yard

/ˈjɑːrd//jɑːd/

معنی: حیاط، یارد، محوطه یا میدان، انبار کردن
معانی دیگر: (واحد سنجش درازا برابر با 36 اینچ یا 0/9144 متر) یارد (مخفف: yd یا y)، یارد مکعب (برابر با 0/7646 متر مکعب)، (کشتی) تیرچه ی افقی، میله ی افقی، تیر نگهدار بادبان، بازوی دکل، (امریکا - قدیمی) صد دلار، هزار دلار، حیاط خلوت، محوطه، چهار دیواری، حصار، پرهونه، دیوار بست، پروست، کارگاه، فروشگاه، تعمیرگاه، چمن دور خانه (یا هر ساختمان)، طویله، آغل، یارد 63 اینچ یا 3 فوت، محصورکردن، انبار کردن در حیاط، واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a unit of length equal to three feet or 0.9144 meter. (abbr.: yd.)

(2) تعریف: a long rod or spar, mounted crosswise on a mast and tapering toward the ends, that supports and spreads a sail.
مترادف: gaff
مشابه: boom, spar, yardarm
اسم ( noun )
(1) تعریف: an open area next to or surrounding a house or other building.
مشابه: court, courtyard, dooryard, farmyard, garden, grounds, lawn, park, quadrangle

(2) تعریف: an enclosure or piece of ground used for a particular purpose.
مشابه: compound, enclosure

- a railroad yard
[ترجمه گوگل] یک حیاط راه آهن
[ترجمه ترگمان] یک حیاط راه آهن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a lumber yard
[ترجمه گوگل] یک حیاط الوار
[ترجمه ترگمان] یه انبار الوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: an enclosure in which animals are kept; pen.
مترادف: pen
مشابه: coop, corral, enclosure, fold, kraal, paddock, run
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: yards, yarding, yarded
• : تعریف: to enclose, accumulate, or put in a yard.
مترادف: corral, pen
مشابه: confine, coop, enclose, fence in, fold, gather, herd, mew

جمله های نمونه

1. timber yard
(انگلیس) میدان الوار فروشی (امریکا: lumberyard)

2. a lumber yard
فروشگاه الوار

3. a prison yard
حصار زندان

4. a railway yard
تعمیرگاه راه آهن

5. the front yard of my house
حیاط جلو خانه ی من

6. to enclose a yard with a fence
دور حیاط را نرده گرفتن

7. all wool and a yard wide
(امریکا - عامیانه) اصیل،مرغوب،اعلا،بی تقلب

8. the students were frisking in the yard
شاگردان در حیاط بالا و پایین می پریدند.

9. In a coded telephone warning, Scotland Yard were told four bombs had been planted in the area.
[ترجمه گوگل]در یک هشدار تلفنی رمزگذاری شده، به اسکاتلند یارد گفته شد که چهار بمب در منطقه کار گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]Scotland Yard، در یک هشدار تلفنی، به چهار بمب کار گذاشته شده در این منطقه گفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hens pecked around in the yard.
[ترجمه idol] مرغ ها به زمین حیاط نوک می زدند
|
[ترجمه گوگل]مرغ ها در حیاط نوک زدند
[ترجمه ترگمان]مرغ ها به حیاط نوک می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He took all her letters into the yard and put a match to them.
[ترجمه گوگل]تمام نامه های او را به داخل حیاط برد و یک کبریت گذاشت
[ترجمه ترگمان]تمام نامه هایش را به حیاط برد و با آن ها ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr. Brown has changed his yard into a garden.
[ترجمه ???] آقای براون حیاط خود را به یک باغ تغییر داد.
|
[ترجمه گوگل]آقای براون حیاط خود را به باغ تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای براون حیاط خود را به باغی تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pigs were grunting and squealing in the yard.
[ترجمه گوگل]خوک ها در حیاط غرغر می کردند و جیغ می کشیدند
[ترجمه ترگمان]خوک ها خرخر می کردند و در حیاط زوزه می کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We dug a deep pit in the yard.
[ترجمه گوگل]یک گودال عمیق در حیاط حفر کردیم
[ترجمه ترگمان]چاله عمیقی در حیاط حفر کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As the fox came into the yard, the chickens began squawking in alarm.
[ترجمه گوگل]وقتی روباه وارد حیاط شد، جوجه‌ها در حالت هشدار شروع به جیغ زدن کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی روباه وارد حیاط شد، مرغ ها شروع به جیغ کشیدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Get a bucket to swill the yard down.
[ترجمه گوگل]یک سطل بگیرید تا حیاط را به سمت پایین بکشید
[ترجمه ترگمان] یه سطل بیار تو حیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. They keep chickens in the back yard.
[ترجمه گوگل]در حیاط پشتی جوجه نگه می دارند
[ترجمه ترگمان]مرغ ها را در حیاط پشتی نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The yard measures about 50 feet across.
[ترجمه گوگل]طول حیاط حدود 50 فوت است
[ترجمه ترگمان]طول حیاط در حدود ۵۰ متر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. David built us a shed in the back yard.
[ترجمه گوگل]دیوید برای ما یک آلونک در حیاط پشتی ساخت
[ترجمه ترگمان] دیوید \"برامون یه آلونک توی حیاط پشتی درست کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حیاط (اسم)
court, patio, yard, courtyard, homestead, curtilage

یارد (اسم)
yard

محوطه یا میدان (اسم)
yard

انبار کردن (فعل)
stock, store, barn, garner, stash, warehouse, yard, ensile

تخصصی

[عمران و معماری] محوطه انبار - یارد
[مهندسی گاز] یارد )واحدطول)
[زمین شناسی] یارد (36 اینچ یا 3 فوت)، محوطه یا میدان، محصور کردن، انبار کردن (در حیاط)، واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 0.9144 متر
[نساجی] یارد ( واحد طول برابر با 36 اینچ یا 3 فوت )
[ریاضیات] یارد، واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 0.9144 متر، محوطه، میدان

انگلیسی به انگلیسی

• lawn, enclosure, lot, courtyard; unit of measure equal to 0.9144 meters; storage area; train yard, yard where railway cars and engines are stored and maintained; pen, enclosure for livestock; crossbeam for a sail (nautical)
a yard is a unit of length equal to 36 inches or approximately 91.4 centimetres.
a yard is also a flat area of concrete or stone that is next to a building and often has a wall around it.
you can refer to a large area where a particular type of work is done as a yard.

پیشنهاد کاربران

حیاط
مثال: The children played in the yard until it got dark.
بچه ها تا تاریک شدن هوا در حیاط بازی کردند.
در زبان باستانی لری واژه های کهن واوستایی�یوردyord� به معنی خانه ومحل زندگی، خاستگاه، منزلگاه است. این واژه واردزبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت �یاردyard� به معنی حیاط ومحوطه به کار میرود.
...
[مشاهده متن کامل]
اما در زبان کهن لری واژه آریایی�گوارتgoart� به معنی واحد سنجش طول و درازا است که با واژه �یاردyard� به معنی واحد طول ( : هر یک یارد برابر با36اینچ و هر اینچ برابر با2/54سانتیمتر استو برابر با91سانتیمتر ) قابل مقایسه است زیرا در ابتداحذف گاف ( حذف گاف یا جیم، ژ و جایگزین حرف ی به جای این حروف در زبانهای ایرانی وآریایی رایج است مثل جوان>یانگyoung ) راداریم وتبدیل رایج ت به دال یعنی گوارتgoart> یاردyardبه معنی حیاط ومحوطه و واحد طول وسنجش. کاربرد �گوارت� در لری:�تا سه گوارتی دش دور بی� یعنی تا سه گوارت ( واحد طول ) از او دور شد. دوستان عزیز اگر میدانید معادل دقیق گوارت در لری چند متر یا چند سانتیمتر است به اشتراک بگذارید. لازم به ذکر است که عبارت�یوردت بشوییه� در لری به معنی خانه ومنزلگاهت خراب ونابودشود.

yard: حیاط
yard 3 ( n ) =a long piece of wood fastened to a mast that supports a sail on a boat or ship
yard
yard 2 ( n ) ( abbreviation yd. ) =a unit for measuring length, equal to 3 feet ( 36 inches ) or 0. 9144 of a meter
yard
yard 1 ( n ) ( yɑrd ) =a piece of land next to or around your house where you can grow flowers, fruit, vegetables, etc. , usually with an area of grass
yard
محوطه. حیاط
کارگاه الوار بری
An area that is in front of house.
حیاط خانه 🏡
منطقه ( مثلاً منطقه نیروی دریایی )
yard
این واژه میتواند شکل پارسی " گِرد~ یِرد" باشد ؛ نگریسته ( منظور ) جایی است گِرد یا اینکه گِرداگِرداَش را دیوار کشیده اند.
از سویی آلمانی واژه یِ yard = Hof است که می تواند همریشه با واژه به نمایان اربی " حَوَطَ " باشد که بسیار همانند به نگر میرسد، اگر دانسته شود که پارسی ست می توان آن را به چهرِ " هُوت " به کار گرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه های شکافته یا برگرفته از حَوَطَ در اَرَبی :
حَیاط ، مُحیط ، مُحاط ، مُحَوَطه، . . .

احاطه کردن یا محاصره شدن
I hate it when I'm making a milkshake and boys just show up in my yard
من بدم میاد که وقتی دارم milkshake درست میکنم پسرها حضور دارن دوروبرم ، یا محاصره ام میکنن
محوطه، انبار
واحد طول معادل ‎ 0/9144 متر
yard
به غیر از معنی های بالا، هر یارد معادل حدودا 1 متر است.
حیاط
. We playe in the yard
ما در حیاط بازی میکنیم.
1yard = 3feet = 36inches = 91. 44centimeters
حیاط
he likes to spend all his time playing in the yard
او دوست دارد تمام وقتش را صرف بازی در حیاط کند🌉
آقای براون حیاط خود را به باغ تغییر داد.

کارگاه
محوطه کارگاهی
حیاط
تعریفan area that is bihind home
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس