تجسس

/tajassos/

مترادف تجسس: بررسی، پژوهش، پژوهیدن، پی جویی، تفتیش، تفحص، جست وجو، کاوش، کنجکاوی، کندوکاو، تفحص کردن، جست وجوکردن

برابر پارسی: جستجو، پی جویی، کاوش کردن، پی جویی کردن

معنی انگلیسی:
quest, research, investigation

لغت نامه دهخدا

تجسس. [ ت َ ج َس ْ س ُ ] ( ع مص ) خبر جستن.( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). خبر خواستن. ( ترجمان عادل بن علی ). خبر پرسیدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). خبر جستن و بیشتر دربدی باشد و در حدیث است : لاتحسسوا و لاتجسسوا؛ یعنی بگیرید آنچه را آشکار است و واگذارید آنچه را پوشیده است خداوند عز و جل جستجو میکند و از باطن کار... و گفته اند تجسس جستن است برای جز خود و تحسس جستن است برای خود... ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): تجسس در بواطن امور؛ بحث کردن در آنها. ( اقرب الموارد ). جستجو کردن. ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ نظام ) ( آنندراج ). جستجو و تفحص و تفتیس و پژوهش. ( ناظم الاطباء ) :
از بیم تجسس رقیبان
سازنده ز دور چون غریبان.
نظامی.
شخصی را به تجسس ایشان برگماشتند. ( گلستان ). از حال ایلک خان و برادرش طغانخان تجسس و تفحص فرمود. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 331 ).

فرهنگ فارسی

جستجوکردن ، دنبال چیزی گشتن، خبرجستن
۱- ( مصدر ) پژوهیدن خبر جستن . ۲- ( اسم ) پژوهش جست و جو.جمع : تجسسات .

فرهنگ معین

(تَ جَ سُّ ) [ ع . ] (مص م . ) جستجو کردن ، دنبال چیزی گشتن .

فرهنگ عمید

جستجو کردن در امری یا چیزی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تجسّس از مباحثی است که در فقه و اخلاق و باب حکومت از آن بحث شده است.
تجسّس، اصطلاحی اخلاقی و فقهی و مبحثی مهم در باب حکومت.

معنای لغوی تجسس
واژة عربی تجسس، در اصل به معنای «با دست لمس کردن» و مجازاً به معنای «نگاه کردن از سر کنجکاوی برای شناسایی دیگران» است. این واژه در فارسی به معنای «خبر جستن » است

← معنای واژه تحسس مانند واژه تجسس
معنای اصطلاحی تجسس در متون اسلامی و فقه اسلامی از مفهوم لغوی آن چندان دور نیست ، البته در برخی منابع فقهی اهل سنّت ــ که تجسس را تعریف کرده اند ــ مراد از آن تفتیش و جستجوی اخبار مخفی و اطلاعات سرّی دشمنان به قصد آگاهی یافتن از آنها ذکر شده است

واژه تجسس در قرآن
...

[ویکی شیعه] تَجَسُّس به معنای جستجو در امور مردم است. تجسس از منظر اسلام حرام است و پیامدهایی را در دنیا و آخرت در پی دارد البته تجسس در انتخاب همسر، گزینش کارمندان و یا آگاهی از نقشه ها و تحرکات دشمن از این حکم استثناء شده اند. درمان تجسس از راه از بین بردن ریشه های آن مانند حسادت و تکبر امکان پذیر است.
تجسس، به معنای خبر پرسیدن، جستجو از اموری که مردم می خواهند پنهان بماند و دنبال چیزی گشتن است.
تجسس در قرآن به معنای کسب اطلاع از لغزش های مؤمنان به کار رفته که در شمار رذایل اخلاقی قرار دارد. زمانی که حضرت علی(ع) مالک اشتر را به حاکمیت مصر منصوب کرد، او را از تجسس در احوال پنهانی مردم نهی نمود.

[ویکی اهل البیت] در نهاد گروهی از افراد، اخلاق زشتی وجود دارد که پیوسته آنها را به تجسس در لغزشها و تحقیقات پیرامون اسرار مردم برمی انگیزد و به انتقاد و بدگوئی از آنها که با سرزنش و استهزاء آمیخته است تشویق و ترغیب می کند با اینکه خود دارای عیوب فراوانی هستند و نواقص در وجودشان بر فضائل چیرگی دارد.
ابن اثیر می نویسد: تجسس، جستجوکردن از چیزهای پنهانی است و بیشتر در کشف امور شرّی که مخفی هستند استعمال می شود و جاسوس به کسی گفته می شود که بدیهای پنهان مردم را پی گیری می کند. مرحوم شهید ثانی نیز در تعریف اصطلاحی آن می فرماید: معنی تجسّس این است که بندگان خدا را زیر پرده ستاریت پروردگار رها نکنی و پرده از روی کار آنان برداری و آنچه را که خداوند پوشیده داشته است، آشکار کنی که این کار وسیله کسب اطلاع از امور مخفی آنها و پرده برداشتن از روی اسرارشان می شود و در نتیجه آنچه بر تو پوشیده بود، آشکار می گردد که اگر مخفی بود دل و دینت سالم تر می ماند.
خداوند حکیم در قرآن کریم از این عمل زشت در ضمن منع از گناهان دیگر می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلاتَجَسَّسُوا...»؛ ای مومنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون گناه است و تجسس نکنید...
به عبارت دیگر از جمله شروط ایمان عدم دخالت و تحقیق بیجا در امور مسلمانان است و با صیغه نهی که آمده دلالت بر حرمت تجسس می کند و حتی بر اساس آیه می توان به گناه کبیره بودن آن حکم کرد: «کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم باایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است...».
زیرا یکی از راههای تشخیص کبیره بودن گناهی آن است که در قرآن یا روایت، وعده عذاب الیم و سخت در مورد آن داده شود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز می فرماید: لغزشهای مؤمنین را جستجو نکنید زیرا کسی که بدنبال لغزشهای برادر مؤمنش باشد خدای تعالی گناهان او را پیگیری می کند و هر کس که خدای تعالی گناهانش را پیگیری کند او را مفتضح و رسوا می سازد هر چند در داخل خانه اش باشد.
در جایی دیگر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم در ضمن حدیثی فرمودند: «ولاتحسّسوا ولاتجسّسوا ولاتناجشوا ولاتحاسدوا ولاتباغضوا ولاتدابروا و کونوا عباداللّه إخوانا»؛ تحسّس و تجسّس نکنید و در صدد کشف عیوب مردم نباشید و نسبت به هم حسد و کینه نورزید و از یکدیگر روی برنگردانید و ای بندگان خدا با هم برادر باشید.

[ویکی فقه] تجسس (سیره نبوی). یکی از اوصاف زشت و زننده که موجبات سستی و از هم گسیختگی پیوند دوستی و مودت بین انسان ها را فراهم می آورد، تجسس در امور دیگران و جستجوی عیوب و لغزش های آنان و آشکار نمودن آنهاست.برای پی بردن به نکوهش این صفت ناپسند،می توان به سیره عملی و کلام پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) رجوع کرد. چون طبق صریح آیه قرآن، ایشان بهترین الگو کامل بشریت می باشند.
تجسس در لسان اهل لغت به معنای فحص و جستجو است، این واژه بیشتر در معنای جستجو کردن از بواطن امور و چیزهای پنهانی استعمال شده، معمولاً در معنای کشف نهانی های شر به کار می رود.
ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، النهایه فی غریب الحدیث، ج۱، ص۲۷۲، تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۴ش.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) مسلمانان را از این صفت رذیله برحذر داشته فرمودند: «ای گروهی که به زبان اسلام آورده اید و قلب هایتان از ایمان خالص نشده است مسلمانان را مذمت نکنید و در پی جستن عیوب آنان نباشید که هر کس در صدد عیب جویی و جستجوی لغزش های برادر مسلمانش برآید خداوند عیوب و لغزش های او را دنبال می کند و هر کس که خداوند عیوب و لغزش هایش را دنبال کند رسوایش سازد اگرچه در اندرونی خانه خود باشد.»
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۳۵۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) نه تنها مسلمانان را از تجسس و جستن عیوب دیگران برحذر می داشت، بلکه خود نیز هیچ گاه عیب جو نبوده
صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۸۳، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش.
...

[ویکی فقه] تجسس (قرآن). تجسس از ماده «جس» در لغت به معنای شناسایی کردن به صورت پنهان می باشد.
تجسس از ماده «جس» در لغت به معنای شناسایی کردن به صورت پنهان و ظریف، و جاسوس از همین ریشه است و در اصطلاح قرآن به معنای کسب اطلاعات از لغزشهای مؤمنان است که در شمار رذایل اخلاقی قرار دارد.

مترادف ها

search (اسم)
کاوش، طلب، بازرسی، تکاپو، سراغ، جستجو، تجسس

research (اسم)
کاوش، تحقیق، تفحص، جستجو، تجسس، پژوهش، تتبع

equivoke (اسم)
ابهام جناس، تجسس

equivoque (اسم)
ابهام جناس، تجسس

فارسی به عربی

بحث ، استقصاء

پیشنهاد کاربران

گشتن
دنبال سر نخ بودن
کشف نمودن
جست جو کردن ، دنبال چیزی گشتن ، سر نخ پیدا کردن
پالیدن
تجسس=جاسوسی جستجو کردن غیرمحسوس در هر امری است که در قران شدیدا نهی گردیده است ولا تجسسو آ . ۱۲. س مبارک احزاب

بپرس