پیشنهاد‌های علیرضا حسن زاده (٤٨١)

بازدید
١,٠٩٥
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متمرکز شدن روی چیزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بند انقضاء در زبان انگلیسی، Sunset Clause یا �بند غروب� به شرط یا مفادی در یک قانون، قرارداد یا توافق نامه اشاره دارد که زمان انقضا یا پایان خودکار آ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه عبارت بی ادبانه است برای زمانی که شما میخواهید به طرف مقابل خودتون بگید که به چیزی که دارد می گوید یا پیشنهاد داده است علاقه ای ندارید. �بکن تو ک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه اثبات استنتاج قیاسی ( البته نوعی خاص ) اگر p آنگاه q

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفارشی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع سوء تفاهم کردن با ارائه اطلاعات و شفاف سازی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرواز در ارتفاع کم روی یک منطقه یا مکان خاص معمولا برای بررسی و جمع آوری اطلاعات

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسلیم شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را با خاک یکسان کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتنی بر نیروی کار وابسته به نیروی کار

پیشنهاد
١

راضی کننده نبودن مالی نبودن چنگی به دل نزدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی حسی نخاعی از کمر به پایین جهت زایمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خیابان، محله یا ساختمانی که الان تبدیل به جایی مرفه و اعیانی شده که در قدیم اینطور نبوده رشد کرده ، مرفه شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان توجه کنید که این مهمانی قبل از تولد نوزاد هست. مهمانی برای بچه ای که تو راهه و نزدیک به دنیا آمدن اش هست که بیشتر خانم ها شرکت میکنن و هدیه م ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشاور رسانه ای تخصص تبلیغات سیاسی In a political context, a spin doctor is usually a public relations expert who aims to present events in a way that ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چرب زبانی لفاظی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چوب لای چرخ گذاشتن مختل کردن عملی یا کاری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفکر و تعمق در خصوص انجام کاری If you agonize over/about something, you spend time worrying and trying to make a decision about it: She agonized for ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایسته ماهر خوب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلانه سلانه و با آرامش قدم زدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

بلند مدت طولانی مدت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چپاندن چپیدن ( be packed into )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی انگیزه بی میل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

آچمز کردن به اصلاح خودمونی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناراحت بودن از کسی دلخور بودن از کسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پشیز هیچی a rude phrase meaning "nothing": Don't blame me, mate - I had fuck all to do with it! I've had fuck all to eat all day.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون "چیز" خودمون که در مواقعی که اسم چیزی یادمون نمیاد استفاده میکنیم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گدایی تکدی گری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفتیش عقاید در خصوص کسانی که فکر میکنیم عقیده اونها غیرمعمول هست و ممکنه به جامعه آسیب بزند. an attempt to find and punish people whose opinions ar ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پول خرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گسترش پیدا کردن ( معمولا بطور نامنظم و بی رویه ) پخش شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنای متفاوت ان زمانی که به عنوان فعل استفاده می شود: رسوب گرفتن برای بیان رسوب در لوله ها یا در پزشکی برای گرفتگی رگها میتوان استفاده کرد. If water ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدل موی دم اسبی برای مردان که در پشت سر یا بالاتر جمع می شود و بسته می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - واژن یا فرج یا کس 2 - آدم احمق، کس خل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

طیف گسترده ای

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستری بودن زمین گیر بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

همه جوانب رو سنجیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه جوانب رو سنجیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چاک زدن ( در حالت امری: بزن به چاک ) جیم شدن فرار کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مقدار ناچیزی از

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناترازی ناهمواری نابرابری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زودرنجی کج خلقی تحریک پذیری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر جذاب یا موقر داشتن در خصوص مردان یا زنان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساخت سفارشی سفارشی ساخته شده سفارشی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شواهد غیرمستقیم یعنی شواهدی که با استدلال به آن میرسیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پول مازاد یا کناره برای کارهای مفیدی که غیرمنتظره هستند یا برنامه ای براشون نداشتیم. an amount of money that is available to spend on things that ar ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معاشرتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت تاثیر انسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برداشت سطحی نگرانه برداشت کلی نگرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لش کردن وقت گذراندن به تفریح و بطالت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریدن توی یه کاری خراب کردن گند زدن "Shit the bed" is an informal and somewhat vulgar idiom in English that means to fail badly or make a significant ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلای جون . . . . آفت جون . . . . . بزرگترین مشکل . . . . . a cause of continuous trouble or unhappiness: Keeping noise levels low is the bane of a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم شارژ مالی خدماتی که مورد نیازتون هست قبل از استفاده که تا سقف همون شارژ میتونید استفاده کنید. مثلا خرید سیم کارت های شارژ شده تا یک سقف معین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

verb: مترصد قدرت یا موقعیت بهتر بودن برای رسیدن به قدرت یا موقعیت بهتر به هر دری زدن to attempt to get power or get into a better position than othe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانون چیزی یا فعالیتی بودن مرکز چیزی یا فعالیتی بودن a place or situation where a lot of a particular activity, especially an unwanted or unpleasant ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وانمود تظاهر حمایت ظاهری بدون عمل ( به نظرم معنی چاپلوسی و تملق نمیدهد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بر باد دادن ( امید یا نقشه ) to cause someone or something, usually a plan or hope, to fail or to be affected very badly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر باد دادن ( امید یا نقشه ) to cause someone or something, usually a plan or hope, to fail or to be affected very badly

پیشنهاد
١

این اصطلاحی است که زمانی بکار میره که شما میخواهید اصلاحاتی انجام بدید ولی در این حین قسمت های خوب و مفید رو از دست میدید از دست دادن عنصر اساسی با ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشانگر . . . . بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روی هر چی داشتن شرط بستن روی همه چی ریسک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شیرفهم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

متفرق شدن پخش شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداختن پول برای چیزی علی رغم میل باطنی سلفیدن to pay or give money for something, usually unwillingly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گداخته سوزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرهم کردن بهانه تراشیدن یا آوردن در غذا: درست کردن یه غذای من درآوردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فوق العاده هیجان انگیز یا خوب

پیشنهاد
١

استوار بودن بر چیزی If an idea or argument is predicated on something, it depends on the existence or truth of this thing: The sales forecast is pre ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عذاب وجدان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فردی که اعتقاد دارد همه چیزهای طبیعی مانند گیاهان، حیوانات، صخره ها و رعد و برق دارای روح هستند و می تواند بر رویدادهای انسانی تأثیر بگذارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بزور قبولوندن چیزی به خود ریسک کردن در مورد چیزی که باورش سخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ادم خشک و جدی عصا قورت داده formal or serious, and not willing to reveal your feelings or personal opinions: She was cast as a buttoned - up lawyer w ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست کم کم کم حداقل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پول از کسی خواستن did he hit you up for cash again?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هلفدونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عاری تهی بایر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگ طلب تندرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در تنگنای مالی یا منابع بودن be stretched thin When people and funding are stretched thin, companies may find they're not putting enough resources be ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زمینه حقوقی و قانونی یعنی: اتهام وارد کردن متهم کردن for example: press the charge of genocide

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بار آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلیشه شدن در نقشی

پیشنهاد
١

نیمه پر لیوان رو دیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دستگاه صوتی ( پخش صدا و موزیک )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارضاء شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

noun [ U ] informal لخت شنا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نحوه روش راه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افراطی کردن تندرو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عشق لباس و مد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصا قورت داده مقید انضباطی

پیشنهاد
٠

ادم عصا قورت داده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The "fourth estate" refers to the media, especially journalism, as a collective and influential force in society that operates independently of the g ...

پیشنهاد
٠

کمر همت بستن به انجام کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت گیرانه سرکوب گرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو آتشه مثلا: political firebrand سیاست مدار دو آتشه

پیشنهاد
١

Idiom در مرحله ابتدایی در کاری یا چیزی شرکت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گم شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استاد رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قدرت انحصاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستحق کردن

پیشنهاد
١

انجام دادن یا گفتن چیزی در راستای نشان دادن حسن نیت و اتمام جر و بحث بهترین ترجمه را اقای محمد امین گفتن: از در صلح و آشتی درآمدن، حسن نیت خود را نش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

idiom informal این یک اصطلاح است و وقتس بکار میرود که اگر چهره فردی مناسب نباشد، ظاهر یا شخصیت او برای شغل یا فعالیت دیگری مناسب نیست. If someone's ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنج برابر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محلی محصولات کشاورزی که به صورت اصطلاحا محلی تولید شده اند. relating to or produced by farm animals that are allowed to move around outside and are ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به دلیل به علت His ability to cook and manage a household is a tribute to the training he received from his mother.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

idiom informal humorous ( also who would've thunk that. . . ?, who woulda thunk it?, who'd a thunk it? ) کی فکرش رو میکرد . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تجربه کردن در معرض . . . . . . بودن مشمول . . . . . . قرار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مصاحبه کنندگان هیئت مصاحبه کننده ( مخصوصا زمان مصاحبه های کاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسافت طولانی زمان طولانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اورژانس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راست و ریست کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهبود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجذوب شیفته

پیشنهاد
١

idiom informal با همینی که هست باید بسازیم کفگیر به ته دیگ خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسیل محل عبور سیلاب های موقت که در حال حاضر خشک است.

