preset

/priˈset//ˌpriːˈset/

معنی: از پیش نشاندن، قبلا مرتب کردن، قبلا چیدن و قرار دادن
معانی دیگر: (به ویژه دستگاه های خودکار) از پیش تنظیم کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: presets, presetting, preset
• : تعریف: to set in advance.

- We have preset the menu for the party, but we can still make small changes if necessary.
[ترجمه گوگل] ما منوی مهمانی را از پیش تنظیم کرده ایم، اما همچنان می توانیم در صورت لزوم تغییرات کوچکی ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان] ما منوی مهمانی را از پیش تعیین کرده ایم، اما اگر لازم باشد، ما هنوز می توانیم تغییرات کوچکی ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to preset an alarm clock
ساعت شماطه دار را (از پیش) تنظیم کردن

2. The agenda for the meeting has been preset.
[ترجمه گوگل]دستور جلسه از پیش تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]دستور کار برای این جلسه از پیش تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He preset the video recorder at the desired time.
[ترجمه گوگل]او ضبط کننده ویدئو را در زمان مورد نظر از پیش تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]او در زمان مطلوب آن دستگاه ضبط را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bake the cake in a preset oven.
[ترجمه گوگل]کیک را در فر از پیش تعیین شده بپزید
[ترجمه ترگمان]\"کیک را در یک فر از پیش تنظیم شده\" قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shares will be sold at a preset price.
[ترجمه گوگل]سهام به قیمت از پیش تعیین شده فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]سهام با قیمت از پیش تعیین شده فروخته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They kept to the preset route.
[ترجمه گوگل]آنها به مسیر از پیش تعیین شده ادامه دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها به مسیر پیش از پیش تعیین شده نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I cursed myself for not having the ship preset for start up. Too lax.
[ترجمه گوگل]من خودم را نفرین کردم که کشتی را برای راه اندازی از پیش تنظیم نکرده بودم خیلی سست
[ترجمه ترگمان]من خودم را به خاطر این که آن کشتی را برای شروع بالا بردن بالا نکردم، نفرین کردم زیادی ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. preset a microwave oven.
[ترجمه گوگل]یک اجاق مایکروویو را از پیش تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]یک فر مایکروویو را از پیش تعیین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I cursed myself for not having the ship preset for start up.
[ترجمه گوگل]من خودم را نفرین کردم که کشتی را برای راه اندازی از پیش تنظیم نکرده بودم
[ترجمه ترگمان]من خودم را به خاطر این که آن کشتی را برای شروع بالا بردن بالا نکردم، نفرین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Listing 5 shows the command code for preset qmov.
[ترجمه گوگل]لیست 5 کد دستوری را برای qmov از پیش تعیین شده نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]لیست ۵ کد دستوری برای qmov از پیش تعیین شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It'streams back video while flying any number of preset round - trip patterns.
[ترجمه گوگل]در حین پرواز با هر تعداد از الگوهای رفت و برگشت از پیش تعیین شده، ویدئو را پخش می کند
[ترجمه ترگمان]در حین پرواز تعداد زیادی از الگوهای سفر از پیش تنظیم شده را پخش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When discharges are detected, the counter or preset counter is incremented or decremented respectively - a particularly useful feature for long test runs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تخلیه تشخیص داده می شود، شمارنده یا شمارنده از پیش تعیین شده به ترتیب افزایش یا کاهش می یابد - یک ویژگی بسیار مفید برای آزمایش های طولانی
[ترجمه ترگمان]وقتی تخلیه شناسایی می شوند، شمارنده یا counter از پیش تنظیم شده افزایش یا کاهش می یابد - یک ویژگی بسیار مفید برای انجام تست طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this paper, we preset the processing elements based on a special butterfly computation and discrible the systolic array implementations for computing DCT, DHT(DWT) and DFT respectively.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما عناصر پردازش را بر اساس یک محاسبات پروانه ای خاص از پیش تنظیم می کنیم و پیاده سازی های آرایه سیستولیک را برای محاسبه DCT، DHT(DWT) و DFT به ترتیب تشخیص می دهیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما آلمان های پردازش را براساس محاسبه یک پروانه خاص از پیش تعیین کردیم و اجرای array systolic را برای محاسبه DCT، DHT (DWT)و DFT مورد استفاده قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Therefore, researches on the rolling force preset of FGC in TCM is vital important to increase its yield and improve its product quality, etc.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیقات در مورد نیروی نورد از پیش تعیین شده FGC در TCM برای افزایش بازده آن و بهبود کیفیت محصول و غیره بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تحقیقات در مورد نیروی rolling از preset در TCM مهم است که بازده خود را افزایش داده و کیفیت محصول و غیره را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از پیش نشاندن (فعل)
preset

قبلا مرتب کردن (فعل)
preset

قبلا چیدن و قرار دادن (فعل)
preset

تخصصی

[کامپیوتر] از پیش تنظیم کردن
[برق و الکترونیک] پیش تنظیم - پیش قرار دادن ایجاد شرایط یا مقدار اولیه ای معمولاض باتنظیم یک یا چند کنترل از قبل .
[سینما] پیش تنظیم

انگلیسی به انگلیسی

• device that automatically activates a certain function; favorite radio station that is programmed on a button (and is tuned automatically by pressing that button)
arrange beforehand; place in advance, put ahead of time; organize beforehand; prepare ahead of time
if you pre-set a piece of equipment, you set the controls in advance of the time when you want it to work.

پیشنهاد کاربران

پیشاماییدن
پیش ساخت
پیش تنظیمات
ازپیش تعیین شده
از پیش تصمیم گرفتن برای چیزی
پیشْ تنظیمات
از پیش تععین شده
preset
1 - فعل
تنظیم کردن یا تطبیق دادن مقدار ی ( بخشی ) از کنترل عملکرد یک دستگاه قبل از استفاده از آن.
"the water is heated quickly to a preset temperature"
2 - اسم
"کنترل ِ تجهیزات الکترونیکی " که برای تسهیل استفاده از قبل تنظیم شده یا تطبیق داده شده است.

بپرس