yawning


معنی: خمیازه

جمله های نمونه

1. a yawning gap
شکاف پهناور

2. his yawning made it obvious that he was not interested
دهان دره ی او آشکار کرد که علاقمند نیست.

3. repeated yawning was demonstrative of her fatigue
دهن دره های پیاپی نشانگر خستگی او بود.

4. the yawning pit which appeared in front of her
گودال گشاینده ای که در جلو او ظاهر شد.

5. I can't stop yawning - I must be tired.
[ترجمه عماد] نمیتوانم خمیازه کشیدنم را قطع کنم - باید خسته باشم
|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم خمیازه کشیدن را متوقف کنم - باید خسته باشم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم خمیازه بکشم - باید خسته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I felt so sleepy I couldn't stop yawning.
[ترجمه سمیه] خیلی خواب آلودم. خمیازه ام قطع نمیشه
|
[ترجمه گل] آنقدر خواب آلوده بودم که نمیتوانستم جلو خمیازه ام بگیرم.
|
[ترجمه گوگل]آنقدر خوابم می آمد که نمی توانستم جلوی خمیازه کشیدن را بگیرم
[ترجمه ترگمان]انقدر خواب آلود بودم که نمی توانستم خمیازه بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We couldn't help yawning during the speech.
[ترجمه A] سخنرانی به حدی کسل کننده بود که پشت سر هم خمیازه می کشیدیم
|
[ترجمه گوگل]در حین سخنرانی نتوانستیم خمیازه بکشیم
[ترجمه ترگمان]در حین سخنرانی نمی توانستم به خمیازه کشیدن کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He stood yawning, his pyjama jacket gaping open.
[ترجمه گوگل]ایستاده بود و خمیازه می کشید و کت پیژامه اش باز بود
[ترجمه ترگمان]با دهان باز و دهان باز، خمیازه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's a yawning gap between rich and poor.
[ترجمه گوگل]یک شکاف خمیازه بین فقیر و غنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بین غنی و فقیر شکاف عمیقی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To a yawning gap in how I see the world and how the world sees me.
[ترجمه گوگل]به شکاف خمیازه ای در اینکه من دنیا را چگونه می بینم و دنیا من را چگونه می بیند
[ترجمه ترگمان]برای یک شکاف عمیق در این که چگونه دنیا را می بینم و چطور دنیا مرا می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She could hear them yawning and coughing as they moved around.
[ترجمه گوگل]او می توانست صدای خمیازه و سرفه آنها را در حین حرکت بشنود
[ترجمه ترگمان]او صدای خمیازه کشیدن و سرفه کردن را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A yawning gap was forecast between anticipated social expenditures and resources.
[ترجمه گوگل]شکاف خمیازه ای بین مخارج اجتماعی پیش بینی شده و منابع پیش بینی شده بود
[ترجمه ترگمان]یک شکاف دهن دره بین مخارج و منابع پیش بینی شده اجتماعی پیش بینی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He stood up and stretched, yawning to squeeze the bad thoughts out of his head.
[ترجمه گوگل]بلند شد و دراز کشید و خمیازه کشید تا افکار بد را از سرش بیرون کند
[ترجمه ترگمان]بلند شد و خمیازه کشید، خمیازه کشید تا افکار بد را از سرش بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is and always has been a yawning gap at the budget end of the amplifier market.
[ترجمه گوگل]شکاف خمیازه ای در انتهای بودجه بازار تقویت کننده ها وجود دارد و همیشه وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]همیشه شکاف بزرگی در انتهای بودجه بازار تقویت کننده وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خمیازه (اسم)
gape, yawn, yawning, gaping

انگلیسی به انگلیسی

• act of open the mouth wide and taking a deep breath (involuntarily - from tiredness or boredom)

پیشنهاد کاربران

used to describe a difference or amount that is extremely large and difficult to reduce
صفت قبل از اسم/ توصیف تفاوت یا مقداری که بسیار زیاد است و کاهش آن دشوار است
There exists nowadays a yawning gap between rich and poor.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/yawning
. یک دَرِّه فاصله بودن بین چیزی با چیز دیگری
خمیازه
خمیازه کشیدن
اصطلاح yawning gap/gulf/chasm between sth
رو داریم با این که برای بیان تفاوت قابل توجه بین دو چیز، یا دو گروه استفاده میشه
a yawning gap divides the rich and the poor in many countries.
گودال
خمیازه

بپرس