است گفته میشود. این واژه ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ور war� به معنی پیکار، جنگ، به مبارزه طلبیدن، نزاع ودرگیری، قدرت وزور است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...
در زبانهای ایرانی ( پارسی، لری، . . ) واژه کهن وآریایی�کرمkerm جانور و کرم روده وشکم� واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �ورمworm� د ...
در زبان باستانی لری ( جنوبی، . . . ) واژه کهن وآریایی�ورمwarm� به معنی گرم است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �وا ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پرپروکperperuk, پپیpapy� به معنی پروانه ( حشره ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، فرانسوی، . . ...
درزبان باستانی لری و پارسی واژه کهن وآریایی�قویین ghoin، گندهgonde� به معنی، بسیاربزرگ، درشت هیکل، غول، غول، پیکر است. ای واژه کهن وارد زبانهای اروپا ...
در زبانهای باستانی لری, لکی وپارسی واژه کهن وآریایی�گورgur، قورgheor� به معنی مزار، قبر، چاله، حفره، گودال است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�قلویرGhalvir� نوعی الک وغربال است که تور نخی محکم به آن نصب شده ومواد ( حبوبات، خاک، محصولات کشاورزی، . . . ) ری ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�سرنseran, سرنگserang�نوعی الک وغربال است که تور سیمی به آن نصب شده وخاک یا ماسه نرم را از آشغال ونخاله جدامیکند. ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�قلویرGhalvir� به معنی نوعی الک وغربال سوراخ سوراخ با نخ محکم و یا توری سیمی که مواد زائد ( حبوبات، محصولات کشاور ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�سنگseng� به معنی معطل کردن، فس فس کردن، به مانعی برخورد کردن ودیر آماده شدن برای رفتن به جایی است. این واژه کهن ...
در ادامه مطلب قبل لازم به ذکر است که در واژه�لینگرlinger�, معانی جاماندن، ماندن وباقی ماندن ومعانی که ذکر شد همگی به صورت کلی وعام یکی هستند فقط کافی ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لنگlang� به معنی معطل کردن، فس فس کردن، منتظر کردن، تأخیر کردن به کار میرود. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ...
در زبان باستانی اوستایی، واژه کهن وآریایی�ٱسنگasang� و �سنگsang، درپهلوی، لری وپارسی� وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �سندsand� ...
در جهت تکمیل وادامه مطلب قبل، حروف� گاف�، � دال� و �ی� به یکدیگر قابل تبدیل هستندمثلا�جیا�، �جگا� در لری و�جدا� در فارسی همریشه اند. جیا=جگا=جدا
در ادامه مطلب قبل در لری�روون، رووین� به معنی روغن و مشترک وهمریشه با�ٱلئومoleum�, قسمت اول واژه �پترولیومpetroleum�همان�بردbardبه معنی سنگ� است. کان ...
در ادامه مطلب قبل، در لری�گد، گیگ� به معنی بز، که همریشه با�گوتgoat� است، تبدیل دیگری مثل گاف به ت و یا گاف به دال را نیز داریم ( . مثلا�جگا� در لری ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی� لزlez� به معنی خانه، محل استراحت، کاشانه، کلبه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وب ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�لورlur, لیرlir� به معنی، پناهگاه، استراحتگاه، خاستگاه، جا وجایگاه، لانه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ...
در زبان باستانی لری واژه های کهن واوستایی�یوردyord� به معنی خانه ومحل زندگی، خاستگاه، منزلگاه است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شد ...
در زبان باستان لری واژه کهن وآریایی�هوشheosh� به معنی حیاط خانه است. ای واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�هوسhouse� به مع ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�هونهhona, هومهhoma� به معنی خانه است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �هومhom ...
درزبان باستانی لری لکی واژه کهن وآریایی، �روونruan, رووینruin� به معنی روغن خوراکی ( حیوانی، . . ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( لاتین که ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�بردbard� به معنی سنگ است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، یونانی، . . . ) شده وبه صورت�پتروpetro ب ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گدgad ( بز بی شاخ ) , گیگgeyg� به معنی بزboz است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه ص ...
در لری ولکی هم به آذر ماه، غوسgheos میگویند. به چیزهای که شکل کمان و هلالی هستند غوس و غوسدار میگویند. مثلا غوس ماه
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �کوخه, kokha, کفهkofa� به معنی سرفه کردن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�کافc ...
در ادامه مطلب قبل، لازم به ذکراست که این واژه کهن�کولkul� وارد شده در زبان انگلیسی، با اندکی تغییر در هسته معنایی، به معنی ستون یا صف نظامی وستون نوش ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�کولkul� به معنی ستون چوبی وفلزی، پایه، تیر، تیرک یا دیرک است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لتlat� به معنی تیکه کردن، بخش کردن، قسمت کردن وتقسیم، سهم، بهره است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی ...
در زبان باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�گر، کر، آگر� به معنی آتش است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . ) شده وبه صورت �فایرfire� در ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بلزگهbelezga� به معنی فوران آتش، جرقه آتش، گرگرسوختن، شعله یا نور آتش است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...
در ادامه مطلب قبل، واژه�دریژ، دراز� گمان میرود با �دراگنdrogen� به معنی اژدها، ماربزرگ، طولانی کردن، طوالانی شدن. . . که همه با هم مرتبط هستند.
در زبانهای باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�دریژderizh, درازderaz�به معنی بلندقد ویا هرچیز بلند، دراز وطولانی است. این واژه کهن وارد زبانهای ارو ...
در ادامه مطلب قبل، مثال دیگری از جابجایی دو حرف در یک واژه: مثلا�توار، تبار� در لری وپارسی تبدیل به�تریب tribe� در انگلیسی میشود به معنی اصل ونسب، خا ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�سروتserut� به معنی کاه وکلش، ساقه خشک گندم وجو ومانند آن که کشاورزان بعد از درو محصول، آنها راجمع آوری، خرمن کو ...
لازم به ذکر است که درلری تلفظ �آهنahen� با تلفظ پهلوی آن یکی است. . .
درزبانهای باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�آسنasen, آهنahen, آهه� به معنی فلز آهن است. این واژ واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، . ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گولپgolep� به معنی جرعه جرعه نوشیدن، قلپ قلپ نوشیدن وخوردن و آرام آرام نوشیدن ست. این واژه وارد زباهای اروپایی ( ...
در ادامه مطلب، در لری به ابر �إور eor� گویند که در پهلوی و اوستایی نیز همان�إورeor� است. یعنی تبدیل واو به ب. إور> ابر.
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گرتgart، گردgard� به معنی توده گرد وخاک است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�ک ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ریچلکrichelek� به معنی، رگ و ریشه، خاندان، اصل ونسب ودودمان است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آل ...
درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�ژژوzhezhu� به معنی جوجه تیغی است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �هجهاگhedghog� به ...
درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کروپkrup� به معنی بافه، کوپه کوپه، دسته وگروه است. این واژه وارد زبانهای اروپایی�انگلیسی، آلمانی، . . . � شده به ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�برbor� به معنی گروه، دسته ( انسان و. . . ) است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورتهای ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�إزگلezgel, غلghel� به معنی زغال، زغال افروخته ونیمه افروخته است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . ...