دل اندروا

لغت نامه دهخدا

دل اندروا. [ دِ اَ دَ ] ( ص مرکب ) دل اندروای. نگران. مضطرب. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به دل اندروای شود.

فرهنگ فارسی

دل اندروای . نگران .

فرهنگ عمید

دلواپس، نگران، مضطرب.

پیشنهاد کاربران

دل اندروا برگرفته از دل اندروای که برابر است با نگران ؛دلواپس؛ آشفته که در خراسان به کار گرفته می شود
هر چند امروز با واژگان دیگر جایگزین شده است.
نگران دل واپس منتظر در میان در نشسته در حال انتظار
واژه دل اندروا به معنای دلواپس و نگران در گویش شهرستان بهاباد استفاده می شود.

بپرس