پیشنهادهای علی درویشی (٢١٦)
در زبان باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�گر، کر، آگر� به معنی آتش است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . ) شده وبه صورت �فایرfire� در ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بلزگهbelezga� به معنی فوران آتش، جرقه آتش، گرگرسوختن، شعله یا نور آتش است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( ا ...
در ادامه مطلب قبل، واژه�دریژ، دراز� گمان میرود با �دراگنdrogen� به معنی اژدها، ماربزرگ، طولانی کردن، طوالانی شدن. . . که همه با هم مرتبط هستند.
در زبانهای باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�دریژderizh, درازderaz�به معنی بلندقد ویا هرچیز بلند، دراز وطولانی است. این واژه کهن وارد زبانهای ارو ...
در ادامه مطلب قبل، مثال دیگری از جابجایی دو حرف در یک واژه: مثلا�توار، تبار� در لری وپارسی تبدیل به�تریب tribe� در انگلیسی میشود به معنی اصل ونسب، خا ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�سروتserut� به معنی کاه وکلش، ساقه خشک گندم وجو ومانند آن که کشاورزان بعد از درو محصول، آنها راجمع آوری، خرمن کو ...
لازم به ذکر است که درلری تلفظ �آهنahen� با تلفظ پهلوی آن یکی است. . .
درزبانهای باستانی لری ولکی واژه های کهن وآریایی�آسنasen, آهنahen, آهه� به معنی فلز آهن است. این واژ واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، . ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گولپgolep� به معنی جرعه جرعه نوشیدن، قلپ قلپ نوشیدن وخوردن و آرام آرام نوشیدن ست. این واژه وارد زباهای اروپایی ( ...
در ادامه مطلب، در لری به ابر �إور eor� گویند که در پهلوی و اوستایی نیز همان�إورeor� است. یعنی تبدیل واو به ب. إور> ابر.
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گرتgart، گردgard� به معنی توده گرد وخاک است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�ک ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�ریچلکrichelek� به معنی، رگ و ریشه، خاندان، اصل ونسب ودودمان است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آل ...
درزبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�ژژوzhezhu� به معنی جوجه تیغی است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �هجهاگhedghog� به ...
درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کروپkrup� به معنی بافه، کوپه کوپه، دسته وگروه است. این واژه وارد زبانهای اروپایی�انگلیسی، آلمانی، . . . � شده به ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�برbor� به معنی گروه، دسته ( انسان و. . . ) است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورتهای ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�إزگلezgel, غلghel� به معنی زغال، زغال افروخته ونیمه افروخته است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . ...
در زبان باستانی لری ( بختیاری، . . . ) و لکی واژه کهن�ألal� نشانه جمع دردستور زبان است مثل�ها، ان� در فارسی. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگل ...
در زبان باستانی لری ( بختیاری، . . . ) ولکی واژه کهن�أل� به معنی نشانه جمع در دستورزبان است مثل �ها� در فارسی. ای واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کلهkola� به معنی، توده، گروه، دسته، جمع کردن، جمع شدن ودسته بندی است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . ...
رجوع شود به توضیحات کاملchaos وchaotik. . .
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شوsho, شوسهshoesa� به معنی برهم زدن، به هم ریختن، آشوب وبی نظمی، نابودگر وخراب کننده، و قاتی وترکیب وهم زدن مواد ...
در زبان باستانی لری واژه کهن آریایی �شوsho� به معنی برهم زدن، به هم ریختن، نابودکردن، خراب کردن، آشوب وبی نظمی، بلبشو، قاتی و ترکیب کردن مواد جامد، م ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کروپ کروپ� به معنی گروه، جمع کردن و دسته دسته کردن است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، . . . ) ...
در لری با اضافه کردن �ی� به لون، صفت لونی هم به کار میرود. به کسی که صفت خوب یا بدی از اجداد خود به ارث برده گویند.
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لونlon� به معنی خاندان، تبار، نسب ونیاکان است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�لین ...
