پیشنهاد‌های مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٥٨٣)

بازدید
٢,٩٧٢
تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیر و بزرگ و واژه پدر از پیر گرفته شده و پیر به معنای سالخورده نیست بله به مهنی رهبر و بزرگ و دهقان و کدخدای قبیله است هرکس در منصب خود تند روی کرد خ ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوشکاف را به هم متصل کردن تلفیق معکوس فلق است فلق یعنی شکافتن تلفیق یعنی دوختن شکافته فکر کنم فتق و رتق از تلفیق و فلق گرفته شده است دوختن دو تکه به ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

رشته نسوج بافندگی که به آن تار وپود میگویند که در قدیم سه نوع بود ابریشمی وحیوانی که از مو وپشم حیوانات حلال گوشت بود وگیاهی که باز گیاهی هم دونوع بو ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد

آقای سایدسرورsayid sarvar. آفرین بر شما تورکها چون منبع گاز آمونیاک که در داخل معده تبدیل به گاز و گوز شده است همان اکسیژنی است که از راه دهان درون م ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مشرف و اشراف تسلط و سلطان نیست بلکه آگاه از چند و چون چگونگی موجودیت و توانایی آنها هست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نثار کردن خون در راه خدا و کشور وانسان های مظلوم آزاده امام حسین ع روز عاشورا به بندگان یزیدی گفت اگر مسلمان نیستید نباشید ولی آزاد و آزاده مانند وهب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قیاده گردن بندچوبی که از یک قطعه چوب سبک خراطی شده برای گردن گوسفند پرواری که ما خربزه کاران سنتی در گردن بره و بخته پرواری برای گوشت مصرفی زمستان خو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

فکر کنم انجیل تورات و قرآن اول بر آتا تورک نازل شذ یک نسخ به حضرت عیسی ابن مریم داد گفت نامش را بزار انجیل و یک نسخه به حضرت موسی ذاذ گفت نامش را بزا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واقعا چنان است که امیر برهوت است در کوه میش سبزوار مالک رودخانه نیمه جان که از ارتفاعات دیوانه خوی سر چشمه میگیر د میباشند این مالکان برهوت مالک آن ر ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جز جز کردن منطق که از یک کتاب مفصل یک جزوه مفید ومختصر برداشت کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تالاب مرده آب که از رکود خویش مرده و گندیده ترک زبانان به آن باتلاق وما پارسیان به آن مرداب میگوئیم ومنبع غذایی مفیدی برای پرندگان ابزیست می باشد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثلا حمله آمریکا واسراییل به تاسیسات هسته ما که عضوباشگاه npt , هستیم عملی نبودکه رئیس آن جناب کیربوس گروسی آن را غیرمعتنابه محاسبه کند اگر خدای نا ک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انجم = کواکب ونجوم وستارگان ولی نام خاص ستارگان وسهانیست بلکه گیاهان و اشجار هم هست بلکه عرب هرچه چه در آسمان وچه در زمین بروید و روئیت شود به آن نجم ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یاز به معنی رشد ونمو وقد کشیدن است. وپیاز گواهی پارسی بودن آنست چون پی ساز گیاهی است که از پی وریشه از خودش تغذیه می کند وقدمیکشد البته هنوز تحقیق نک ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غلطمان=کسیکه در میان کارهای زشت مدام غلط میخورد وافعال زشت و ناپسندانجام میدهد و از افعال فاحش وضدمدنیت وشارع مقدس امرار معاش میکند

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قلتمان متضاد قهرمان وجوانمرداست فکرکنم درست این واژه غلطمان باشد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چندپروانه گرد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

احسن آقای مردانی. که بما، سوا، فکندی همه سایه هما را دوویرگول پس وپیش سواحکم گیومه یا پرانتز را دارد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جلای وطن کردن و به غربت یا غرب دلبستن است و قتی اردشیربابکان برای خوش گذرانی ملت بر خلاف میل مغان وکاهنان زردشتی از پادشاه هندوستان تقاضای لولی و نوا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام گلی خوش عطر وشامه نواز همان یاس به رنگهای مختلف است که دربوستانها روی سمن یاچمنزارها پرورش میدهند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاشقی چوبی به اندازن بیل رند است که با ظرافت ساخته شده و درپخت شیربرنج و شالی و اماج و هلیم که مرتب بایدشور بدی که به ته دیگ نچسبد درظروف مسی باید کف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان دهقان است که معرب شده و عرب فاقدگاف دهقان میگوید قاف بدل گاف پارسی است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوبی بشکل کفچه که از قاشق کمی بزرگتر وازکفگیرکوچکتر است ودر آبیاری زمینهای رس وخاکهای حاصلخیز به بیل کشاورزان ودهگانان میچسبد که با آن بیل راگلرندمیز ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاش هم فرمول سخنان فاحش و نا پسند است شاید همان قلاش باشد که ترک زبانان قاف را کاف بیان کرده اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه در کار خود ازخودگذشتگی مانند آتش نشانذن بخرج میدهداین واژه مصدرجواد است وآن را در معنی جواد مختصرا تفسیر کرده ام کسیکه در حرفه مشروع خود جدیت د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدی کوشا وجدیت به خرج دادن همان مخفف جهد ومجاهدت عربی است ونام صورفلکی که هر موقع خورشید از خانه جُدَی که چندتا ستاره بشکل بزغاله است طلوع کند برج دی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اذهان وافکار را بکار واداشتن. . . . کنجکاوی اندیشه. . . . فرانهادن یادآورری ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

فر های مخصوص. پخت برنج وشیرینی که در هتل ها وپادگان ها از آن استفاده میشود من این واژه رااولین بار سال۱۳۵۲دراشپزخانه آموزشگاه قزلحصار بکاربردم تیمسار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجاق بزرگ آشپزخانه ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلدر لات مفتخور اوباش نانجیب

پیشنهاد
٠

بسم که همان بنام است الله جلت اسمائه یعنی لاهمتا وبی مانند است رحمان یعنی هم بخشنده وهم پرورش دهنده وهم آمرزگاراست رحیم فقدرحمتگروآمرزگار است ناگفته ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شارلتان رجوع شود هردو یک واژه است من برای رفع شلوغی با واجه خراسانی معنی کردم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرور اوباش اخاذراهزن لات تیغ زن الدنگ نانجیب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی بی ادبی میشود کسکش لاشی جا پهن کن دیوس قباد یا قبه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

قلاش مانندپهپادیک جمله است به معنی قلدر لات شرور وفرمول پهپاد وشهپاد ازروی این سه واژه قلاش کلاش وکلجدق ساخته شده است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوسلیک هم به آن گفته میشود همسادگان ترک وعرب ما به این مقام ایرانی علاقه نشان داده اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوشه ای ازدستگاه شور یا نوا است که مرحوم استاد بنان با غزل معروف مرحوم استاد شهریار خوانده. . . . آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا. . . . . بی وفا حالا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابوسلیک که گوشه ای از دستگاه نوا یا شور عربی است در قدیم جز دوازده دستگاه موسیقی ایران اجرا می شد اما اکنون در ارکستر آذری ما اجرا میشود ولی اکنون ار ...

پیشنهاد
٠

مرغوب ترین وبهداشتی ترین پاپوش پنبه ای که بادست بافته میشود ودر دهه چهل کفش تابستانی رجال و بی بی عروس ها بود وپاپوش زمستانی چرم شبرو با کف پادوش که ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کردار نیک ناگهانی بخشش شگفت آور بی گمان ودور از ذهن رفتار نیک تعجب آور متعجب نکوکرداری ها پیشکش وکادوی غیر منتظره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تله معیوب ومشکل دارکه بجای صید خودصیاد را میگیرد. منتهی عده در خراسان به غلط به آن تله لعنت میگویند تله لعنت شده توگردن ما افتاده. غلط است تله علت د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برکه =آبگیر و آبدان طبیعی که بدون دخالت انسان خودش به وجود آمده و اکو سیستم تشکیل داده فرق برکه با تالاب این است که یک تالاب مولود یک یا چند برکه است ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گِچ چو یا گِچِّو همان خنگ وملنگ وکودن که هنوز پارسیان روستای مسکن که رعایایحکیم فرزانه وفیلسوف معاصرطالبان منطق وفلسفه میباشد عده میگفتند کودن که حکی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفاع یعنی عملیات رزمی دشمن را پادو از مبارزان دشمن صلب پیروزی کردن وبه مهاجمان ضربه زدن را پدافند میگویند که انواع و اقسام مختلف دارد که نوع مشهور آن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ دهخدا ومعین هردو گمراه کننده مطالب جو است چون هرچه ششصدهزار دانشجو وشاگردان سال آخر دبیرستان به فرهنگستان فرستادند همانگونه غلطوغلوط طبع وچاپ گ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده برای بهره برداری وزایش ضرب المثل است که از یک کشاورز دانا از یک کشاورز خوب نمی پرسد چقدر زمین کاشت کرده ای چون آنکهکاشت شده معین ومبیّن است بلک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاسه سفالی رنگ داده مثل سرامیک های امروزی که گاهی با نقش ونگار هرچند ظرافت کاسه چینی را نداشت اما. چیزی هم کمتر از چینی نداشت وبرای سابیدن کشک و مغز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَلِ عربی تپه ماهور فارسی است ولی همین تل درپاریس مثل شبیه مانند وشباهت عربی است هنوز در خراسان کاربرد دارد بجای اینکه بگویند شبیه یکدیگرهستند میگوین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاپ=خوردن ، که وقتی میگوئیم بچاپ بچاپ بود یعنی بخور بخور بود و این واژه بسیار کهن که امپراطوری های کهن چین وژاپن آنرا مانند نیسان ومزدا و سونیا و سون ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقای اخوان بهابادی فرمایش شما صحیح ولی مراد آن نیست که بدون وقفه رفتن یا کار کردن است یک کله بیش از یک چهارم روز کاری نیست چون در فرهنگ کارگری سنتی ع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهار پیچ بلند به قطر یک اینج یا بیشتر بستگی به طبقات ساختمان دارد و با ارتفاع ابعاد شیناژ و فنداسیونهای پایه ساختمان در مرکز فنداسیون به آرماتور ها ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بگوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن سحر از هاتفم بگوش آمد حضرت حافظ با این واژه بکل غزل. . صحابه تهنیت پیر می فروش آمد معنی بخشیده است. چون ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پند شیرین مرا باجام مانند باده در درون جانت بریز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این دو واژه برای. مارک اتومبیل وخودروهای ایرانی خوب است هم پارسی دری است وهم شبیه مارکهای خارجی سراسرجهان است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف چرا چنان است چی چی نی=چرا چنین چی چو نو=چرا چنان است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بگوش جان پند حلاوت بخش مرا بابام در درون جانت بریز که من خودم وقت سپیده دم سحر آن را از هاتف سروش غیبی نوش جان کرده ام

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوب واحد شمارش گوسفند است و از پنجاه راس تا صد راس یک چوب است و هنوز کار برد فراوان دارد مثلا رمه ای بالای صد راس وقتی چوپان می خواهد زحمت شاق خود را ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش بینی محمد رضا شاه هرچند آن روز به سخره گرفته شد ولی امروز خدا ناکرده رنگ و بوی حقیقت می گیرد و دشمنان این آب خاک کشور را بسوی ایران نیستان سوق می ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتع و مراتع به محلی گفته میسود که ریع فراوان دارد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه پارسی است بیخودی تبلیغ ترکستان وحشی نکن نه آذر آبادگان یا آزربایجان و دولت قسطنتنیه یا روم شرقی یا عثمانی بعد از اسلام ترک نبوده و ترکتازی د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فشنگ=فشفشه تفنگ که نیمه اول فشفشه که فش میشود با نیمه دوم تفنگ که نگ میشود جمع زدند فش نگ=فشنگ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کیف بروزن سیف عربی که معنی شمشیر دارد کیف معنی لذت و خوشی دارد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاید دوغ کفیر که با گیاه وحشی کفیر درست میکردند و حتی آن را کشاورزان پیش از انقلاب مانند کراویه کشت میکردند ولی بعضی آیات عظام آن را تحریم کردند والی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه انگلیسی استذاور یعنی زیاذ هال به معنی تعمیر و تعویض قطعه معیوب مثلا اورهال ماشین آلات سبک و سنگین اورهال هواپیما اورهال پالایشگاه وکارخانه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان فوت وقت است که خبرنگار بی سواد هنری در باره حدیثه بیابان گردهزینه تن پوش وپیکر آرایی این بازیگر که در چهل وسومین جشنواره فجر حضور داشته نوشته حا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرمایه ای که چه جنسی چه وجهی و نقدی جهت سود دهی چه خودش فراهم آورده باشد چه در اختیارش قرارداده باشند که اغلبا مورد دوم بهتر صدق میکند چون نفله گر خو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویلونیستی که از چیره دستی زیبا ترین صدا را از سیم سل در سلو نوازی ارائه دهد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تک نواز ارکستر که شایستگی. مقام سولیست را داشته باشد خواننه سلو خوان یک گروه کر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک گروهبان سر پرست افسران میشود. معمولا دیپلم های هنرستانی از هفت خط ها بودند که درس نخوانده و درس خوان ها پسران مظلوم و سر براه برای ارشد گروهان ستو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرچمدارلشگر. درفشدار سپاه ، ، علمدار عساکر سربازی که در اماکن نظامی پرجم جمبانی و درفش را برافراشته غروب آنرا در زمان صلح و عادی با احترام پایین و تح ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

طاقه تیرمه که در مراسمات مذهبی کادو و خلعت درباریان می کردند ولذا سرپرست هیات در قدیم به مداح موسیقیدان و آهنگساز و سرپرست مداحان میدادند استاد ایرج ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاول ژنتیکی ویا ممیکربی و یا ویروسی مانند تاول جلدی وپوستی البته روستاییان بدون تحقیق وآزمایش هم بدون درد وخارش مثل ابله سگ یا سگ آبله وهم باخارش و ع ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این شعر نور علیشاه برای برائت خود غز مسلک ضاله برای آیت الله کرمانشاهی که آن زمان جبلی فکر کنم بخاطر کوه بیستون داستتان تیشه فرهاد جبلی میگفتند گنجین ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بس پر تابش است با اضافی خود رامتصاعد میسازد و به اطراف می پاشد و پرتو م۷غر شدنی نیست مانند تشعشعات خورشیدی و هسته ای و پرتو درمانی را هیچگاهذنگفته ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

حضرت کسیکه همچون جشمید جم یا حضرت سلیمان مارا داخل جام خود در حضوردغرد و غز انتر نت خود مینگرد این تکنولوژی جندبار بانتهای ترقی رسیده و نمونه اش سنگه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقاای توحید سندی داری که اعراب ببارگاه و کاخ امپغرلطوران ما عتبات گفته باشند یا همینگونه فرضی صاحب نظر شدی و فرضیه ای ارائه دادی. . . . . . والی من ه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه یا خود مشابه. بوده وقتی نقطه وارد خط کوفی شد شین را کشیده و بی دندانه مثل ث___ین ث خواندند یا مثانه مثل حسن مثنی رضای مثنی یا حسین مثنی الی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیاطی متصل به منزل که فقد یک درب انسان رو به محل زندگی دارد که مجهز و کامل آن منزل حاج محمدحاج حسن حج عابد در استیر که اکنون فرزندش حاج محمد تقی در آ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فقد ذات حضرت حق است که مثل ومانندش را حتی خودش نمی تواند از عدم به هستی بیاورد نه اینکه عاجز و حسود شبیه خود است بلکه عنناصری که وجود جلت اسمائه را ر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با سلام آقای نقدی انتظار بود با آن همه اظهار فضل از واحد وها واندازه های جهانی مانند من وآقای اخوان نمایی که جهان بداند مقیاس فوت همان گام ما است و ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبلیغات زیر جلدی است که در دراز مدت محصول دهد و قرن پانزدهم دولت انگلیس اینگونه تبلیغات را در انقلاب ها و آشوبهای کشور های منطقه ای سلاح سیاست و لژ ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حشره کوچکی باندازه کفشدوزک که روی گیاه کاکتوس تولید مثل میکند و برای رنگ قرمز الیاف پشمی وقالیبافی از آن استفاده میشود وخبرگان فرش رنگ مصنوعی وشیمیای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جامه کوب گازران و لباس شویان وصباغان رنگرزان پارچه ولباس وکلاف های نخ در کنار نهرهای اب کشاورزی روی یک تخته سنگی هنوز هم عشایر الیاف قالی بافی خود را ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با سلام وو درود بر تمام یاران صاحبدل خصوصا جناب داریوش هخامنشی فرهنگستان کوشا وزیبای آبادیس معلوم هست فرهنگ چه زبانی است این شلوم شوربا ها چیست که در ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طاس قمار که مکعب مربع است و شش جهت و شش در هم میگویند

پیشنهاد
٠

ششدر شش پهلو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهره طاس قمار بازی که مکعب مربع است و از ییک تاشش بر ابعادش نقطه درشت تعبیه شده نام پارسی آندششدر است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندیشه تفکرات آرا عقول و اصلا این واژه عربی افگار نیست و گاف وافگار بدل قاف است در ترکی چون تلفظ قاف را با گاف ادادمیکند و برعکس برای عرب تبین گاف را ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل اعتنا و تنبیه و تنبه دیگران

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قابل اعتنا و توجه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان خایه گونه غذائی است که از تخم پرندگان حلال گوشت تهیه میشود

پیشنهاد
٠

متذووق تکه پاره خور مانند حیوانات پرت وپلا خور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایوان سر سرا که کارپذیرایی و ورود و خروج مهمانان را آسان میکند چون بشکل تی مانند با دوخروجی عام و خاص در ترمینال های هوائی بین المللی ساخته شده وبرگر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گر گرفتگی اندیشه پریشان حالی چالش روحی که معرب آن کراش است. تو درمیان دلی دل میان حلقه زلف بجام رند وحریف ناطل گراش مزن مصیب مهرآشیان مسکنی گراش آ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درکشت پوسار هیچ گیاه هرزی سبز نخواهد شد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوسار مخفف پاسدار کهنوعی کاشت با دقت است بدین معنی که بذر مرغوب سم زده را در زمین آب داده شخم زنند و می پاشند تاروزی که بر شود یعنی مثل بیابان خشک شو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی زمین خشک را تخم بپاش و آب بده که در کشت سنتی با تراکتور از مجبوری بدترین نوع کاشت است و علم تراکتور های کوچک و تلر را برای کاشت پاسدار که در خرا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی بذربپاش مثل زمین بالا را اشو تخم کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنهان مخفی دشو را تا دشمنان پیدات نکنند ، یا بذر هایت را تخم کنم ودشو خاک کن=بذرایت را بپاش و زیرخاک کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شو@= زیر تحت مثل در شو قالی یانمد یا پلاس یا فرش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام گردنه ای در جنوب سبزوار که تا پیش از جاده آسفالتهسبزوار بردسکن از دروازه ترشیز که پیش از سرای حاج طاهر که مابین فلکه شیرها و سر ریز که سبزواری ها ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ ایران در غزنین خراسان افغانستان امروز در دربار غزنوی با قلم ابوالفضل بیهقی حارث آبادی و احمدابن ابوبکر بیهقی خسروجردی راوی سنن بیهقی نوشته شده ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درخراسان به معنی نفرین شخصی است که با لعنت زیاد فرق دارد مرحوم مادربزرگم مدام با مادرم مشکل داشت او تا نفرین میکرد مارا قهر میکرد و میگفت بزن نوه های ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو فیق وبر وفق مراد بودن ابر چالش هارا وفاق میگوئیم اگر چالش جزئی باشد میگوئیم وزش نسیم بر وفق مراد است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاررب مباد آنکه گدا معتبرشود گر معتبر شود زخدا بی خبرشود فکرکنم امارات ودیگر اعراب خلیج فارس تصمیم گرفته اند انجا دریای خون راه بیندازند ما فلسطین تا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که ما تینپکو و تینپو به آن میگوئیم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

در گروه موزیک پارسی این تنب کوس و تنبک ها یا طبلک ها هستند که باید تنب کوس بزرگ را بگیرند وقتی طبل ریز مرتب بگوید یکصدوبیست و چهار آهنگ تنبک ها یا کو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیداگران نجات غریق های گا ردساحلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیداگر و جستجوگر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جوینده و بوینده و جستجوگر است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

زمان چشیدن غذا ولذا چون چشم علاوه بر بینایی حس چشائی را هم درگیر حس بینایی میکند و از رنگ و رخسار غذا حس چشائی را تحریک میککند و نگاه کردن هم نوعی چش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم چاشت هم خانواده هستندداگر بی شعوری باز نگوید افغانی و هندی و لاهوری است اصلا واژه زشت افغانی را عمال انگلیس به سرزمین آریانا یا خراسان بزرگ یا ای ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجر اخمی است که موجر در زمان عصبانیت تحیل مستاجر و اجاره کار یا کارگر اجرتی میدهد ودر خراسان وقتی کسی اجرت خود را از شخص بد بده مطالبه کند اگر از اوپ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دژم بر سر خشم و غضب امروز تمام واژه نویسان سعی در تخفیف و خلاصه نویسی دارند که این روش با فرهنگ نویسان تازه کار نادیده گرفته وحت زحمات دکتر حسن عمید ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخت پوست انداختگ و روی آن نشستن و خوابیدن. . . . کنایتا بکسی گفته میشود که سور چرانی میکند و در منزل کسیکه اورا تحویل گرفته جاخوش میکند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

گیو ابن گودرز پسر گودرز وزیر و پهلوان نامی ایران و داماد رستم دستان یعنی ـگشست است که در میدان با برادرش سهراب چند ماه هم نبردبود تا اینکه کتف آسیب د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هنوز در خراسان خیلی کم مردم میگویندتنقل Tanghalانداخته ای بلکه اکثر آنراپارسی میگویندتخپوست انداخته ای و تخپوست مخفف تخت پوست می باشدولی الی ایهالحال ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tanghal همان تخپوست نقالان است که مانند مفرش کاروان نقّال هنگام نقالی زیر خود پهن میکرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پارسی خراسان به شخص بد اخلاق عنق میگویند ولی در عربی به معنی گردن کلفت. و خرگردن است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخپوس=همان تنقل عربی است و دراصل پوست پوستینی یک گوسفند است که هنوز دوخته ــنشده است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنقل= تخت پوست کوچک نقالی. که نقالان مانند مفرش ساربانان زیر اندازشان بود و نقالی که تمام میشد آنرا بیک نفر که بیست وچهار ساعته آنجا کاسبی میکرد وا و ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرباضمه عربی که چور خوانده شود همان ادرار عرب است وعرب این واژه را از باران مدر، یا باران مطر که مطر همان مدر است که در لهجه های متفاوت عرب بیان شده ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستشویی و توالت و دورالمیاء عربی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بند دام صیاد زندان محبس و سجن افراد خلافکار لذا چون محبس و بازداشتگاه سدی است که افراد خلافکار را در محیطی مسدود کرده به آن بندی یا زندانی و به صید گ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانچر پرتاب موشک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکوی پرتاب موشک و ماهواره بر فضائی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوشش خربزه وهندوانه که از ساقهای بدون برنج شالیزارها صیفیکاران اللخصوص خربزه کاران برایپرکردن فاصله خربزه ها در اطاق کامیون ها میریزند تا سالم به مقص ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حوادث غیر مترقبه حادثه ای که اگر مراقبت از آن به عمل می آمد رخ نمیداد پس بر اثر سهل انگاری و غیر مواظبتی بوجود آمده است

پیشنهاد
٠

رباطی است که جهت امنیت مسافران درمدخل شهرستان سبزوار بعد درب دروازه نیشابور باهزینه فرامرزخان خیر اواخرعهد زندیه و اوایل دوره قاجار ساخته شده است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خواندن سگ برای امری یا نوازش یا دادن غذا و گرفتن طعام ضمنا سگ گله اگر ده روز گرسنه باشد طعام از دست غیر صاحب خود و دیا دشمن صاحب خود نمیگیرد نمیدانم ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشی پیشی خواندن گربه برای نوازش یا گرفتن غذا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیخه راندن سگ با ملایمت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راندن سگ با تشر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشته راندن گربه با ملایمت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشت دورکردن گربه با غضب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان پرز گیاهی یا چمن چه اهلی و چه وحشی آن پر از ریز سبزه ها می باشد که چون تا پیش از صفوی گچ و پژ در پارسی نبود به آن فرز میگفتند پس یادتان باشد که ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریع زمینی که مرعات و گیاهان ان زمین را. پوشانده است ریع حشمت زمین دولت را حاصل از بارش ابر وار توباد مسعود سعد سلمان مرع گیاه و بیشتر بگیاهان خود ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنگدست، تهی دست بی چیز. . . ما هرچه میخواهیم واژگان پارسی را از عربی تصفیه کنیم ولی دوستان ما بازم فرهنگ نداشته عرب را در نخستین معنی می نویسند فقی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخته همان قوچ است و پارسیان بخته میگویند و به خر و گاو اخته میگویند وهنوز در روستا های سبزوار مانند چند سال پیش خود سبزوار قصاب بایستی خایه گوسفند را ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خربزه و خیار و کدوی دوقلوی به هم چسبیده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

د وخربزه به هم چسبیده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دومیوه به هم چسبیده و دلنگانی بیشتر به دوخربزه به مهم جسبیده میگویند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میوه خشک شدهددلنگانی و آویزان شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعلیق منتظر الخدمت اخراج موقت آویزان دلنگان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استقراء قرائت برای درک ریز نقاط نانویی مطلب در معاهدات که کشورهای پیر استعماری بر دیپلمات های ساده لوح مثل معاهده پرجام که بر ظریف قالب و بر ما غلبه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل برآمدن یا رویش شاخ در قوچ وگوزن و آهوان فاقد شاخ در گوساله و تلیسه هم شاخگاه میگویند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بره رژه همان قوچ جوان یکساله یا کمی بیشتر یا کمتر است که در عرض کمتر از پنج دقیقه قوچ جنگی میشود کافی است دوتا کف دست به پیشانیش بکشی مانند شیر شرژه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلغمی که در آب زیاد پخته و له و بد مزه شده. . . واز طعنه به آشپزی که غذا را بد پخته میگویند شلغم شلرآو پخته یا شلغم شل از آب پخته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی دیگر کبک بیابانی و کویری است و روی زمین خاکی لانه و تخمگذاری میکند و بسیار گوشت لذیذی دارد وچنان خود را برنگ خاک میکنند که اصلا کسی که پروازشان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کبک دشتی تیهوی گندمزار ـ گندمزار مرغ در میان گندم لانه می سازد به مزرعه جو الطفاتی ندارد تمام محسنات مرغ خانگی در این حیوان موجود است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاشیدن مایعات تحت فشار تزریق آمپول در بدن دام و. انسان پاشیدن کلاهک بارانی موشک پاشیدن ماهواره در مدارات مشخص شده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تزریقاتی وپیشینگ تزریق است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تضمین در اصل ضمیمه کردن است مانند تضمین آیات شریفه قرآن در نظم و نثر ادبیکه بدوگونه است تضمین درجی خود آیه شریفه بصورت عربی وتضمین حلی ترجمه ویاتفسیر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

مدعی دعوی مطالبات ادعای حق حضور چه حقیقی چه حقوقی دعوت شده و برسمیت شناخته شده

پیشنهاد
٠

به پاکو مرغوب زیره سبز و یا سیاه و کنجد تمیز مانند ذرت و گندم آماده آرد کردن و یا سویا و کنجد آماده روغن گیری آسیابانی میگویند و ب بانی متصل به آسیا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با بانگ وتشر مردم هراسی داری والی مثل اسرائیل پوچ وتو خالی هستی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی با بانگ وفریاد از تو نمی ترسیم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعلیق و معلق کردن منصب وسمت فردی حقیقی ویا حقوقی ویا دیپلماتیک است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جستجوگر دقیق ولی کسی را هم که در نیت سوء کاویدن و کاوش دارد پالپالو می گویند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جستجو در پالایش محصولات خشکبار کشاورزی مانندآلو وکشمش وبرگه و غیرو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بَش یال اسپ است فردوسی در مرگ اسفندیار میفرماید بریده بَش و دم اسپ سیاه پشوتن بردی همی نزد شاه پس تا اینجا در معنی یال اسپ هیچ شکی نیست اما چرا به ظر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناخالصی ها را جداکردن پالایش زدن ریشه واژه پالایشگاه در این واژه است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جستجوکرد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی. هنوز پالایش نشده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرد= پهلوان کسیکه با فنون پهلوانی باسرعت مثل رقص پای محمدعلی کلی دور تا دور اورا میگردد و چرخ میزند و مرتب ضربات جبران ناپذیر به او وارد میکند وقانون ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیب زمینی یا بقول افغانستان کچالو یا خاک آلو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبزی اسفناج که معرب شده و از اسپناگ شده اسفناج

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگ الکترونیکی دلیر وجهانسوز وپرخاشگر جزآفند بگیتی نداردکار دگر فردوسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واحد زمان است که حول وحوش تقریبایکساعت است که در هنگام استراحت ویا شب نشینی یا بزم وبساط وافور بکار میرود مثلا پدر به پسرش میگوید تو برو فلان کار را ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امرارمعاش میکرد یعنی زندگانی دنیارا با زندگی خود مرور میکرد محتاج کسی نبود ولی همان مرور کردن زندگی بهترین معنی برای این واژه است حقوق کارمندان زمان ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انوشه روان کسیکه پادشاهی نو در نهادش می باشد این یک نام پارسی است که نام پارسی مذکر و مونث ندارد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنچه که مورد مراقبت ونگهبانی و مواظبت قرار گرفته است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سرور. . . یکی از نامهای پارسی است که مونث ومذکر در پارسی معنی ندارد ودر ایران باستان زنان هم فرماندهی سپاه وهم دلاوری درجنگها که چند مورد ان در شاهنا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جال معرب ژال وژاله است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شن وماسه و ریگ ته کال کالچه های آب باران کال مسیر رود وآب باران است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف فهرست گردان است که در تعزیه هفتادو دوتن از اول هرشعر یک مصراع دارد وبترتیب ایفای نقش کارگردانی میکند ولی سه دهه شده که تعزیه خوانهابه تقلیداز هن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کسیکه در راس قرارگرفته سرور و سردار وسرپرست استء

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشستگاه چرمی و پادوش اسب که مخترع آن ایرانی ها بودند که امروز بهترین ترک اسب که عربی ان زین است ترک یا زین انگلیسی و روسی و بختیاری و هندی است ولی ال ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرژال یاخرجال ریگ و سنگ ریزه های درشت این واژه از ژاله و تگرگ و یا یخچه گرفته شده است ومانند تگرگ های تخم مرغی درشت است خر ژال یا معرب آن خرجال از ری ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش بندپیش بند مهندسی در زمین های خرژال یا خرجال که از ریگ بزرگتر حتی از ریگ های بادامی مصالح هم درشت تر دارد و غیر حاصل خیز است وبر اثرعمق زیادسفره ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبخیز به چشمه های جوشنده که اکثرا در مبدا رودخانه ها و مادر چاه های قنات ها هستندو چون آب جاری در قنات از چاه های مبداء. برمیخیزد به آن چاه ها مادر چ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

سلام به معنی تسلیم کامل است درتفسیرایه سلام توسط خودنبی مکرم دوبار بدوگونه که در پایان نماز شیعه وسنی آنرا قرائت میکنند وشخص نبی مکرم فرمود همانگونه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهتراست پرسشین یا پرسشخاه پارسی بنویسیم حتی خواهر را خاهربنویسیم چرا وهژه پارسی ادوات عربی داشته باشد حتی خوان سفره که از خان خانه آمده چرا والف وا ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تابلونقاشی مانی پیامبرنقاش ایرانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

البته هرنام افعالی حتی هرروستایی که باحرف ن ختم شود پارسی کهن است و این ادات وادوات زبان وگویش از پارسی به روم ویونان صادرشده است و مسئول همان پرسیشن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانیتور واژه پارسی ومتعلق به تابو نقش قلم مانی پیامبر نقاش ایرانی است این پیامبر اهنرمند اثرنقاشی خود را دریک قاب مربع مستطیل بنمایش میگذاشت پس از آن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوشنده و جدیّت تقلاگر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدیت کوشا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساعی و کوشا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توکل برخداجلتاسمائه استعانت ازحضرت پروردگار را اتکال گویند ولازم به پیشوند وپسوندهم نیست چون اتکال وکالت مطلق است پس به معنی توّکل است وفقدمخصوص پرور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتکال به پروردگار، بنمایندگی پروردگار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راه و روش وطریق ومسلک سالکان وصوفیان وپیروانش را میگویند که در طریق ادبند اما خطوط ترابری مانند خط آهن سرتاسری عرب به کریدور های هوای و زمینی هم خط م ...

پیشنهاد
٠

مدینه فاضله تشبیه درست است ودستم اشتباهی بر ح خورده اکنون متوجه شدم که تشبیه شباهت را تشبیح غلط که ح شبح است نوشته ام

پیشنهاد
٠

این مطالب بالا فلسفه لاینحلی بود که اینجانب مصیب مهرآشیان مسکنی آنرا حل کردم وانتظار داشتم دیکشنری محترم آبادیس آنرا مدال طلابدهد ولی نقره عنایت فرمو ...

پیشنهاد
٠

عقل و عشق وجنون هوس خواهش های طراری خود را در وجود بر ملا میکنند و هیچکدام از خواسته های خود صرف نظر نمیکنند اینجاست که دوهیئت منصفه ایمان و وسوسه ها ...

پیشنهاد
٠

هله هشدار که در شهر دوسه طرارند. . این رانه قصیده میتوان گفت نه غزل پس هرچه حسابش کنیم یک چیستان و معما و یک پازل است که اذهان رامیکاودچون واضح نفرم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرنگ و یا آرنج دست هم میگویند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچیز وشیئی که در چیز دیگر فرو رود که با هم سازگاری داشته باشند پین است مانند وصله کفش ولباس را پین ولذا بر حسب احترام شخص پوشیده رفو به انمیگویند پی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لذا این رشته علمی صاحب رسانه نوشتاری بعنوان مجله هفتگی و کانال تلویزیون و تلویبیونهم خواهد شد از بسکه بازار رسانه خصوصاپیام رسانهای مجازی داغ است تلو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علوم نظری یعنی افرادی که بر حسب تحقیق وطالعه شخصی صاحب نظر شده اند وامروز شبکه ای از تلوزیون آمریکا به آن اختصاص داده شده است و بزودی مانند پانیشاد ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سگی که مثل شتر لوک درازکشیده ولی دو دستش را زیر سرش عمودکرده چون شتروقت استراحت میخوابد ولی سرش روی زمین مانند گوسفند نمیگذارد بلکه مثل گاو از بیم حم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

اهالی کشور افغانستان. تولیدات ومحصولات آن کشور را پارسیان ایران افغانی می نامند مانند خربزه و انار افغانی و لذا نوعی گوسفند که د ر اصل چینی است ولی د ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راپورت همان فرانسوی همانپلیتیک یا همان پولیتیک یا پلتیک انگلیسی است فقد گزارشی که کد پاسبورت و رمز دیپلماتیک سرویس های جاسوسی را افشا میکند ولی وقتی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطا و جرم کسی را بر ملا کردن به پلیس اطلاع دادن پلتیک همان راپورت است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم گروه هموطن هم ژرگه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملی هموطن هم کشوری هم گروه هم ژرگه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنگان مارا وقتی باسوادان مکتبی که حروف الف با را از ابجد، هوز حطی کلمن سعفص قرشت ثخذ ظضغ، ، آموخته بودند واین حروف هم ریاضی وهم الف با بود ودر میان آ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل اتصال دوتکه چیزی یا بقول عرب شی یا اشیامتجنس یاغیر متجنس را درز گویند و درپارسی متصل کننده پارچه را درزی میگویند شاید بنّا و معمّار عمارت را هم د ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گنجور جستجو نورعلیشاه بخش اول ورود کاربر / نام نویسی نورعلیشاه نورعلیشاه � دیوان اشعار � غزلیات � بخش اول � شمارهٔ ۱۹۷ جستجو در متن ما ابر گهر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرین آیرن آریا پرژا پرژیا پارس پرشیا پرسپولیس ���� ( ( ( ( ایـــــــــران ) ) ) ) ���� نــــــجــــیــــب پاک عاری از نقص سرزمین مهربانان مهرپرور مهر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هی جبلی قم قم در روز ازل با حق چون قول بلی گفتیم ما بر سر اقراریم هی هی جبلی قم قم با جنت و با دوزخ ما را نبود کاری ما طالب دیداریم هی هی جبلی قم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درز همان خیط عرب است که مرفوع آنرا خیاط می نامد و این ابزار و ادوات و آدات افعال مرا به یقین رسانده که ادات وادوات فعل از پارسی به عربی رفته گرچه تار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قِرقِی که از قوش کوچکتر ولی چست وچالاک است در بچگی ما اول نیرو گیری نیروی هوایی بود که از بستگان من چندنفراز روستای کوچک ما استخدام شده بودند من عاشق ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانیتورهای پیچیده پزشکی در قسمت های مختلفCCU وICUواطاق عمل ورادیو لوژی و پروگرام سی تی اسکن و اندسکوپی و تالاسکوپی و سونی گرافی و TVو دستگاه های سمع ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشه نما

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایشگر الکترونیکی و الکتریکی که امروز مانند بدو و اول اختراع تلویزیون های لامپی ترانس آی ولتاژش تا پنج هزارولت برق ذخیره میکرد والان هم اگر کسی داخل ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانیتور الکترونیکی و الکتریکی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام پارسی مانیتور و نمایشگر گیت الکتریکی چرا میگوییم نقش زیرا تا دستگاه مدارش قطع شود هیچ نوشته ونقشی بر او نیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشته خیال انگیز گیت تابلو الکتریکی مغازه ها و گیت های مسافرتی نصبدر ترمینال های مسافرتی زمینی و دریایی و هوایی داخل سالن انتظار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبش یا نقش خیال انگیز نبشته گر فانوس خیال گیت آن صفحه ای است که تمام سیستم الکترونیکی روی آن نصب است و در فرودگاه ها برای صرفه جویی گیت و نمایشگر آن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفله تلف و تباه نیست ولی اگر باو رسیدگی نشود زود تلف میشود و خیلی مرغداران ثروتمند نفله های ته سالن را معدوم میکنند ولی مرغداری های کوچک روستایی همان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

نام باریتعالی باهرزبان وگویشی اداشود که مفهوم آنراشنونده بفهمدمقدس است ولی چون دو دین الهی یهودی و مسلمان. اللا میگویند و پسوند ه عربی است که واژه مق ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

متحرک نما که امروزه در هواگردها وشناورهای بدون سرنشین جنگی کار بر د دارد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خداوندعزوجل جلت اسمائه را وکیل خود قرار دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کشاورزان و کارگران بنایی بعد دو تاسه ساعت کار سخت کمتر از نیم ساعت استراحت صرف چایی و صبحانه میکنند که در خراسان به آن چاشت میگویند معمولا یکچهارم او ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه درپارسی یا گروپ در انگلیسی که ازسنسکریت به شبه قاره هند وبین النهرین ایران امروزی وایران بارونق دریانوردی بازارچهارسویا چهاردروازه جهان بوده بقو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عکس متحرک که والدین انیمیشن های امروزی است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سایه گردانی درقدیم عروسک بازان خیمه شب باز اسب پهلوان پنبه. یا سگ حسن کچل را باسایه دست بر دیوار می انداختند بعد ها با آمدن عکس متحرک و فیلم تبدیل به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان غذای خوشمزه جگر سفید گوسفند که ترک ها آن را جغور پغور و سبزواری ها به آن کربقاسمی چون یک کربلایی قاسمی بوده که صبحانه جگرپزی و عصرانه چگور پگور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی غذای بسیار خوشمزه که از جگرسفید که همان شش یا ریه گوسفند است با سیب زمینی قلیه قلیه بدون اینکه آن را با روغن سرخ کنند دوساعت دیرتر داخل جگرسفید ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیتی گرد سیسم زندگی سیستم حیات سیستم زیستی سیستم بقانقطه اتصال خاک با افلاک که تولید هوا و خاک از آمیزش نور خورشید با اب زندگی وحیات رقم خورد وقرآن ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیستم زیستی، حیات چرخه روزگار گردش تسلسل نسل ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دا الف در لاتین قلب بدلی بجای ی یا یای پارسی نشسته و نام روز های هفته از پارسی سرقت شده و کل غرب را در نوردیده ونام سان دی تیوز دی فرادی همه پارسی اس ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزن سوزن سوراخ سوزن که محل عبور نخ است در دریا را برای زینت گردن سوراخ میکنند و از قدیم در و سنگ های قیمتی سوراخ تعبیه میکنندبه شعرحضرت حافظ توجه کن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی مکان بیجا بی بلد کولی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلا وجه بدون موجودی بدون حلاوت و شیرینی بدون سپرده وذخیره وپشتوانه صادر شده است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درس الف با در قدیم، ای الف سرگردان با، بِ میکنی بازی بگو بیاد، ب، ای بِ سرگردان پا پِ بکجا، میزد پا، پاس ، پریدن توپ، در پیش پدر میداد. پس ای، پ، سرگ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکیبن شکیبا این واژه از فرهنگ پارسی به تازی نامه های عرب جا خوش کرده. . . عمدا نون تنوین عربی در فرهنگستان پارسی با دو زبر پیش اً. نیست بلکه باید اَن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشاهد عالیترین ومظلومترین پرخاش کشیدگان مظلوم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرخاشگاه محل و محل عتب شدگان و پرخاش شدگان مظلوم و پرخاش کشیدگان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرخاش مقدمه عتب و تعدی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسمه جلت اسمائه هوالعلیم و الحکیم عتبات محل کشیدن مرارت و سختی و عتب شدن از طرف گروهی معاند و غدار که امروز به مشاهد نورانی امامان معصوم خفته در خاک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصل محل عتب شدن و مشقت کشیدن است هنوز در خراسان کسی که دشمن بر او سختی و دشواری تحمیل میکند میگوید از دست فلان دشمن عتب رفته ام و یا عتب کشیده ام ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محمدمعین و علی اکبر دهخدا هردو خودشان عمال و عمله اعراب بودند که با آن هزینه هنگفت و تعصب خاص ایران و پارس پرستی رضا شاه عمال و عمله بودند حتی دریغ ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سازندگان آلات وادوات طرب که حال انسانهای ناساز را ساز میکنند نکته مهمی در تحریم موسیقی آیت الله خمینی نهفته است که میگوید موسیقی مانند مواد مخدر نشئه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرماندهان واژه غلط است و درست آن فرماندگان است جمع پارسی با گان درست است مثل سیل زدگان آوارگان تگرگ زدگان بیچارگان کشتی نشستگان زورق شکستگان تک زدگان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وِروِر وراجی سخنان پوچ و یاوه بداهه خطاب به رئیس دولت با این نماد به مجلس نه جای ساحت توست نبود خربزه شیرین که ماندبرایت این ته پوست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الگو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنجش حرفه ای مجربین با تجربه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیفت دادن از معاهدات و تعهدات است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساسپندیشن یعنی تعلیق و معلق کردن قرارداد و با احکام قضایی و یا قرارداد و معاهدات بین المللی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بانوج گهواره مهد که بچه گرسنه و دارای جوع را با تکان دادن گرسنه بخواب میکنند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استمالت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشت مال استمالت ماساژ فیزیک تراپی بادست این مشت مال فیزیک درمانی سابقه سه هزار ساله در ایران دارد و فنیقی ها و سومری ها و یونانیان این علم را از پارس ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع آلام و درد بر اثر مالش دادن محل درد در وجود همنوع و دوست آسیب دیده دست محبت بر سر کسی کشیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گستاخ بی شرم وآرزم پارسیان چشم دریده میگویند. ایام عاشوراست بیتی از دریده چشمی شمر بنویسم رو به سرا پرده شمر نموده عجب نیست چشم دریده ادب نگاه ندارد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آبادیس محترم سروده فی البداهه مرا حذف کرده ای اگر رونوشت آنرا داری برایم ارسال فرما که خودم آنرا کپی نگرفتم چون اطمینان داشتم من تمام غزلهای پنج بیت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیزی سنگی بزرگ خانوادگی که یک کله پاچه قوچ بزرگی توی آن پخت میشود فکر کنم نامش همه کاره بوده و در مرور زمان با تخفیف و مخفف به آن همه کاره گفته اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مردان زن ذلیل که شدند ننگ روزگار ذلت کشند ز زندگانی و زن و چرخ کژمدار ای مردمکن تو خوار همه زحمت کشان دهر مردان شیر شرژه به بَرو دشت و کوهسار زن را ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه باو تجاوز شده مونث و مذکر ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متجاوز به عنف که چون عربی نیست مونث ومذکر ندارد به هردونوع تلقی میشود و میگویند ایسته. . یا استیزه کرده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان استه با استیزه و لجاجت و تجاوز است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجاوز با استیزه گری هنوز در خراسان خصوصا روستای مسکن نمیگویند تجاوز میگویند ایسته یا استیزه کرده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روئین پیکر . . روئین بدنه وضد گلوله و موشک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تانگ های زره خمپاره انداز و موشک انداز آفندی و پدافندی غولهای قوی پیکر مین روب و مبنکوب زره ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحد شمارش تسلیحات سبک و سنگین بدون موتور خود کششی توپ تا زمانی که باید بدک با اسب و قاطر و ماشین سبک کشیده شود از واحد قبضه استفا ده میکند ولی اگر ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ خواهی سرپرست از زیر دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیان پیشه نامه یا رزومه یا عمق راهبردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تبین که خود تبین غلط است چون هم آدات جمع خورده و هم ت اول آنرا مفعول و سفارش شده بیان کرده پس درست تبین بیان است که هم مفرد است وهم کسی آنرا بر کسی د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شرح عمق راه بردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پول غلط است وپل درست آن است چون این اوراق بهادار مانندپل بر روی رودخانه عبور را آسان میکند البته عبور از روی معامله و مبایعه کالا به کالا که کاری دشو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برجستگی وکوهپایه هایی که از خاک فشرده رس و آهک وکچ است چون مانند کویر لوت لات و بی گیاه و فقیر است آنراکلوت می نامیم شمال شهر سبزوار یک رشته ارتفاعات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوه یا کهن که بخاطرشتران دو کهن آنرا کوهان نامیده ایم برآمدگی و برجستگی زمین می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برآمدگی زمین که در اصل کوهان زمین است و ما با تخفیف مخفف آنرا کوه می نامیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

kaffeبه معنی بسنده کافی و بس است آن kafاست که به معنی ید ودست پنجه ها تا ساعد است والی دست کامل ید میباشدکه یداللله یعنی دست خدا جلت اسمائه است کف خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با غرور خرامان مانند پرنده نر گام برداشتن وافاده فروختن مانند کرگز وعقاب سی درجه بالها را باز نگهداشتن ومانند مواقع عادی بال ها را به پهلوهانچسباند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نواختن آلات موسیقاری وسازهای بادی را هم به تقلیدار ساز های زهی بکار گرفته اند یاز را بامضراب و زخمه نوازش و دشمن را با تیغ وشمشیر مینوازند به همان دل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یک بیسواد نام برای فرزندش انتخاب کرده وبیسواد دیگری در اداره آمار وزارت کشور ثبت دفتر نموده هردومهلا عربی هستندیکی ریشه در نحل وعسل دارد یکی هم تقاضا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون دعوت مدعوین است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی جدا جدا و عربی آن رج و ردیف است و زمینی که در وسط یک زمین مرغوب یک رگه ای به عرض یک متر و طول بیش از صد متر در منطقه کویری و کم آبی و کشت غرق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلعیدن همان قاپ گرفتن اسب وشتر است که بسیار خطر ناک است چون در سبزوار در زبان محلی میگویند قلوپست بلعیدن فلان مطاع خود را شنیدم فکر میکنند قاپ از قلو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویرانگر گرفته شده از نام وندالها که قبیله ای بودند در مرکز اروپا ودر چندین مورد تهاجم مسبب ویرانی در اسپانیا و فرانسه شدند تا سرانجام در انقلابها وجن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارسی بز میجه است که نوعی تمساح است در دامن کوه های شاره و دلبر سبزوار زیاد دیده شده درخشکسالی چند سال پیش گله گوسفندان ما که با دوتاچوپان ودوقلاده س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزغاله مار است که مانند تمساح است با طول کمتر ودست وپای بلندتر به حدی که دهانش به پستان بزها میرسد وآن را می مگد ضمنا میگ درست پارسی است که هنوز در خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرو نشینی بنا در زمین وقتی ساختمانی زیر سازی محکم و استاندارد نداشته باشد خواه نا خواه نشست میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجمن گرفته یعنی با ستارگان خبره کار کنفرانس و نشست تبادل و همفکرگرائی بر گزار نموده البته نشست واژه نکره ونا مفهوم است و دیگر کاربرد ادبی که هیچ بلک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منزل و بیت عربی است ضمنا مسکن واژه ای هم پارسی و هم عربی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپرده دپوزیت تمام این واژگان کابردی را داریم ولی بسکه با واژه گان بیگانه کار کرده ایم راه خانه را گم کرده ایم که هیچ بلکه شماره پلاک کاشانه خود را فر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دپوزیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبان معاهده و تعهد سپرده اعتباری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شارژر. دستگاه شارژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پس بهتراست بگوئیم بیشگیر ش کن چون خیلی وقتها پرکامل و لبریز نمیکنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بیشگیر. مانند باتری وکپسول گاز و هوارا بیش میکنیم تا مقدار محتوی آن بیشتر شود لاتین میگوید شارژ وما خراسانیها میگوئیم آن را پرکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوکه کاره انباشته شارژ وقتی غلات جدا شده از کاه را با جارو بر روی هم انباشته و شارژ میکنیم و آماده بسته بندی میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شارژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدا کردن اسب و قوچ بره گوسفند و بره آهوی رام شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدا کردن گاو و گوساله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیم و امید است خوف همان بیم و ترس است و رجا امید است پس مومن باید هم از گناه و بزه خود بیمناک ولی در مقابل باید به رحمت بیکران حضرت پروردگار جلت اسما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چُر chur با لاتین باید اینگونه چر نوشت چون o در لاتین آ و الف خوانده میشودالایهالحال ما بحثی در لاتین نداریم و محافظ و نگهبان واژگان خودمان هستیم هر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک بلندی ناچیزی که فقد دهقان هنگام آبیاری متوجه میشود و نقطه گذاری میکند که باید برداشته شود مُهُر خیلی از تپه ماهور کوچکتر است متاسفانه فرهنگ مارا ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انبر نقره ای با میل سرمه دان نقره ای که جز لوازمات آرایش عروس خانم های رجال ثروتمند بود ضمناً قدیم به عروس خانم های رجال بی بی عروس میگفتند قدیم در ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرندگان دست آموز کوچکتر از بوقلمون را در خراسان توتو می نامند و هنگام فراخوانی یا دعوت بدانه خوردن هم با صوت رسا صدا میزنند توتو. تو تو تو تو همه جمع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آسمان صاف و پرستاره درشب، وهیچ پارس زبان بیکار نبوده که برای عرب از مایوس ویائس آنهم مخصوص آسمان شب نام عربی بسازد گیرم که نظر دوستان درست باشد پس می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منقاشک بر خلاف نامش انبر بلندی که ده سانتی از قد سماور ذغالی بلندتر بود و با آن آتش سماور را. کم وزیاد میکردند و خودجوشان نیکلا ساخت روس انبر هم با س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ودر این رونویسی واژگان دکان غلام ملاشمس حق واژه نگاری ما مانند هلال سه روز آخر ماه در محاق است مگر بر اثر تیرگی سحاب نیلوفریدغیر از رخ ماه سپهر را تی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تِقَابِلِ مقابل کوبی چنگ ونبرد. . الف تِقابُل فبول نظر و رای صاحب نظر قبول صاحب اندیشه و امعان مانند مخلص و مخلص است افسوس که فتیله چراغ عمرم پایین م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایه آس اساس بنیان بن ریشه پی ستون و شاید به احتمال قوی پی پا. ه موجب حرکت بدن است از این واژه گرفته شده چون در قدیم دشمنان قوی و غدار خود را وقتی بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فن و فان واژه پارسی اصیل است میخواست میز گرد خبرگان ژئوپلتیک و تاریخ وباستانشناسان غربی و شرقی که بعد وعده صدق نه صادق صادق. کاربرد ادبی ندارد و مانن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخدیر مواد مخدر. . پرده نشینی بانوان بزرگ حرم علیا مخدّرات حرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقیاس فاصله در کشاورزی بیش از صدمترمحل کشتزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحدی در کشتزاررتقریبا به طول صدمتروعرض ده الی پانزده متر که تقریبا تا پانزده نفر نشسته سر دو پا چه در وجین و چه در درو آنرا اداره کنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَللِه لحظه کمتر از نیم ساعت مثلا در قدیم در بیابان کارگران میگفتند یک کلله دیگر کار کنیم ظهر است به فتح کاف وسکون لام اول و کسره لا م دوم وسکون ه آخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نورافشان، درخشان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نور افکن، پرژکتور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لامع پرتوفکن نورانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نور افکن پرژکتور برقشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درخشندـگی لامع نورافشان نور پراکن نور افکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه تدارکات لش. ر و سپاه و حتی در منازعات دودستـی روستاها تا چند سال پیش آن شخص سر دسته که معاش وارتزاق مردانش را بدوش میکشید میگفتند اوژنگی دسته ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محل بر آمدن نور روشن سازی اذهان مردم تنور روشنائی شعله و نار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اصل نام این بیماری پوستی سگ گیر است چوناز سگ انسان هم میگیرد و به انسان سرایت میکند ولی در طول مرور زمان بدل به سگیل گردید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عوار للتهاب تب مانندی که گریبان گیر ملیت و قومیت های یک منطقه ای را ملول و ملتهب دارد مانند عوارضات قفقاز و افغانستان با حکومت خود سر زبان نفهم افغان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرستو که در قرآن با نام ابابیل آمده در قدیم مردم نمیدانستند که این پرنده مهاجر است فکر میکردند عمر آن کلا ششماه است حتی اگر کسی کسی را بطور طعنه نفری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جریب برابر است بایک ششم هکتار و تقریبا به آن یک جفت هم میگویند یعنی یک جفت گاو نر هم زور و یوق کش مقدار زمینی که در یک روز شخم بزنند یک جفت میگوزیند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شمارش اعداد ریاضی و هندسه و نجوم. در جهان پارسیان بودند و شکل اعداد لاتین متعلق به ما است و این شکل و صورت کنونی را ریاضیدانان ایرانی بازم برای اعراب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چکاوک جل که هوژه هم به آنمیگویند و نام های گوناگون دارد این پرنده خوش صدا و زیبا را ابوالملیح هم میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چل یا جل مرغکی است خوش آوا و بیابانی میوه خوار و گیاه خوار است کاکلی به اندازه گنجشک که خربزه تازه از گل در آمده که از خیار خوش عطر وبو تر است تغذیه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چوپ به معنی گوسفند است وکسی که بانی آن است چوپان و کسیکه مالک آن است چوپدار که امروز تنها به کیبکه در کار خرید وفروش آن است میگوییم فلانی چوپدار است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با اسب نر تاریان میگویند وبه اسب ماده ماریان اصلا واژه ای در قرآن بنام ناریان نداریم که به اهل دوزخ بگویند نار آتش است و چون مولد نور است نار میگویند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکسراول وفتح دوم وسوم آن به فله ای میگویند که مقدار شمع یا شمه آن زیاد بوده و سفت شده است و شمه به اولین شیر پستانداران بعد از زایمان است و اگر بره گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استنکاف از پذیره کردار قبول نکردن کار و بار مسئولیت آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکت زیکزاکی برای فریب و بند صید زیکزاکی برای دام صیاد تا کشیده شود صید درچند زاویه گرفتار آید و هر حرکتی که گیج کننده باشد چه در رفتن چه در شطن و رس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشه نامه است نه پیشینه نامه چون پیشینه سوابق و سابقه بزه و جرم های صورت گرفته توسط یک مجرم را پیشینه یا پیشینه نامه میگویند بدون اینکه واژه سوء را پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حروف مقطعه قرآن مجید به خاطر اینکه تبذیر وقت نشود الف لام میم را بصورت الم نوشته چون آبه تبذیر هیچ فاکتوری ندارد حتی اگر در شرح و بسط تشریحات علمی زی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکسر حرف اول وسکون دوم وکسرسوم وچهارم و سکون پنجم که آخرین حرف است اِرخِرِق قبا جبه مردانه که مثل مانتوهای بانوان امروزی بود چه بسا نام مانتو یک نام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبا، خرقه، ، روپوش مردانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبا، ، خرقه، روپوش لباس مردانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سبزوار قتلگاه سهراب یل و محل دفن این پهلوان ناکام است منتهای مراتب نه در دوران گذشته نه حکومت بیگانه پرست پهلوی که بدروغ شعار وطن پرستی میداد و ده مت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنهان کاری در اصل پنهان داری است ولی در خراسان دوشوداری میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنهان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک عده قلیل و اندکی اگر گیو را بد تلفظ کنند از آن جمله بلاد بیهق وسبزوار هم به مدفوع بجای گه گی میگویند نه گیو پس این دلیل نام زشت برای یکی از اسطوره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه پدر مشخصی ندارد وابل مخفف ابول است که عرب تا اولین فرزند بدنیا می آید آن فرد را پدر آن فرزند بجای اسم میخوانند مانند ابوالقاسم ابولفضل ولی ابو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلپائی، سرازیری، شیب روبپائین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَلِّپا. سراشیب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرنگون، ، ، سرازیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

kalepa=� کَلِّپا =سرازیر ، ، ، کلپا درست است و سرازیر در فرهنگستان اول هدیه تحفه آن فرهنگستان استو قبل از ان ما واژه سرازیر نداشتیمو بجاش سرنگون داشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پل در هرکجا و در هر ابزاری آمده خود وسیله است که توسل به این واژه پارسی آسانی را برای ما میسر میسازد و عبور از روی آن از میسرات است مثلا بر روی رودخا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شتاب چقدر بشتو داری یعنی چقدر شتاب داری بشتو. با اشتو متفاوت است بشتو شتاب و سرعت عمل است ولی اشتو عجول و با عجله است درست مثل خود واژ ه عجیل و عجول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمین زمینه و بوم نقاشی هم چون زمینه نقش برای نقاش است بوم نام گرفته حضرت سیخ اجل سعدی علیه الرحمه میفرماید. وگر پای اخلاص در بوم نیست اگر خالصی نیت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

veshun وقتی شخصی خوب پذیرائی میشود و یا اسبی در رفاه کامل به آذوقه او برسند میگویند آخورش وِیشوَن یا اِیشوَن است این واژه اوستایی است و هنوز هم کار ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جغد بوم کوف شباهنگ بلبل و مرغ سحر نیست بلکه بوم و جغد شوم است که از سر شب تا صبح در ویرانه ها میکچد و آوای غم انگیزی داردفغان کین لولیان شوخ چشم کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

