جغجغه

/jeqjeqe/

معنی انگلیسی:
rattle, ratchet, rattle (- box)

لغت نامه دهخدا

جغجغه. [ ج ِ ج ِ غ َ / غ ِ ] ( اِ ) چیزی از مس و یا چوب که در آن سنگ ریزه کنند بازیچه طفلان را، که چون بجنبانندآوازی برآورد. بازیچه اطفال و آن ظرفی خرد است از چوب یا حلبی و امثال آن و بر آن دسته بلند و در میان ظرف ریگی چند که چون بجنبانند آواز کند. چالتاغ. رجوع به چالتاغ شود. ( یادداشت مؤلف ). || جغجغه دندان ؛ دندان کروچه. صدای بهم خوردن دندانها.

فرهنگ فارسی

نوعی ازاسباب با ی کودکان شبیه قوطی کوچک دسته دار
( اسم ) گیاهی از تیر. پروانه آساها که با کرات آنرا مخلوط میکردند و در تداوی بعنوان قابض بکار میبردند. این گیاه بصورت درخت یا درختچ. خاردار میباشد . گلهایش خوشه یی است . جغجغه از گیاهان بومی هندوستان است بچه گربه .

فرهنگ معین

(جِ جِ غِ ) (اِ. ) نوعی اسباب بازی کودکان شبیه قوطی که موقع تکان دادن صدا از آن برآید.

فرهنگ عمید

۱. نوعی اسباب بازی کودکان شبیه قوطی کوچک دسته دار که موقع تکان دادن صدا می کند.
۲. (زیست شناسی ) میوۀ گیاهی خاردار که پس از خشک شدن هرگاه آن را تکان بدهند دانه هایش در میان آن صدا می کند.

گویش مازنی

/jegh jeghe/ جغجغه
/jegh jeghe/ جیغ و داد – فریاد و شیون

دانشنامه عمومی

جـِغجـِغه ( به انگلیسی: Baby Rattle ) جغجغۀ کودک جغجغه ای است که به طور خاص برای سرگرمی نوزاد تولید می شود. جغجغه ها از زمان های قدیم برای این منظور مورد استفاده قرار می گرفته اند و کارشناسان رشد کودک معتقدند که این جغجغه ها با تحریک حواس به بهبود هماهنگی چشم نوزاد کمک می کنند. [ ۱] [ ۲]
به طور عمومی، جغجغه به وسایلی گفته می شوند که با تکان دادن آن اجزای آن با همدیگر برخورد می کنند و نوعی صدای تق تق ایجاد می کنند. [ ۳]
در مهندسی مکانیک چرخ های دندانه داری که به خاطر ضامن دار بودن صدایی مانند صدای جغجغه تولید می کنند چرخ جغجغه گفته می شود.
در میان قبیله های سرخ پوستان آمریکا سازی جغجغه مانند به نام ساز جغجغه در مراسمی برای دعای باران استفاده می شده است. [ نیازمند منبع]
نام جغجغه یک نام آوا است.
جـِغجغه  : اسباب بازی کودکان = ( جِ جِ غِ ) ( اِ. ) نوعی اسباب بازی کودکان شبیه قوطی که موقع تکان دادن صدا از آن برآید. ( از فرهنگ نامۀ معین )
عکس جغجغهعکس جغجغه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مترادف ها

rattle (اسم)
سر و صدا، تق تق، خس خس، خر خر، جغجغه

rattler (اسم)
جغجغه، مار زنگی، چیزی که تغ تغ کند

پیشنهاد کاربران

دسته آچار باندازه های مختلف که از شش میلی گرفته تا پنجاه میلی که نوع مرغوب آن برای سفت نمودن یاتاقان درجه دارد مثلا اگر پیچ رویش صدوبیست نوشته باشد آنرا باید روی صدوبیست درجه زاویه تنظیم کرد تا خودش به
...
[مشاهده متن کامل]
صدوبیست درجه فشار برسد مانند دنده دوکس دوچرخه رد میکند و دیگر فشار بر نمیداردالبته قبلا درجه ساده داشت و لذا در جعبه بوکس آچار نوع ساده و بدون درجه است

معنی: سر و صدا، تق تق، خس خس، خر خر، جغجغه، تلق تلق کردن، تغ تغ کردن، تق تق کردن، خر خر کردن، وراجی کردن
معانی دیگر: صدای جغجغه کردن، جغ جغ کردن، تند و بی وقفه حرف زدن، با شتاب گفتن یا خواندن، ( دائما ) زر زدن، ور زدن، به تلق و تولوق انداختن، صدای تق تق چیزی را درآوردن، حواس کسی را پرت کردن، گیج کردن، تضعیف روحیه کردن، تلق تولوق، خرناس، ( تنفس ) خرخر، هیاهو، گفت و شنود پر سر و صدا، جغجغه ی دم مار، زنگ ( در دم مار زنگی ) ، ( معمولا با: down ) دارای طناب افقی کردن ( رجوع شود به: ratline )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس