knock yourself out

پیشنهاد کاربران

این گوی و این میدان، ببینم چیکار میکنی .
بسم الله. . . .
یعنی شروع کن
مهمون من باش.
از خودت پذیرایی کن
سعی خودت رو بکن.
خدمت شما!
بفرما! راحت باش
برای بدست آوردن یا انجام کاری سخت تلاش کردن
She knock herself out trying to pass that difficult test
بفرما. هر کاری می خوای بکن
این گوی و این میدان
ادامه بده، انجامش بده ( go for it )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

سوال های مرتبط