terengمیوه کال و نارس قوزه، غوزه، یا پنبه را که هنوز دهان باز نکرده ترنگ میگویند فکر کنم چون بشکل سر چلپاسه یا کلپاسه است ترنگ میگویند زیرا وقتی تازه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قشقرق جار وجنجال و سروصدا علیه کسی سردادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بولحه کسیکه دیوانه نیست ولی مانند انسان های معمولی وعاقل نمیتواند اظهار هویت و موجودیت کند والی فراگیری خوبی دارد ولی آموزگار خوبی هرگز نمیباشدچون گو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با ضمه ب و سکون لام پیوست دو هه مانندجبهه بکسی میگویند که خل مدنگ است یعنی نه عاقل است ونه دیوانه اگر در یک مجمع ویا در یک جزیره یا. کویری با او تنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشاخه هایی است که تگرگ و طوفان در هم شکسته و سیل همه را در اولین آب خسب روی آب رها کرده و باد وموج. اب آنها را در انتهای مسیر باد در آبگیر بکناری زد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ب الف بامتفاوت از حرف ب وه ساکن یا صامت است زیرا آ به تنهایی درتقطیع موسیقاری هم. دوضرب ظرف زمان دارد و در تقطیع ادبی هم دو واگ یا دو واژ یا بقول عرب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشه بدون پیشه نامه یا بقول عغرب مآب ها بدون رزومه جز مکررات هفتگی است و هیچ رژیمی برایش تهیه وپیش نویس نشده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تالارک کریدور کوچک سالن کوچک ایوانک جمع وجور وکوچک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خصیصه یا بهتر بگویم خصوصیات ژنتیکی خود را بدیگران نسبت دادن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرپره پر=هلکوپتر، اگر پِرپِره پَر بگوئیم نظر آقای نیکوکار هم درج ومندرج. است و ماهم واژه پارسیمان حفظ گردیده و ضمنا اول اختراع همه پهپاد ها وشهپاد وخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آقای نیکو کار من حرفی در زیبایی و نازیبایی آن و خصومتی هم با جناب حداد عادل ندارم من عرایضم این است که این نام را از قدیم الایام داشته ایم و خراطی ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آقای پهلوان زاده تو توله درست آن است چون به سگ توله هم میگویند و در سبزوار و مزینان و داورزن و فرومد مرکز تمدن فرهنگ پارسی هستند و مردان بزرگ صاحب نا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سگیل وابله سگ درست آن است چون ویروسی است در بدن سگ که اگر به سگ مرطوب دست بزنی برآمدگی هایی در پشت دست به اندازه یک عدس بیرون میزند ومدت زیادی طول می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متوجه نشده ام من مرحوم دهخدا شعر زیبای فردوسی را چرا تحریف کرده من فکر میکردم بر اثر نشئه کاری و سهل انگاری با آن هماه امکانات که پهلوی به او داده بو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وگر تو شوی نزد انگشتگر از او جز سیاهی نیابی دگر حضرت فردوسی طوسی انگشتگر زغال ساز است در اصل چون گر پسوند پیشه نامه است مانند صنعتگر مسگر آهنگر رویگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرار آتش و آهن گداخته و استعاره آن پاشید آب که نرمه نرمه قطره هایش بکسی برسد سینج یا سینچ در خراسان میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حسنی درست است دوست عزیز نه وسنی در خراسان سی سال پیش اکثر مردان دوهمسری و سه همسری بودند و الان هم دوستان ما در منطقه سنی نشین چنان هستند سنت نبوی را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاشیدن آب بکسی را میگویند سِنچ مثلا میگویند آنجا آب نپاش سنچ ما میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاسه ای از پیاله بزرگتر پس جام شراب نیست چون شراب را با لطافت وظرافت ظرفش که خود واژه ظریف زائیده وحاصل ظرف شراب است که حضرت مولانا می فرماید. این ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیریس بوده و معرب آن جیریس است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارد رطوبت زده و بادست در ارد مالیدن تا ریزه ریزه شود مخصوص غذا ودون جوجه های مرغ تا ده روز اول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاشیدن خفیف آب بر گل یا بعضی غذاها را میگویند پیشینگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بنازم مردمان شجاع ودلیر شمال ایران را که مانند دیار خراسان دست به شمشیر بوده و نام های پارسی را برای فرزندان وطن حفظ کرده اند ولی افسوس بعضی کیسه کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لچی که از کاسه سفالین بزرگتر واز تغار کوچکتر است ودر آن کشک دست آس میکنند و می سابند به مقدار غذای یک وعده خانوااده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مونث تنبونک است و در اصل تنبان مردانه است به همان خاطر بانی و نگهبان تن نام گرفته و تُنُوکه مونث آمده چون مخفف تن بانوکه بوده یعنی مخصوص بانوان شده ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاسه سفالی که از پیاله بزرگتر واز تغار کوچکتر است لِچیlechiمیگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنبان کوتاه زیر شلواری کوتاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اصل فلزمایع جیوه است که در آرایشگاه بانوان کاربرد دارد و لذا نقره این نام را از جیوه عاریت گرفته پس نام نقره استعاره جیوه سیم شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با کسره سین ومشدد یا با ضمه یا پیش که ما واوکوچک می نامیم سوم میشود و یا بدل واو است سِیَّم یعنی سی یم هردو درست است ودستور مظفرالدین شاه برای تهران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوکول یا فکل وکاکل پیش سر بالای پیشانی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوکول گیسو که معرب شده آن فوکول یا فکل است کاکل گیس گیسو البته فوکول را میتوان فکول وفکل نوشت ولی پوکول ادات و ادوات عربی نمیپذیرد غیر از پل عبور ومر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زلف قمچی گیسو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مایه عفونت در بدن جانداران چون گل چکنی زعشق پیراهن چاک مانند سمن سیم درانداز به خاک. . . سیم در این شعر قطره شبنم و ژاله است وسیم درانداز بخاک اشار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصاص عفونت کش سیم کش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیم کش عفونت کش که در طب قدیم از پرده دل و دنبلان گوسفند مانند نایلون آبکش یا عفونت کش ومکنده و مصاص میساختند وبرزخم کهنه و یا کورک های متورم میگذاشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رئیس و کسیکه بالاترین مقام است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرپرست، عرب یک فرمول دارد که خیلی از واژگان مارا تقریبا قلب میکند مثلا ما میگوئیم سر او میگوید رس یا راس ورئیس هم راس مجموعه است و ما هم در پارسی میگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شامل حال عموم، تعمیم، عمومیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان پای افشار و یا پافشار است تخفیف داده شده است پوشار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس لرزه یا بهمنک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محراب محل حرب با هوا وهوس نفس اماره مکان نبرد کاظم صدیقی با خواهش های بیجای شیطانی که مرد خدا از نیمه راه با پسرانش برگشت واستغفار نمود وصدیق بودن خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همان پای افزار که به معنی کفش وبیشتر به کفش جنگ و چکمه اتلاق میشود حال چه قرابتی بین ف وحرف واو است نمیدانم لذا در خیلی واژگان واو بدل ف خصوصا بعد حر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عصرانه بعداز ظهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خوب آقای علی باقری آنچه در حکم آیه لعان بوده الحق قشنگ بدون کم و کاست توضیح داده است حال منم به وعده وفا میکنم و داستان حدیث لعان امام صادق که برای ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جناحین یمین و یسار جنب سمت و سو طرفین حال ببینید اگر بخواهم هزار شرح بر سمتین و اجانب و کنارین بنویسم کتابی میشود عرب عاری ار علم واوپانیشاد فلسفه وش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پدال کلاج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پدال ترمز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پدال گاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگاه سنتی پارچه بافی که به سه گونه سنتی آن را من تا کنون مشاهده کرده ام بی سوادی هم نعمت بزرگی است پروردگار آمرزش پذیرد مادر بزرگم را از روستای پسن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غدایی مانند فیو است منتها با آرد گندم تهیه میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پییوpiyu غذایی لبنی ساده وبسیار لذید هزار میلی شیر گوسفند با یک تخم مرغ خا نگی ویک قاشق پودر جوانه گندم خوب با شیر سرد به هم میزنیم ولی امروزه با همز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خنچه به سفره و ساروق ویا پارچه ای که از یک متر لا اقل کمتر نیست چون ابعاد آن مکعبی است به آن چهارقد هم میگویند علاوه بر اینکه از مرغوب ترین بافته های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزیر تحمیلی است و از ناچاری توسط مجربین و کارکشتگان قوی افکار بالاجبار به شخص ناشی و دیپلمات ناوارد متوهم با ایهام یک گزینه مبهم به او تحمیل شده است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنده وا=کندن کانال و رهاسازی آب از زه جوش چشمه ساران تالاب فرهنگستان بی سواد ما منکه الان همسر دوباره ام به خاطر فرزندانم که دوتا دختر مظلوم و دوپسر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنده وا صورتی دیگر از دگردیسی جغرافیایی یا ژئوپولتیک تغییراتی دست بشر است در وسط نصف الجبال دو رشته کوه معمولا آب خیز و آب جست سفره سطحی آب که در کوه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه در امور سیاسی چه اجرائی و چه پارلمانی یا بهتر بگویم مدیران سطوح بالا ی کشوری از وزیر گرفته تا استانداران و مدیرکلان انتخابی وانتصابی ونمایندگان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هرفردی که در نمایندگی کشورش دریک کشوردیگر امورات کار روابطی را انجام دهد دیپلمات است و دیپلمات موجود دیگری واز کرات دیگری نیست و تمام کارمندان کنسولگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ما همچون لا نفی تازی و عرب است و سوا هم سوی الله جلت اسمائه است آنچه که دیگر فقد خدا نیست سایه هما بر آن فکندی البته شعری است که بیهوده سوگند های جلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش روان، کیاوشان پیش نیاکان، پیش پردازان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تأله کسیکه به علم الهیات واقف است و حضرت یزدان را لایزال میداند و می پرستد امروز اگرچه برای بعضی ها مذهب رنگ باخته ولی متالهین فراوانند امروز روز شها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان چهره در کرگز سنگی وکرگز پرنده سپهر است که منجمان ما زیر سلطه عرب آن را صور فلکی نسرین فلک نسر طائر و نسرسنگی رقم زده اند و به عرب هیچ ربطی ندارد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پال درست است و بال معرب حروف پال پارسی است و پهلو ها گواه آن است که عرب بجان پهلوی راست و پهلوی چپ جناحین یمین و یسار یاد میکند و چون هر پال پرنده از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوند تمام محاسبات نکویی در نوردیدن فاصله در او موجود است آغاز سرسال نو سال. دیگراست و آغاز پگاه باز یک نوروز دیگر هر روز جادو گر ایام زمان را در می ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چهره فلکی دو صورر کرگزان که عرب به آن صور نسرین فلک یعنی دو کرگز سنگ و طائر فلک به حساب منجمان پارسی قدیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوت است و فوت انگلیسی از گام ایرانی و پارسی تقلید شده مستشرقین غرب وقتی وارد بلوک شرق که آنزمان کشور مصر تحت لوای ایران و خشایارشاه بود که کانال خشای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هما همان کرکز ویا همان نسر است که نه واژه کرگز ود خراسان خصوصا سبزوار یا بیهق که خواستگاه فرهنگ آننداراج و خود تاج المصادر بیهقی که آنندراج هندی از آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این چرخ فلک که ما در او حیرانیم فانوس خیال از مثالی دانیم خورشید چراغی دان و عالم فانوس ما چون صوریم که اندراو گردانیم البته حضرت خیام سروده خورشید چ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فانوس با رباعی فانوس خیال خیام وارد واژگان پارسی شده است اگر کسی کهنتر از آن سندی دارد به نشر بگذارد تا بر معلومات پارسیان افزوده شود

پیشنهاد
٠

پرستارگاه

پیشنهاد
٠

مختلف المعانی ترجمه های بسیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آقا بهزاد چون در عرف کشاورزی پنگان از نه دقیقه هست تا هفت دقیقه بستگی به حجم آن و مجرای ورود اب داخل آن که دست میرآب ها بود اگر سوراخ تنگ بود در نه د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مانندپیل که فیل نوشته اند و پنگان را هم فنجان نوشته اند مرحوم حاج ولی الله اسراری مخالف واژه فنجان بود و مالک کل استیر ومسکن وبه ثبت رسانده ان است و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم باز وهم یاز هردو گوناگون برداشتند یا بقول عرب مختلف المعانی هستند و در سرودن شعرجناس واژه اپزار ما شاعران هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارتجاعی مرتجع مثل فنر وکش و لاستیک یا پلاستیک بادبادکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخته شاستی، ، کیبرد. تخته شاستی مجازی و اصلی جلوداشبورد ماشین چه مانیتوری و نمایشی و لمسی وموسی چه فیزیکی با فنر ویا لاستیک ارتجاعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ی را میتوان در صورت خرابی ماشین تایپ بجای الف گذاشت ولی این پیشنهاد من مربوط به سال 53و54 است ولی اکنون پنجاه سال سپری شده و ماشین تایپ کلی دگرگون شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گزارش، ، شرح حال شرح موقعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تسمه پهن و نرمی از جنس مرغوب و محکم که دارای دو اشپیل و پین محکم برنزی است که بعد از گذشتن از دو منفذ تسمه در میان. شکاف ماهک سگک صاف و مساوی الیاژ س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راحت و بدون شرم کسی را که حاجت روا کرده ای درخواست کمک کنی از بهر بزرگ زادگی توکه دست تنگ شده ای و بر ما اقتراحی کنی ترا حقی گزاریم. � تاریخ بیهقی�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیاز بردن بنزد کسیکه در بی نیازی تقاصای اورا پاسخ داده واکنون راحت میتوانی از او تقاضا کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خلاصه معامله بنچک سند دست نوشته در دفاتر اسناد رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنچک و یا بنچاک پارسی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنچک چکنویس سندی که حتما باید بچک و بنچاک آن ضمیمه خلاصه معامله که همان بنچک وبنچاک است باید ثبت دفاتر املاکرو بایگانی گردد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بنچک یا بنچاک هردو درست است و پارسی است بن که حواله است مانند کالا بن یا بن کالا و چک هم دست نبشته و سند است و بنچاک یا بن چک سنددست نویس کالا و یا ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وسیله ای چرمی از چرم پادوشpadawshe که کفش دوزان سنتی در سبزوار ومشهد وتبریزتا بیست سالپیش تقریباتا سال 1383 تک وتوکی هنوز سفارش می پذیرفتند برای افرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایگاه نشسن بر اسب و دوچرخه وسه چرخه چه موتوری و چه برقی و چه نیروی فیزیکی و مکانیکی و جای نشستن بر وسایل فیزیکی و ورزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خُرجیxourji یا خورجی همان خُرجین یاخورجینxourjynاست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرجینک کوچکی است که برترک زین اسب می اندازند چندان کوچک است که زیر ران سوارکارناپدیدمیشود و هیچ ممانعتی برای سوارکار ایجاد نمیکند ومخصوص پول و اشیاء ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گشاده سینه پهن سینه سعه صدر دارای خصلت جهان پهلوانی و گشاده دستی و سخاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وند پسوند صفت وتملک است ومثلا خداوند این خانه کیست یعنی صاحب ومالک این خانه کیست و خیلی مواردپسوند شباهت است مانند داروند پسوند صفت است مانند هداوند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاد آرمان یعنی آرزوهائی که همه بیهوده بر یاوه بوده و پاد شده و از بین رفته است مانند مقاوله نامه برجام که هیچ پادمانی در او ذکر نکرده بودند اگر آن مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشاخه درحال رشد خربزه و هندوانه و خیار و کدو ولی باشتباه به سرشاخه درختان هم گفته اند شاید ماگ باشد و لاخ هم گفته اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طاغ یا تاغ درخت وحشی کویری که منبع آن بیابان و کوهپایه های دور از آبادی مابین شهرستان های ترشیز وسبزوار و خار وتوران شاهرود چون در کودکی ما سوخت و چر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیم دایره 180درجه را قوس یا غوص فرقی نمیکند و غواص و غاصی گوهر در دریا هم از حرکت وشیرجه انحنا مانند صدو هشتاد درجه ای است در قدیم که ماسک و اکسیژن ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان عَلَءَ است که در خراسان جنوبی وخراسان غربی و افغانستان به آن شاخ کلکل میگویند ضمناً ملت خراسان شمالی را مرحوم نادرشاه افشار بخاطر حملات وحشیانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درآمیختگی نسوج سیاه باسفید نه رشته رشته بلکه شته شته که بیک دسته نخ و رسن شته یا شطه میگویند که شطن یا شتن که به معنی ریسمان است از آن گرفته شده و شی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشمی که از شدت خشم برگشته و درحدقه بچرخد و حرکت کندعَلَه ویا اَلَه و در خراسان چیستانی که پاسخ آن چشم است بر همین مبنا وجود دارد. . . ریسمان عَلَه پ ...

پیشنهاد
٠

چشمانش حالت جنگ گرفت این واژه در خراسان وبلوچستان و افغانستان رایج و به کنایه بانسانها هم میگویند چشات شاخ کل کل نکن کسی نمی ترسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوتا بز که چشمان خود را حالت جنگ و دعوا میدهند و جنگشان هم هرگز سرنمیگیردچه نر باشند چه ماده ولی جنگ دوتا قوچ بیشتر اوقات یکی از طرفین کشته میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستوفیان=کسانیکیکه با فنون حسابداری مستوی می باشند یعنی با راستی و درستی با تساوی و مساوات به خزانه و بیت المال رسیدگی میکنند از دائره المعارف فرهنگی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برقش چشمان آهو و بعضی بره های چشم مشکی و برق چشمان بعضی بچه های آهوچشم و معشوقه ها و بعضی پارچه های اطلسی و مخمل وپارچه ای که در زمان قاجار از آن یل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه آهوچشمی که چشمانش مانند چشم بره آهو مَل مَل کند یعنی حرکت کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام های پسرانه رایج شمال خراسان اورج علی وشیرغلرقلی یا قلر قلی یا غلام قلر یا قلی پور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زیاد پرخاشگر و این واژه در باره خروسان جنگی زیاد اتلاق میشود. در جنگ چالدران نادرشاه افشار با تبرزین جنگ نمایانی کرد خودش این مصراع را سرود. تبرزین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاق و توپول موبول را در خراسان جنوبی و شرقی تَپَلو بر وزن جنگلو یعنی جنگره و جنگی شاید نام زشت جنگ را از ببر و شیرو پلنگ جنگل گرفته اند علمون عندالله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پودر ضایعات پودر نفله ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضایع و چهخوب است این واژه در کشتارگاه های دام و طیور به جای واژه ضایع که عرف شده خسارت آن با بیمه ویا خود شخص دامدار است پس پزشکانی که دام هاوطیور نف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پفتل و بدرد نخور و ضایع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورم کردن متورِّم شدن ورم آماهیدن باد کردن بدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ورم کردن آماس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیاهی است بیابانی بشکل دانه انار صهبا رنگ یعنی سرخ متمایل به سفیدی که زیاد شور است ولی گوسفند خشک آنرا از جو بیشتر دوست دارد و اگر کسی آنرا جمع کند د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خار خسبک است که میوه نوعی خاز بدزهری است که خار مغیلان پارسی نام گرفته وعلف آنرا گوسفند زیاد دوست دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تک تیرانداز لذا در ترانه کج کلاه خان شاعر تورج نگهبان سروده یکه زن یکه سوارم ولی خواننده خانم گوگوش واژه زیبای یکه زن یکه سوارم را اشکال دار اجرکرده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هزار آواز یا هزار بانگ که در ماه نیسان با برگ های گندم زار لانه خود را به هم می بافد و با رنگ زرد و سبز تا غروب برای دهقان چه زیبا میخواند و ده هزار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لولوخرخره، ، که با بی توجهی بیک انسان که هم شوهر و هم شوی زن دیگر شده است اتلاق میشود و بر گرفته از ضرب المثل عامیانه که مردم آمی و بیسواد میگویند، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کت بدون شلوار زنانه را تا سی سال پیش یل میگفتند شاید به خاطر آن بوده مانند صدر اعظم آلمان آنگلا مرکل درجمع ومجمع یلان. سیاسی و. دیپلمات ها و پهلوانان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان های آریائی هندی و اروپائی هندی همان سنسکریت است که آریایی هندی اصل در خراسان بزرگ یا سرزمین آریانا که ازعراق عجم یعنی مرز خوزستان تا دهلی است که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چهارپهلوی نامنظم که دارای چانه است و همان ذوذنقه عربی است اطاق باسکول با تمام امکانات رفاهی سیصد متر تا ساختمان اداری و. بنای تاسیسات صنعتی فاصله و ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فکر کنم ذی ذنقه یا ذی زنخه بوده چون دارای زنخدان است واگر بر ضلع بزرگ ضلع کوچک را آویزان کنیم یک ذوذنقه افقی به شکل چانه یا زنخدان بقول خانم آرزو دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبان کسی که با هی و های و هو که هرکدام حرکاتی در رمه ایجاد و یا به گله آرامش چریدن میدهد و بسیار مهارت خاصی دارد تمام فنون مهندسی را غیر از کامپیوتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قوچ کوچک قشنگ که هنوز یکسالو نیم آن نشده ولی هیکلی فربهو زیبا و بدون بوی شورمستی قوچ ها رادارد و میش هایی که از او آبستن شوند بهترین بره و بی نقص تری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معانی بالا برای شخص عییار و جاسوس و دیپلمات زبده و زرنگ وفق میکند و عیار به معنی بازدهی هر کلایی است و خوب است بجای عنصر مفید عیار بنویسیم و در پارسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلدرچین و کرک گندم زار ها است که اکنون پرورش آن زیاد شده و در تمام مرغ فروشی ها گوشت آن موجود است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرنده سیاه سینه که سفلور هم به آن میگوییم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کبک کوهی است که بیشتر به ریگ و ماسه آهن دار علاقه دارد و آهنگران سنتی معادن آهن را از وجود کبک دری پیدا میکردند تمام کبک های منطقه بشرویه خراسان کبک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین شهر و روستا زمینی که آبادی دارد و از حالت بَر که بیابان است در آمده مکان بامها بامبان بر به معنی بیابان و بوم به معنی آبادی که این دو واژه مکم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پّلگَردیpalgardei دنبال چراگاه پر آب و علف گشتن در چراگاههای دور دست برای سه ماه بهار گوسفندان را دامداران پَلگَردی میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

pelpel پِلپِل همان فلفل است معرب شده ولی من palpalپَلپّل را گشاد گشاد راه رفتن معنی کردم یعنی شمره شمرده گام بر داشتن است و بچه ای که تازه راه میافتد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توقلی معرب توپلی یا تپلی بره ماده یکساله تمام و یا یک دوماه بیشتر و بره دوساله ماده را شیشک میگویند که در اصل ششیک است چون حداکثر شش شکم هر میشی مفید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بره یکساله که اکنون در خراسان خصوصا در سبزوار معرب شده و به آن تقولی یا توقلی میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف بزمک است وقتی خانمی خود را برای یک مهمانی ساده کمی می آراید میگوید مهمانی داشتم و یا مهمان بودم کمی بَزَک کرده ام و بُزک به کاور یا کالار که سر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پریشان خاطر دل بیمنانک در حال اندیشه که واژه زیبای دل با افگار عرب استراق نموده و قلب فکار را از آن انشقاق و اقتباس گرفته پس ما هم اگر بگوئیم دلفکارم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معرب تلپست است که معنی کردم صدای افتادن جسم حجیم در باتلاق و استخر عمیق و دریا است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدای افتادت جسمی حجیم پرحجم و سنگین از ارتفاع در باتلاق و بعضی مواقع در استخر و دریا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مانند صدای افتادن دیوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مانند افتادن کیسه گچ و سیمان یا کیسه خاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیلر خنده در انسان و فیلر گونه و چانه و غبغب که آرایشگران و جراحان زیبایی که جراح پلاستیک نام گرفته اند که در اصل باید جراح ژلتیک بنامند نه جراح پلاس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکاف و چاک و چین خوردگی ثابت یا موقتی را چه در انسان و چه در لوازم مکانیکی و الکتریکی مانند فبلر سوپاپ در مکانیکی در برق فیلر کلکتور ها در الکترونیک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عروس وداماد را آرایش دادن و نکوگر پادشاه و ملکه که در ایران پنجاه سال پیش داماد را شاه و عروس را ملکه و حداقل یه روز. روی اریکه نشسته بودند و بستگان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بند انداز صورت خانمها عروس آرا را عرب مشاطه گوید چون عرب به رشته نخ و ریسمان و رسن نخی شطن میگوید و فاعل شطه نخ و شطن را مشاطه میگوید خواهشمندم عزیزا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گردشگاه پارک تفریحگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گردشگاه بوستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تابیدن مهر در آب البته مهر بارز تر از نور است و تمام ارزش و بارزی اسلام در نور النور است و ایرانیان نه آتش پرست بوده اند و نه ستاره پرست مهر پرستی آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاد درست پارسی است و باد معرب است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگهبانان یک شخصیت که هجوم خشم دشمنانش را پاد و بی خاصیت نمایند این واژه بین فرانسوی وپارسی مشترک است ماهم چیزی که بی خاصیت میشده مخصوصا تخم پرندگان و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاردگرفتن. از بهر جدال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خشم گرفتن بهر مبارره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جناب رَستا رَستن که معنی خوبی ندارد به غلام و کنیز رها شده و صید رها شده رَستا میگویند تو نگاه به مکالمات روزمره تهران که همه پراز اشکال ادبی است و س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روئیده شده رسته شده سبزشده و نامی هم پسرانه وهم دخترانه است چون نام های پارسی مانند ادوات و آدات پیشه زن و مرد ندارد فقد لسان انگلیسی و عربی است که ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نگران دل واپس منتظر در میان در نشسته در حال انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفرجگاه مکان زیبا و تفریحگاه اتفاقا هم تفرج و هم تفریح هردو عربی میشوند که پسوند گاه پارسی را پذیرا شده اند من بارها نوشته ام که عرب تمام ادبیات حتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان تفرجگاه است که نیمی عربی و نیم دیگرش پارسی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محراب محل حرب رزمگه با هوا و هوس های شیطانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رزمگاه نبردگاه هم آوردگاه چماقگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استیضاح است چون در هر مورد باشد صاحب پرسش توضیح جامع در حد اقناع می خواهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرسش گری. وپاسخ خواستن اجباری به طور کامل وکلای ملی از مسئو لین دولی پرسشگری وکلای ملت از مسئولین دولت بدوگونه است علنی و رسانه ای و مخفی و محرمانه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بابو از بابا بزرگتر است ودر خراسان به بابای بابا بابو میگویند لذا چون دو آبادی یکی در حاشیه شیله دریای پارس مابین شوش وشوشتر بنام بابو و دیگری در جزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان حضرت عربی است که ایرانیان به بختگان فرزند سوخورا وزیر و حکیم دانشمند دربار خسرو انوشیروان دادگر میگفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان حضرت است که از پاس احترام به وزیر دانشمند انوشیروان عادل میگفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حضرت. . فرزانه فر. . که فر وجلالش حاضر است بزرگ فر، ، یا بزرگمهر، ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ فر، ، فرزانه فر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ردا پارسی است و باز برابر پارسی آن کجاست حکیم طوس می فرماید. . چوما صدهزاران فدای توباد خردزآفرینش ردای تو باد فرزانه فر. . فردوسی طوسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیش ردا چون کسوت مصدر کسا که همانا ردا و عبای پارسی است و ردا و عبا هم مخصوص مغان زردشتی که بمقام مهرباش یا مهربان ویا مهربُدی ومهرتاشی میرسیدند چق پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ما در هرمزگان تنهاقبیله شیعه مذهب اثنی عشری هستیم و لی اینجا که آمده بودیم مردم بلاد بیهق و سبزوار ما را سنی میپنداشتند والا میخواستیم خومان را سنی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابوموسی همان بابو موسی پدر بزرگ ما عشایر سوری خراسان است که از جزایر سیری در سبزوار رحل اقامت افکنده ابم چون با طایفه بلوچ ها و عشایر چاه تلخ که بررگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

