پیشنهادهای مهدی باقری (٣٣٠)
مکالمات ذهنی شما با خودتون
شخصیت اصلی یک داستان که با مشکلات و کشمکش ها روبه روست
سویه جدید ویروس کرونا که اواخر نوامبر 2021 در آفریقا کشف شد
مقاومت
چرت و مسخره، احمقانه
اندیشمندحوزه دینی
در موقعیت و شرایط بد بودن، بدشانس بودن، خر کسی از کرگی دم نداشتن
=wank
سه تا کلمه ی خیلی ناجور هستن که ممکنه باهم قاتی بشن Adopt: اتخاذ کردن، به فرزندی پذیرفتن Adapt: سازگار کردن، وفق دادن Adept: ماهر، مهارت
جراحی بدون ورود ابزار به بدن ( بدون عمل جراحی باز ) Noninvasive درواقع جناب نیازی متضاد رو اعلام کردن
درجایگاه صفت وقتی بکار برده میشه، به معنای اون بخش از کاراییه جزئی و ظاهری که صرفا برای اینکه روش مهر انجام شدن بخوره انجام شده، مثلا تو مثال زیر The ...
فرصت دوباره ی زندگی عمر دوباره an operation to give her a new lease of life
Lease of life/ lease on life
جانشین کردن، از چیزی بجای چیز دیگری استفاده کردن
Limit=restrict=constrain=restrain
انجام شده برای اولین بار
Over throw
کسی را از کار زشتش اگاه کردن یا گوشزد کردن
در رابطه با نور، نور خیلی زیاد و کور کننده
کسی که شدیدا مخالف تغییرات اجتماعی و سیاسی باشه =extremely conservative
مشتی از چیزی: a handful of stones A handful of sth: تعداد کمی از مردم یا چیزی A handful of people Be a handful: برای بچهای شیطون که نمیشه کنترلشون ک ...
=continuously =permanently
فعل این کلمه یعنی Din sth into sb : به معنای آموختن چیزی به کسی با مرتبا تکرار کردن اون مثال: Respect for our elders was dinned into us at school #د ...
آرام کردن، تسکین دادن
درصورتی صفت ترجمه میشه که قسمت سوم فعل بیاد: Devoted
مُد
نشانه هم میتونه معنی بده
کم خرج کردن
Thrust sth upon/on sb به زور چیزی را به کسی تحمیل کردن He had marriage thrust upon him
رفتار، برخورد
از اینجور عقاید تو ایران هم زیاده، نمونه ی بارزش راجع به پوشش خانم هاست، هرکی فلان بپوشه فلانه و… یجام "هیچکس" توی یکی از کارای اخیرش میگه که: اونایی ...
کاربردی بودن
رو به رشد و افزایش
همسریابی
ضعیف و بیمار
نفوذ کردن
اینایی که کلا ذاتاً یه آدم دیگه ان، و بعد میان به ادب، فرهنگ و کلاسِ اجتماعی بالا تظاهر میکنن که دیگه از حد میگذره Her genteel accent irritated me
جذب ( غذا، نیروی کار، دانشجو، هوا، سوخت… )
۱ - تسویه حساب کردن و اخراج کردن ۲ - حق السکوت دادن ۳ - تسویه حساب بدهکاری
از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی
ضریب intelligence quotient : ضریب هوشی یا همون آی کیو
گران قیمت ( برای خونه و ماشین افراد مهم ) A life of executive luxury
پسوند ee - برای کسی که چیزیو دریافت میکنه یا عملی روی اون انجام میشه پسوند متضاد اونم که میشه er - Payer و payee
Wrap - up=round - up زبده ی اخبار و در حالت فعل هم پوشیدن و هم پوشاندن Wrap up/wrap somebody up
برای شروع کردن هرکاری بکار میره، نه فقط بحث و گفتگو، بستگی به منظور گوینده داره
بحثی که بر سرزبانها میوفته و مردم مدام راجبش حرف میزنن، مثل افزایش قیمت خودرو
این اصطلاح بصورت talk at cross - purposes بکار میره در بحثی چیزی که دونفر هرکدوم دارن حرف خودشون رو میزنن بدون اینکه نظر مقابل رو درنظر بگیرن I think ...
=breed
درواقع این یه فریزال وربه، که حرف اضافه ش جامونده Revert to
برای عوض کردن موضوع بحث بکار میره که میتونید در اول جمله استفاده کنید turning to the question of foreign policy…
چݥشم پوشی کردن از درنظرگرفتن یه جنبه ای از موضوع تو فارسی میگیم:جدا از فلان چیز، بعد موضوع جدیده رو اعلام میکنیم مثالو ببینید: Leaving aside the ques ...
اسم در خروجی راه فرار از مشکل و گرفتاری صفت: way - out عجیب و غیرعادی
قید: در کنار چیزی بطور همزمان ادامه دادن حرف اضافه: همچنین، = in addition to
در نامه ها و ایمیل ها استفاده میشه برای اشاره کردن به بحثی یا چیزی که توی نامه قبلی دربارش صحبت کرده بودیم. جمله رو با این حرف اضافه شروع میکنید، به ...
عصبانی کردن آزردن
It serves sb right for doing sth
کشیدن He asked me to draw up a map to the party so that he wouldn't get lost.
برای بدست آوردن یا انجام کاری سخت تلاش کردن She knock herself out trying to pass that difficult test
=likewise
این مدلیم میشه گفت: درسته که فلان چیز اتفاق افتاد، ولی… Admittedly she put a lot of effort, but it was all wasted جمله های دیگه ام اگه برید ببینید جم ...
مچ نبودن
اصطلاح yawning gap/gulf/chasm between sth رو داریم با این که برای بیان تفاوت قابل توجه بین دو چیز، یا دو گروه استفاده میشه a yawning gap divides th ...
چیزی رو بعد از انکار کردن با بی میلی پذیرفتن Accept , acknowledge , confess , admit , He was forced to concede ( that ) there might be difficulties
دقت کردید وقتی راه میرید و بخشهای بالاتر از زانوی شلوار با هرقدم که بهم میمالن یه صدای خاصی رو تولید میکنن، انگلیسی واسه اونم فعل داره Her silk dress ...
به چیزی علاقه داشتن به عنوان سرگرمی She doesn't go in for team sports
پوکی استخوان: brittle bone
به دنبال چیزی اتفاق افتادن Follow
اساس و پایه ی چیزی بودن
این صفت معمولا قبل یه سری کلمات مثل couse, problem, message, priciple و… میاد و به این معنیه که اون پیام، علت، مشکل، یا حالاهرچی، از همه چی مهم تره و ...
عمل پاکسازی کردن یه سازمان، کمپانی از مخالفان آن سازمان معانی این کلمه تقریبا به طور مجازا به هم نزدیکن خالص کردن و پاک کردن از چیزی بد پاکسازی محتوی ...
جو میشد==>barley این قید درواقع bare بوده به معنی عریان، stripped
جذب شدن از طرف چیزی و در نهایت جزوی از اون شدن • The people I gravitate to are dreamers
گازدار، carbonated beverages: نوشیدنی گازدار
فقط این واسه کسیه که به سفر میره و ما تا فرودگاه یا ترمینال اونو همراهی میکنیم اون مدل بدرقه جلوی در خونه رو میگن see out I ll see you out
به چهره شناختن چون چند بار فقط دیدیش و همین و بس
نشان دادن، نمایاندن =represent شامل بودن، در برداشتن چیزی=include or contain something
برای توصیف شخصیت واقعی افراد بکار میره
این اصطلاح به این معنیه که بیای راجع به قضیه ای خیلی بااعتماد بنفس فقط صحبت کنی، اما قضیه وقتی بیاد توی عمل کردن عوض بشه، معمولا هم با اصطلاح walk th ...
این کلمه اگر با s جمع بیاد به معنی لباس گشاد نظامی میباشد و همچنین یه سری وظایف که به عنوان تنبیه و جریمه به اونا مثل تمیز کردن و… تحمیل میشه
سپاسگزار Im much obliged to you
نمیتونم کاریش بکنم ( جلوشو بگیرم ) این عبارت درواقع برای ساختار cant help doing sth شما درحالتی میتونی از این استفاده کنی که یه چیزیو قبل از این جم ...
فریزال go on دو جور معنی میتونه براساس اینفینیتیو بودن یا جرند بودن فعل بعدش داشته باشه اگر فعل بعد اون ing - دار بیاد به معنی ادامه دادن خواهد بود ا ...
یه زمان مبهم در آینده
At a later stage به عنوان یجور قید مبهم برای زمانی در آینده بکارمیره
از این قید برای اعمالی که در گذشته اتفاق افتادن استفاده میشه
پذیرنده
اینکه باوجود شرایط نامساعد تا جایی که میتونی زورتو بزنی
۱ - عملی کردن و بدست اوردن رویا/آرزو/هدف… ۲ - انجام دادن وظیفه/قول… ۳ - راضی و خشنود کردن ۴ - بسته بندی و ارسال سفارش برای مشتری #دیکشنری_اکسفورد
1 - پاکسازی 2 - ترخیص 3 - اجازه رسمی 4 - فاصله
اینکه هرکاری که عشقت بکشه انجام بدی درحالیـکه یه سری بات مخالف باشن Don’t let the children always get their own way
ماهی گرفتن با قلاب: I hooked a 20 - pound salmon last week بستن و گره زدن: Just hook the bucket onto the rope and lower it down
۱ - نوری که اونقدر روشنایی و درخشنده باشه که اگه شما یه لحظه بهش نگاه کنی برای مدت کوتاهی نتونی دیگه جاییو ببینی ( صفت نور خورشید ) ۲ - بسیار جذاب ...
در رابطه با قوانین و محدودیت ها به معنی نادیده گرفتن اونا This once, I’ll stretch the rules and let you leave work early
معانی متهم و مسئول هم صحیح هستن اما در صورتی که با حروف اضافه بیان To be charged with sth: متهم شدن به چیزی To be in charge of sth: مسئول جایی بودن، ...
صدای چک چک و برخورد آب به سطح چیزی صدای برخورد چیزی به سطح چیزی
اینکه شما فلان جنسو میری میخری ولی راضی نیستی ازش، جنسو برمیگردونی فروشگاه و پولتو پس میگیری، ( فعل و اسم ) #دیکشنری_لانگمن
قابل اعتماد=reliable
آرایه ی واج آرایی یا نغمه حروف
گفته ها و نوشته هایی که ازشون برای متقاعد کردن و ترغیب کردن دیگران ازشون استفاده میشه a speech full of rhetorical phrases
اشتباه احمقانه ای که دیگران را به خنده میندازه
گاف به یه اشتباه خجالت آور تو یه موقعیت و شرایط اجتماعی و عمومی گفته میشه
همینکه میگیم با فلانی حال نمیکنم
فروشنده دوره گرد
اینکه ببینیم ریشه ی قضیه کجاست و از کجا نشأت گرفته to find out the cause of a problem or situation دیکشنری لانگمن
بطور سازمان یافته تر عمل کردن برنامه ریزیوشده جلو رفتن
بطور خیلی صریح و روشن و صادقانه نظرات رو اعلام کردن
برای مواقعی بکار میره که شما هیچجوره دل و دماغ انجام اون کاره رو نداری چون یا بدت میاد ازش یا انقد سخته که اصلا حسش نیست. همون حسی که یه سریا به عربی ...
I can’t face the thought of going into town when it’s this hot
اینکه بیای یه حرکتی بطور عمدی بزنی که همه رو بندازی به جون هم
به عبارتی دیگر کناره گیری یا کنار کشیدن از انجام کاری و پاس دادن به یکی دیگه تا اونا تصمیم بگیرن
در رابطه با معنی احترام گذاشتن و تحسین کردن کسی این فریزال با حرف اضافه to همراه است Look up to sb
اینکه هراتفاقی که میوفته رو بدون اینکه بخوایم براش برنامه ریزی کنیم همونو دقیقا بدون هیچ تغییری بپذیریم.
یکم بی معنی بنظر میاد یه نفر معنی درست و صحیح رو کامنت کرده ، در عین حال بقیه ام دقیقا همون جمله نه چیز جدیدتریو کامنت کردن
چک کردن چیزی برای اطمینان از درستی و صحت آن بررسی کردن سلامت افراد
کسی که با اسب کارمیکنه Stable lad, stable boy The lads=بروبَچ Lad culture= رفتارای مربوط به پسرای جوون، نوشیدن مشروب، رفیق بازی، رانندگی با سرعت زیا ...
احساس لرزشی که توی بدن هنگام ترسیدن یا عصبانی شدن بوجود میاد، ضمنا خشک زدن یجورایی مخالف لرزیدنه Be shaking in your shoes/ boots براساس دیکشنری لانگمن
Be in/on top/great/good/fine etc form رو یه حالت پرانرژی و با اعتماد بنفس بودن
To suddenly become angry or frightened
سرزندگی، نشاط
به قول معروف بیای واسه کسی نوکری کنی اونم بشینه و نگاه کنه Oliver expects us to wait on him hand and foot
دیکشنری لانگمن: خیلی خوب و عالی بودن She thought the party was just the bee’s knees
something or someone that is better than everything else. دیکشنری لانگمن I really thought I looked the cat’s whiskers in that dress
این اصطلاح توی جمله به عنوان صفت داره بکار میره ( Sb/sth is to blame ( for sth مقصر، مسئول، کسی یا چیزی که این اتفاقی که افتاده گردنه اونه
مقصر و مسئول اتفاقی که افتاده
در رابطه با انتقاد این کلمه دو جور مفهوم داره ۱ - یه جور مفهوم که شما میای یه کتاب یا فیلم رو نقد میکنی و نظرتو میگی راجبش ۲ - یه جوره دیگشم اینه که ...
The gift of the gab توانایی صحبت کردن به مدلی که بتونه بقیه رو متقاعد کنه به اون چیزی که میخوای
( All ( day, week, month, year The entire day, week
بحث و مشورت با کسی قبل تصمیم گیری
دقت کنید که future با futures متفاوته، باز هم باید به جمله مراجعه کرد برای معنی دقیق Futures: سهم یا کالا، ملک و املاک و… که از پیش خرید و فروش میشه ...
براساس دیکشنری لانگمن: ضربه زدن، ضربه ( امریکن ) چیزیو در جایی قرار دادن ( بریتیش ) مقداری از چیزی ( بریتیش ) A full whack of work to be done
اینکه خوب بتونی با کسی یا چیزی سروکار داشته باشه، حرف همو بفهمید و خلاصه آبتون باهم تو یه جوب بره
رده بالا
به اصطلاح خودمون بخوام بگم، تیز و بُز
استایل و لباسای مربوط به خانمای ساخورده Granny shoes
در امریکن به معنای ضعیف کشی هم میشه ( کتک زدن کسی که ازت کوچیک تر یا ضعیف تره )
به قول معروف دستی به سرو روی ساختمون، اتاق، خونه و… کشیدن ( بازسازی کردن و بهتر کردن )
گیاهان سازگار با شرایط آب و هوایی خاص trees that are tolerant of salt sea winds
جزئی
این کلمه برای غذا استفاده نمیشه برای خوشمزگی غذا میتونید از tasty استفاده کنید بنابراین tasty و tasrful متفاوتن
اصطلاح sb cant get it into their ( thick ) skull همون به اصطلاح خودمون که فلانی تو کله ش نمیره… He can’t seem to get it into his skull that I’m jus ...
بدون اینکه حواس به جای دیگه پرت بشه Ann stared fixedly at the screen
۱ - زوزه کشیدن حیوانات ۲ - زوزه ۳ - صدای باد که یه چیزی شبیه زوزه ست ۴ - گریه کردن با صدای بلند و کشیده ۵ - فریاد کشیدن برای اعتراض و درخواست چیزی
جناب صباغ جسارتاً فکرمیکنم چیزی که نوشتید مربوط به کلمه struggle باشه کلمه straggle به معنای جا موندن از قافله و پرسه زدن توی یه محوطه ست هرچند خودمم ...
Do sth in anticipation of sth به اصطلاح خودمون به شکم صابون زدن The workers have called off their strike in anticipation of a pay offer
اسم: سرکشی و یاغی گری شورش فعل: سرکشی کردن ( فردی ) شورش کردن ( جمعی ) به چندش آوردن
شغلهای مربوط به مراقبت و پرستاری Many of the caring professions are badly paid
در گذر زمان عاشق شدن
تماس جنسی نمیشه گفت، سوءاستفاده جنسی از کودکان He was arrested for interfering with young boys
با interfere with sb/sth مترادف میباشد نه interfere، که حرف اضافه ش in هست
تاثیر منفی گذاشتن
بدون محدودیت
این کلمه درجایگاه اسم بکار میره فعل این کلمه applaud است
اگر با s اومد، خرج و مخارج زندگی Outgoings
رنگ سبز مایل به زرد روشن
پرونده قضایی
احساس عذاب وجدان
Lead sb astray گمراه کردن کسی ( با عقاید نادرست ) ، امر به منکر ( تشویق کسی به انجام کار غلط ) به بیراهه بردن The older boys led him astray
Confront sb with/about sth مچ کسیو گرفتن ( متهم کردن با سند ) I confronted him with my suspicions, and he admitted everything
ظاهرا دوستان معنی این اصطلاح رو با take somebody/something for granted اشتباه گرفتن، درواقع معانی این فریزال: قدرندانستن و انتظار بیجا داشتن از چیزی ...
خوب و قابل رضایت
کبد: liver اشتباه نکنید
از این کلمه میتونید برای دعا، نماز و نیایش استفاده کنید: Utter a prayer
فرایند پیوسته و تدیجی به سمت بهتر یا بدتر شدن. The company is in a downward spiral
داد و بیداد راه انداختن
۱ - این گروهای هفت هشت نفره ( معمولای دخترای خوشگلتر ) در مسابقات مثلا والیبال و بسکتبال یه سری چیزارو میپوشن توی دستاشون و بطور هماهنگ میرقصن. که به ...
قسمتی از گروهی یا سیستمی بودن یا به گروهی یا سیستمی تعلق داشتن Some of the patients we see do not fit neatly into any of the existing categories
همون بادمجون زیر چشم به اصطلاح خودمون Jack looked like someone had given him a black eye
قضیه رو اون مدلی توجیه کنی که میخوای
Somebody's head is spinning احساس سرگیجه داشتن I was pouring with sweat, and my head was spinning
تَر و خشک رو باهم سوزوندن
وقتی که یه صدا، مزه، بو و…میاد بر صدا و مزه ی دیگری غالب میشه و باعث میشه شما دیگه متوجه اون ضعیفه نشی. Liz turned on a radio to mask the noise که ...
آدم غرغرو، ایرادگیر، نق زن
بدن نما
دررابطه با لباس به معنی تنگ تر کردن میشه نه کوتاه کردن. برای کوتاه کردن میتونید از take up استفاده کنید.
بلند ترکردن ( بزرگترکردن ) لباس با باز کردن بخشهای تا شده ش The skirt is too short, it needs letting down فقط مراقب باشید وقتی لباس کوتاه بود از این ...
از شدت چیزی کاستن The heat in this coastal town is tempered by cool sea breezes
گروه کُر
سُم : hoof پنجه: paw چنگال حیوانات: claw بنظرم پنجه نگیم بهتره
Deserted wife/child/husband کسی که ( زن، مردیا بچه ) تنهاست و همسرش، مادرش یا پدرش ترکش کرده. In practice, the treatment of widows and deserted wi ...
خفت و خواری a life of poverty and degradation
دقیقتر بخوایم بهش بپردازیم اون روش از صحبت کردنه که برای مثال شما برای کلاست تاخیر داری و معلم یا استاد در واکنش به تاخیرتون میگه چقد زوداومدی، یعنی ...
اصطلاح به دنبال نخود سیاه فرستادن، حتما باید با کلمه fool's errand بیاد. Send sb on ) a fool's errand )
از لحاظ ظاهری
کسانی که گوشت مصرف نمیکنند، اما گیاهخوار هم نیستند.
اگه با food بیاد، فرآوری شده با مواد نگهدارنده
a skilled scientist who has a lot of power in industry or government
Canned music/laughter اهنگها و موسیقیهایی که از قبل ضبط شدن و توی رادیو ازشون پخش میکنن، و اون خنده هایی که توی سریال فرندز بود هم جز canned laughter ...
احساس دوستی و برادری بین افراد
مهماندار هواپیما و کشتی ( مرد ) اما بدلیل بار معنایی این کلمه ( تبعیض جنسیتی ) از flight attendant استفاده میشه. Stewardess=مهماندار زن
بشریت، تلقی کردن همه ی انسانها به عنوان یه قوم
این کلمه جایگزین کلمه third - world - country است که ممکنه بیان کردن کشور جهان سومی یه مقدار تبعیض امیز باشه
خاطرکسی را از چیزی آسوده کردن
Rave reviews/reports تشویق و تمجید شدید برای یک نمایش جدید، کتاب و غیره، در روزنامه یا مجله
Costume: لباس Custom: عرف، اداب و رسوم، سنت، گمرک ( اگر با s بیاد )
یک ورزش تیمی بت و توپ است که بین دو تیم ۱۱ نفره انجام می شود ظاهرش تو مایه های بیس باله
جنسیت گرایی
در نظر گرفتن مسئله ای به عنوان مشکل، درصورتی مشکل نباشه
از مد افتاده
خیریه
شیرخوارگاه، مکانی از نوزادان در تایم کاری والدین مراقبت میکنن ( بریتیش ) Day care center ( امریکن )
جدی گرفتن هشدار و اخطار و ملاحظه کردن اون
تخته کردن درو پنجره به اصطلاح خودمون یا پوشاندن درو پنجره با تخته های چوبی The shop was boarded up
همچنین، پذیرفته شدن در انتخابات با رای اکثریت a landslide election victory #longman
این کلمه subtraction است اینجا یه s اضافی هست
تفاوت migrate و emigrate رو بدونید: •Migrate : برای کوچ حیوانات مهاجرت انسانها از جایی به جایی دیگر به منظور یافتن شغل •Emigrate: فقط برای مهاجرت انس ...
کوچ کردن حیوانات ( برای حیوانات استفاده میشه ) و مهاجرت انسانها به کشوری دیگر به منظور یافتن شغل جدید
نشانه ی چیزی بودن برای حدس زدن کل قضیه ( فکرمیکنم معادلش توی زبان فارسی همون موقعیه که مثلا طرف سیگار کشیده و از چشماش میفهمیم که کشیده و میگیم چشاش ...
اشانتیون قیمت ارزان
بیش از حد جریان برق وارد وسیله کردن Don’t overload the lighting circuit
آدم ماهر در صحبت کردن و ظاهر فریب
حرف کسیو قطع کردن, ناتمام گذاشتن حرف کسی Cut sb off/ short He slammed down the phone and cut her off in mid - sentence
با زور و خشونت به چیزی ضربه زدن و شکستن و خورد شدن، ( برای وسایل بکار میره ) A policeman smashed her camera
ورم و برامدگی حاصل از ضربه
بی میل بودن به انجام کاری
دیگر معنی این کلمه، معنی واقعیِ protection نیست، بلکه مراقبت کردن از مجرم و پنهان کردن اون از اینکه دست پلیس بهش برسه. He is accused of harbouring s ...
*کینه توزی
لازمه که با couch اشتباه گرفته نشه Coach: مربی ورزشی، آموزش دادن، معلم خصوصی، اتوبوس مجهز برای مسافرتای طولانی Couch : مبل و کاناپه
افزایش فعالیت و سرعت عمل کار به منظور بهبود وضعیت #longman
به چیزی یا کسی علاقه ای نشون ندادن Opera left him cold #longman
تجمع خیلی بزرگ از مردم و تجمع کردن برای حمایت از عقیده سیاسی، تظاهرات و…
Brief
جالب و باحال تر کردن چیزی Liven up Humor can help enliven a dull sobject شوخ طبعی میتونه یه موضوع خسته کننده رو جالب تر بکنه #longman
فی البداهه گویی ارتجالاً و بی درنگ سخن گفتن
در مفهوم منفی جاه طلب و سوءاستفاده گر
برای سخاوت مندی میتونید از generous استفاده کنید، این کلمه مفهوم منفی داره.
*مناسب و شایسته، درخور *بنابراین
ادمای قدکوتاه و سنگین وزن ( توپر ) و قوی
به تدریج طاس شدن
Cleft palate : سخت کام
هوای مه آلود با ابرهای مرطوب و باران نم نم
قرار دادن چیزی درجایی فراموش کردن اینکه کجا گذاشتیش. #longman
Deprive sb of sth محروم کردن کسی از چیزایی که باید داشته باشن #longman
وب سایتهای شخصی و وبلاگ ها که به عنوان یک گروه در نظر گرفته شده است. #دیکشنری_لانگمن
متأخر
چیزی که در عقاید نحس شمرده میشه مثل همون عدد ۱۳
تلپاتی هم معنی میده
درحال سوختن ( شمع، لامپ، اتش ) سرپرزدن پرنده و پشه ( همینکه بعد پرواز یکم میشینن باز دوباره میپرن ) پیاده شدن از وسیله نقلیه
To be very busy with sth شدیدا مشغول کاری بودن
کج خلق و زود از کوره دررفتن
کلاهبرداری کردن
اسپانسر مشتری
همچنین عیب، ایراد و اشکال Pulses and minuses: فواید و معایب
به معنای قیمت و مبلغ بسیار زیاد هم میباشد قیمتهای نجومی Astronomical prices
سبب زیاد شدن چیزی شدن
خلافهای رده پایین که درصورت وقوع جریمه بهشون تعلق میگیره، که نمیشه بهشون گفت جرم، مثل رد کردن چراغ قرمز
استنباطی
این کلمه ممکنه با کلمه severe اشتباه بشه Severe: خشک، محکم، جدی، شدید Sever: بریدن، قطع کردن، جداکردن، قطع رابطه
شروع به اتفاق افتادن
۱ - کلافه و عصبانی ۲ - ملتهب و دردناک
مرغ دریایی که معمولا توی دریاچه چیتگر تهران زیاده ازش
در رابطه با قیمت، کاهش و افزایش و… قابل استفاده است Steep prices Steep increase/rise/decrease/drop in smth #دیکشنری_لانگمن
افزایش دادن و تقویت کردن
گیاهی را از ریشه از زمین کندن و مجبور کردن کسی به ترک کردن محل زندگیش به جایی دیگر ( همراه با ناراحتی )
درخشان بودن و برق زدن ( سطح خیس یا روغنی )
دوران جوانی
میتونید ازش یه عنوان یه واحد شمارش برای یه گروه آدم استفاده کنید: A gang of youths/youngsters/kids/teenagers
رنگ سبزآبی، که آبی فیروزه ام هم گفته میشه
در رابطه با اشکال هندسی به معنای هرمی شکل، و نوک تیز میباشد
By the way راستی اتفاقاً
کار بدقلق
اورژانسی
تنها یه قسمت کوچک از غذارو خوردن She could only pick at her meal
کسی که با ملاحظه و درنظر گرفتن تمامی جواب پیش میره که موجب ناراحتی اسباب اذیت کسی نشه
مخالف اغراق کردن میشه در توصیف چیزی
جمله ای که نتونه اونجوری که باید و شاید یه چیزیو توصیف کنه
آسیب روحی روانی زدن
صخره مرجانی==> coral reef این همون صخره های مرتفع کنار اقیانوسه
کلی بخوای حساب کلی به معنی حمال Porter
تاکسی و اگر به عنوان فعل بیاد معنای اون دور زدن هواپیما توی باند برای اینکه بتونه تیک آف کنه
منفجره
ارتباط
Not truth at all
تعادل، آرامش و سنگینی نگه داشتن یه چیزی روی یه چیز دیگه با حفظ تعادل مثلا روی سرت یه توپ نگه داری
نگران و ناراحت مشکل و گرفتاری
دچار آبریزش بینی
بیرون زدن چیزی pop out/off برای یه مدت کوتاه جایی بودنو برگشتن، که حالا خودمون میگیم یه سر برم فلانجا و بیام pop in/out/by گرفتن گوش براثر تغییر فشار ...
اداره کردن بکار بستن اجرا کردن تجویز کردن دادن
پرستیج ( prestige )
فرایند پیچیده امور اداری که با کاغذ بازی و یه سری اسناد و مدارک غیرضروری همراه است
مخالفِ لیبرال
عقیده سیاسی سنت گرایی و پیروی از سنت و آداب و رسوم قدیمی
حکومت سلطنتی، مثل انگلستان, اما این سلطه به این معنا نیست که اونا حکمران و فرمانروا باشن.
از معانی مهم این کلمه: •دلیل •نکته •مورد •موضوع اصلی •نقطه •اشاره کردن با دست به طرفی •نشانه گیری با اسلحه •راهنمایی کردن کسی به جهتی ( برای آدرس )
راه رفتن درحالت عدم تعادل ( نمونه ش کسی که مسته ) تحت تاثیرقرار دادن و شوکه کردن
رییس، مدیر، مسئول سازمان، شرکت، موسسه و…
قابل توجیه
فرایند نفوذ اسپرم به تخم
Exact
اینکه برای یه مدت کوتاه بطور ازمایشی کارکنی که ببینی کارت چطوره
نامناسب در مورد اندازه و سایز لباس
جمله بصورت سوالیه و وقتی یه مسئله ای هست که فکرمیکنی اوکیه درحالیکه بقیه میگن مشکل داره و شما میای میگی : خب مشکلش چیه، اشکال کار کجاست؟!
کسی را مجبور به ترک یا انجام کاری کردن
اعتراف اجازه ورود
مدرسه ای غیردولتی که توسط والدین اداره میشه
انتخاب کردن و عضو کردن شخصی در یک گروه، کمیته و… با توافق همه اعضا #دیکشنری_لانگمن
معانی زیادی داره سطح صاف پنچر لاستیک نرخ مصوبی که قابل کم و زیاد شدن نیست یه واحد آپارتمان لحن صدای بی حس و یکنواخت کفش پاشنه کوتاه
تورم اقتصادی، و بالا رفتن قیمت
اگر suck up بصورت فریزال ورب بیاد به معنای چاپلوسی کردن اما اگر up فقط به عنوان حرف اضافه باشه معنای مکیدن میده
پاتوق کردنِ جایی، که دم به دم پاشی بری اونجا
همگی روزانه باهاش سروکار داریم، توی سایتها یه سری کلمه های معمولا کلیدی هستن راجع به یه مسئله ای، که این کلمات که زیرشونم خط کشیده و یجورایی با خودشو ...
نرم افزارایی که برای یه مدت کوتاه بطور رایگان استفاده میکنی و بعدش اگه بخوای بازم استفاده کنی باید بخریش، عین دانلود منیجر یا وی پی ان ها که بعد یه م ...
یه نرم افزار کامپیوتری تو مایه های اِکسل ( excel ) که ستون و ردیف داره و میشه باهاش حساب کتاب کرد
توجه داشته باشید که award با reward مترادف محسوب میشه.
روزنامه ای که بیشترشو عکس و تصاویر تشکیل میده و به جنجال میپردازه تا به اخبار
گردهم آوردن
توهین امیز و بی ادبانه حمله برنامه ریزی شده نظامی
این کلمه دراصل evaluate نه valuate تو دیکشنری لانگمن وجود نداره همچین چیزی
و همچنین اینکه اون کارایی که قبلا انجام میدادی یا چیزایی که قبلا دوست داشتیو دیگه دوست نداشته باشی اونم با گذرزمان و بزرگتر شدن و تغییرکردن
درصد فروش یه محصول توی بازار
یه مثال توپ برای این صفت پرایده، چون پراید یه ماشینیه که اکثریت توان خرید اونو دارن البته داشتن!
براساس دیکشنری لانگمن: اینکه یه چیزی بیشتر پرکاربرد باشه تا اینکه زیبا باشه و معنی دیگه که به عنوان صفت استفاده میشه اینه که بگه یه چیزی داره درست پی ...
براساس دیکشنری لانگمن: چیزی را قبول داشتن و پذیرفتن ( نظر و عقیده ) دریافت کردن ( نامه و رسید ) متوجه چیز مهمی شدن، ( یچیزی مثل استعداد درونی یک فر ...
به اون شیوه از رفتار و برخورد جدی و خشک و محکم گفته میشه براساس دیکشنری لانگمن. These children need a firm hand یه چیزی تو مایه های اصطلاحات خودمونه ...
پایین رفتن و فرود آمدن اصالت، نژاد
و همچنین از ریل خارج شدن قطار
هزینه، صورت حساب و… پرداخت نشده عالی، خیلی خوب مسئله ی حل و فصل نشده
براساس دیکشنری لانگمن: مشکل یا بحث و جدل بین افراد
معنی اول کسی که تو کار سرگرمی و نمایشه معنی دوم آدم سخت کوش
شرایط و موقعیتی که احتمال اتفاق افتادن داره
سردرآوردن از قضیه ای که بقیه نمیخوان چیزی راجبش بدونی
تایم شلوغی و غوغا و سیلی از کار و مشغله براساس دیکشنری لانگمن The day started with a flurry of activity میشه اینگونه ترجمه کرد: روز با سیلی از کاروف ...
خوبه که تفاوت inability و disability رو بدونید Inability به معنای اینه که چون ما دانش و مهارت لازم برای یکاری رو نداریم بنابراین نمیتونیم انجامش بدیم ...
سریالای عامه پسند و ملودرام که مخصوص تلوزیونه و همیشه ام تلوزیون یکی داره نشون میده یکی پس از دیگری که انتهای همشونم از همون اولشون مشخصه چی میشه و م ...
دخیل بودن و نقش داشتن، و به اصطلاح خودمون دست داشتن در چیزی
ممکنه که تفاوت step brother رو با half brother رو ندونید، از step زمانی استفاده میشه که زن و شوهری که هرکدوم از قبل فرزندانی داشتن ازدواج میکنن و فر ...
دزدی سایبری دزدی اینترنتی مثل این دزدی از کارتهای اعتباری که رمز دوم ایستا داشتن و دولت بخاطر امنیت بیشتر رمز دوم پویا رو ارائه داد
به معنای اینکه یه نفر از شما یه انتظاری داره و متاسفانه شما اونو انجام نمیدی و let him down میکنی، ناامیدش میکنی از اینکه روت حساب کرده.
قرار دادن یا آویزان کردن روی دیوار I put a picture up on the wall
درمورد وضعیت: آشفته بازار، نابسامان مثل همین اتفاقات اخیر ایران و در مورد دریا به معنای متلاطم و طوفانی
ملال آور بنظرم بهتره، شدیدا خسته کننده