درزبان باستانی لری واژه کهن واوستایی�إلell� به معنی گروه قومی، قبیله، دسته، طایفه، خاندان وبه معنی کلی وحدت، اتحادویکپارچگی است. است. مثلا إل حسنوند، ...
در زبان باستانی لری، واژه کهن وآریایی�توارtowar� به معنی ایل، طایفه، نسب، قوم وقبیله است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده ...
در زبان باستانی اوستایی، واژه کهن وآریایی�مرتنmartan�, در زبان پهلوی �مرتنmortan� ودر فارسی امروزی مردن، وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، . . ...
در زبان باستانی اوستایی واژه کهن و آریایی�مرتنmartan� به معنی مردن وکشتن است ( که در قسمت دوم کیومرث نخستین پادشاه درشاهنامه یا گیومرتن به معنی مرگ و ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی� مرتالmortal, مرتالیmortaly� به معنی فانی وفناپذیر، نابوشونده ومردنی وکشنده است. این واژه هم مانند بسیاری از واژ ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�أثرaser�به معنی اشک است. دربرخی از گویشهای لری به صورت�أرسars, هرسhars, خرسkhars� نیز به کار میرود. در زبان اوست ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�تلیش telish, درder� به معنی پاره کردن به کار میرود. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کت kot, غت ghot� به معنی برش وبریدن، قطع کردن، تیکه کردن، و کات کردن به کار میرود. این واژه کهن مانند بسیاری از ...
در زبان باستانی اوستایی واژه کهن وآریایی�تیالیت tialit� به معنی بالغ و بزرگسال است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده و به صور ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گلاره gelara� به معنی نور چشم، نور خیره کننده، تخم چشم، و. . . است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �گپ gop� به معنی دهان است ( در لری بویر احمدی �کپkap� هم گفته میشودکه همریشه اند تبدیل گاف ب کاف ) . این واژه که ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�بروت بروت� به معنی افتخار، به خودنازیدن، تکبر، غرور به کار میرود. این واژه کهن نیز مانندبسیاری از واژگان دیگر وا ...
در ادامه مطلب قبل یاداور میشوم که واژه �چک� که به صورت ترکیب�چک چنووه، چونه� به کارمیرود قسمت دوم ترکیب یعنی�چنووه، چونه� خود واژه ای آریایی است به م ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�چک chak� به معنی ( آناتومی بدن، عضو صورت ) لپ وگونه ( البته واژه�گپgop� هم به کار میرود ) است. این واژه کهن وارد ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�چنووهchenova� به معنی چانه ( آناتومی بدن، عضوی از صورت ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمان ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�دنگلوزdengeluz� به معنی آویزان، آویزان بودن وشدن است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده ...
درزبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�زکzek� به معنی شکم است. این واژه کهن واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�سگsag� به معنی شکم دادن ...
در زبان باستانی لری واژه کهن و آریایی�زرونی zeroni، زونیzoni�به معنی زانو ( آناتومی بدن ) است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، آلمانی، یونان ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی �نرnar, نراnara� به معنی کم پهنا وکم عرض چیزی ( نسبت به طول ) است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�کتkat: نوعی پوشش اصیل وکهن بانوان لر که به صورت چارقدهای بزرگ وساده که حاشیه های رنگی دارند وریشه دار هستند ودر ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�پلpel�به معنی پوست است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�پیلpeel� به معنی پوست ...
درزبان باستانی لری واژگان کهن وآریایی�انگله ( به چهار کنج، گوشه وطرف مشک سنتی گویند ) ، هنگل ( در اعضای بدن انسان به کنج، گوشه و زاویه زیر بغل گویند ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�انوسAnus� به معنی خواب کوتاه نیمروزی، و چرت است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صو ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�شکshak، شکون shakon� به معنی تکان دادن ولرزاندن است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وب ...
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گزGez� به معنی خیره شدن، زل زدن وبه دقت نگاه کردن است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای ارو ...