باید فرهنگستان در کتاب های درسی هم نگّاشی را جا بیندازد می ترسم به من اتهام نازی و ناسیونالیستی که از آن متنفر وانزجار دارم بزنند من وطن پرست هستم ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سمن را با یاسمن اشتباه نکید گل سفید و سفید مایل به زرد خوش عطر و بو یاسمن یا همان یاس عامیانه است خوب است در این باره به غزلیات حضرت حافظ رجوع کنید، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عکس سلفی با دوربین کوچک پیش رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عکس سلفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عکس سلفی خویش نگاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش نقش پیش نگاری. . پیش نگار، پیش نگاشت. پیشش نگاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نَگّاشی و قاف معرب گاف است که از نگاشتن و نگار گری آمده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش سلف فروش پیش فروش و نوعی مبایعه عرفی و شرعی حلال است اگر کفتر گلوی چاه گیری نشود و انصاف رعایت شود و قانون نویسان ما بجای کارمزد وام چرا مانند پن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هرچیزی و هر کالائی در گرو و مرهون کیفیت آن است در این واژه مرحوم دهخدا خودش نشئه و منگ مخدرات بوده یا مست شراب و شنگول چرس و بنگ بوده که سرخوشی و لذت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غاز در عهد قاجار کم ارزش ترین واحد پول ایران بود که یکدهم ریال برابر با دوشاهی بود و در اوایل سلطنت پهلوی حذف شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرحوم علامه دهخدا واژگان پیش پا افتاده را حتی نتوانسته معنی کند کیف لذت و خوشی هرچیز را میگویند حتی در پیاده روی در خراسان رسم است که اگر سواره ای بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ظرف پنبه ای که دو برابر تیچه است که یک عدد آن بار چروا یا همان چهار پا و الاغ است که در برداشت حمل غله از خرمن تا منزل و انبار کاربرد دارد چون سنگین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیسه گلیم مانند پنبه ای نصف ظرفیت جوال صدوبیست کیلویی است ولی تیچه حداکثر هفتادوپنج کیلو که دو تیچه بار قاطر و چهار. تیچه بار شتر و لذا بین ساربانان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درافغانستان به کلند ران به جای کلند قفل ران میگویند دقیق نمیدانم چه سالی بود و هنوز آیت الله حاج شیخ ولی الله اسراری زنده بود یک گله ای گوسفند از غوث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندیش گه اندیش است اصلا ترس وتجنب وبیم و هراس تقوی نیست و رژیم غذائی است که آنهم به اندیشی بهداشت وجود است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلندزانوی دست که به آن آرنگ یا معرب آن آرنج است که عرب به آن مرفق میگوید و آیه 5سوره مبارکه مائده. میفرماید فاغسلو وجوهکم و ایدیکم الی المرافق صورت و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لگد با کلند زانو که باشتباه به آن کنده زانو میگویند در قدیم کسی را که از اردو بیرون میکرده اند با طعنه میگفتند با اردنگی بیرونش کردن و طریقه زدن آن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلقت لگدی است که بر پاتن یا باسن می زنند هنوز در خراسان خصوصا سبزوار میگویند شلقت اردنگی یا الدنگی به او زد و بیرونش کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرک پالود، پلشت، که با صد هزار پالایش تمیز نشود کثیف تمیز میشود اما پلشت و لچر و نه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلیج عربی است و شیله دریا می باشد شیله رود هم داریم که عرب غلط استراق سمع کرده و به آن شریعه گفته چون در عرب نوشتن و دفتر وسیله ارتباط جمعی نبود بلکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شِ ر آب همان شاخ آب است و عرب واژه شریعه مثل شریعه دجله و فرات را از شِر آب گرفته و نام وسیله باز و بست آب هم که شیر نام گرفته از آن سبب است و در اصل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه هر شر پارگی لباس تنش نامرتب یا دوخته و یا پوشیده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گنه آلود شستشوئی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد زتو این دیر خراب آلوده. . . حضرت حافظ که الحق تفسیر آیه قصاص است که حضرت پروردگار به قصد تنبُّه ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی گناه و بزه اتهام محرز شود مضان متهم مجرم میشودو بزه اتهام مبدل به جرم میشود که فقه حدود و مرز برایش تحدید نموده به همان خاطر به قصاصش حد میگویند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خپ از ترکیب دو واژه پارسی خواب وکپ یعنی صاف خوابیدن که برجستگی بدن دیده نشود بدست آمده هردو هم پارسی است چون عرب به خواب نوم میگوید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست چک و خود را روی زمین پهن کردن که به آن خپ هم میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کپ به معنی پهن و صاف بدون معقر و محدب اپزاری است که در آشپزی نانوایی بنایی کشاورزی و چاه و چاله زنی عمدا چاه کنی ننوشتم چون بیسوادان فضول صنعت سه هزا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گیومه دوبله پرانتز است که امپراطوری ایران و روم مشترکا برای واژگان تاکیدی و یا مثتثنی البه پرانتز مستثنی بود وگیومه چون دوبار نوشته میشد تاکید پا فشا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرانتز پارسی ومشترک پارانتز لاتین و فرانسوی است و همان منحوط عربی است عرب داخل دایره مجزا میکرد و میگفت منحوط به محیط است ولی پارس و روم از گیومه و پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محیط شدن در محوطه دشمن انحطاط عربی و گردان بر وزن گرداب را معنی کردم ولی اگر گردان با ضمه که از تقسیمات نظامی است به معنی دلیران نام آوران ما وقتی ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرداگرد و گردان بر وزن گرداب در محیط و محوطه محاصره قرارگرفتن منزوی و پست شدن که همه مصدر محیط است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوری و بی مهری و به کلاغ از آن جهت در عربی غراب میگویند چون همیشه از انسان دوری میکند و در داستان طوفان نوح که خلاصه ای از داستان طوفان در تورات است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پنـگان استکان لیوان کوچگ که فنجان معرب و عربی آن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اپزار است که پزار بوده معرب و عربی شده افزار نوشته اند مانند پیل پنگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین دوپا وسط دوپا که ایستاده مانند هشت پارسی است قچه بزن یعنی دوپا را باز کن و به بنوعی کلاغ کلاغ قچه و یا غچه میگویند که درست آن قچه است اگر قاف را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بوران همان دوّران یا دووران و گاهی هم بدل پوران است که عرف ره آن طوفان یعنی مطاف. وطواف کننده که همانا دور زدناست میگوید و بحثی در واژه عربی و ترکی ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای مقام های اکتسابی چه ورزشی وچه علمی و چه هنری مقام نخستین شایان ذکر است نه اول پله نخست و پله دومین وپله سومین فقد اول عربی است و از اولا و مولا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریز آمار ریز شمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشه پرور. . پیشه ساز. . پیشه پرداخت. پیشه پرداز. باید مد نظر داشت که این پرداخت پرداخت وجه نیست واین واژه فکر کنم اشتباه به امور مالی رفته هم دریاف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرنگ و الم مشنگه که اگر ترکیب عربی پارسی باشد که الم دردناک و مشنگه که خل بازی که بی خودی با درد شادی میکند اگر پارسی خالص باشد که آل و تبار سر خوش ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف شر رنگ است مانند شر خر کسیکه بچه اش یا برادر یا برادرزاده اش هرروز جهت گرفتن پول قشقرق راه اندازی میکند میگوید باز آقا بی پول شده شرنگ گرفته این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعاونی هاو کمپانی های دروغی شرکت های صوری جهت جمع کردن مردم که با شور و هیجان و یا شور و شرنگ و ترفندمردم را یکجا سرجمع کردن و با شیادی و فریب وترفند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اصل کالا برداری بوده و کسیکه با نیرنگ و شرنگ که همانا شر رنگ بوده که جهت شیادی مانند شرکت ها و تعاونی های صوری مخصوص بالا کشیدن و خوردن و پس ندادن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سه پاس یعنی پاس میدارم کردار نیک پندار نیک وگفتار نیک شما را آنهمه ث سه نقطه اصلا حرف ث از ریشه پارسی نیست و زبان پارسی مانند لاتین یک سین دارد ث و ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طعام بخشی که عرب به اننفقه و انفاق میگوید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چولی چغل چولی است که در خانه فقرا از بس بدون استفاده بر میخ مطبخ که آشپزخانه بگوییم زیباتر و پارسی است آویزان مانده و داخل دیگ در حال جوش نرفته خشک ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چولی لقلوی و ملاقه بزرگی بافته شده از ترکه های چوب است که آنهم در پخت برنج کار برد دارد و هربار سه کیلو برنج از داخل دیگ در حال جوش بر میدارد و داخل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام سبد تشت مانندی است که از ترکه های شاخه هنده بید بافته میشه و هنوز آشپزان حرفه ای که روزی لا اقل صد پنجاه کیلو برنج در آشپزخانه های بزرگ مانند حاج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبر پیک وپوچ و توخالی شایعه خرَص خَرّاصان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همانگونه که درشرح پیشه گفتم کار واژه مقدس ایران زمین است و کسیکه نیازی دارد مانند اعراب برایش سیوال نمیکنند و به آنکس هم سائل نمیگویند و با احترام می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس پیک همان پوک محاوره پارسی است و لاتین نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پوچ و پوک این واژه همان پوک پارسی است که امروزه از اصطلاحات خبر رسانی و رسانه های خبری شده و بعنوانواژه لاتین برای اخبارات شایعاتی بکار میرود و استدع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لاق یالاغ مو درست نیست و لاخ مو که مقداری از خرمن مو است و لذا به مقدار کمی از کوه هم لاخ میگویند و سنگلاخ یعنی سنگی در کوه پایه کوهستان ریخته است در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع خورده و به معنی تمام رسالت ها است شحص رسول سفیر و نماینده خاص و پیامبر و نبی و همه وهمه می باشد و ضمنا برای کار خاص بسیار مهمی معین میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حسابدار و مسئول حسابداری را در ادارات کار پرداز که بر همه چیز از پول و حقوق و لوازمات ان اداره زیر نظر کار پرداز به مصرف میرسید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رویش بدون بذر و شخم از محصولات کشاورزی و لذا فرد یا شخصی و یا درختی بدون پروش خودش وحشی رشد کرده باشد وفاقد تربیت باشد میگویند خود رو بار آمده است و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جور=ستم بیداد ظلم این واژه چون حرکتی ندارد پارسی است هنوز در آن تحقیق نکرده ام شاید چور و یا گور و یا ژور و یا اصلا خود زور و زور گویی بوده هریک از ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جُور= اجاره کردن کرایه کردن کار راه انداختن موقت درمانده چه با کرایه و چه اجرت روز مز د خلاصه ردیف کردن امور مورد تقاضا است و عربی هم می باشد ولی جور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رسول یعنی ارسال شده و وقتی حکم خاص است و عمومی نیست از این واژه استفاده میشود در آیه شریفه ابلاغ که نام ابلاغ را من بر این آزیه نهادم الی آخوند ها آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فتّار رفتاری که فاصله ها و کندی و ضعف و سستی را زیاد تر و بیستر میکند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبان و پیکار گیر وپیکار خواه از صف دشمن رجوع به ناصر شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک اصطلاح حقوقی و یک سازش در گونه خواسته مختلف که از نظر قیمت و بها هم تراز خواسته ها میباشد و یا با نظر کارشناس دو خواسته همسنگ یکدیگرند البته بعضی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همانا مرد کوسه و بی ریش است و یک امر طبیعی در بعضی نژاد ها است و فرق امرد با مخنث تفاوت از زمین تا آسمان است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخنث و مرد خواجه و بی ریش و کوسه است و امرد همانا بر دوجنسه و مخنث که نه زن بودنش مسجل است و نه مرد بودنش و هردو علائم مونث و مذکر خنثی می باشد ولی ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خراسان هم به دوقلو جملی بفتح جیم و میم از کجا سند اوردی که این جمل عربی است مگر عرب ایرانی نبوده و کشور دیگری داشته نه تا پیش از اسلام تازیان بیاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جفت ومثل ومانندش در کودکی وقتی در بهار در میان زمین های نرم و حاصل خیز دنبال قارچ خورکی میگشتیم با زبان کودکانه دور از گناه میگفتیم ای خداجان تلش یعن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک قل از دوقلو ویا چند قلو ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در خراسان به دوقلو جمل میگویند و به یک قل آن تای جمل میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هلکوپتر و کواد کوپتر که پره آن یا پره های آن می چرخد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنکه و باد بزن برقی و هر وسیله ای که پره آن با انرژی وارده الکتریکی یا مکانیکی یا باد و یا آب و یا نیروی فیزیکی انسانی ویا حیوانی مانندخرآس یا شتر. و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اولا فلسفه عرفان نیست و خیلی فلسفه ها بدتر از الحاد و خیلی عرفان هامانند عرفان شاعران عرفانی ما که نعوذبالله سوگند بذات جلاله پروردگار بدروغ فقط وفقد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دخترم نشاط در پارسی فرقی بین زن ومرد نیست و افعال عربی نیست که مونث و مذکر داشته باشد مانند فروزان هم نام زن است هم نام مرد فرزان پارسی است چرا ه مصغ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشاط همان نشاد پارسی است و فرهنگ نویسان بیسواد برای لاپوشانی سواد خود بی توجه بگفتار روز مره پارسیان و یا بقول آن با سوادان زبان محوری و محاوره عام ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اولا فلسفه عرفان نیست و خیلی فلسفه ها بدتر از الحاد و خیلی عرفان هامانند عرفان شاعران ما که نعوذبالله سوگند بذات جلاله پروردگار بدروغ فقط وفقد برای و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَرپره، ، پروازگر یاد ایام کودکی این نام زیبا را که آن زمان اسباب بازی ما بود بیادم آورد و لذا در پارسی هرچیزی به چرخد پرپره یا فرفره میگویند ولذا سر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چهار پَره پر و یا بهتر بگوئیم پرپرو چون شش پره پر و هشت پره پر هم روسیه برای پرتاب موشک ساخته و لذا لازم به بالگرد و چرخ بال نبوده چون در زمان کودکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اگر در واژه لامع دقت کنید می بینید که عرب از آن چون پارسی بوده زیاد استفاده نکرده مثلا برای ماه و خورشید و ستارگان و صورت های زیبا و تابنده و شاعران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درخشنده تابان نورانی لامع و این واژه را عرب از لامپ پارسی استراق سمع نموده و با حذف پ ادوات کاربردی عربی بر آن زده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درختی است بر دوقسم در منطقه گرمسیری نیمکره جنوبی جنوب هندوستان و شمال آفریقوا که از ترکه یک ساله درخشان و ملمع آن آرشه یا زخمه قیچک و کمانچه و در این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گعده باید پدر بزرگ قعده و قعود که عرب در فروش فرزند به غلامی مبایعه نامه می نوشت چون در سرگذشت حضرت حر مرحوم پدر دکتر شریعتی خدمت آیت الله اسراری رسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم پایگی پابپایی همراه شدن همواره و هموارگی لذا در این واژه پارسی باید دقت داشت که عربی نیست که نون بدل میم شود وهموار و هنوار یکی باشد و این هموار ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه از بنیان و پایه پارسی اقتباس گرفته و کسی که پایگاه مالی ندارد هنوز در خراسان بزرگ ما و کشور افغانستان که خراسان نام داشت شخص کم سرمایه میگوی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دکه آگه گران گیشه آگاه سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگاهیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیوستگی و هم آهنگی در پروژه های گوناگون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دادگر نامه نوشتن به مراجع ذیصلاح برای فایده بری از اموال و ثروت توقیفی چه حقیقی و چه حقوقی و چه بین المللی اعاده دادخواهی در بهره گیری از اموال راکد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هّلَکّ الصهیون صهیونیسم هلاک و نابود شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه حسابگر فواید که فایده شامل تمام شغل ها از تولید و صنعت و کشاورزی و دامداری و ترابری و سوداگری گ رفته و همه و همه در این واژه مشمول همانمالیات ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای بنام راهله نداریم و بانویی که نامش را راهله ثبت دفتر آمار کرده اند میتواند از مامور ثبت احوال شکایک کند چه میشود تمام روستا های پارسی مارا در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان لوستر لاتین و یافرانسوی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام اصلی قندیل که به شکل یک دلمتشکل از چندین دل بر سقف تالار و ایوان می آویزند و این از هنرهای زمان هخامنشی است و تائیس روسپی اسکندر از مستی با روغن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

چلچراغ وپارسی آن چندیل یاچندِل میگویند چون از چندین دل به شک یک دل به هم پیوند و داخل ان شمع یا روغن می افروختند که حرف ی بجای کسره عربی آمده و مرحوم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بره آهوی کمتر از یک سال و بیشتر از شش ماه و همان شادن است چون عرب ژ نداشت نخست وزیران دانشمند ایرانی که در دربار خلفای بنی عباس رخنه کرده بودند و خلف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذر کننده و نام شتر است که هنگام رحیل با توشه و لوازم سفر بر آن سفینه صحرا و کوه و بیابان نورد بر آن می نشینند و رحیل میشوند فقد زیباترین نام ها واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خروس صحرائی که بسیار زیبا و مانند طاووس یا صراخ رنگارنـگ است بعضی آنرا با قرقاول اشتباه گرفته اند اما خروس دشت از قرقاول زیباتر است متاسفانه با خشک ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذار آنی و بی توقف مانند ثانیه شمار ساعت راحل یا راحله مثل شتر که نام دیگر عبیر و شتر است و راحل هم در عربی به معنی عبیر میتوان گرفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حال گذر و ارتحال وسپری شدن ایام با توشه لازم مثلا گذران زندگیم میشود یعنی توشه ام گذران زندگی را پاسخگو است و این حیات در حال ممات را کفایت میکند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذار نموده مانند ستاره هاو سیارات چند قرن یکبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذار کسیکه از گذرش مردم سیر نشدند و از در گذشتش اندوهگین شدند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دسته آچار باندازه های مختلف که از شش میلی گرفته تا پنجاه میلی که نوع مرغوب آن برای سفت نمودن یاتاقان درجه دارد مثلا اگر پیچ رویش صدوبیست نوشته باشد آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به فتج جیم کسیکه بسیار خود ارضائی میکند. وعلاقه به ان دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به ماست و قاتق و دوغ گوسفند که اسید لاکتوز و چربی آن بیشتر است و برای دوغ فروشان هم عیار بیشتری دارد چون بیشتر پذیرای آب و نمک است جُغجُغو میگویند ول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکسر جیم بچه ای ای که زیاد در گریه جیغ میکشد و این واژه از شیون جغد و کوف گرفته شده و در خراسان خانم ها و دایگان میگویند بچه فلانی مثل کیف که همان کو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان پلقدم پارسی عربی است و درست آن پلگام است که هر گام بزرگ یک انسان صدو هشتاد سانتی متر قد که یک قد متعارف استنه کوتاه است نه بلند و هر گام یک گز و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فن آوری تخصصی کار آموز حرفه جو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارفرما مربی کار استاد کار مربی و ارباب عربی شرک بدرگاه حضرت پروردگار جلتاسمائه است. چون مصدر رب است و خداوند لایزال ربالعالمین است ولیعرب همه چیز را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضرب المثل هم در پارسی حکم طنز و جوک را دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لطیفه جوک طنز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چایگاه ایستادن که مخفف آن ایستگاه شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انوشیروان در شکارگاه حاجت نمک کردامیری روانه روستاشدکه نمک بیاورد فرمود نمک به بهابگیر گفت نمک را قدری نیست که بها بپردازم گفت بیدادگری هم اول قدری ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قور به برجستگی های محدب زمین هم میگویند و در پنجاه سال پیش به موج های جاده های خاکی و شوسه میگفتند چه جاده بدی است تمام قور قور است و شاید قبرستان هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

aistongahیاistangahهمان ایستگاه امروزی است که مخفف ایستادن گاه است و این واژه یا از سنسکریت یا از پهلوی و یا از پارسی دری دوقرن پیش که انگلیس بر شبه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه جای ایستادن وهنوز در خراسان و افغانستان کاربرد دارد و istation انگلیسی از این واژه قشنگ اقباس و انشقاق گرفته است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایگاه پرستاران که به اشتباه ایستگاه پرستاری نامیده اند و ایستگاه باید محل استراحت پرستاران باشد نه نام محل کارشان پس بهتر است بگوئیم پرستارگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالت تهوع شور زدن دستگاه گوارش رفلکس معده در قدیم میگفتند دلم شور میزند و آشوب میشه و حالت حال به همخوردگی دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طوّاع بالکه با ید واو مشدد باشد تا طمع و طماعی مستبد بیدادگر را برساند و لذا تاکنون این واژه کاربردنداشته ولی اکنون بیداد گری در منطقه به سمت و سوی ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه اطاعت بیشتر بی چون و چرا از مستضعف و اسیر و کنیز و ملت مستبد پذیر و قلم های شاعران و نویسندگان و خبرنگاران و دانشجویان تحت سلطه مثل حکومت طالبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاوبردی دستگاه خرمن کوب سنتی است که شرح آن در بردی که نام گردونه ای است که بدنبال دو عددگاو و یا دو عدد قاطر می بستندو تا وقتی که ماشین آلات کشاورزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه گردونه ای است که جهت کوبیدن خرمن بدنبال گاو و یا قاطر می بستندبا آن خرمن چو وگندم را میکوبیدند و تا زمانیکه دستگاه خرمن کوب اختراع نشده بود با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سلام از مدیریت و فرهنگ سرا یا دبیرخانه فرهنگی آن فرهنگستان بزرگمهر. خواهش دارم که شرح واژه بردی را از شرح حال دموز حذف یا جدا نمایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه عربی محاوره فارسی است وگویش هنری دارد دایره و ساز های کوبه ای یک طرفه مانند دف را فارسی عربی تندیر نواز میگویند برای عروسی فوزیه پدر هنرمند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمدا بامعنی چراغ بدان نوشتم که چراغ دان را محل نگهداری چراغ نخوانند ونگویند خورشید چراغدان و عالم فانوس. . وگرنه خود رباعی. . . خورشید چراغ، دان و عا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از روی دستگاه فانوس خیال دستگاه نمایش فیلم وبعد ویدیو مغناطیسی و تلوزیون و رم و ممری و هارد و کاپیوتر و و سی پی یو و انتر نت ساخته شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام دستگاهی است که حضرت خیام ساخت باین صورت شمعی در وسط روشن مثل خورشید و گرد او سیاراتی بودند که با چرخش یک دستگیره میچرخیدند بعد صورتهای فلکی به شک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از، دی، که گذشت ز، دی، دی گر یاد نکن فردا که نی آمده است فریاد نکن. شعر را با زبان محاوره و صنعت جنّاس یعنی چند واژه هم شکل و هم جنس هم ولی در معنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تو پو گرافیک که یک چمله است من تخصصی در زبان انگلیسی ندارم ولی در زمان شاه که در خدمت پلیس بودم در بعضی بخشنامه ها که موقعیت جغرافیایی را دقیق از لحا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آداب در پارسی = فرهنگ است و ادب دانان یا ادبا فرهنگیان میشود و وجمع بندی با آن مثل ادیبان در عربی غلط است چون آن از آدات و ادوات بهتراست با پارسی بگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آد با آب دهی دقیق بند آب یا آدسا آب دهی دقیق سد آب یا آدرا آب دهی دقیق رودخانه و یاآدکا آب دهی دقیق کانال و کاریز یا قنات آدرا آب دهی دقیق رودخانه یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف دبیت فرانسوی یعنی برون دادآب از منبع یا کانال و یا سد و یا چاهآب است متاسفانه این واژه را سازمان حفاظت آب های زیر زمینی برای ما کشاورزان روستایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بردی خرمنکوب گردونه ای است با یک غلطک دیسک مانند آهنی و یک غلطک دندانه دار چوبی و یک سکویی بالای ان که شخصی بر آن می نشیند و گاو هارا در دایره میگردا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیغه جلوتراکتور و بلدوزر ویا تیغه چوبی پارو مانند به طول یکمتر و عرض پنجاه سانت دندانه چوبی دار محکم با دسته ای به قطر سه اینج وارتفاع یک متر که جهت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مکان امن چه انفرادی باشد چه خانوادگی باشد چه عمومی باشد حال فرق نمیکند برای حوادث طبیعی یا جنگ باشد که محل عمومی را باید مسئولین شهری چه با رسانه چه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جان پناه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگر جنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متقاضی سنگر مثال پناه جویی در پناه گیری پناه گرفت. . . با فعل گرفت آشکار است که قصد حمله و پاتک دارد. ولی باز این جمله واضح است که فقد قصد حفظ جان خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پناه پذیر ملتجا عرب البته در ایهام هم هست چون به پناهنده هو اتلاق میشود. . پناه جویی در پناه گیری پنهان شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شیوه کلاه برداری با ترفند چارل ز پانزی به ترفندپانزی معروف گردید باین طریق که شخصی که در دام افتاده اگر دونفر دیگر شکار کند پول خودش را بر میدارد و ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوخانم همسر یک مرد هستند همدیگر را حسنی یعنی فوقالعاده زیبا و شیک خطاب میکنند این واژه هو و هپو لولو خرخره بچه ترسان بود که افرادی که جهت کار گری بته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دی=سپری شدن اوقات یا زمان را گویند مانند دیروز دیشب که به ان دوش هم میگویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیره = سلطان حال امکان دارد شخصی در بلادی چیره شود که ما به ان شاه میگوییم امکان دارد وسیلهای باشد بردیگر ابزار های هم نوع خود چیره شود مانند شاه فنر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته در زبان پارسی هیچ فعلی ومصدری مونث ومذکر نیست زبان عرب که ه مصغر تحقیر امیز پسوند نام خانم ها میکند و ماپارسیان از ه مصغر برای اشیا واشجار و ظر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم زلف بسیار محترمانه است و واژه باجناغ بسیار زشت ومانند دشنام است چون تشخیص اسکلت مرده انسان از استخوان جناغ مرد و زن آن مشخص میشود چون جناغ جنس مذک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتشکده آتشگاه آتشدان پخت نان تنور = محل جستن نور و نار که همانا واژه مصدر نور نار تنویر وتندر است البته باید به متعصبین وطن که خود حقیر هم یکی از آنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلطان در قرآن مجید چند بار آمده است مانند سلطان مبین برای دلیل و برهان بیان کننده آشکار برای معجزه امده و در آیه لا تنفذو . . . . الی بسلطان که من نا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماهان عزیز اصلا مگر عربو تازیان بیابان گرد در وسط امپراطوری پر قدرت ایران کشور جداگانه ای داشته اند این قوم عاری زفرهنگ هم جز اقلیت های گوناگون ایران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست شروع دست آغاز در کاسبی مثلا کسی. میخواهد اول صبح شروع باز کردن مغازه چیزی از کاسب نسیه بخرد بنا بر سنت خرافاتی که میگن اکراول صبح نسیه معامله کنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شروع پیش درآمد درآمد بدو ابتدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سلام دوستان عزیز توجه داشته باشند که کلیدر یا دیگر نوشتجات هنرمند عزیز همشهری من مرحوم محمود دولت آبادی برای تنویر افکار خوب است ولی منبع معتبری ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرحوم علامه دهخدا اشتباه معنی کرده شتر خو محل خسبیدن شتر است که در اصل شتر خسب بوده ولی در مرور زمان شتر خو یعنی محل خوابیدن شتر گفته اند و باسم های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با ضمه دال هجینی کردن به سبک مکتبخانه های قدیم دال پیش ضمه لوام الف لا دولا غین ساکن دولاغ که با ضمه دلاغ نوشته میشود آنفلانزای گاو و خر و اسب و قاطر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوشته پارسی است و رسید نیست هرگونه نوشته ای که حکم کند و سندیت ومستند باشد عرب قبض میگوید پس معادل پارسی آن نبشته و یا نوشته است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفت شدن ومحکم شدن عرب قبض و انقباض فعل آن وقبوض چمع آن و لذا گرفتن سند وثمن خرید و فروش برای محکم شدن مبایعه و لدا یبس مزاج و دستگاه گوارش راهم برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اولیه = با یکمین یااگر اول بود یک دو سه تا بی نهایت شمارش پارسی شود ولی بکاربردن مقام اول. در پارسی کمی کم توجهی را میرساند پارسی مقام نخست است که دی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبضه کرد قدرت مطلقه بر ناحیه و منطقه و کشوری است مثلا چند سال پیش آمریکا منطقه خاور میانه را قبضه کرده بود ولی با رفتار ناشایسته و روسای جمهور نا لای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به مشت شدن یک دست قبضه میگویند ولی در واحد حجم و وزن وقتی هردودست به هم چسبیده پرشود یک قبضه است واحد یکدست مشت است که خانم های عشایر برای پختن برنج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحد وزن باندازه پنج سیر معادل سیصدوهفتاد وپنج گرم است که در زمستان ها دامداران سنتی به تعداد هرگسفند یک قبضه جو بداخل کاه یا افراد عشایر به خلته. که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واحد شمارش شمشیر و غنجر و کمان و تفنگ است ولذا محل گرفتن تفنگ که در انتهای قنداق تفنگ و طپانچه است و انتهای شمشیر و خنجر و کارد و چاقو را هم قبضه میگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Churrw چورو باید ادا شودولی من با املاء صحیح آن یعنیبا ضمه چ ور ومشدد ر را، رو نوشتمکه شد چوررو والی چِرو= با چه سبب، ، چِرَو نام روستایی بزرگ که قبل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انچه با حدیث و آیات نص صریح وآشکار آمده و مبین وتبین گردیده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هو. = او هوالحق= او حق است. وکسی دیگر غیر او حق نیست و هو چون نام جلاله نیست و حرمت و احترام بر آن فرض نیست پس بهتراست از این واژه استفاده شود والی ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توشه ها و غله= توشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حرفه و صنعت لحاف دوزی که روی لحاف متفاوت استمثلا رویه اکثرا مخمل و یا مخمل کبریتی که به آن اطلسی هم میگویند و پشت لحاف که پارچه ساده است نوع دوز آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر قلفتی مانند قلفتی است منتهای مراتب جیزله های دنبه و چربی گوسفند را با مغز گردو و یا بدون مغز گیاهی در سر قلفت که تا حدود سه اینج لبه دارد با قلفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

قلفتی غذای خوشمزه ای که با مغز گردو و بادام زمینی و روغن حیوانی به خمیر برآمده و مایه دار میزدند، و در زیر آتش بدون شعله تنور میکنند ومانند کیک می پز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میلگرد چدنی که این اواخر دیگر از میلگرد های آهنی راه و ساختمان سازی به قطر پانزده حداکثر وحد اقل دوازده میلی که یک سرش چنگ و سر دیگرش کمی تیز به طول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلّه= بکسر سین ومشددو فتحه لام سیستم خون رسانی به جنین دام ها مانند گاو و گوسفند که باید حتما بعد از زایمان روی زمین بیفتد که در انسان به آن جفت میگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لای باری که بعد از سیل به قطر تا دوسانتی متر روی زمین در بندسار های دیمی زمین های مرغوب بسته میشود و بعد از خشک شدن آب بر اثر تابش خورشید و انبساط و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پزشک اُرولوژی را باید بگوییم متخصص ادرار یا طبیب دورته المیاء البته زبان مبداء و مظهر خاصی ندارد و یک وسیله ارتباط جمعی است و هیچ قومی نمی تواند فخر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنافور همان کلیفون یا کالیفان و یا رزین است که ما در خراسان به آن زنج میگوییم که از شیره درختان بدست می آید زنج درختانی. که میوه خوردنی و شیرین ندارن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یسر= مرجان سیاه که با وآن زینت آلات مانند نگین های درجی و نگین انگشتر. و دانه یا مهره های سبحه، تسبیح ، می سازند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیل حیوانی قوی هیکل که از دیر باز با دیگر حیوانات گیاه خوار اهلی و در خدمت انسانها بوده و مانند دیگر حیوانات وحشی آن هم در نیم کره جنوبی در جنگل های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورزیده بدون تخصص حرفه ورزشکاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی پروا، خودپرور، بی متبوع وبی تتبع و بی تبعیت و خود محوری ولی طاغی و یاغی نیست فقد خودخواه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل نجمان یک گل بسیار زیبائی است لذا چون ما در فرهنگ خود فاقد چنین گلی می باشیم اطلاعاتی در این مورد ندارم کسانیکه آشنایی با این گل دارند آنرا توضیح ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبان پذیر پیمان نامه پذیره نویس پایدار پا برجا بدون سرپیچی و در قدیم وقتی ده برابر کل پیمان نامه هزینه سرپیچیی وانصراف خواسته بود آن وقت به مهرطغر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخش موتورهای د رون سوز مکانیکی و الکتریکی وموتور تنوره ای مانند آسیاب و آسبادی که مخترع آن ایرانیان پارسی در چهار هزار سال پیش که صنعت قنات هم نبود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز و بسته شدن پیچ وسایل الکتریکی و مکانیکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی طلبکار را با حیله و ترفند سر میدوانیم و وعده دروغ به او میدهیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فنون ورزش کشتی که اکنون تنها فن فتیله پیچ بعد از حمله اعراب برای ما باقی مانده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بقیه از متن بالا ودر هرچرخ آفندی آسیبی به جنگجوی حریف وارد میکنیم و لذا ناگفته ماند که جنگ آوران باستانی ما در هنگامیکه رزم آور حریف را بدورخود می پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فن نبرد تن بتن بدو گونه در میدان که فردوسی بزرگ زیاد به ان اشاره کرده است یکی در یک نقطه پابرجا یا بقول عرب متمرکز شده و حریف را چندان بدور خود می پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل لبلاب گل نیلوفر که بر شاخه وساقه درختان و جدار و دیوار محبط و ابنیه ساختمان و عمارت می پیچد و آن را زینت میدهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شالی راکه خانمهای عهدقاجار برای حفظ از سرما و یا در زمستان عمدا برای زینت بدوی گردن می پیچیدند بعضی روی چادر که چادر و روسری را هم حفظ کند وبعضی زیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امداد گر پر جرٱت از جان گذشته که جسورانه ومتحورانه در ریزش بهمن و ویرانه های بوهمن که همان زلزله عربی است بدنبال نجات انسانهای گیر افتاده در زیرآوار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساقط شدن دیون که آقایی فرموده سقوط اجباری تهاتر نیست و تبصره لازم دارد چرا وقتی دو خواسته به یک مرجع از طرف واخواهی میشود و قاضی هم طبق نظرات کارشناس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی نشستن در طوفان ریزگرد ها یاطوفان شن وماسه یاطوفان یخچه و زمهریر با یک پتو و یا جاجیم های پشمی بصورت سه پایه ای چنان چهار گوشه رو پوش جان پناه با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چک بازی ضربه با چک به پشت چک حریف است ضربه و صدمه وآسیبی که از ضربه دست به مضروب وارد میشود چک میگویند با چک به بناگوش یا بیخ گوش یا لطمه و سیلی صورت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چک = دست و دست در اوا خر به پارسی اخیر افزوده شده است والا چک کن یعی از زیر دست همه را یک یک رد کن چکنویس کن یعنی با دست بنویس ارچک یعنی دستکش و آرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته بچه های خراسانی به جای آی که بودی هورا میگویند اورکه بیدی هوروو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان کِبُدی یا بازی آی که بودی است که در خوانش عروضی ه چسبان ساکن آخر که و، واکه واو بزرگ چسبان به ب بود نوشته هم شود با باواکه کوچک ضمه بُد نوشته می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در پارسی نام فرد آدم میشود مرد. . . ونام عام و جمع آن میشود مردم و لذا این سیوال را یکی از دوستان مطرح کرده بود و لذا با توجه به آلام و درد کاشت باتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با ارادت و مهر از همکاران صمیمی و بزرگ اندیشه که همه مثل این حقیر سال خورده با اندیشه ورزی امعان معانی دارند پس بدون تعصب طایفه و ایل خدمت به ایران ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پارسی آدم= مرد چون آدم هم نام خاص و فرد جنس مذکر است هم نام عام خلیفته الله جل وجلاله ونام عام انسانها و در پارسی فردآن میشود مردم و عام آن میشود مرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لذا در خراسان زمین هم به سر شیر که واژه غلط است قیماق میگوند سر شیر از هنرهای فرهنگستان اولماست والا در خراسان قیماق و روی شیر هم میگویند البتهمیشه ص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دهن حفره به محلی گفته میشود که فوران و فرار آب داشته باشد والی دهنه چاه و دهنه کاریز و دهنه گلبه کهتازی و تاتار دهنه قلبه که شرح آن در قلبکن و غلبکن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فائقه آتشین نام اصلی گوگوش است در کودکی همراه پدر خود که نوازنده تار بوده در لاله زار کار میکرده پدر فقیدم در سفری بتهران جهت خرید سیم تار تار مشکل د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل پیلک =پیل دل = پیل شوک=شوک گر دل = دل شوک=شوک گر=و شوکر لاتین همانا شوگر و شوکگر ما بوده ولی مثل بازار و مادرو پدر و بابا کمی متغیر شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف کاه ربا انرژی مالشی الکتریسته است که انسان از چهار هزار سال پیش به آن پی برده بود ولی نر و ماده آن را نمی شناخت که به هم ممزوج کند و ولد یا فرزن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیخ ساقه بریده شده گندم و جو بدون خوشه و دانه را پیخ میگویند لذا عفونت غلیظ و نیمه خشک شده چشم که شب هنگام مانند اشک غلیظ در گوشه های چشم در خواب بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیل الکتریکی همان پیاله حاوی اسید ها یا باز ها است که آنچه مسجل است به سه قرن قبل از میلاد جام سازان و بدیه یا قدح گران پارسی که عرب دواتی یا دوات سا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قلق همان شیوه وروش پارسیاست و هرخیوانی شیوه و خوی مخصوص بخود را دارد. و هر وسیله کار کرده که از تنظیم کارخانه خارج شده وهر حیوانی که تربیت خاصی پذیرف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی عضلات گردن ورگ شَلمِه هابا خون لخته میگیرد انسان چهار چنگ مثل مجسمه میشودکه میگویند چدار شده و داروی آن روباکسین یا دولکسین ورکسابان و علاج آن ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان بالنده در حال رشد و نمو نباتات و گیاهان و اشجار استو به انسان و حیوانات واحشام هرگز تلقی نگردیده و واژه پارسیالاصل است چون به بذر زعفران که از پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی سر وسامان سر گردان بیقرار گیج وحیران حیرت زده و شگفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاسو کسیکه چاه قنات را به سمت مظهر آن سو میزند از آن جهت کانال را سو گفته اند چون در مظهر با نار و خورشید روبرو می شود. ولذا وزارت نیرو در سفره های آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دِرچه همانا درب کوچک است ولی به پنجره چون درب کوچک دارد. و به خاطر ااینکه مخفف و بدون باز شدن دهان ادا شود لذا با کسره خرف اول دِ و سکون حرف دوم ر و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هَرَسَه در خراسان زمین. خصوصا بلاد بیهق به مترسک هَرَسَه میگویند لذا اولا محمود دولت آبادی یک بازیگر سینمااز یک راهزن وشبروقطاع الطریق دزد قهرمان ساز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی شبیه بی تا و در عربی، چیز تاق و فرد هم بی نظیر میگویند ولی این واژه برای ذات اقدس الهی جلت عظمته کار برد ندارد بی همتا کاربرد دارد ولی بی نظیر کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقت نگار در دفتر نیروهای های انتظامی عهد پهلوی بود که رایانه ساعت نگار نبود و افسر نگهبان با دست آنرا می نوشت و اگر کسی میخواست پارتی بازی کند میگفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انبیایعنی افرادی که نباتات تازهرسیده و نباء بزرگ و عظیم را به بشر می رسانند و بگیاه هم نبات و هم نجم میگویند چون هردو رویش دارند ستاره هم که عرب نجم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آقای قهرمانی با سلام شما شعر را خراب خوانده اید و را، ، را متصل به وق خوانده اید اگر واکه بزرگ آ متصل به ر خوانده نشود فاتحه شعر شاعر و هزاران حافظ خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بله آقای پدرام وق نامدیگر قور باغه است و چون در فرهنگ ها همه آمده من از ذکر نامش خود داری کردم و لذا شایدچون این جانور با همه بازیگوشی فاقد زیبایی اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سلام را خود قران مجید در آیه سلام یا آیه 56سوره مبارکه احزاب تفسیر کرده و لذا باز خود نبی مکرم هم در پرسش عربها که گفتند چگونه باید سلام کنیم لذا است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه هرشب چر میکند و نمتواند چر خودرا در مشکانه خود که همان مثانه عربی است نگهدارد بیماری تکرر ادرار شب ادراری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادرار = باچُر پارسی حال ماچه بد بختیم که محاورات یک قبیله عقب افتاده و جاهل خود را زبان محاوره کل امپراطوری صفوی و افشاریه خصوصا با انقلابمشروطیه هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان بِلرند است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان بیل رند است قاشک چوبی کوچک به شکل پارو است که یک سوراخ در آخر دسته خود دارد تا بتوان با یک نخ یک و سی سانت کشاورزان به تسمه کمر خود ببندند چون ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قور گردی بیرون زده محدب و به بیرون زدگی فتق میگویند قور و قوری چون دور تا دور محدب است این نام را گرفته و قور معرب یا مغولی گور است چون هنوز در سبزوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنگان جنگده رزمنده ودلیر که نام روستایی در مرز شرقی کشور که از بلاد خواف و ازحرف ن آخر آن میفهمیم کهقدیمی و قبلاز اسلام است و یک جنگان هم در آن سوی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تکوین در عربی همان کن فیکون است تا حضرت پرورگار جل و جلاله بفرماید کن که در پارسی به معنی میشود است و فیکون ف در اوال هر واژه عربی تاکید است مانند ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جناب در عربی به کسی گویند که در جنب و کنارش و گردادش کسی همتا ندارد و این واژه در پارسی بزرگوار است. . لذا همسادگان را هم جناب و جمعشان را اجانب میگو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متِّرِنگ= چلپاسه، کلپاسه سوسمار آفتاب پرست آن چلپاسه هایی که دمشان سم کشنده سیناور خالص است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شکی در نامهای نکوی بهمن نیست و همهدر بالا توصیف آمدهولی متاسفانه هیچکدام بر لرزه و تزلزل برف و بوهمن که یا فاجعه و نام پارسی زلزله است اشاره نکردهاند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

با سلام و ارادت سپاسگزاری مرا پذیراگردید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چرا نام مصیب مهرآشیان را از بالای پیشه نامه حذف کرده اید تا کنون چندین بار این عمل را تکرار کرده اید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تن بی جان پیکر بی جان وبدون علامت حیات که مشخصه آن تنفس و ضربان قلب است انسان مرده نعش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی چیز، مهره شکسته ( کمرشکسته زندگی ) درویش، صافی، صوفی، عابد عاقبت طلب کسیکه ستون فقراتش زیر بارزندگی خمیده واین نام مقدس فقرا و دراویش نعمت الهی وچ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پیشه نامه چون پیشه و فن آوری شخص درآن گویا است و کارنامک نه پارسی است ونه درست است چون یک واژه من درآوردی است و کار رنجبری برای رفاه و حاجت و نیاز را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سئوال کننده نیاز، نیاز مند، متکدی، و گدا، ، ، در فرهنگ ایران زمین برای انسان حرمت و احترام قائل بودند و لذا برای حفظ آبروی نیازمند واژگان را در لفافه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سایل سیلان کننده سیال وآن واژه سئوال کننده سائل است که با عین کوچک روی ی باینگونه ئ نوشته میشود پس ماده سیال وروان است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سویعنی نور و هنوز در خراسان رایج است و نیا یعنی نیاکان و اجداو پدری و مادری در پارسی اصلا فعل و مصدر مونث نداریم و برای مادران هم به اندازه پدارن ارز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمله با منجنیق آتش افکنی و حریق افکنی و اجاق افکنی به دشمن بامنجیق یک ساقینامه مخمسی در نسخه های میر عزا برای مخلف خوانی داریم شاعری گم نام چند بیت ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اولا هرنام که به حرف نون پایان پذیرد آن نام پارسی است و روستاهاوشهرهای بلاد خراسان خصوصا نیشابور و سبزوار از این نام زیاد دارد که مشخصه پیش از اسلام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خمپاره ازنامش پیداست که یک سلاح آتشین پارسی می باشد واز قرن هشتم عملا وارد جنگهاشد و در اوایل عهد صفوی باضرب فنر ارتجاعی و چکشی بر چاشنی منفجرمیشد که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیروز، پرتوان و شکست ناپذیر پابرجا پایدار پویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفنگ= توفنگ توفنگ= داخلش مانند فنگ خون خوار است، این واژه پارسی است در عهد صفوی سلاح انفرادی آتشین ساخته شد والی خمپاره از اواخرقرن هشتم هجری برای ان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجرم = گناه پیشه = که درپارسی واژه کار غلط است چون کار معادل حاجت است اگر بکسی بگوییم کارت چیه یعنی چه حاجت داری ولی تمدن میترائیان و مهرپرستان اگر ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متهم= در پارسی گناه ور یا رسم الخط عثمان طاها گنَه ور که مانند کتاب مبین عثمان طاها کتَب مبین نوشته ولی کتاب قرائت میشود ولی ما پارسیان الف مقصوره عر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سورنا = نامی پسرانه است که از نام سردار بزرگ پارت که همان پارس است ولی مثل حرف سینن ناسیونال ادوار مختلف تاریخ خصوصا دوره قوم پارت یا پارس مردم از شو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناگزیر = ناچار و یا مجبور عربی است و نا گزیر در فارسی یک گزینش تک انتخابی است یعنی گزینه دومی و یا سوم و چهارمی وجود نداردو یک انتخابجبری و قهری است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصعید هما صعود به قلل کوه است و لذا بالا رفتن تیم در لیگ ها مدارج علمی و دانشگاهی و نظامی را هم شامل میشود. ولی از سوی دیگر بالا رفتن تنش و شورش وناه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بار= با بارگاه و دربار مثلا حضرت باری تعالی جل و جلاله که با صنعت استعاره مصرحه بدون بکار بردن نام حضرت پروردگار همه میدانند که غیراز حضرت پروردگار ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بار، بارگفتم که بارِ بار، و، بَر، بردار برو، بارفروشان میروی هروقت که بارِ ماوباران میرسد بیتی از اشعار خودم مصیب مهرآشیان در صنعت جناس وقتی واژه ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لجنزار مرداب لوش زاز لایزار لای مرده وفاسدشده در آب ومعمولا آب های شیرین مانده فاسدشده خاک رامیکشد و ته نشین گِلِ مرده باتلاق میسازد و آب شور و مثل آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی زلزله عربی بوهمن است و فروریزی بهمن را از بوهمن گرفته اندوالا به زلزله بهمن هم میتوان گفت واین نام از برهمن موکل زلزله گرفته شده استوبیت ذیل از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلمبه از واژه تلمب که مشکسر گشاد آویزان بر سه پایه است وباچوب چهارپره دسته دار داخل آن میزنند تا کره بدهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تغییرات شیمیایی را هم بدل میگویند مانند آب میوه ترش اگر درون. شیر بریزد بدل به ماست یا گرماست که همان شیر است ولی فوری تبدیل به ماست رقیق و نازک شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

متبادرمفعول فعلتبادر است که از تبادر صادر و مقتبس شده است تب را اگر قیاس بگیریم تمام صیقه های فعل تب جاری و ساری میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عناوین پر تاب و تب موضوعات سیاسی اقتصادی و نظامی که بر تمام عنوان ها پیشیگرفته و جهان را سرگرم خود نموده استتیتر بزرگ رسانه ها و مطبوعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سوژه بسیار داغ عنوان وتیتر پر تب و تاب موضوعات روز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجرم مفعول جرم است وقتی جِرم تمام منافذ و مجاری مفید را بپوشاند مجرم است گاهی جرم بر روی سیم زر و طلا و یا صفحه و کلید رایانه و یا هرچیز مفیدمی نشیند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف آغل است و در خراسان به شکاف کوه غار میگویند و جایگاه عبادت عابد و زاهد را مغّاره گویند و واژه غار پارسی الاصل است و در اصل عبادتگاه مغان زردشتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخص مشنگ و خل که سبب خنده و مسخره میشود. گچه میگویند چه عجب یک واجه از قول سبزواری ها که مادر فرهنگ و ادب هستند آورد ولی آن هم غلط است در سبزوار اصلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لاش پیکر و جسد که هرگز نیست بلکه چیز خردنی مانند لاش خربزه و هندوانه و گوسفند و گاو وشتر پوست کنده و آلایش شده را لاش میگویند حتی اگر حیوان لاغر باشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غلبه بر دو دلی و سر در گمی و پیداکردن مقصد اصلی و فعل عربی معمولا دو حرفی استکه مصدر فاعلو مفعول زیادی میگردو واژه ناصر و منصور در اصل از نص گرفته شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سکوی جستن کرسی نردبان مانند جهت جست وگریز از اسارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جایگاه جلوگاه تریبون منبر تخت مخصوص عروس وداماد اریکه حکومت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایگاه و کرسی جلوس ونمایان شدن پایگاه حکومتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قطعه قطعه شدن گروه گروه شدن متلاشی شدن امام یسجاد فرمود پیکر مطهر عموم عباس اربه اربه باشمشیر شده بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجتمع تجاری که چندین پاساژ را در خود جای داده و از لوازم ورزشی گرفته تا لوازم یدکی صنعت نوین و لوازمات سنتی را یعنی از ارزن تا سوزن همه چیز در آن پید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هجمه هجوم تک آفندی در جنگ میباشد متاسفانه علامه دهخدا بیشتر معانی را از اصل معنی دور نموده مثل کمین گاه رصد صید صیاد را به جای کول کومه معنی نموده که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قلمبه یا قلنبه همان لغاز و کنایه های اعمال بزرگ و منکر فرد متخاصم در قالب و قاب چیستان و لغز و معما می باشد. وبعضی اوقات طرف مورد اتهام میگوید قلمبه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لغاز جمع کلمات از اعمال منفی یک فرد در حین دعوی و پرخاش گری بدون اینکه نامی از طرف ببرد و در بیشتر اوقات فعل منکر را هم نمی گوید ولی مانند چیستان و م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تله ودام پرندگان در تالاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قارچ گبلک که بصطلاح خراسانی ها از غرغر پیه یا پایه ابر سیاه باردار که از اواخر اسفند تا آخر ماه نیسان یا اردیبهشت می باردو سبب رویش قارچ که با برآمدگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیمه نود درجه ای قوس انحنا قسم رو به پایین مانند سرسره کودکان البته با کمی قوس هلالی شکل زاویه باز رو به پایین در هندسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تلفیق از واژه فلق سوره مبارکه فلق مشتق شده است که شکافتن نور خورشید سیاهی شب را و ترکیب مرکب سپیدی نور پیش از طلوع که در اصل از شعاع خورشید گرفته شده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

احتراز= تقاضای پنهان کاری مطلب و یا موضوع و یا شی و چیزی مهم و با اهمیت تا از بر ملا شدن و آشکاری و هویدائی هویتش جلوگیری وماهیتش محرز نگردد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عضوی از شکار. که زیبایی و یا منحصر بفرد بودن آن حیوان زیباکه بدست شکارچی بی رحم معدوم شده را بیادگار نگهدارند واقعا از اعمال جاهلیت و کمال نادانی در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شستشوی بدن کامل در آب دریا و یا رودخانه ای که با انگیزه دینی قداست پیدا کرده است برای پاک شدن از گناهانی که در سن کبارت و بزرگی عمدا انجام داده اند و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگستان پارسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با سلام و عرض ارادت مدیریت محترم دیکشنری این معنی و تفسیر های بی ربط راحذف و افراد بی معلومات را حذف نمایند تا دیکشنری دچار هرج و مرج واژگان وکم بها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خانم متخصص قلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانم دکتر متخصص قلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برسر پیمان باش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیمان نگهدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل پزشک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پزشک بانو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاد= بی اثر و فاسد و غیر قابل استفاده آفند= یورش و هجوم با چم جنگی فنون رزم، پدافند= پاد نمودن هجوم دشمن و به او ضربه ناگهانی مانند مسابقه بوکس زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابر مقدار، ابراندازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازارسر پوش که نمونه آن بازار سر پوشیده سبزوار هنوز قسمت جنوبی آن در امتداد خیابان اسرار جنوبی دایر است که به صورت صلیب از شمال به جنوب و از شرق به غ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاجر خواروبار وارزاق عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنکگاه، فروشگاه بنکدار خواروبار فروشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجاقک مسافرتی. گازسوز اجاقک سیر وسیاحت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برترین ابر برتر که از او مافوقی ننیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجاقک گازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه پله به پشت بام و طبقه فوقانی ساختمان است چون محل عبور احشام و حیوانات نیست اکثر مردم آنرا با گلدان و یا فرش مخصوص زینت میدادند به همین خاطر آنرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روزی که آسمان و افلاک آنچه در بدو و اول خلقتش برایش سجل کرده اند و نوشته اند طی نماید مسیرش تمام شده و خط سیری ندارد که دیگر طی کند و آنچه در اول خلق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرائت و خوانش مطالب و نوشتجات با کنکاش و کاوش متون و بدون کاوش وکنکاش استقراء قرائت مطالب و کتاب است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دالانی به شکل حرف T ( حرف تی لاتین ) از جلو درب باغ یا کاخ و ویلا راهرو منتهی به عمارت و برجلو عمارت با پارچه ضخیم جاجیم مانند که مخلوطی از ابریشم و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلعیدن مایعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قورت فرودادن یک دهان آب را یک قورت میگویند وسبزواری ها یک پسوند که حالت بهت و حیرت داردبه آن اضافه کرده اند ومیگویندقورتست ویا بشکستن شیشه میگویندشرق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بابو = پدر بزرگ این واژه هنوز در خراسان رضوی و خراسان جنوبی وسیستان وبلوچستان و نوارمرزی شرق و جنوب کشور کاربرد محاوره ای دارد مثل بابوموسی نام جزیره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلبقاسمی غذایی است که با جگر سفید گوسفند و نیم ساعت به خوردن آن سیب زمینی قلیه قلیه را داخل آن می ریزیم تا زیاد له وپودر نشود بسیار خوشمزه است و لذاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصیب مهرآشیان مسکنی، میرزا قاسمی نام غذائی بومی ومحلی رشت وگیلان است که مانند کوکو سیب زمینی پخت میشود و فرق آن در این است که این کوکو بجای سیب زمین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مصیب مهرآشیان مسکنی آپارتاید=رژیمی که بین نژادو رنگ و و فرهنگ تبعیض قائیل است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابیت ها ساکنین اولیه استرالیا که به گفته بعضی محققین دارای بیست وپنج مهره هستند و با وجود کاوش های باستان شناسان مردم آسیا نمی توانند ثابت کنند که ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستکش یک اشتباه بزرگ فرهنگستان است زیرا محموله ای مثل ساک یا گاری های تعمیرگاه ها جهت حمل موتور و هرچیزی که کف آن مسطح و استحکاک کمتی داشته باشد وقتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستکش به عنوان روکش دست این ارمغان فرهنگستان غلط املایی و بی توجهی صریح فرهنگستان است چون محموله ای که مثل ساک یا گاری قرقر مانند چرخ دارد و یا سطح م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

نابکار بهانه جو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پلید و نابکار و به بچه بهانه گیر هم جَنَس میگویند هنوز در خراسان مرسوم است مثلا میگویند گم کن آن ادم جَنَس را

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

طوع =اطاعت فرمانبرداریبا میل و رغبت است نه از ترس و واهمه و لذا زمین و اراضی که از روی میل و رغبت و اطاعت امر واگذار میشود اراضی طوع می نامند و این ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

فرق عاصو با آسو عاصو سرپیچی از فرمان حق است. ولی آسو یک عمل سو و نیت سو و سرپیچی از قانون مدنی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرپیچی از فرمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

عمل گناه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

گناه کوچک و جرم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آسو=قسمتی از اضراص و فک و آرواره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آسو=دندان کرسی و سنن طحنه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ریزه کاری های غیر قابل قبول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

هیکل کردن و رشد بچه شتر و قوت و توان گرفتن حشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

قد کشیدن و جستن گیاه و نباتات استرشحاً قد کشید جستن کرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیس شدن بدن از عرق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جست زدن آهو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

رشحات=جمع رشح تراوشات و تراودات نوک قلم نوشته ها چک نویس ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

رشح=تراودات و نوشتجات نوک قلم را نیز گویند اثر قلم بر کاغذ نوشته ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

رشح =تراوش و تراویدن میعانات و جمع ان رشحات و عرق برگونه و بدن را گویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در اصل جستن است و لذا جستن مایعات از منافذ مشک و سبو و عرق از پوست بدن انسان و رشح الظبی=جستن آهو و استرشحا جستن و قدکشزن نباتات و بلند شدن وقادر شدن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خیره چشمی و خیره سری و نا فرمانی کسی که با مافوق خود خیره چشمی و خیره سری میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که ذاتا خیره سر و خیره چشم است. مثلا درخراسان میگویند فلانی آدم چشم لَأسی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیره چشم. چشمش را لَأس کرد و به من نگاه کرد چشمانش را خیره خیره کرد. هنوز در خراسان مرسوم است امتلاس چشم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه بینیش پین شده و بر اثر بسته شدن بینی نمیتواند واضح سخن بگوید چون ف بدل پ است الان فینگو بسیار مشهور است مثل فیل و پیل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

نام گاو ماهی خیام بازخشم آنرا مردود نموده است گاویست درآسمان بنام پروین/یک گاو دگر نهفته در زیر زمین/بگشا دو دیده از خرد نیز همی/زیر و زبر دو گاو مشت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام زمین و اول از سخاوت خاک ثری نام گرفت ولی بعدا شکل افسانه گرفت و گفتند بخاطر گاوی که کره زمین را روی شاخ خود گرفته به آن ثری می گویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نام دیگر کره زمین است که به خاطر سخاوتمندی آن ثری میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

خاک و تراب سخاوتمند و مرغوب را که واژه سخاوتمند به خاطر مساعد بودن ان برای کشت و زرع است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قندیل سماوات و قندیل ایوان و تالار هم از روی او ساخته شده و لذا امروز لوسترها را همه به شکل قندیل های قدیمی می سازند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چلچراغ و لوستر خانه و تالار که مانند چلچراغ فلکی از مجموع چراغ ها و درست به شکل خوشه پروین هم درست میکنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ستاره دور دست و بعید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گوشواره یا گلوبند فلکی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دومین ستاره بعید و دور که اول ستاره عیوق از همه دور تر است دوم ستاره ثریا منجمان قدیم چنین می پنداشتند که بعداز ستاره جلودار یا عیوق دورترین ستاره از ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دو ثور دو گاو و نام دوگاو فلک را به این خاطر ثریا گفته اند که صور دو گاو را در مجمع ستارگان خود دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ایثار گر و منتقم و خونخواه هم میتواند باشد چون کسی که امکانات خونخواهی خون بناحق ریخته شده را فراهم میکند ثریا میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامی برای انسانها بود و بیشتر مرد ها را ثریا نام می نهادند ولی از وقتی که همسر مطلقه محمدرضاشاه دومین شاه خاندان پهلوی که انقلاب او را سرنگون کرد ثری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

به مرد و زن بخشنده و ثروتمند ثریا میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساقی ستارگان که کنایه از مجموع ستارگان به شکل خوشه انگور است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام دیگر فرقدین دو ستاره ای که به شکل گاو بالای فرق سر دیده میشود و ثریا بر یال فرقدین اکبر میدرخشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام دیگر ستارگان پرن در خوشه پروین ستارگان پر نور خوشه پروین را پرن می نامند که در خراسان به ستاره از همه پر نور تر پرن اصلی میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

نام دو ثور دو گاو فلکی که ثریای بر یال یکی جای گرفته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

ثروتمند کواکب چون ستارگان زیادی در یک صور فلکی با خود دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مجمع تعداد زیادی ستاره که بالای یال گاو فلک در تابستان در نیمه کره شمالی طلوع میکند و در نیمه شب تقریبا در بالای سر دیده میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خوشه پروین و که بر گرد ستاره نورانی خوشه پروین جمع شده اند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ثروتمند و دولتمند بخشنده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابر بخشنده و پر باران را هم سحاب ثرء میگویند پس ثروتمندی لایق افراد خسیس و لعیم نیست و شخص صاحب مال و منال بخشنده و جواد را باید ثروتمند گفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تبذیر و ریزش هم هست چون اگر یک چیز خیس را در حایی خشک بگذاریم مقداری از رطوبت خود را اثر تری میگذارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ثرء بخشندگی از وجود خود است که واژه اثر و ایثار از آن گرفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار فراوان و مادر واژه ثروت و کثیر و کوثر است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیه که روده ها و معده را احاطه کرده و کار دستگاه گوارش را مشکل کرده و برداشتن ان با عمل جراحی هم کار خطر ناکی است و هیچ عمل موفقیت آمیزی نداشته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که کشتن شتر را آسان میکند چون یک نیزه و کارد بلند در زیر گلوی شتر وحشتناک میزندو شتر را نحر میکند کشنده شتر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قمار باز کسی که به آسانی امرار معاش میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

قمار چون پول قمار آسان بدست می آید و آسان هم از دست می رود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آسان شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سمت چپ ولذا چون عرب دستش به آسانی به هرنقطه از سمت چپ بدن می رسید و آلرژی آن را با دست راست خارش میداد ان قسمت را یسر نامید چون آسان به آن دسترسی داش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

یسر=یثر که معنی ثروت است و توانگری و مال و اموال می باشد. بد بختی ما همین است که عرب هرگونه که ادا کرده همان را ثبت قاموس نموده است چون عرب بیان صاد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سرایت کننده و مسری مثل کووید ۱۹ ( کرونا ویروس ) که به آسانی مردم را شکار می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آسان راحت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساری و روان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زون=منطقه ناحیه را در پارسی دری زون میگویند مثل زون نظامی یا زون سبز بغداد که منطقه نظامی و منطقه سبز بغداد که امنیت بیشتری دارند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسب تیز هوش و همه چیز فهم در شاهنامه آمده گراینده تیز پای نوند همان دست بدخواه کردش ببند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سلسله ساهنشاهی بعداز حکومت اسکندر و سرداران او که ۲۴۷سال پیش از میلاد حضرت مسیح و ۲۲۴ سال هم بعداز میلاد ان حضرت بر سرزمین های پارس حکومت کردند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اشکوب = پایه کوبیده که به طبقات بنا و ساختمان میگویند لذا سلسله پادشاهی پارت ها یا پارس ها بعداز سلوکیان جانشینان اسکندرگجسته یا اسکندر مقدونی چون بس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی طبقه و پایه نهاده پایه کوبیده شده است در خراسان به جای ساختمان یک طبقه یا دو یا سه طبقه یک اشکوبه دو اشکوبه میگویند واژه ای میباشد که سرنوشت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادشاهانی که ۲۴۷سال قبل از میلاد حضرت مسیح تا ۲۲۴ سال بعداز تولد آن حضرت ۴۷۱ سال بر ایران حکومت نمودند چون ایرانیان به آنها عشق ورزیدند همه لقب اشک ی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

چون حکومت پارسی یا پارتی را پایه گذاری مجدد کردند به آنها اشکانیان گفتند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اشکانیان=پایگذاران شاهنشاهی پارت ها بعد از حکومت بیگانگان سلکوی جانشینان اسکندر مقدونی یا سلوکیان پیروان اسکندر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اشکوب=طبقه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اشکوب =پایه نهاده پایه کوبیده شده به زمین واژه مسروقه سرقت شده به عربستان مانند مشک که شده مسک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشکوب=اگر معرب شود اسکوب میشود چون اس واژه پارسی بوده و اش میگفته ایم به معنی بنیان پایه وکلمه اساس و موسس و تاسیس همه از پارسی سرقت شده است مثل مشک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مکان نگاری و عارضه و آسیب سنجی درون زمین و درون بدن انسان و درون کهکشان و سیارات را توپو گرافی می نامند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاغ=برگشتن حول شدن زاغ البصر برگشتن چشم . =دو زاغ کمان= دو برگشتگی این سر و آن سر کمان که یک شکاف شیار مانند دارد و نود درجه بر گشته است ما زاغ البصر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماطغی=نگشت طاغی و طغیان نکرد و شاید منظور این بوده در خضور پروردگار رفت و هیچ وقت ادعای امتیاز برتری برای خود نکرد . شاید حضرت موسی در ولدی سینا مرتک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مازاغ البصر=نگشت متحول چشمانش حول نشد دگرگون نشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ما=نگشت نشد مثل ماقتلوه= مقتول نگشت کشته نشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ما=لا است که منفی پاسخ منفی عربی . باین تفاوت لا نه مطلق است ولی ما=نشد و نگشت مثل. . ما صلبوه=مصلوب نگشت به صلیب کشیده نشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زاغ چشم= سیاهی مردمک چشم بزرگتر از حد معمول است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زاغ=انحراف و تحول و حَوَل مازاغ البصر وماطغی= ما=نه مثل واژه لا=نه است معنی پس نه چشمانش مانند حضرت موسی حَوَل شد ونه طغیان کرد. یعنی مثل یک مهمانی ع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زاغ=پرنده ای همکار کشاورزان و همیشه اب که برای اولین باز به زمین شخم زده ّدر شده و کلوخ زار میرود به محض رسیدن اب به حشرات و لارو ها از زیر زمین بیرو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زاغ =پرنده زیرک ومشاور و مستشار پرندگان دیگر در داستانهای قدیمی خصوصا کلیله و دمنه و منطق الطیر عطار یاد شده است و جغد دشمن او می باشد چون مانع پادشا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاغ =پرنده ای سیاه و سار گونه است و به انسان بسیار علاقه من است و حتی انسان تا بیک متری او نرسد حرکت نممی کند اغلب غذایش لارو ها و تخم آفات گیاهی است ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابدال= در مذهب شیعه اولیاءلله باید حتما معصوم و اولولالباب واولولابصار باشند و هیچ بدلی برای فرد معصوم وجود ندارد ولذا باید مشتهد ومرجع اعاظم داری زی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابدال=تقلب وهابیت و جهان تروریستی است که آنها را به جای اولیاءلله بر مردم اهل سنت جا زده اند واکنون این همه انتحار به حکم و فرمان آنها صورت می گیرد م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابدال=جمع بدل ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدل=چندان مشابه است که باید هوشیار باشی تقلبی به جای اصلی غالب نشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدل=مثل قلب است ولی قلب نیست اما عوام فکر میکنند تقلبی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدل=مثل ومانند هست تقلبی نیست ولی خود او هم نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بدل=مشابه اصلی مانند کپی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اغماض=تنگی دریچه بطن چپ قلب دریچه میترال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اغماض=استکاف ورزیدن از بیان حقیقت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اغماض شهود=شاهدی که از شهادت خود داری میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اغماض=گویانکردن مشاهدات و مشاهده ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اغماض=پنهان کردن حقیقت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

اغماض= نادیده گرفتن نیکی و نکویی و خوبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اوپانیشاد=فلسفه است و هیچ ربطی به هندوی تنها ندارد بلکه اوپانیشاد ها یعنی فلسفیون اولین کسانی بودند که به بیابان زدندر به تحقیق که از کجا امده اند و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اعصار =عصاره هرچیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بالغ شدن دختر وقتی خود رامی شناسد یعنی اثر حائض ماهیانه و ریگل شدنش را متوجه میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

رسیدن پسر و تولید ترشح هورمون از غدد هرمونی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اعصار=عصاره و عصر ثمر و روغن دانه افشره میوه ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

اعصار= عصر ها زمان ها قرن ها دوره ها که در اصل نتیجه و عصاره زندگی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

یاسمن=یاس من شاعرانه بوده مثال بیتی از خودم سبزه رویی که بدوش سبزه ناز سمن است مشکبو رایحه از عطر خوش یاس من است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

گل خوش عطر و بویی که به رنگهای سفید و زرد و قرمز در ایران دیده ایم ولی بیش از صد گونه انواع و اقسام دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سمن= سبزه زار است که شاعران زلف یارا را به تشبیه کرده اند مثلا زلفف سمن سای تو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سمن=سبزه چمن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سمن=همان مرغ وحشی مرغزار است که ما درچمن میکاریم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

کوارانتینو=چل وار آن تو بوده که یعنی چهل شبانه روز در توی ان سپری کردن است از انجا که کشورهای کهن زبانشان از یک مبدا یا سنسکریت بوده خیلی واژگان را ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کورانتینو=قورانتینوی عرب که با بی دقتی آن را غلط و غلوط قرنطینه نموده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کورانتینو شاید چلوانتینو بوده یعنی چهل روز دور از مردم بودن یا خود کورانتینو ی ملت متمدن ایتالیا بوده که عرب آنرا غلط و غلوط قرانطینو و قرنطیته نموده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کورانتینو همان قرنطینه عرب است که چون خیلی واژگان را نمیتواند ادا کند مثلا بنگن فارسی مارا بنقن میگفته و هنوز هم روستایی مردم بنگن میگویند تابلو عربی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قرنطینه=کورانتینو واژه ایتالیایی است که از چهله یا چله نشینی پارسی یا چهل شبانه روز دعای حضرت مسیح آمده و اقتباس یا انشقاق یافته است و مخصوص مبتلایان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

پای افزار و کفشی بسیار مفید و بی ضرر برای پا که هم رویه و همه کف یا تخت ان پارچه ای بود و این صنعت که میتوانست بهترین صنایع دستی امروزه به جهان ورزش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

گیو= پهلوانی که با چند گو پیلتن برابری کند و نام داماد رستم پسرگودرز بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

گَو= دلیر شجاع و لقب دلاوران در شاهنامه است بخصوص گو پیلتن زیاد آمده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

گیو پهلوانی که برابری با چندین گَو پیلتن برابری کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک قوای پنهان و نیمه پنهان در میان دول متخاصم می باشد که تشخیص وابستگی آن به نیروی نظامی دشمن پیشرفته بسیار مشکل است ولی از بعضی کشور های مستعمره ثرو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

هیبریدی نوعی آفند و تهاجم همه گونه ترکیبی و مرکب از مطبوعات ونشریات حمله فرهنگی وجنگ روانی با استخدام صراخّان قلم بدست وشایعه افکن که تمام بنیاد ها و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب مرکب مخلوط کوکتل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اثر نقطه های نوک قلم که ممتد و به هم پیوسته است و انواع و اقسام گوناگونی دارد که معروفترین انها خط راست و خط منحنی و خط شکسته خط خط خطی و در هم آمیخت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

خط جاده و طریقی که بر اثر گام های پیوسته رهگذران ممتد گردیده و اثر بر زمین گذاشته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

خط و مش دیگران را ببازی و به مسخره و تمسخر گرفتن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتار و روش و طریق است مثلا خط مش من این است معنی یعنی حاده حرکت و روش من اینگونه است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

هیچکدام از معنی های بالا نیست بلکه عشوه عیش را به بازی و تمسخر گرفتن است ولی چون عشوه طالب و مطلوب عاشق و معشوق بوده نکو برداشت گردیده است مثلا هیچ ف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عش= همان عاش است که الف آن با فتحه بزرگتر مثل قران های عثمان طاها نوشته شده مثلا کتاب را کتَب نوشته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عاش اگر عیش شود خوشگذارانی بی حد است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عاش =نوع کوچکتر عیش است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ادامه زندگی و حیات فکر کنم در مرزبان نامه خوانده ام عاشَ المَلک عاشَ المُلک پادشاه زنده باشد کشور زنده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زندگی بی رنج و غم که معاش از ان گرفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قطران درخت بلوط سبب طعم و رنگ خوش ویسکی میشود والا اول که خمر گندم یا جوانه آن یا جو و ذرت تقطیر میشود مانند ودکا بی رنگ است ولی وقتی این ودکای دو یا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

قطران شیره درخت است که انواع واقسام مخصوص دارد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کسی که تابعینی دارد که از او تبعیت کنند مانند اداره متبوعه یا عتبه یا عتبات مثل شرکت متبوعه و عتبه یا علتبات و لذا شخص و مکان عزیزی که دارای قرب و مت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

عزیز و متبوعه و متبوع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک واحد ومقیاس روسی است که برادران ارمنی ما در میکده های کشور ایران رایج کردند و یک چهارم ظرف بود که البته با مقیاس میلی لیتر و میلی گرم و یا سی سی گ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی یک ظرف شراب که برابر یک چارک من ده سیر بود لذا نمیدانم چه انگیزه ای می باشد که واحد شراب غرب تابع واحدمیکده های ایران ظرف شراب را ده سیری ویک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

واحدی بود که در میکده ها برابر با پنج سیر ودکا بود چون یک ظرف شراب از قدیم الایام ده سیر برابر با یک چارک بود پس نیم ظرف نیم چارک بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نام استاد معروفی که اهنگسا ز و نوازنده پیانو بنام استاد جواد معروفی بود متولد هزار و دویست و نود یک شمسی و متوفای هزار و سیصدو هفتادو دو در شانزدهم آ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لقب مبارک محمد ابن علی ابن موسی ابن جعفر ابن محمدابن علی ابن حسین ابن علی ابن ابوطالب امام نهم شیعیان و یگانه فرزند پسر امام رضا که لقب تقی و پرهیزگا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

جواد=با جود با سخا بخشنده جدی و کوشا جواد=مرکب جدی و کوشا و دونده و پیشتاز با جدیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

امیختگی والفاق دو قسمت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

به هم پیوند دادن به هم وصل کردن به هم دوختن لَفَّق . تلفیقا. شقتین یا الثوب دوشقه لباس را به هم تلفیق کرد و به هم دوخت. دوشقه پیراهن را به هم وصل ک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

شاعر کوس شعر سرا. . سراینده کوس شعر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پرداخت بیضه و ماساژ آن خایه مالی کنایتاً میگویند. چاپلوسی کار هر نامردنیست مرد میخواهد بمالد خایه را. اشعار هجو معاصر است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسیکه هنرش چاپیدن و لیسیدن کاسه کوزه لشکر است ولی عاری از هنر جنگ و نبرد است . و حق دلاوران را می چاپد ولی کم کم این واژه از رزمگاه بدربار و از دربار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطالب ومنظومات و قصیده هایی که با کوس دیوانی خوانده میشد اشعار مدایح و مطالب و قصاید بی ارزش گوش آزار متملق و چاپلوس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدایح وتملق گویی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انواع مدح حاکمان که با کوس اعلام خبر خوانده میشد چون مردم از آن تنفر داشتند هر شعر ومطلب بی ارزش را کوس شعرنامیدند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سورنا یا سرنا ساز شهنای ایرانی که مخصوص جشن و شادی و بسیار شادی بخش است و هرچند اهنگ غم انگیزی با این ساز بنوازی ان اهنگ را شاد و دلنشین میکند مانند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-٢٢

کرونا=کرنا نوعی ساز بادی مخصوص نفیر شکست یا کشته شدن سردار و یا عقب نشینی بود و ساز غم و غصه است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٧

کرونا=زشت و کریه و نفرت انگیز و لذا ساز کرنا را به خاطر انکه در عزا و غم مینواختند بلند و طویل زشت بد صدا و بد نفیر بر عکس سرنا است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

کرونا از نام های قدیم پارسی مندرج در شاهنامه و نام مشاور افراسیاب است که چهره زشت کریه داری داشت و به تقاضای چنان فرد کریه رو که از کراهت و اکراه اشت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-٢٥

کرونا= ملیاردر ملیونر در اصل قبلا که پول ارزش داشت هرکس که ثروتش به ملیون میرسید میگفتند یک کرو ثروت دارد و پسوند نا به معنی میلیونر مییاردر است و ای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ویروس پنومونی و عفونت حاد ریوی است که پیش از سال 2020میلادی در چین روی ان دقت زیادی صورت گرفت چون با بیشتر انتی بیوتیک های موجود سازگاری و مصونیت پید ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرو=ثروت زیاد با لای میلیون و میلیارد است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرو=میلیون میلیون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شعر سعدی بایدچنین باشد جوانی پاکبازو پاک رو بود که با پاکیزه روئی درک رو بود. بعنی صورت زیبایی را درک کرد و عاشق گردید. چون عشق یک کودتای ناگهانی ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

کوس شعر=چون هنگام اعلان خبر یا مجازات مجرمین کوس میزدند شاعران در باری در پای کوس مدح شاعرانه میخواندند چون حاکم و پادشاه لایق مدح نبودند مردم به ان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کوس عید=تاخبر روئیت ماه از شهری معتبر می رسید فورا عالم محل به کوس زن دستور زدن کوس عید را میداد این اتفاق را با وجود رادیو من در کودکی در زمان ایت ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کوس سحر=طبل سحری خوردن ماه صیام ماه مبارک رمضان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

کوس=طبل بزرگ دهل اعلام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ساروق کاه= واحدی است که مقدار خوراک مصرف یک وعده گاو یا یکشبانه روز یک گاو بیشتر نیست و بیشتر آن را یک چادرشب میگوند که تغریبا پنج برابر ساروق است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساروق علف =پارچه ای که حدودا از ده کیلو علف بیشتر نگیرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بستن در پارچه چهارگوش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بغچه طاس و لوازم حمام و لباس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بغچه کالا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستمال چهارگوش بزرگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

روسری زنانه یا سر پوش مردانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفره نان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساروق =نام روستایی کوهستانی در بخش بلوک کاه باشتین سبزوار یا بیهق که امروز ه از توابع سهرستان داورزن گردیده ویک روستای ییلاقی خوش اب و هوا و سرد سیر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساروق=ستار وق بوده پارچه ای چهار گوشه که بر روق که روزنه است جایی که برق نور افتاب انرا روشن میکند و رواق خانه یا رواق دیده یا رواق منظر که حافظ فرمو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تقدیر سرنوشت نیست و انچه سر نوشت است چیزی است که از جانب پروردگار مقرر شده و بر قرار می باشد مثلا در پست خواهرم زهره مسکنی در اینستا خواندم برای بیما ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در ضربی زدن خانه های خشت خام هم از سنگ ریزه و آجر شکسته ها یکنفر لای شکاف هفت مانند دو خشت پین گذاری یا گاز گذاری میکنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پین واحدی هم در بنایی و مهندسی سنتی است و بنا میگوید یک پین خشت جهت ضربی طاق یا سقف خانه های گنبدی بده که با هما پین طاق بسته میشد و استاد رج دیگر را ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پینگو همان فینگو است که معرب شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کسی که بینیش ذاتا بسته است و نا جور سخن میگوید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسته شدن بینی را هم پین میگویند و این واژه از پارسی کهن و شاید از سنسکریت به لاتین هم رفته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بستن منافذ و سوراخ ها و کانال قنات را پین میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

طنین افکن صدای ارتعاشات خنیا گری آواز رامشگران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

این نام زنانه عمدا در ثبت سجل مهلا شده مثل خسرو گرد شده خسروجرد رباط گز رباط جز پندگو شده بنقن تگرگی شده تجرجی بیژن بیوه زن نوشته هیچ روستایی که اکثر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

محلا نام جنس مونث و انثی است نه مهلا و این غلط انگاری یا مغرضانه بوده یا از حهالت چون در کل کشور انچه پارسی بوده عربی و آنچه عربی با معنی زیبا بوده ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

محلا نام دخترانه است که بر اثر بی سوادی مسئولین ثبت احوال برای اولین بار که بر روی قرطاس و سند ثبت و مسجل شد غلط مهلا به ثبت رسید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهلاً تقاضای مهلت است و محلا نام دخترانه و یا کنیه مونث است که معنی حلاوت و شیرینی را دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهلت بده مدارا کن ای شیرین نگار من

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدارا کن و مهلت بده که مقصود وقت خدا حافظی و در تودیع و وداع گفته میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهلت بده مدارا کن بسیار کار برد شعری دارد بلکه این ارایش زیبا پارسی است و حق به حق دار رسیده عرب تمام وازگانش واژگان مسروقه پارسی است که بر اثر جهل و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مهلا مهلا عزیزم =یواش یواش عزیزم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهلا = مهلت دار فرصت دار و یواش و صبورانه این واژه زیبا در اشعار عاشقانه ومرثیه و نوحه عربی زیاد کار برد دارد یعنی با فرصت خدا حافظی کن و یواش برو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هونری یا هونره یاهونر=نیکو مرد و نیکو دلاور است و نیکو پهلوان است و این نام زیبا را بیگانگان از ما ربوده اند مانند هونری کیسینجر یا هنری کیسینجر وزیر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

هردوت در تاریخ خود نام اورا کراآکساریا یا کیاکسار یا نوشته ولی باستان شناسان نام اورا از کتیبه های بیستون هوخشتر بدست اورده اند و هردو ادعا درست است ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پسر فرورتیش اولین پادشاه ماد که از بس دلاور بود اورا افرا ارتش یا فرا ارتش میخواندند یعنی به تنهایی یک ارتش بود و همان سبب شد پسرش هوخشتر پادشاه نیکو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هو خشتر=نیکو شاهنشاه است مانند هو نر که نیکو نر که به معنی مرد است و نر تنها جنس مذکر نیست بلکه پهلوانان را نر یا نره پهلوان میخواندند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هوخشتر= نیکو پادشاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

هو خرت =نیکو خرد نیکو اندیشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

هو کرت= نیکو ساز و نیکو آفرین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هوتن =نیکو تن نیکو سرشت چون تن و پیکر همان سرشت است مثلا گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند یعنی از گل پیکر سرشتند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

هو= اهورایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هو= نیکو فر و بافر ایزدی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هو=به معنای نیکو و منزه و پاکیزه و ایزدی است و از پارسی به عربی رفته و عرب استراق ومستسرق وا ژگان مسروقه ماست و آنها را غط غلوط به جهان اسلام صادر کر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سکوت و ستودن و ساییدن بدن دلبران در بستر است که در لهجه محلی خراسان شده سندل بلانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان سندل بلانی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَندَلبَلانی= ستودن دلبرانی یا سکوت دلبرانی که نه خواب است و نه بیداری و نه سکوت و صامت است و در گذر ایام شده سندل بلانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَندَل بَلانی=همخوابی دوجان در یک قالب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

معاشقه همه معانی سندل بلانی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوجان در یک قالب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

همبستری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

همخوابی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم آغوشی دو زوج را هم سندل بلانی میگویند و هنوز در خراسان خصوصا شهر سبزوار کار برد دارد خصوصا چند ماه پیش دو تا از دانشجویان دانشگاه حکیم سبرواری که ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم آغوشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

روش خواب کودکان دو سه ساله است که در آغوش پدر و یا مادر سرربر سینه و پاهایش را در بین پای والدین و علق بخواب رفتن او است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قلق و علق خواب بچه من سندل بلانی است= یعنی اورا باید در آغوش به سینه بچسبانی و پایش را در بین پاهایت کنی تا بخوابد که این رفتار مخصوص کودکان دو سه سا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

علق و قلق ابزار هاووووووتمام لوازمات و افراد و حیوانات را شامل میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق و علق تفنگ=روش و علاقه تفنگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق و علق ساز ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوب به قلق اسب من عِلِق بستی=یعنی خوب روش علاقه مندی او را پیدا کردی و این واژه مثل قلق بر تمام چیزها و اشیاء ها کار برد معانی دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عِلِق بر وزن قلق یعنی روشی که وسیله یا مرکب به ان علاقه نشان داده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

عَلَق=نام سوره ۹۶قران مجید و تا پنج ایه اولین آیات نزولی قران است و نام ماده لزجی است که از بدن پستانداران هنگام مقاربت ترشح میشودکه قران میفرماید بخ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق اسب مثلا میگویند خوب زود به قلق اسب علق گرفتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قلق ماشین و قلق کامیون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق موتور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق ساز شش تار و ویلن مرحوم پدرم بعداز اینکه شش تار گران قیمت اورا پاسداران اول انقلاب که معلوم نبود مجاهدین خلق بودند یا پاسدار چون هنوز نفوذ داشتند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق قفنگ هرتفنگی ده تیر قلق برای تیرانداز دارد که جز امتیاز نیست و بعداز تیر های قلق امتحان اصلی شروع میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق کمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلق حیوانات دامی اکثر مثل هم است یعنی گله بوقلمون یا گله گاو یا گله مرغ با گله گوسفند یک روش دارد و هنگام یورش انها اگر از سمت راست بر خلاف عقربه ساع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قلق رمه فقد چوپانان بلدند و تخصص خاصی دارد. و من از کودکی دلم میخواست تمام هنرها را داشته باشم و مشغول کاشت خربزه که یک تیم ده نفره کلاسیک مثل فوتبال ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قلق اب شنا در رود خانه است که قلقی خاص دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قلق باد سمت باد مطلق است و تغییر نمیکند شاید وصف آسیابادی های خراسان که در دیز باد نیشابور جاییکه امروز ژنراتور بادی و نیروگاه بادی ساخته شده اسیاباد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

عوامل طبیعی هم قلق دارند مثلا قلق سیل را بگیر قلق باد را بگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه بر تمام حیوان و ابزار و انسان تلقی میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ان خویی که در قالبش جای گرفته روشی که پذیرای انست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نوشته بر سطر یا چند سطری نمونه امضاء هم می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سطر نویس مونث است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شهری است که در استان خودش مشهور است و از شهر بزرگ تر است شهرستان دارای فرمانداری و بخشداری است ولی شهر چه بسا بخشدار هم نداشته باشد و لی اکنون اکثر ش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١١

شهر همان مدینه یا مدن است ولی نام خود را از شهرت و آوازه گرفته است و درجه بندی خاصی دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بلدی که مشهور گردیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

محدوده مثل حیطه اختیارات محدوده اختیارات مشخص و شاخص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

حیاط محوط و دارای مرز معین و مشخص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

محیط و محدوده و محوطه حایط شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مسیول وزیر هر وزراتخانه یک مسیول است که او نیز برای هر قسمت و هراستان یک مدیر کل مسئول میگمارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مسئول کل همان رئیس جمهور و فرزین و صدر الوزرا است که تمام امور مشروع در حیطه و محوطه اختیارات قانونی او می باشد و مسیولین دیگر زیر نظر او هستند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئول دولت=رئیس کابینه ای که یا مثل ایران و آمریکا رئیس جمهور نام دارد یا مثل کانادا انگلستان استرالیا ژاپن آلمان صدرالوزرا نخست وزیر و فرزین نام دار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسئول پادشاه مستبد نیست بلکه خادمی است که بر حیطه اختیارات خود حکومت میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه پذیرای مسئولیت گردیده و باید به نارسایی های مسئولیت خود پاسخ گو باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرپرستی که باید پاسخگو باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که مورد سیوال باید باشد و سیوال پذیر باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اشعار=برهنه شعر سکسی و بی پرده که حتی آلات تناسلی را با همان اسم بی شرمی خود واضح بگوید مثل واژه کیر وکدوی مولا نا مثل یک دوبیت در هجو یاری وحشی بافق ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هات=زیاد بی شرم و عریان مثل سخن عریان و شعر برهنه و بی پرده مثل شعر ایرج میرزا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هاتر=بی شرم که مخفف ان همان هات است و این هات هات انگلیسی که بمعنی زیاد تند بسیار است نیست و ای هات بی پردگی و بی شرمی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هاتر=بی پرده بی حیا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هاتر پرده در نیست ولی مخالف و متضاد ساتر است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هتر=بیماری آلزایمر شدید در اثر پیری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

معادله و تحقیقی که گواهی کذب را باطل کند و حق را محق نماید رجوع به تهاتر شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پس پیش نهاد این هفته لعان باشد که تا در اخر یک داستان اعجاز انگیز هم دارد تا بعد از نظر عزیزان انرا شرح خواهم داد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

لعان اصطلاح حقوق فقهی هست که امروز جز حقوق کلاسیک قانون جزایی اسلام است و در قرآن و احادیث معصوم آمده است ولذا در مکتب شیعه حدیث امام معصوم با حدیث پ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

گذشت از دو خواسته محق و احراز شده در دادگاه دو دیه مثل یکزی دیه سر و دیگری دیه دست یا پا غیر عمد محکوم شده است اببته تهاتر دعوی حقوقی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو دعوی مخق و به حق عزیزان من با سلام واژگان متناقض و غلط را ننویسید مثلا سخصی نوشته بود تهاتر دو دعوی بناحق باطل غلط است ا تهاتر دعوی دوخواسته محق و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معاوضه کالا به کالا حزالی شده خبرگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دو خواسته از طرفین دعوی که هردو به حق بوده و بر محکمه محرز شده و حکم صادر گردیده وقتی طرفین از خواسته های به حق خود میگذرند در عرف قضا میگویند تهاتر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

وعده گاه و میعاد است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مدت صد روز بعداز طلاق زن است که در این مدت نفقه هم تعلق میگیرد و هنوز طلاق معلق وتعلیق است بعداز صدروز چنانچه زن حامله نباشد طلاق قطعی میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

خواهشمندم بحث این هفته واژه اسکالدر لاتین باشد تا معنی ریشه ای این دستگاه را پیدا کنیم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فکر کنم ایز کلایدر بوده یعنی زیر زمینی چون وقتی خط نقاله به اسکالدر میره پرنده بکلی در اب غرق است و دیده نمیشود و این دستگاه اولیه در زمین مانند حوض ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دستگاه آب داغ برای پرنده ذبح شده است تا برای پرکنی آماده شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جدا کننده خودکار اجسام درشت از نرم یا پودر را از غیر پودر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگاهی مکانیکی که اجسام را مایعات حدا میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جدا کنتده اجسام و آماد از مایعات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پمپ مکش بتون و چودر سیمان در بونکر های حمل و نقل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پمپ تخلییه چاه فاضل اب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جارو برقی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کد مخفی اطلاعات حهت استراق سمع و استراق بصر ( گوش کردن دیدن دزدکی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفتش و تفتیش کننده نامریی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه رندی می ورزد و جاسوسی میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عیار و رندی که استراق سمع و استراق بصر می نماید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عیاری که نامریی منطقه را شناسایی میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نیروی مجرب ستون پنجم که با توانایی خود کلید رمز دشمن و منطقه را بدست می آورد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسیکه به سرعت برق به دشمن و یا شخص معینی سر بزند و باختطاف اسرار را بدزد و ببر د در خراسان منشور است میگویند مثل سرّست به همه جا سر می زتد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مقیاس اندازه گیری زلزله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

درجه امواج مواد موّاج زمین که توسط ریشتر چارلز به ثبت رسید و قیاس اندازه گیری موج های ارتعاشی و لرزشی گردید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مواد مذاب موّاج زیر مین که درمناطق زلزله خیز ارن گسل های مواج به سطح زمین نزدیکتر میشوند و هنگام صفحه ها بروی هم غلطیدن سبب زلزله های مهیب و وحشناک م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

نام چند شخصیت ملی و علمی مثل شاگرد ابن سینا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که در بهمن و زلزله بداد مصدومان برسد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نامی پسرانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهمن نامی پسرانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

نام شاهزاده و پهلوان ایرانی در شاهنامه پسر اسفندیار که بسیار بد جنس بود و دشمن خاندان رستم زال زابلی بود فردوسی می فرماید ندیدی که بهمن چه بیداد کرد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

نامی پسرانه است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بهمن نزول ندارد بلکه نوعی زازله است و نام دیگر ان زلزله می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهمن مخفف بوهمن است که بر اثر ستگینی و خیزش از قله کوه بطرف دامن گاهی اوقات علاوه بر بستن راه ها و جاده ها و تلفات سنگین روستاهای اطراف را هم در زیر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارتعاشات و بوهمن با جنبش شدید تکاندهنده ویرانگر و نام سلاحی آفندی و پدافندی مدرن ساخت ایران که انواع و اقسامرنوناگون دارد یعنی خشکی بدریا دزیا بساحل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نام نوعی سلاح آفندی و پدافندی ساخت ایران موشک ایرانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ارتعاش اور و بوهمن شدید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زلزله= بهمن بوهمن بوهمین و برهمن و دیو شیطان بودن چون در اوستای مقدس هر عوامل طبیعی یک موکلی داشته است و لذا نوکل بدی هارا برهمن نیگفته اند و یا شاید ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان جِمِکوب است که گازران ( لباس شوران ) و رنگرَزان پارچه و نخ را کولوتی ودلوکه روی سنگ میگذاشتند و چندان به ان میکوبیدند که تُنُک و پهن میگشت باز ل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چوب سر پهن به شکل ساطور یا ساتور قصابی که ضخامت آن دو سانت در لبه و در وسط سه سانت بیشتر بود چون وسط از دو طرف قوس کوهان مانند داشت و وسیله کار گازرا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نگاه به جامه کوب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان چولی لقلوی مانند از ترکه های چوب بافته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چِپِّی= سبدی که از ترکه های چوب هنده بید که نوعی درخت خود رو در بستر رودخانه هست می بافند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جنبیه لذا دو ابروی یار چون در دو جنب صورت است حنبیه نام استعاره ان است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خنجر است چون در یک جنب و سمت و طرف خود بکمر بسته میشود جنبیه نام دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

غالی بیش از حد قداست گرفتن مثل گندم که چون قوت لایموت است هورا مقدس دانسته و به او سوگند میخورند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هرچیزی که بیش از انچه هست غُلو و غالی شود و جنبه قداست بیش از اندازه بگیرد. مثل فرقه ای که حضرت عیسی را خدا و آفریدگار میدانند و یا فرقه ای که حضرت ع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

داساها در شبه قاره هند و فلات پارس بودند

پیشنهاد
٢

هنوز نشانی هایی از داسا ها در اقوام هندو آریایی وجود دارد و شاید سیک ها نوادگان داسا ها و زبان سنسکریت باشد

پیشنهاد
١

اوپانیشاد های داسا ها می باشد که امروز به ان فلسفه میگوییم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

شلیک بی مورد بر اثر ملعبه و بی احتیاطی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

شلیک گلوله بیجا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

رم کردن صید از دام بدون جهت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ضرر و آسیب غفلت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیان کج اندیشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خروج ناگهانی گلوله از سلاح آتشین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

شلیک تصادفی بی موقع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اعمال بدون تفکر و هدف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس سنسکریت مادر و پدر تمدن معنوی بشر غربی و شرقی امروز است و ملت بین التهرین و شبه قاره هند وارثان اصلی سنسکریت هستند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

صوم و روزه نه به این شکل عرفانی الهی ما را هم صائمین سانسکریت در صومعه که محل اعتکاف رهبان صومعه بود رقم خورد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

صومعه و دیر و راهب رهبانی را باز هم عارفان به حقیقت رسیده اوچانیشاد ها در غار ها و مغاره نشین ها رقم زدند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنسکریت زایش فلسفه و عرفان و ریاضت پدران فلسفه اوپانیشاد های اندیشمند وعرفان محصول محققین ان است. و ریاضت و دیر نشینی و صوم و صومعه را هم اوپانیشاد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فلسقه یونان و مشرق و اساطیر ان از اوپانیشاد کرفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بشیر در سنسکریت بشارت بهشت را برای نیکوکاران ارمغان داد واولین پاداش اخروی در سنسکریت رقم زده شد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نذیر در سنسکریت همان عذاب دوزخ را برای گنهکاران رقم زد تا قانون نذیر و حذر از گناه و عصیان و جرم مانع شرارت و بر هم زدن آسایش شود که در ودا های مقدس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنسکریت بکجا خواهم رفت اوپانیشاد ها فلسفه نذیر و بشیر را رقم زدند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

در سنسکریت بکجا خواهم رفت سبب پیدایش منتر ها و ودا های چهار گانه گردید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنسکریت و طرح قانون و فرهنگ دینی مذهبی پس اوپانیشاد ها در فکر از کجا امده ام کانال دیگری گشودند به کجا خواهم رفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنسکریت و اولین گام فلسفه اندیشه از کجا آمده ام سبب شد که اوپانیشاد های متفکر جهت تحقیق به بیابان زدن و فلسفه از کجا آمده ام همان فلسفه و اساطیر امرو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فکر از کجا آمده ام داس ها در اقوام آریا بیشتر قوت گرفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

با حمله قوم آریا بر داس ها اکثر تمدن انها نابود شد و بعضی هم الگو وریشه فلسفه اساطیر یونان و ایران شد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سنسکریت بعداز پیدایش زبان به فکر ارتباط با آینده و یا راه دور گردید که خط و نوشتن و لوح گلی به وجود آمد و لذا میخواست بداند که از کجا آمده است به هما ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ازقدیم الایام داس ها کجکاو و دنبال یک وسیله ارتباط جمعی بودند که توانستند گویش و زبان را اولین ابزار ارتباط جمعی خود قرار دهندکه پیدایش گپ و کلام گرد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سنسکریت را میتوان مادر تمدن بشری ومادر تمام زبان های زنده جهان نامید چون در تمام آنها یا تشریک مساعی دارد یا ریشه اساطیری دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میز تحریر و میز آزادی اندیشه حکایت جالب فرودگاه فرانکفورت آلمان را گیاهتن وحشی محاصره کرده بودند میز تحریر برای مهندسین و کارشناسان گذاشت یک مهندس چو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میزتحریر یا میز آزادی پیشنهادات اهل فن و افکار افراد مجرب و با تجربه میز فرضیه های آزاد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میزی در انجمن های علمی وغیرعلمی شورا ها و هیئت مدیره ها که طرح هرگونه پیشنهاد اعضا خصوصا پیشنهاد افراد مجرب در پشت آن آزاد است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بیمار انزوله حق ملاقات با هیچ احدی ختی با پزشکان و پرستاران عمومی ندارند و کادرپزشکی ویژه با لباس مخصوص از او عیادت میکنند . تب کریمه چند سال پیش دکت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انزوله با مراقبت های خصوصی متفاوت است چون در مراقبت های ویژه بیمار ممنوع الملاقات نیست ولی در انزوله حتی پزشک و پرستاران خاص حق سر کشی از بیمار را دا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جدا نگهداری بیمار که بیماری مسری مانند کرونا یا وبا یا سارس یا پنومونی که انواع و اقسام خاصی دارد که کرونا و سارس و دیگر آنفولانزا های دیگرکه از پنو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

میز آزاد برای نوشتن پیشنهادات فنی و علمی در کنفرانس خدا گواه است که معنی این را اگر از نمایندگان و وزیران فاسد همین دوره و دوره های قبل بپرسیم بلد نی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

میز کنفرانس خبرگان دین و عمران و آفند برای موضوعات خاص هرگونه اظهار نظر اهل من آزاد و قابل بر رسی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میز جلسه و کنفرانس که در ان اظهار نظر مجَلِسینی که در پشت ان جلوس کرده اند آزاد است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

میزتحریر=میز گرد حرّیت جلسه ای وای بر این فرهنگستان که معنی میز تحریر را نمیداند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بره ای که بر بز وردار شده وبز او را به فرزندی قبول کرده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بزغاله ای که فرزندی میش قبول کرده و با مهر اورا شیر میدهد لذا میش خیلی سر سخت تر از بز بچه دیگری را خصوصا بزغاله را به فرزندی می پزیرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گوسفندی که بره و یا بزغاله دیگری را پذیرا شده و با نهر او را شیر میدهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گوسفندی که بره خود را که بد بو کرده بود و او را نمی پذیرفت کنون اورا قبول کرد و با مهر او راپذیرا گشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

خواسته ما را پذیرا شد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملاین و معطوف گشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مجلسی که دولتی را از اکراه یا تحمیلی قبول نموده و هیچ یک را ور نمی گنجد و با انها ناورداری می ورزد. این است که میگویم وردار اصلا معنی بر دار را نمی د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

رئیس دولتی که وزیران تحمیلی دارد و آنها را اصلا به مشاوره نمیخواند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه با اکراه به دوستان نگاه میکند و آنها را با محبت نمی نگرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زن و مردی که با کراهت به هم نگاه میکنند و همدیگر را قبول نمی کنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گوسفندی که نمیتوان بره و بزغاله ای را به او به فرزندی بقبولانیم و سخت حساس است و بچه غیر بچه خود را از خود می راند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گوسفندی که بچه خود را نمی پذیرد و اورا از خود دور میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه راه حل مناقشه را می پذیرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دشمن اهل مذاکره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسیکه با نصیحت رام میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نرم و عطوفت پذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ادم لجوج و بحاث

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه به هیچ اصولی پایبند نیست و فقد به فکر و اندیشه خود حال اگر به زیانش باشد پایدار است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبیله ای که همخوانی فرهنگی ندارند ولی با انداختن ریگ اوسی در مبع آب شربشان باز هم جذب گروه غیر فرهنگی خود نشده اند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گروهی که با دعاو جادوی اوسی رام نشده اند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زن و مردی که با اوسی شیاد مهربان نشده اند و اختلافشان ادامه دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه با شیادی و اب اوسی بیماریش خوب نمیشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه گول شیادی میخورد و اب اوسی اورا میخورد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اوسی =آب سی است حقه شیادی است که بر سکه یا ریگی یا انگشتری با ورد پیر و قطبالدین یا بزرگ و شیخ قبیله یا شیادی ناشناس سی پوف از نفس کثیف خود را بر ان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ناوردار=امتناع از کاری و یا خواسته گروهی و با نابردار تفاوت معنی دارد مثلا گروه یا تا دسته ای که گول تبلیغات نمی خورند میگویند تبلیغ وردار نیستند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ناوردار=نابردار است که بردار غلط است و وردار درست است چون قرار نیست که باری را بلند کند و بردارد بلکه پند وردار نیست اوسی بموردار نیست خوصیه وردار نی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بهترین قورمه سنتی است چون دو یا سه بره سرقوسی ( اول آبانماهی ) علاوه بر شیر مادر خود بر یک یا دو گوسفند بره مرده دیگر اورا خوردار که ما بردار میگوییم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان بره شیرخوار کمتر از ششماهه است ودر هیکل مثل بره یکساله نمود دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بِررَجه=همان بررژه به گفتمان خراسانی است که ژ معرب شده و جیم گردیده نگاه به بررژه شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان برّرجه معرب است خانه عرب ویران شود که در هر واژه که ناتوان بوده ما را به سوی لحن کثیف خود سوق داده مثلا خوزستان عزیز ما که از حومه تیسفون پایتخت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بره سرقوسی گوسفند را ماه حوت و حمل بررژه میگویند قوس ابان ماه است حوت اسفند وحمل فروردین است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بره کمتراز ششماه عمر و بیشتر از سه ماهه و درشت هیکل فکر کنم شیر شرژه از این نام اشتقاق گرفته چون نو جوان هم جوان شرژه میگویند که در بعضی جاهای خراسان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مالک کسی که در کشور خود اراضی دارد و چون زمین کشور دوست داشتنی است به او مالک گفته اند یعنی در ملیت خود سهم دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مولا سرپرست ملت سید ملت رهبر ملت دوست ملت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ملیت=انچه با عشق و علاقه از تمدن و تجرله ملت و کشور خود اندوخته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ملک مثل علیک است یعنی بر تو پس ملت بر تو باد ای ملک که صاحب ملتی هستی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

موالی دوستان یک کشور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مولانا کسی که با سواد ملت خود است و اورا دوست دارند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کسی که تمدن و فرهنگ از ملت خود با عشق و محبت و دوستی فراگرفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

موالیان مرز کسانی که از ملیت و مرز و ملت و مَلِک و مُلک و موالی متوالی هم که از همین خانه است برویم متوالی یعنی مولودی که پشت به پشت از یک ملت متولد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

انچه منسوب به ملت است اگر بخواهیم ریشه این واژه را پیدا کنیم باید به سراغ موالی که هم دوست است و هم نگهبان و مولا و ملا و مولانا برویم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطرناک و سهمگین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

با خطر روبرو شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

خود را به خطر انداختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

جسد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیکر بیجان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

جسد جان باخته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

حذف کردن چیز های غیر ضروری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بخار و گازی که از موتور های توربو جت و موتور های توربو شارژر تولیدمی شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بخار و کاز حاصله از باتلاق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی نگهداری کره در قدیم داخل مشک ماست مانند انار گلوله گلوله در وسط مشک در زمانی که یخچال نبود برای مهمان ها نگهداری میشد شاید نام مسکه از این عمل ه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مِسکَه =در اصل کره تلمب سنتی و مشک ماست و دوغ است امام به انواع کره های صنعتی هم گفته میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

باید مشکه باشد یعنی از روی مشک ماست زده شده گرفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کره ای که از روی مسک یا مشک که همان تلمب ماست است میگیرند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مسک شادن باید مشک شادن باشد که مرور ایام انرا مسک نموده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مَسکِ شادن=پوست سلاخی شده بره آهو مرغوبترین پوست برای ساز های کوبه ای مانند دف و تنبک و طبل و دهل می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

شادن=بره آهوی زیر یکسال و از ششماه عمر بیشتر که دارد شادن میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فنی در کشتی که مخصوص ایران است و کشتی گیر مانند کسی که بار سنگین شتر را به روی شانه میبرد و با یک حرکت بلند شدن اورا بر زمین می اندازد این فن از قدیم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کالای رایگانی که فاسداست و انبار کالای مرغوب را فاسد میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کالایی که هزینه حمل و معدوم کردنش وبال گردن شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کالایی رایگان که موجب زیان و اسیب فراوان شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کاری که خراب انجام شود و هزینه ای باید صرف ان شود که باز مثل اول شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هرچیزی که بهایی نداشته باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاری که خراب انجام داده شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

داد خواست هیچ و پوچ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

لایخه و اعتراض بی مورد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارشناسی غیر اصولی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سخن بی ارزش و بی بها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نظر و عقیده سخیف و بی ارزش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کالای خیلی ارزان که با کنایه میگویند مفت ومجانی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلا عوض و رایگان بدون اجرت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در پارسی کهن مهوهبت وجود فراهم که وقتی میگوییم پیدا کردم بعنی ریشه و پی و بن او به وجود امد و مال من شد حال خواه گمشده خودش باشد یا غیرو لاغیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بصل= پیاز. مثل پیاز مو پیاز زعفران پیاز اکثر گلهای زینتی پس پیاز پی یاز ریشه رشد و نمو است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

پیاز=پی که به معنی ریشه است. و یاز که به معنی رشد است یعنی میوه ریشه مانندی که مایه یاز و رشد و نمو میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بصل هرچیز که مایه رشد شود مانند کَنبل گیاهان که غده ای غذایی در انتهای ریشه دارد که سنبل برگ از ان رشد میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

یاز =رشد و نمو و قد کشیدن گیاه و انجم است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تجربه و راه چاره جستن و با اندیشه گشایش حلقه بسته یا محاصره سپه را تجربه اندیشه می پوخت. . . . به سرمغفر زره بر تن میدوخت مهرآشیان بیهقی ( مصیب مسکن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نضاجت تجربه پختگی در کار همه کس بهر غارت حیله می پوخت شه غازی بت و بتخانه میسوخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

هنری مورگان دریانورد انگلیسی در قرن هفدهم بود که بعدداز دزدان دریایی لاج و حق و حساب میگرفت و بعد فرمانداری جزبره پورت رویال را به او دادند وباااخره ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پورت رویال شهری افسانه ای که تکرار قوم لوط در قران که پیش از قوم یهود و همزمان با ملت ابراهیمی بودند بر اثر فعل حرام و خشونت با بیگانگان نیست و نابود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کمانمو=آرشه قدیمی ساز ایرانی که از موی دم اسب بود ولی امروز با الیاف مصنوعی ساخته میشو الی ایحال چه مو چه الیاف مصنوعی باید کنافور به ان کشید تا با ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کمان مو=مضراب و زخمه قیچک و کمانچه و ویلن همان آرشه است که غربی ها به احترام آرش کمانگیر ما چون ویلن کپی رایت قیچک است آن کمان مضراب را آرشه نامیدند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سنان و نیزه بلندی که سر ان دو نوک بلند داشت و برای پدافند بسیار مفید بود چون در هرجا گیر میکرو با یک پیچش سلاح از دست حریف بر زمین می افتاد اگر به سا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بااسب در جنگ بر دشمن حمله نمودن چه با شمسیر چه با حربه سرد دیگری مانند گرز و ژوبین و دوشاخ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اسب دوانیدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تاز=اسب به سرعت دوانیدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیغ از نیام کشیدن وبلا فاصله به دشمن با اسب تاختن است و تاختن سوار کار اسب از این واژه گرفته شده است والا بدون جنگ باید تازیدن باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اخت= دست به ان رسیدن است مثل سوار رزمی بدون نگاه با یک جستجوی دست قبضه شمشیر را پیدا و بدست میگیرد که بلا فاصله آختن می نماید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

یاخت= شکل گرفتن معادل یافتن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بوختن=جستجونمودن و این از هنر مخفف کردن پارسیان کهن است که با یک حرف ن فعل نمودن را می اورد مثل تاخت و تاختن دوید دویدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

یوخت=جستجو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

غذای در حال طبخ . . . . امروزه به هرجاکه روی دیگ به بار است آرای من و تو بیک لقمه نانی شکار است. . . مصیب مهرآشیان مسکنی طنز انتخابات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

غذایی که در حال پختن روی اجاق بار شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه بار تجاری میخرد حال چه میوه باشد چه کالای دیگری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میوه فروش کالا فروش خشکه بار فروش هم جز بار فروش شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بار مطاع و کالا مثلا بار فروش البته میوه فروش بوده ولی کم کم به کالاهای تجاری هم گفته شده بار خر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بهره اور شده مثلا کارخانه ای به بهره برداری رسیده و ثمر کارش خوب شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

منزل محل نزول بار از اشترو چهار پایان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بار انداز مخصوص سفینه صحرایی بوده که بارش را از پشت شتر به زمین می انداخته اند چرا دوستان ما انحراف داده و به کشتی و دریا ربط می دهند بار کشتی را اگر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمال حمل کننده بار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثمربخش نتیجه بخس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ثمر کهربا و مغناطیس بار الکتریسته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نتیجه عمل مثلا رسوایی بار اورد یا نکویی بار آورد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ثمر دانش بار علمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ثمر و میوه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

محموله و آماد و مواد قابل حمل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پیشوند شاخص و مشخصه هم هست با این شاگردان با این افراد با آن فرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

پیشوند گزاره و یا گزارش هم هست با این طریق با این مشکل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

با پیشوندی امری و دستوری است با اکبر برو با ماشین برو با موتور و یا هوا پیمابرو با احترام بگو پس اینجا علاوه بر همراهی دستوری و امری هم هست که باین ن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

حرف همراهی اکبر با اصغرآمد ان مرد با اسب آمد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

خامه ای که نرم و سفیدبر روی شیرجمع میشود و توی غلط است چون به خاطر قداستش طوی میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرشیری که از شیر جوشیده سرد شده که مانند یک سر پوش دومیلی تمام سطح شیر را میگیرند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چوب مشک باید باشد ولی در خراسان چوپشک میگویند که تلمبه مساست ودوغ جهت کره گیری است سر چهارپر ان چوب گردو است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چوبی با چهارپرهپهن به قطر بیست سانت ودسته عمودی 150سانتی که در تلمب ماست که مشکی سر گشاده برریک سه پایه آویزان است تلمبه می زنند و پابین بالا میکنند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بچه ای که تازه راه افتاده و خوب هنوز راه نمی رود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که بد راه میرود و تلو تلو میخورد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

جست زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مسابقه پرش و جست زدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پل کن یعنی از جو و نهر بپر شاید پر بوده در مرور زمان پل شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بیایید مسافت را با قدم بزرگ برداریم و بشماریم چه وازه زیبایی که یک جمله را با دو واژه پل کنیم هنوزدر خراسان کاربرد دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

گام و قدم بزرگ برداشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مقیاس فاصله است که هم حقیر در شعر محلی با لهجه خراسانی اورده ام کوشک بالا تا به کوشک ته به هم نزدیک بود گر میخواستی پَل کنی کمتر زیک جغوار داشت. پَ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مقیاس مسافتی است که حدود دویست متر کمتر است یعنی مسافتی که بانگ فریاد بلند یک فرد به فرد دیگر برسد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان جیغوار است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جُغ =ماست ترش یا دوغ ترش مانده هروقت حباب بر روی ان نشسته باشد میگویند جُغ بر داشته است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

جغ=جیغ است و مخفف شده و مازنی نیست بلکه سرتاسر خراسان ایران و خراسان بزرگ افغانستان جیغ را جِغ می نامند

پیشنهاد
٢

بسم الله الرحمن الرحیم بنام آفریدگاری که پروردگار است و آمرزگار اینجانب مصیب مسکنی متخلص به مهرآشیان شاعر بیش از بیست هزار غزل و مسمط مسدس ومخمس و تض ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خطف=همان اطفای حریق است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطف همان اخطفای حریق است در منظومه عربی حاج ملاهادی اسرار میخوانیم یا من هواخطفی لفرط نوره معنی ای پرورگار نور تو پوشیده نیست بلکه چشم من زاقت نور ز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

خطف پوشیدن نور و نار هم آمده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خطف بستن نورچشم بر نور زیاد هم هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خطف پوشیدن آتش و حصار آن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خطف در محاصره گرفتن آتش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطف خیره کردن برق بینایی را نمی باشد و این تعبیر غلط است بلکه پوشیدن دیده بستن چشم در نور زیاد می باشد مانند اخطفا النارپوشیدن نار و خواموش کردن آتش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

رسول = سفیر خاص خداوند و فرستاده خاص است و حکم یا ایهالرسول بلغ بما انزل علیک ای رسول ابلاغ کن انچه بر تو نا ل شده است این حکم ماموریت خاص است و یعنی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نبی های الهی فقد صرفا برای نذیر و بشیر هستند ک فرق رسول با نبی در این است که رسول سفیر خداوند است و باید حتما حکم را ابلاغ و بیعت بگیرد. ودر ایات یا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

نباء =خبر و نبی= خبر بر ودر قران محید تاکید می فرماید که یا محمد شما خاتم النبین مز باشید زیرا بعد از اسلام هیچ خبر مهمی که در ان شریعتی مانند شریعت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نبی های الهی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیامبران پیغام بر از طرف خداوند بر بندگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نگاه به هلی برن شود چون همان هلی برن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جابجایی نیروی امداد با هلکوپتر در جنگ و در منطقه های سیل زده و زلزله زده که راه های ان منطقه تخریب شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

جابجایی نیرو با هلکوپتر در مناطق تخریب شده راه زمینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

جابجایی نیرو با تجهیزات زمینی از راه هوا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیاده کردن نیرو در عمق منطقه دشمن از راه هوا مانند نیروی هوا برد است ولی هولبرد نیست چون در هلی برن با تجهیزات زمینی اغلب به اعماق منطقه از راه هوا پ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کافه شیرینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حلواکده شیرینی سرا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حلوا شده شیرینی سازی شیرینکده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حلواگری شیرینی پزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حلوا شده عسلین شیرینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نفرین شده جوف و گرسنگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تک برگ برنده رو نشده در هال و قمارخانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

الحق در حق من اجحاف میشود که با این توضیحات کامل نام من در زیر نام افرادی باشد که هدفشان باز گو کردن نامشان در بالابردن تیراژ وازگان تکراری است که وا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کی =پادشاه که در شعر زره پوشی حر در نسخ میرعزا میخوانیم عرقچین کِی زیر مغفر نهم پس آنگه کله خود بر سر نهم ولی متاسفانه تعزیه خوانهای بیسواد اکثرا آ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کاید= کیقباد مخفف کی و قباد که لقب شاهان ساسانی بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیا به معنی اجداد و نیاکان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام بزرگ و مهتر که از واژه کی که زیباترین نام پارسی است مانند کیخسرو یعنی شاه شاهان کیارش یعنی بزرگ کمانداران کیکاووس یعنی شاهنشاه بزرگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گاو رانه است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خر رانه در خرمن می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چوب بلندی که در سر ان یک نیش تیز فلزی دو سه میلی متری دارد که با ان گاو ها یا خر های زیر یوق کشاورزی را می رانند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دستره دست اره بریغ بر بغ بر باغ بر میم بر تاکبر شخبر و شاخبر است خوشه بر علف بر است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دستره یا دست اره است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان شاخه بر و دستره یا دست اره است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان دستره و دست اره است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان باغ بر و دستره یا دست اره می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بریغ یا بریق خوشه انگور و غوره است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همان دستره می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چاقوی اضراس داری که تیغه ان مانند چاقو در دسته آن که از شاخ آهوو یا بز است میخوابد و اکثر روستاییان ان را در جیب خود دارند چون هم چاقو است و هم داس ک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیغه فلزی مانند کفچه نانوایی اما با دم کوتاه که دم فلزی آن در دسته چوبی بشکل عددهشت پارسی تا انتها فرو رفته و اگر چندتا انگشت در جلو تیغه نصب شود درس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بایتی داس بزرگی که مردان دروگر چست و چالاک با آن در گندمزار درو میکنند و لذا بایتی برای درو جو مناسب نیست چون خوشه انرا می ریزد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

داس کوچک زنانه و بچگانه است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بَشَلَه=باش اره است که از داس کوچکتر است و برای بریدن علفزار و تقریبا داس زنانه است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

همان ورچک است که بر اثر لهجه های گوناگون در خراسان و افغانستان لام آن بدل ر شده است و همان دستبند می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پدافند=دفاع نمودن و ضربه زدن به دشمن در حین دفاع لذا این واژه با پاتک فرق دارد چون در پاتک هم حمله دشمن گرفته میشود و هم حمله بدشمن ناکام میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پد آفند=پاد آفند پاد کردن آفند دشمن خنثی کردن هجوم دشمن و ناکام کردن او از حمله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آفند= تک زدن هجوم اوردن حمله کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

آفندازک=آفنداک کوچک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

قوس و قزح است چون مانند آفندازک خمیده و بزرگ دیده میشود او را آفنداک گویند و در اصل آفندازک مصغر آفنداک است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوع کوتاه تر آن را دَرِّه میگویند چون به هرجا اصابت کند میدراند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آفندازک دو دم یعنی هم دم منحنی آن تیز و هم دم بیرونی و خمیدگی ان و با آن سر و دست دشمن را قطع میکردند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگ افزاری که در باغبانی کار برد دارد و با ان شاخ وبرگ زائد درخت را می زنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

قطعه فلزی داس مانند بسیار تیز و با ندازه یک ژوبین و تیر سنان و نیزه بلند است که از سلاح های سرد خطرناک ایرانی است ولی با آمدن سلاح آتشین از ان در باغ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پرفند=پردانش نبرد است ولی از آنجایی که نبرد در دیدگاه ایرانی لطف خوشی نداشته به شخص محیل ومکار هم پرفند میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آ فند=مخفف آهنگ فنون نبرد است آغاز جنگ وستیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

توشیح= وشح و اوشاح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

توشیح = همان تنفیذ حکم و انتخاب ان مقام توسط مقام بالاتر می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

توشیح=امضاء پادشاه که معمولا بر احکام برحسب بزرگ منشی بجای ذیل نامه بر حاشیه ان بود بحای توضیح بر حسب احترام توشیح گفته اند یعنی حاشیه زینت گردیده به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پیکر مثل حمایل که یک تسمه بر دور کمر و دو تا تسمه از روی دوش تا تسمه کمر بود که درقرن حاضر تسمه روی دوش را فقد به ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توشیح=توشیح= تزئین نامه و حکم منتخب آرایش حاشیه و تذهیب است ولی از بس این واژه را در دربار پادشاهان هنگام امضای پادشاه بر حکمی� نام بردند مردم فکر کر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

یوشح =حاشیه آرا چه با قلم چه با گلدوزی و سوزن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

یوشح=حاشیه پرداز تذهیب گر حواشح قران یا حدیث و یا تصویر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نضیج =در گردش ایام کسب تجربه کردن و پخته شدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نضیج=پخته در کار مانند خرمایی که بر اثر تابش خورشید ومکیدن شیره درخت خرما رسیده شده است و این واژه تحریف معنایی پیدایی کرد از وقتی که به گوشت پخته هم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نضیض=چکه چکه کردن یخ منجمد سخت بر اثر گرمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چشمه ای که بعد از یخ بندان آب ان جاری شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انکشاف=کشف دارویی مثل الکل رازی و یا کشف بیماری و میکروب مانند پاستور و یا کشف ستاره یا سیاه چال آسمان در کهکشانها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انکشاف=از دل آیات قرآن موضوع مهمی کشف کردن مثل اینجانب که سوره الطارق را کشف معنی نمودم و گفتم طارق طرق و راه های آسمانی است که امروز کریدور هوایی می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف=کشف کردن کاشف چیزی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

انکشاف= اورانیوم را غنی نمودن مثلا انیشتن هسته را انکشاف کرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف=نوترون را از دل هسته بیرون آوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف=از غنچه در آمدن و قبای غنچه را شکافتن و گل شدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

انکشاف=شکوفایی و تجلی و رشد و نمو مثلا انکشاف شهر سبزوار و بلد بیهق یا انکشاف تهران و یا انکشاف کابل و هرات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

انکشاف زیبا ترین واژه که معلوم نیست در چه زمانی تحریف معنی شده زیرا شکفته شدن است و الا اصلا برهنگی و عریانی و بد نامی نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرکتاب= واژه مرکب و ترکیبی نیست بدکه دو واژه سر و کتاب است. ولذا سر درپارسی علاوه بر اینکه عضو مهمی از حیوانات زنده چه گیاهی چه حیوانی سر آغاز و سر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاج چوب مانند پنبه و قوزه را چوفلک می نامند که ارزش غذایی بسیار کمی برای دام دارد و دام از مجبوری ان را میخورد والا اشتهایی به ان نشان نمیدهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتیبان دین یاور دین مدد رسان دین که در پست قبلی متوجه نشده ام ودناصرالین و دال از قلم تایپ افتاده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشتی بان دین یاور دین نصرت رسان دین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیروز و یاور هم هست هلمن ناصر ایا کسی یاور من هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیروز و فاتح و نصرت یافته و یاور رسیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

در اصل نصرت یافت است ولی کسی هم که ناصر و یاور به او رسیده است منصور میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

همان حدف سده فنا شده پاک شده برداشته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در علم عروضیان شعر وقتی رکن آخر تقطیع مفاعیلن فعولن شود یعنی چند حرف حذف شده و مفاعیلن شده مفاعی که بر حسب وزن عروض مفاعی را فعولن می نویسیم و میخوان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه به عشاق هم گفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیوانه خطرناک را هم بندی میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسجن در بند زندان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زمین دیمه ساری که اب بند دارد و با دیمه سار های دامن کوه فرق میکند چون در سال چند بار از اب باران ابیاری میشود و کاملا مهندسی شده از گذشته های دور به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اراضی دیمی که با خاک مهندسی شده است و از آب باران اتوماتیک وار پر میشود و اگر موش دیواره انرا سوراخ نکرده باشد باران زیاد هم سبب شکستن آن نمیشود چون ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اب را در حصار خاکریز گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نظم و نثر هم در خراسان میگویند مثلا فلانی طبع و نظم و نثر نضیجی داشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجرت مزد اسیابان که معولا از یک عشر بیشر نبود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اجرت ارد کردن گندم چون در روستاها که آسیاب بود و چون نیروی مکانیکی از اب قنات یا رودی بود که همه درآن سهیم بودند لذا مقدار گندمی که از گندم مشتری بر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

درب تزریق گریس در وسایل مکانیکی که بدون روغن کارمیکند با گریس استحکاک انرا کم و لیز میکنند تا فرسودگی ان اندک شود و با یک ساچمه سوپاپ مانند هنگام دری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کُرُک=مرغی که تب عشق کرده و از جوجه درآمده است و روی تخم و یا هرچیزی به مثل تخم مرغ حتی پیاز سفید میخسبد چون هوس مادر شدن را دارد یا باید تخم مرغ در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کَرَک=بلدرچین کبک صحرایی پرنده گندمزار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کرک=کام است سقف دهن کرک نام دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکاف بالای کام و حلق را کرک میگویند مثلا کرک گرفتگی یا کرکش افتاده است و خیلی خانم ها در قدیم تخصص گرفتن کرک و بالا دادن ان را از توی دهان شخص بیمار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشمی بسیار نرم ولطیف که در زیز موی بز می روید و بسیار گران هم هست منتها باید مو و شعور ات انرا گرفته و کرک خالص باشد و کرک از پشم گرانتر است و گرمی و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عذوبت=عذاب الخاص بک عرب خودش عذاب خاص و مخصوص برای شخص خاص معنی کرده حال ان معنی جاهلیت ان را استعمار در فارسی ما رقم زده شیرینی و حلاوت که شرح ان د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عذوب=شخص معذب و در حال کشیدن عذاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عذوب=عذاب ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عذوبت=شیرینی و حلاوت برای عرب است چون اعراب جاهلیت مثل داعش دشمن را در عذاب داشتند برای آنها شیرینی و حلاوت از شکنجه و عذاب او بود لذا این واژه زشت ر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عذوب=معذب فتاده در عذاب اگر حیوان باشد در این حال از خوردن و آشامیدن خود داری میکند و فرقی نمیکند انسان هم در عذاب چیزی نمی تواند بخورد و تنها عذاب ت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گریس خور=ممه کوچک سوپاپ مانندی که با یک ساچمه و فنر پنجره یا سوراخ کوچک ارسال گریس را هنگام فشار از بیرون باز و هنگام فشار گریس از داخل وقت پرشدن آنر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تلمبه فلزی مخصوص گریس که به گریسخور های یک دستگاه و یا ماشین دیزل ویا بنزینی گریس تزریق میکند تا محل اصتحکاک دو جسم فلزی را لیز و چرب کند تا سودگی آن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف گازوئیل پمپ است تلمبه دستی که با فشار گازوییل را بر فیلتر هوا که در روغن تصب است جهت شستشو می پاشد و وسیله ای جهت باز کردن لوله های سوخت یک ماشی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

گریس داخل گریس خور های یک دستگاه با گریس پمپ ارسال کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تزریق=روغن و یا گاز و یا سوخت داخل دستگاه مکانیکی مداربسته بوسیله پمپ یا تلمبه یا زوئیل پمپ ارسال کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تزریق=فرستادن دارو و یا سرم غذایی ویا درمانی داخل شریانها داخل ورید یا داخل عضله ویا زیر جلد زیر پوست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تزریق=رقیق کردن مایعات مثلا پودر انتوبیوایک را در اب مقطر رقیق میکند میعات را داخل مداری که به مصرف منتهی میشود فرستادن و فشردن مثل دارو در ورید انسا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

نخست=مبدا و آغاز نخستین= آغازین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخست وزیر=اولین وزیر یعنی وزیری که مورد خواسته کشور است و وزیران دیگر را بوجود اورده یعنی گفتم در معنی اولی که اگر اولی نباشد دوم و دیگر اعدادی الی آ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

نخستین=اولین خواسته میعین شده ترکیبی از نخست و این است که چون در وزن ضرباهنگی واژگان و جمله و شعر و غزل مخفف میگردد و الف ان حذف و حتی بیشتر از الف ه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

انچه خواسته شما را رقم آغاز زند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اولیه =انچه خواسته شما بوده که در پارسی به آن نخستین میگوییم و مخفف ان نخست است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اوّل=دوستر مهمتر و این واژه اصلا یک تنها نیست و نمیتوان کسی که مقام اول را کسب کرده بگوییم مقام یکم شد اول یعنی انچه دوست داشت انچه اولا تر و بهتر بو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اولیه=اولویت داده شده است واین واژه از دوست =ولی است گرفته شده است یعنی انچه از همه بیشتر دوست داری که کم کم به مرور زمان اولا ها جای گزین نخستین ها ...

پیشنهاد
٢

عرب تمام سازهایی که با آرشه نواخته میشود از کمانچه و قیچک و ویلن و ویلن باس و ویلن سن و ساغر همه را کمانجه به تقلید از ملت پارس که کمانچه گفته او فکر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عازف الارغن=نوازنده ارغنون سازی ذوالاوتار ایرانی که مانند قانون با پنجه نواخته میشود و مخفف آن ارغون است و لذا چون این ساز تشابهات زیادی با چنگ و سنت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطربت=جمع مطارب است و در این واژه هم از نوازندگی خبر ی نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطارب=ج طرب راهای نتفرقه کوچه های باریک پس در این واژه هم اثری از نوازندگی نیست و بیخود این ملت عرب خود را اهل تمدن و فرهنگ میدارند آنها هرچه امروز د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مطرب=کسیکه می خواند و می سراید و خال چه نوحه باشد و چه ترانه و اصلا عرب نوازندگی و رامشگری را نمیدانسته و حتی در واژه عازف و عزف و موسیقاریش صریح به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

طرب=شادی تفسیر پارسیان است ولی عرب برای طرب تعریف خاصی ندارد چون لرز و خشم و ناراحتی را هم عرب طرب می نامد و مطرب که فاعل طرب است هم اواز خوان در شاد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فوج فوج یعنی هر گروه با یک بیدق مخصوص امده اند تیم تیم گروه گروه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

الم درد و رنج و بیماری است و فوج فوج را علم علم گویند و براثر نوشتار غلط در مرور زمان ع را به الف داده اند والا ان الم الم دردی است که تیر میکشد و هن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

درد میکند الم دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

المنادارد=درد دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

موئلم=دردمند بیماری که تالم دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دژم=خشمگین و دژ شکن است مانند شیردژم غضبناک و دلاور را هم گفته اند و این واژه پارسی است و بجای شجاع و دلاور و خشمگین و غضبناک عربی هم هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نام پارسی مرداویج شهریار بزرگ ایران سر سلسله آل زیار است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

مرداویج =معرب مرداویژ شهریار دلیر و دلاور ایرانی است که تاریخ در حقش ظلم نموده چون مرد افکن و شجاع بود در میدان با دلاوران گلاویز میشد اورا مرداویز ک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیذقان=کیذگان است که در تاریخ بیهق ابن فندوق یادمرکز بیش از ۱۱ روستا یاد شده استو گ ان معرب شده و ج گردیده است و لذا عزیزان پارسی باید توجه داشته باش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیذگان روستایی از توابع ششتمد بیهق یا سبزوار است که عرب نام ان را کیذقان نموده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بژ= زمهریر . زرورق . ریزه برفی که باد از ارتفاعات بر دامنه می برد و بسیار سرد و کم آب می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بژدن=بژ دان یعنی جایی که بژ زیاد می بارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بژدن روداب روستایی کوهستانی از توابع روداب که در دهه های قبلی هردو بژدن َ شرقی و غربی از توابع کوه میش سبزوار بوده چون در زمستان پژ می باریده است بژد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نام روستایی سرد سیر از توابع ششتمد است که نام اصلی آن بژدان بوده یعنی زمستان ها برف ریزه یا زمهریر یا زرورق می باریده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

سورچی=درشکه چی وکالسکه ران وشوفر و راننده رجال را میگفتند زیرا به هرجا ارباب خود را می برد سور فراهم بود و انرا میچرانید سورچران واژه ناپسندی بود لذا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تجسس=جاسوسی جستجو کردن غیرمحسوس در هر امری است که در قران شدیدا نهی گردیده است ولا تجسسو آ . ۱۲. س مبارک احزاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاویدن درون است حال خواه درون خانه بابستر یا درون مغز وعقیده کسی را کاوش کنی تا چیزی بر علیه او یا دیگران بدست اوری که این عمل در ایه دوازدهم سوره مب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اصابت است ودر ایه ششم سوره مبارک حجرات ان تصیبو را آسیب معناکرده درست نیست بلکه میفرماید همانا مصیبتی بر قومی براثر خبر دروغ فاسقی که در بین شما بیان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

رب العالمین=ارب دو جهان این آیه چندان زیباست که پروردگار به ان افتخار دارد و ان را بدون ال الف ولام اورده یعنی من ارباب دوجهان شما هستم که مرا حمد و ...

پیشنهاد
٢١

بسم الله قاصم الجبارین اصلا ایه نیست ومن گفتم که خداوند خیلی بالاتر از ان است که بنام خود فخر کند که در هم شکننده است این واژه در دعای افتتاح سندی که ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه از صعد اشتقاق واقتباس گرفته و مانند سعد سعید و مبارک همه گونه ادات فعل خود را معنی می بخشد و لذا تصاعد نور و امواج هم هست چون آنها هم از پای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بالاترین مدرک علمی را گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به مقام بالایی دست یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صعود به قله کوه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ترفیع یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بر بلندی قرار گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ستارگان درخشنده مثل زهره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه زیبا را اگر فارسی عربی کنیم همان سرازیری است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالت سر پایین انداختن است و معمولن انسان وقتی از ستیغ و قله به پایین میرود سرش را پایین میندازد و به پاهایش نگاه میکند چون اگر به دامن نگاه کند حالت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سرازیری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

از قله به دامن و شیبی رفتن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سرازیری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسیکه به مهر متوسل شده واز او حاجت می خواهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میترائیان خورشید پرست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که خورشید را عبادت میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامی دخترانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خورشید پدران و اجداد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

نامی پسرانه که با یک پسوند آ یا الف نامی زیبای دخترانه باستانی ایران است به معنی خورشید پدران و آبا و اجداد و که نبی مکرم هم دختر صدیقه خود را با الق ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

وقتی تصویر خورشید در اب می افتد و لذا میترائیان انرا نوعی دعا و ذکر میخواندند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نامی پسرانه از عهد باستان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

محراب عبادت محل اقامه نماز امام جماعت است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

محراب= حربگاه میدان جنگ و نبرد و لذا چون نماز جنگ با نفس اماره است محل اقامه نماز امام جماعت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چره چوحرجهنده است به ترکش انفجار خم پاره و سلاح های انفجاری چره میگویند هنوز در افغانستان که فرهنگستان نداشته اند ترکش نمیدانند چیست چون ترکش جعبه چر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چره=جره به معنای جهنده چست و چالاک فرز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پارسی جره هست لذا جره هم واژه پارسی است منتها حرف ج ( جیم ) معرب شده و به معنای چست وچالاک است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

انچه ترکش انفجار می نامیم پرزه = پرش گری که زاییده میشد ولذا در یک سلاح انفجاری صدها پرزه تولید میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ربایش و سرقت پول و زیورآلات به سرعت برق و کمتر از ثانیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هلکوپتر وپرنده بالگردی که مترادف هواپیما می باشد ضمنا در بالا نوشته اند متضاد هواپیما اشتباه است بلکه مترادف هواپیما است و هیچ ضدیت با طیاره ها نداد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پروازگر چرخ بال پرنده بسیار مفیدی که امروز نقش ویژه امداد ی در سازمانهای خدماتی وامدادی دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نام پرنده عمودپرواز که نام لاتین آن هلکوپتر است ولی متاسفانه فرهنگستان سوم در دهه هشتاد شق القمر کرده که چنین نام نامناسب بالگرد یا چرخ بال را بر پرو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

این نام زشت را فرهنگستان فعلی بر پرنده مفید ساخت دست بشر گذاشت که بهترین نام پارسی را می بایست نامش پروازگر باشد چون در همه جا قادر به پرواز است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

برقی که چشم قدرت دیدن ان را ندارد در فلسفه فیلسوف مشرق زمین در منظومه عربی میخوانیم یامن هو اخطفی لفرط نوره الباطن و الظاهرو ظهوره که بعضی ها ظهو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیف زنی یا جیب بری دریک طرفه العینی در یک چشم بر هم زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابخسبداری=تعداد زیادی بند خاکی با مهندسی سنتی در دامنه کوه که زمین ان سنگ و ریگ است کشیدن است تا هم سیل مهار شود و هم اب باران در زمین تزریق شود که ج ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابخسبداری=همان طرح جهاد کشاورزی بود که به غلط نام آن را آبخیز داری نهاده اند بر اثر ابخسب داری میتوان گفت آبخیز داری در دراز مدت حاصل آید ولی آبخیز د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابخیزداری=چشمه جوشنده اب داشتن است که از ان اب بر میخیزد وشرح بالا از تحفه های غلط فرهنگستان اخیر است که از سر گشاد سرنا را باد نموده و شرح حال آبخسب ...

پیشنهاد
٢

بنام خداوندی که دهن و دندان میشکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

شیخ الرئیس رئیس بزرگتر ها رئیس مهتر ها رئیس پیر مردان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر و راس اصناف مثل رئیس الشعرا شیخ الرئیس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که در راس وجود دارد مدیر دایره و اداره و شرکت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رئیس=کسی که در راس امور است سرور قبیله را هم رئیس می نامند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرور=نام خانمها در اهل تشیع ونام مردها در اهل سنت مثل سلطان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرور=شخص سر وار است یعنی بر هم سر است که معنی عربی ان رئیس است چون رئیس از راس گرفته شده و همان سرور است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

سلطان در مذهب تشیع نام مونث است ولی در اهل سنت نام مذکر می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

پادشاه و کسیکه سلطنترمیکند و بررمنطقه تسلط کامل دارد و از امیر یک کشور بالاتر است و لذا شاه مستعمره را به هیچ وجه نمی توان گفت سلطان مثل کشورهای عربی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سلطان= شخصی که بر سرزمین وکشوری تسلط یافته وبر مردمش حکومت میکند سلطان وسیله تسلط هم هست که در مسلط اوردم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسلط= کسیکه توسطه ابزار یا ماشینی بر کار مسلط شده و تسلط دارد و جمع ماشین آلات را سلطان می نامند که در ایه سوره الرحمن میخوانیم یامعشر الجن والانس. . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

اب دم دست آبی که در دست قرار داشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آب دست=هنر هنر متدان خاتم کاری منبت کاری نگار گری نقاشی خطاطی ووووهمه اب دست نام داشت مثل کاری که یک بزرگتر به هنرمند میدادسفارش میکرد یک اب دست نشان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابی که در آفتابه لگن های نگاره دار زیبا و گران قیمت پیش از خوردن غذا و بعداز خوردن غذا خدمتگذار مجلس به مهمانهای عمومی وخصوصی بدون اینکه از جای برخیز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیشگام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

سپاس=معادل اهدنا صراط المستقیم است یعنی برو که گمراه نگردی و همیشه پندار و رفتار و کردار تو نیکو باشد پس دعای زیبایی در اوستا میباشد که تقریبا برابر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

سپاس =دعاخیر اوستایی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

از چهل گرفته شده یعنی چهل تا سنگ و کلوخ روی هم چیدن جهت اخطار و احذار و یا نشان دادن راهی که مسافر میرود در کویر لم یزرع تا وقت برگشت گم نگردد البه ک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مترسک داخل مزرعه که بیشتر برای احذار واخطار شبانان و هراس دزدان جالیزار در سر مزرعه نصب میکنند چونان از دور میدانند که زمین کشت شده وگوسفند نباید به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پارسی آن به چشم نیامده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دیده ای مثل او ندیده است نظر کسی بر او نیفتاده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی مانندنیست ولی تا کنون نظر کسی بر او نیفتاده تا کنون مثل او دیده نشده بنظر نیامده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسیکه حکاکی و نگاره های نقش زده بر فلزات را آب طلا و یا نقره و یا برشو میدهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

زمینی که شکسته یا برق زده است و زیاد آب را میخورد خودمان دشتی داریم که درکودکی خودم رعد و برق زد مرحوم حلج شیخ ولی الله اسراری فیلسوف معاصر ونوه فیلس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سفره آبی که در زیر زمین زیاد در ان آب خوابیده است آبخسب میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ستوری که تا بنهر اب برسد از ان بترسد ودر ساحل نهربخسبد این عیب بزرگ را معمولا حمار دارد چون حیوانات دیگر کمتر از این ترفند ها استفاده میکنند

پیشنهاد
٠

بنام افریدگاردر هم شکننده دندان جبارین و جبر کنتدگان است که جبار معنی جبران کننده هم هست ولی در این ایه شریفه جبار جبران کننده نیست چون وقتی میگوییم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفنگ=انواع واقسام سلاحهای پرتابگر چه آتشین چه ارتجاعی چه بادی و انواع و اقسام بسیار زیادی دارد در هر قسمت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تفنگ=ابزار یا سلاح و جنگ افزار سبک و انفرادی که مانند فنگ خونخوار است و در اصل توش فنگ است ولی مخفف شده شده فنگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

فنگ=زالو است که خونخوار می باشد و هرچیزی که خونخوار باشد فنگ میگویند مثل تفنگ یعنی داخل ان گلوله خونخوار است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مجرم=گناهکار وکسی که جرمش محرز شده میباشد واتهامش براثر اقرار یا شهود یاکارشناسی پلیس محرز است ولی هنوز محکوم نیست وهر وقت که مدلعموم وقاضی وهیئت منص ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

متهم=کسیکه فعل خلافی باو نسبت داده شده و یا بر اثر جرمی تحت پیگرد قرار گرفته ولی هنوز جرم ثابت نشده چنانچه جرم ثابت ومحرز شود مجرم و متخلف است ولی کن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تضمین= گرو گذاشتن آبرو واعتبار چه در اسناد و چه در رهانیدن شخص متهم یا متخلف چون باز بین متهم و متخلف فرق بسیار است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تضمین=ضمیمه کردن اعتبار شخص معتبری در قباله یا سند و لذا ضمیمه کردن آیات حدیث شعر و غزل در شعر شاعر را هم تضمین میگویند و آن معانی فوق کاربرد تضمین و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

طشتک=واحد مقیاس تقسیم آب رودخانه یا قنات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

طشتک یا تشتک=پیاله ای است مسی که در وسط ته آن یک سوراخ تعبیه شده است که وقتی در یک طشت و یا لگن بزرگ آب میگذارند در مدت چنددقیقه پرشود و غرق شود که م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آبخانه=طشتکخانه و خانه ای که میراب در انجا اب قنات را به سهامداران تقسیم میکند و حکم مقیاس ساعت را دارد وهنوز در قانون و عرف و اسناد ما اکثر قنات ها ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آبخانه = جاییکه سفره آب زیر زمینی اب زیاد است و مبدا قنات در ابخانه است و مغنی میگوید تازه به آبخانه قنات رسیده ام یعنی الان در جایی کار میکنم که محل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

آب باز=کسی که اب را هرچه عمق داشته باشد دوست دارد وانرا به بازی میگیر مثل شناگر غاصی یا غواص یاسباح و لذا حیواناتی که با بار به آب میزنند مثل شتر اب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملاقات در حال حرکت با حرکت دو طرفه بوده ولی ملاقات یکجانبه گذارا را هم تلاقی گفته اند و در است لق آن به معنای حرکت است مثلا چیزی که میجنبد یا به عربی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دستکش چیزی که با دست رسم میشوده و نقاشی میشود یا خط کشی میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستکش= چیزی که با دست کشیده میشود و حمل میگردد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ارچک و پوششی بر پنجه دست است یا برای ارایش دست که مخفف ارایش شده ار که چکهم به معنی دست است شده ارچک واژه ناب پارسی است حال خواه برای بوکس و ورزش باش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ارچک= دستکش و در اصل پوشاکی است که مخصوص چک یا دست بافته شده است و این تحفه دستکش ارمغان فرهنگستان اول ایران است که هر واژه ای که ساخت ترکیب دوکلمه غ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

چکنویس=دست نویس است حا قباله باشد برات باشد وصیت باشد هرنوشته ای که اصل سند دست نوشته یا دست نویس شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چک= دست ید کف و چون سندپرداخت به وجه روز و به معنی وجه دستی است به آن چک میگویند مثل چکنویس یعنی دست نویس و هارون رشیدمامون را چک یا صک نوشت به ولایت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زیور چک =که النگو و دستبند است و چک به معنی دست است و ور مخفف زیور است ولی امروز در خراسان و افغانستان دستبند پلیس که بر خطا کار میزند را هم میگویند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کتک کاری و زدن کسی که در اصل چوبینه کاری است که معنی چوب زدن دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

چوبینه ای که برای تادیب بر خطاکار می زدند وکم کم رسمیت عام یافت و کتک کاری را هم چنبه میگفتند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کتک کاری که در اصل چوبینه زدن است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

آب خیز همان آب زه است که ما در خراسان مخفف انرا ابخز میگوییم و اصلا طوفان نیست اگر مرحوم اوحدی به طوفان نوح اشاره کرده چون در ان طوفان در قران امده ک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هونه مخفف هاونه است که در آب انبار و یا چنبه استخر شرح داده ام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چنبه مخفف چوبینه ایپیستون مانند که بلندی ان به اندازه عمق استخر و یا کف آب انبار و قطر آن به اندازه حجم سیلندری که مانند هاون سنگی بی ته و بدون کف بو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

انبار سرپوشیده اب را یا حوض سر پوشیده را آب انبار میگویند لذا در خانه های قدیمی رجال حوض جدا بود و آب انبار جدا و کسی به آب انبار دسترسی نداشت و سقف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حیوانی قوی مانند اسب و قاطر و گاو و شتر را که هماهنگ با دلو یا دول آب میکنند مثل سنگ پیاهنگ ترازو مثلا او یک ترف سنگ است و تا در کفه دیگر کالا میگذار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حقوق ارتفاعی= به سهمی گفته میشود که شخصی از زراعت و یا گیاه خود رویی مانند ریواس را از زمین حق دارد ببرد مالک زمین نیست ولی انچه از زمین برآید و ارتف ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

چون ف در عربی خودش یک واژه است و شل از فارسی به عربی رفته ولی در اینجا چون خطاب ندارد درست بنظر نمی رسد چون وقتی ف را بر سر شل میگذاریم باید یا فشلنا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

از واژه فشلتم قران ارایش فارسی گرفته و معنی آن پس شما سست شدید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

پس سست شدن است این واژه ترکیبی از عربی و فارسی می باشد ف به معنای پس و شل هم که سست است مانند فان پس همانا فویلا پس وای بر آنها فبای پس بکدامین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

مرعوب شدن وتغیر اراده از هراس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

منظور ایه نورانی بسم الله الرحمن الرحیم است =بنام آفریدگاری که پروردگاراست وآمرزگار ولی من در آیه شریفه بصورت جمله معنی نکردم که بر من ایراد نگیرند و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

کرت کشاورزی که با زاله ای که با پنجه در قدیم و اکنون با اداوات کشاورزی که پلکش نام دارد مزرعه را کرت کرت یا خویر خویر میکنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به ترازی که دهقانین در جلو اب به خویر که زراعت شده می بندند تا سرعت اب خاک را از زمین نبرد و مخفف ان اِسترو است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف زمین رو و تراز اب یا استرو است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمیرو=همان تراز و آهسترو یا استرو می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

استرو=تراز آب دهقانان در سرزمین که معمولا از هیزم یارسنگ چین درست میکنند در اصل آهسته رو است چون جلو سرعت ورود اب به زمین را کع سبب تخریب زراعت و زمی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تَعَیُّن=بدیده خاص نگریستن است نه خواص شدن و معنی خاصیت داشتن در فلسفه و عرفان است بیدل می فرماید آبم زخجالت زغرور و چه تَعَیُّن. . . بیدل مطلب جز ع ...

پیشنهاد
٥

بنام آفریدگارِ پروردگار وآمرزگار متاسفانه در هزارو چهارصدسال این آیه شریفه مترجمان ما اشتباه ترجمه کرده اند تا اینه من در اوایل انترنت اننرا در وبلاگ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

باتلاقق=پاتلاق است یعنی زیر پایت لق و خطرناک است این واژه اصلا معنی های بالا را در اصل وریشه خود ندارد و همان پات لق است که پ از ورود عرب مبدل به ب ش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

لاق به معنی لق و لرزان و خطر ناک هم هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ابادیس= تمام ابادی ها کل جهان تمام شهر هاوبلدها تمام ولایات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

علاوه بر ان که نام خاص است ومعنی الگوی آبا یعنی پدران را میدهد معنی زیبای جمع آبادی ها را در لاتین میدهد چون ادات وادوات جمع فرهنگها هنوز مشترک است م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سلام نام آفریدگار هم هست چون او سلام و سلیمان مطلق است و سلیمان هم از این واژه اشتقاق یافته چون همه از جن و انس و حیوانات و باد تسلیم اوبود که نامش ش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آبگیر و تله اب است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

شهری را که سپاه دشمن مسخّر کرده اند و اختیار خروج و ورود ان شهر را بدست گرفته اند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

استخرمحیطی است که اب را تسخیر گرفته است و اختیار اب وردی را در دست ابزار های خود دارد بر خلاف ابگیر که اب را گرفته ولی راه خروج اب ندارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروداد خوردنی ها ولی واحد یک جرعه آشامیدنی هم هست مثلا در خراسان نمیگویند یک جرعه میگویند یک قورت اب به من بده ولذا بلعیدن تدخینات و دود کشیدن مواد م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای قورت دادن آب و فرودادن اب است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای شکستن شیشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سلام=تسلیم این معنی هایی که در بالا برای سلام شرح داده اند اصلا در سلام وجود ندارد و خود قران این واژه را تفسیر نموده در ایه ۵۶ احزاب میفرماید یسلمو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مستدام=پایدار پارسی است و این واژه هرگز پاینده نمیباشد چون منوط به حیات است پس معنی هم خانواده خودش از عربی همان ادامه دار و دائم است و عزیزان فرهنگ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی که بدون زحمت و مفت و مجانی بدست آید را گویند و تقریبا مثل باد اورده است و لذا خاشاکی که در کناره زاله یک بندسار خاکی که پرای کشت پر آب باران میک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

صدای ضربه زدن یک جسم مسطح بر آب حوض یا استخر وصدای انداختن خود را در آب هم وقتی با سینه خود را در استخر یا حوض اب بیندازی صدای حاصله را شلپست گفته اند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

صدای شکستن چوب خشک با یک ضرب یا زدن چوب بر زمین یا صدای ضربه سیلی خدای ناکرده بر کسی را هم میگویند چنان زد که شرقست صدایش بلند شد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

صدای افتادن سکه ازبلندی بر زمین سنگ فرش یا فلز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

صدای برخورد سکه بر هم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بخشندگی و از خود گذشتگی که از جود و احسان سرچشمه گرفته است. و لذا کوشا و ساعی در کار که از خود گذشتگی نشان میدهد جدیت است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جدّی=کوشا ودراصل این واژه از جواد اشتقاق یافته و کسیکه در کاری بخشندگی و ازخود گذشتگی نشان دهد جِدّی می نامند چون جواد یعنی بخشنده و دارای جود و اینگ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گُرُپَّستِ= صدای افتادن جسمی سنگین از ارتفاعات بلند ساخته های انسانی را گرپست میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تُرُپَستِ=افتادن یک جسم نیمه سنگین زیر صد کیلو بر زمین از ارتفاع یک دومتری صدائی که از ان بر میخیزد ترپست میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

صدای انفجار وبرخورد جسمی فلزی با سرعت زیا بر جسم فلزی دیگر و همچنین صدای آتش گلوله در تفنگ که انهم نوعی انفجار کنترل شده است را تَرَقَستِ میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

رحمان= پروردگار که در معنی تفصیلی ان ر اخر پروردگار از قلم افتاده ومت متوجه نشده ام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

الله = آفریدگار الله جل جلال نام اعظم آفریدگار است و تمام نام های دیگر خداوند از این سرچشمه میگیرند و به معنی بی همتا وربی مانند هم هست لدا معنی بسم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

رحیم= آمرزگار پارسی و سومین نام اعظم خداوند است که بعداز الله و رحمان از تمام نام های دیگر خداوند بزرگتر و اعلا تر است که شرح کامل را در معنی رحمان د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

رحمان=پروردگا . . . رحمن یا رحمان دومین نام اعظم خدا وند است که از الله کوچکتر و از رحیم بزرگتر است به همان سبب نمی توان گفت که رحمان الله است ولی می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بندک ساقه گندم و جو که بعداز دانه بعداز خرمن چهار شاخ زدن بر زمین میریزد چون از دانه سبک تر و از کاه سنگین تر است ولذا بعد جدا کردن دانه از کاه کشاور ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بداخلاق کسی که دائما نق می زند نق نقو هم میگویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

خرّاص =شایعه ساز و شبهه افکن است این واژه زیباترین واژه قران است وخیلی بزرگتر از دروغگو است پس نمیشه گفت دروغگو =کذاب است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی انسان گزینش و انتخاب دگری ندارد ناگزیر است و این واژه در اصل یک انتخاب تک گزینه ای می باشد انتخاب تحمیلی مانند ازدواج ناگزیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

میاق وسط موی فرق سر را وقتی یاق میزنی و بر چپ و راست میافکنی میگویند مویش را یاق زده و مخفف ان میاق گردیده واگر در سبزوار خراسان که شهر فرهنگاست و ما ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به در ساقینامه ابن سینا میخوانیم به غیر می به مریضان دی دوایی نیست به ان خدای که جز ان خدا خدایی نیست خورم جرعه ای اعضای من کند تق تق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیماری قلم سردی و پوکی استخوان را ابن سینا بیماری دی خوانده یعنی در گرمای تابستان هم مانند دیماه احساس قلم سردی و پادرد دارند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

وق بی رنگ و بی جلا و فکر کنم از بی وقار گرفته شده مثلا در خراسان اگر رنگ لباسی جالب نباشد میگویند خیلی وق است و تو ذوق میزند و ِلذا در تضمین شعر ساقی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

همان فرداست مثلا وجود خداوند علی اعلا تاق است وهمتایی نداردو لذا تاق تاق درست نیست و تق تق درست می باشد که در ساقینامه ابوعلی سینا میخوانیم که یک شاع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوست دختر فکر کنم این واژه صد دلستان بوده که به مرور ایام مخفف شده و شده ستلی ستان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

جوال ظرف بزرگ غلات و حبوبات است که از جنس گلیم پنبه ای ضخیم است و واحد ان هم چهل من معادل صدو بیست کیلو می باشد و کوچکتر ان را تاچه و یا تیچه میگویند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خسور در اصل خسارت دیده است ولی در خراسان به پاس احترام داماد ها به پدر زن خود میگویند البته هیچ کجا دیده نشده که عروس به پدر شوهر خود بگوید چون این و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جمع سمر که افسانه است می باشد ویک اشتباه تایپی من به جای دهنفره که معنی ان دهن حفره و مظهر قنات معنی نموده ام اشتباه و خزای رایانه ای است و اسمار دهن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

در اصل دهن حفره قنات است ولی بر اثر تخفیف و گذشت زمان شده دهن فره جایی که مظهر قنات است و اولین جایی است که اب قنات از ان خارج میگردد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کنده وا محل خروجی اب استخر است چون کانالی کنده شده تا آب استخر را تا کف استخر به راحتی خارج شود به ان کنده وا میگویند یعنی زمین کنده شده تا منفذ خروج ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در اصل دهن حفره است ولی مخفف شده ان شده دهن فره که مظهر قنات است و اولین محلی است که اب قنات بروی زمین ظاهر میگردد که در خراسان خصوصا سبزوار دهن قلبه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در اصل سنگ وازد است ولی مخفف ان به سنگِ وِز معروف شده و آنهم الک و غلبری درشتر از غلبراست یعنی چندان درشت است که غله در داخل ان نمی ماند و انچه می ما ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

الکی است که از الک آرد درشت تر است و از روده تاب داده گوسفند صنعت گران بومی و سیار در قدیم برای کشاورزان می ساختند ویک دایری بزرگ کمی بزرگ تر از دف ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

غلبکن دری است که با تغلب و نیرنگ در جایی که حق تو نیست ان درب را نصب کنی و لذا به درب تغلبی که جهت مانع ورد حیوانات اهلی در فرای درب اصلی دهقانان روس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

هرچیزی که جبرکن یا زورکن یا ضربه کن کنده شود مانند پنجره ای از یک دیوار ایجاد کردن به همین خاطر به پنجره ها هم در خراسان قلبکن میگفتند و قلبکن صحیح ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

یاجو یکی از ادوات کشاورزی است که از روده گاو یا پست بز بشکل نوار بریده خوب تاب میدهند و معمولا یاجوی روده گاو بهتر میشود و آنرا بشکل طنابی به قطر یک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

قورچه یا قرچه زنگ کوچکی به مانند توپ تنیس مسی یا برنز که یک یا دو ساچمه آهنی داخل ان که با تکان دادن صدا میکند که معمولا سه عدد یا چهار عدد بگردن سگ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

چی چینی چرا چنین یا چه چنین است و اشتباه گفته ام چرا چنان چون واژه چرا چنان را باز میگوییم چی چو نو و معنی چی چونو چرا چنان می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

قلبکن چیزی که منظم بریده و کنده نمیشود و قلب و ناجور کنده میشود قلب کن نام دارد که در قدیم سوراخ و خوخه و پنجره ای که از دیوار خوانه قلب با کلنگ کنده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

کلکین در خراسان به پنجره کلکین میگویند این وازه از ایران باستان است و چند ابادی با نام کلکین داریم و چون منسوب به نی است وقلم هم که کلک میگویند یعنی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه مخف چرا چنان چه چنان می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

همان مخفف چرا چنین است در پارسی دری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

استادی که گل رس گولی را مانند تنور می مالد و بعد ان را در داش و یا کوره پخته و مانند سفال می نماید. و مانند کوزه گر تخصص خاصی دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

حلقه های بیضی شکل که قطر بزرگ آن حدود یک متر وقطر کوچک از پنجاه سانت کمتر نیست تا یک نفر بتواند با یک دول چرمی پر بار داخل آن با کمر خم حرکت کند و ای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

گشتاور همان چرخشگر خودمانی وپارسی ناب خودمان است واین واژه ارمغان فرهنگستان ما می باشد که برای خودش می بافد جهان مترقی دنبال واژگان زود فهم ودرک الاد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

کول کمینگاه صیادان است که اصل ان چون در زمین کالیده شده و گود شده و با نی و هیزم مانندآلاچیق پوشیده شده است کول نام گرفته ولی در خراسان که مهد وخاستگ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

واژگان عربی کلا پارسی میباشد چون اعراب بگواهی قران در جاهلیت محض بودند که شامل قوم کوچکی در شبه جزیره عربستان مابین سه تمدن ایران و روم و مصر در انزو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پارچه تمیز و ضخیمی که با کمی اب خیس میکنند و دیواره تنور داغ را با آن می روبند تا خاکستر نان های تنور قبلی که پخته شده بر نان هایی که میخواهندبپزندنچ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

گلیمی که از پشم رنگین با نقش های زیبا با زمینه قرمز رنگی برای زیر زین اسب می بافند واز گردن اسب تا نزیک دم او را می پوشاند