شترخو

لغت نامه دهخدا

شترخو. [ ش ُ ت ُ ] ( ص مرکب ) اشترخوی. بدکینه. کنایه است از کینه ور و کینه خواه. ( آنندراج ). بدخواه. بداندیش. کینه ور. ( ناظم الاطباء ). کینه توز همچون شتر. رجوع به اشترخوی شود.

فرهنگ عمید

۱. پرکینه مانند شتر.
۲. قانع و بردبار مانند شتر.

پیشنهاد کاربران

مرحوم علامه دهخدا اشتباه معنی کرده شتر خو محل خسبیدن شتر است که در اصل شتر خسب بوده ولی در مرور زمان شتر خو یعنی محل خوابیدن شتر گفته اند و باسم های گیاهی وآهک آنرا ازآفت کنه که برای شتر خطرناک است که
...
[مشاهده متن کامل]
شتر داران به آن مار سر میگویند چوناگر در حفره های زیرکوهان شتر جاکند به دوهفته هزاران کنه میشود و لذا کنه انگل مرغ است ولی مار سر شتر هم شبیه کنه است و آنچه علامه معنی نموده شتر کینه است و نامش هم شتر کینه است

بپرس