پیشنهاد
١

مملو از چیزی بودن پر شدن از چیزی A place, document, or other object that is littered with something has or contains a lot of that thing: The newspape ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سابقا مشهور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سطح لغت C2 صحبت کردن در خصوص جزئیات چیزی یا کاری ، مخصوصاً قبل از تصمیم گیری توضیح خواستن در خصوص چیزی to discuss all the details of something, often ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

افرادی که از یک لیست بزرگتر انتخاب شده اند. برگزیده منتخب selected from a larger group example: If you are shortlisted for an interview, make sure y ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آموزش کودکان استثنائی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

نهادینه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهینه سازی نیروهای انسانی در یک بنگاه یا شرکت the process of making a company or organization a more effective size, especially by reducing the numbe ...

پیشنهاد
٠

با مشکلی سر کردن یا کنار اومدن گذروندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

old - fashioned informal بچه ای که اکثرا در خانه تنها است چون والدین اش سر کار هستند. a child who has a key to their home and is often alone at home ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز ترک اعتیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار درست مشتی توپ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طفره رفتن، دوری کردن، فرار کردن از چیزی که تمایل به انجامش ندارید to avoid something that you dislike, fear, or do not feel confident about: I've nev ...

پیشنهاد
٢

idiom برای یک رقابت یا کاری اعلام آمادگی کردن to announce your intention of entering a competition or election

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

idiom یعنی یه کاری رو زودتر از اینکه امادگی اش را داشته باشی شروع کنی to do something too early, or before you are ready or prepared: That last game ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیرات زیست محیطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قطره چشمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در موقعیت دشواری گیر کردن یا قرار گرفتن Campaign leaders were caught flat - footed when the opinion polls suddenly started to swing the other way.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خلاصش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طردشدگی محرومیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تعمدی عامدانه با نقشه قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریخت شناسی ساختار شناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملا کچل و طاس

پیشنهاد
٢

با چیزی کم کم کنار آمدن و پذیرفتن قبول کردن تدریجی

پیشنهاد
٠

مته به خشخاش گذاشتن با دقت چیزی را بررسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلید ریموتی ماشین که میشه باهاش درهای ماشین رو یاز یا بسته کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعویض روکش صندلی یا مبل یا . . . و پر کردن مجدد داخل آن ( نوسازی هرگونه نشیمن یا صندلی ) to cover a chair or other type of seat with new cloth and f ...

پیشنهاد
١

توجیه کردن کسی در خصوص چیزی یا مطلبی to slowly and carefully explain something to someone or show someone how to do something: She walked me through ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرکز شهر ( که معمولا مشکلاتی دارد و مردم فقیرتر و کار کمتری وجود دارد و ساختمانها کیفیت پایینتری دارند. ) the central part of a city where people li ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعالیت پر سر و صدا برای جلب توجه دیگران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Idiom با توپ پر If you do something, especially argue, with guns blazing, you do it with a lot of force and energy: I went into the meeting with guns ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - سخت درس خواندن to study hard and intensely 2 - to do nerdy things; geek out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خارج از توان شما doing something that you are not skilled enough to do, esp. compared to other people doing the same thing: She has been working very ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستأصل، درمانده در مواقعی استفاده میشه که شما در یک موقعیتی گیر کردید که هیچ راهی به نظرتون نمیرسه یا کاری از دستتون بر نمیاد. so worried, confused, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

الگو یا چارچوب رفتاری - اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - جلوی ماشین دیگری پیچیدن to drive past another car and then suddenly drive in front of it: Some idiot carved us up on the way over here - I don't ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املاء درست اش on the down - low هست یعنی در خفا یا مخفیانه done secretly and not discussed, so that only a small number of people know about it: Two ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جنگیدن یا تلاش سخت ادامه دادن حتی اگر بی نتیجه باشد to continue to fight or to make a strong, determined effort even though you are likely to fai ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابزارآلات سنگی ماقبل تاریخ که از حدود ۳ میلیون سال پیش به اینور توسط انسان نما ها استفاده می شده اند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید واژه انسان نما بد نباشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش خیالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه مقابل ضربدری یعنی مثلا یک ساختمان در ضلع جنوب شرقی یک تقاطع در مقایسه با یک ساختمان در ضلع شمال غربی قرار دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مقام پرست جاه طلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرستار کودک معنی نمیده دوستان. caregiver مراقب افرادی هست که خودشون به دلایل مختلف توانایی مراقبت از خودشون رو ندارند مثل سالمندان یا معلولین یا . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سطح دستمزد the range of amounts that someone can be paid when they are at a particular level in an organization or job: He now works in another regio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خاطرات بد را زنده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخته کردن در و پنجره جایی to cover a door or window with wooden boards: Stores are boarding up their windows in case rioting breaks out.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) جمع زدن حساب و کتاب کردن to add up numbers or amounts of something, or to have a particular number or amount as a total when added up: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - با کمبود پول ، نیرو یا تجهیزات و . . . مواجه بودن Adj. not having enough money, people, equipment, etc. : Hospitals are overstretched, and patie ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

IDIOM رنج ، خسارت یا مرگ فراوانی را تحمیل کردن یا به ارمغان آوردن take its/a toll If something takes its/a toll, it causes suffering, deaths, or dam ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد دولتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

غیر از معانی گفته شده یه معنی مهم دیگری که دارد: باور عمومی و رایج ( که معمولا هم درست نیستند ) mythology noun [U] ( POPULAR BELIEF ) a popular ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چپ افراطی ( از لحاظ دیدگاه سیاسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوراسیایسم اوراسیایسم یک جنبش سیاسی - اجتماعی است که در اوایل قرن بیستم در روسیه شکل گرفت به این معنی که روسیه به دو دسته �اروپایی� یا �آسیایی� تعلق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهل چیزی یا کاری بودن عاشق انجام کاری بودن to like something very much: I'm not very big on classical music.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاویه دید وسیع دید باز with a view of a wide area: a wonderful panoramic view of the countryside She used a panoramic camera and long exposures to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیوسته بی انتها بدون مزاحمت without any pauses or interruptions : Most people do not get eight hours of uninterrupted sleep every night. Through all ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - انحلال یک شرکت یا بیزینس و فروختن اموال آن برای پرداخت بدهی to cause a business to close, so that its assets can be sold to pay its debts ۲ - کشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

املاء درست این کالوکیشن catch a glimpse of است. یه نگاه انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Idiom پشت سر هم بی وقفه one after another with nothing else between: The team has now lost four games on the spin. They have been playing well recen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Idiom بیش از ارزش چیزی بیش از اندازه more than something is really worth: It's a nice enough car but I'm sure she paid over the odds for it.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

The term "lot lizard" is a slang term for a prostitute who solicits customers at truck stops and rest areas. It is a derogatory term, and it is impor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یخ زده، فریز شده، بلوکه شده The word "once - frozen" means something that was once frozen but is no longer frozen. It is often used to describe food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مجوز عبور ، مجوز اقدام ، اعلام همه چی تحت کنترل است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظروف کثیف و شستنی آشپزخانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سفر به سلامت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پتک یا چکش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

بجز جدایی و تفکیک و . . . معنی دیگر اون در زمینه کاری بین کارگر و کارفرما ، همون سنوات هست که در پایان همکاری به کارگر پرداخت میشه. سنوات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجع ذیصلاح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رنج کشیده سختی کشیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تنوع یا گوناگونی در انواع یا مردم a range of different things or people: There's a real mixed bag of people taking the class. synonyms: variety - mi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

lie in ( verb ) بیشتر از مواقع دیگر در رختخواب ماندن ( صبح ) to stay in bed later than usual in the morning: It was a Sunday, so she could lie in t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحصیل مال نامشروع making money from a dishonest or illegal activity: They have been accused of racketeering.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه زمانی رو به استراحت تخصیص دادن و کار زیادی انجام ندادن idle something away to spend a period of time relaxing and doing very little: We idled away ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مصرف کردن یا هدر دادن ( پول یا وقت ) to use or take away a large part of something valuable, such as money or time: The high cost of living in New Y ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

این کلمه، جایگزین formal برای کلمه question هست. یعنی همون معنی رو میده اما فرمال است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

پنهان کردن واقعیت to make something seem more positive or pleasant than it really is: We are not going to sugarcoat the facts for partisan gain. It ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخشیدن و تلافی نکردن to not do anything to hurt someone who has hurt you: Neither nation is renowned for turning the other cheek.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درشرایط بد و نامناسب IDIOM: in a bad or weak state: Consumer confidence is currently at a low ebb. I was recently divorced and feeling at a very low ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حقوق بیکاری پولی که دولت به کسانی که بیمار ، بیکار یا ناتوان هستند پرداخت میکند. money paid by the government to people who are ill, poor, or have n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to be careful not to do something too quickly, so that you do not get too tired to finish it: No more soup, thank you. I'm pacing myself so that I ha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همه جوانب the whole of something, including everything that is connected with it: The wedding's next week, but my parents are taking care of the whol ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to show great anger about something, especially when this does not seem necessary: He kicked up a tremendous fuss about having to wait.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عصبانیت شدید مخصوصا وقتی که نیاز نیست فیوز پروندن ( در عصبانیت ) to show great anger about something, especially when this does not seem necessary: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to show great anger about something, especially when this does not seem necessary: He kicked up a tremendous fuss about having to wait.

پیشنهاد
٢

تحویل دادن برگرداندن to give something to someone in authority or someone who has a legal right to it, or to give someone legal responsibility for so ...

پیشنهاد
٣

ادای احترام کردن قدردانی کردن سطح لغت: C2 to praise someone or something: The minister paid tribute to the men who had fought the blaze

پیشنهاد
١

در مورد نقشه ای یا ایده ای با کسی مشورت کردن If you bounce something off someone, you tell someone about an idea or plan in order to find out what th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هواپیمای کوچک ملخی معمولا با plane میاد puddle jumper plane

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دو تا معنی داره: اولی به هر دری زدن چون چیزی برای از دست دادن نیست trying to find some way to succeed when nothing you choose is likely to work: We s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سازماندهی کردن یک گروه از آدما برای انجام کاری to organize a group of people to do something: He's getting up a small group to go carol - singing for ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در زمینه کاری ، یعنی به کار فکر نکردن در کل هم یعنی فکر رو آزاد کردن و به چیزی فکر نکردن to stop giving your attention to someone or something: If h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

us slang a man who is the customer of a prostitute ( = a woman who charges men to have sex with her )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح عامیانه سوزاک slang for gonorrhea : a nasty dose of the clap

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تجربه یا دانش عملی و تجربی knowledge or skill that someone gets from doing something rather than just reading about it or seeing it being done: They ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to take the blame or responsibility for something that is wrong or has not succeeded

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جریان زندگی ، زندگی روزمره the way of life or set of beliefs accepted by most people: The new law should allow more disabled people to enter the main ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک مهره بی اهمیت در یک سازمان یا شرکت This idiom describes someone who is a small, unimportant part of a larger organization. It comes from the idea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

it's an idiom. برای بیان قابلیت های زیاد یک دستگاه یا نرم افزار یا . . . . بکار میره. An all - singing, all - dancing piece of equipment or system ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مورد توجه بودن، زیر ذره بین بودن If something is of interest, it holds your attention and makes you want to learn more about it: Nothing much of int ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1 - انجام دادن do 2 - قول دادن promise 3 - ( در خصوص رانندگی ) سبقت گرفتن https://dictionary. cambridge. org/us/dictionary/english/undertake

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به کالاهای ( غذاهای ) اساسی در انباری یا قفسه های کابینت هر خونه میگن مثل برنج ، حبوبات ، آرد، روغن ، کنسروهای سبزیجات و رب، ادویه جات و ، ، ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنسل شدن پرواز توسط آژانس هواپیمایی به هردلیلی The airline may have to bump off some passengers if the flight is overbooked.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهای سنگینی پرداخت کردن to suffer a lot as a result of a particular action or event: If you refuse to cooperate with us, you will pay dearly for it. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراسر اکشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رویداد یا ماجرایی که همه دنبال می کنند و مورد توجه است. an event that is very popular and fashionable, and that everyone wants to go and see the mov ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

حسرت گذشته ها ، شوق گذشته ها ، دلتنگی گذشته ها The phrase "a pang of nostalgia" describes a brief feeling of sadness and longing for the past. It is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خشم شدید و ناگهانی The phrase "a surge of anger" describes a sudden and intense feeling of anger. It can be caused by a variety of things, such as a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از نظر لباس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخ گوشت وسیله ای که قبلا برای خرد کردن گوشت ، سبزیجات یا میوه قبل از برقی بودن دستگاه ها در آمریکا در اواسط قرن 20ام استفاده میشده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فرض رو بر بیگناهی گذاشتن یه جورایی یعنی مثبت اندیشیدن و تیمه پر لیوان را دیدن در موقعیت هایی که شواهد بر علیه کسی هست ، مثلا دوست شما دیر کرده و شما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با ضرر یک بیزینس یا شغلی رو اداره کردن ( معمولا در ابتدای کار )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

این یک اصطلاح است و برای بیان بالا بودن چیزی مثلا قیمت یا . . . استفاده می شود. It is a figurative expression that means something has increased or ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی است که برای دادگاه های آمریکا بکار برده میشود که به سرعت برای رسیدگی به برخی پرونده ها تشکیل می شوند. "Rocket docket" is a term used to desc ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشاوره ازدواج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی را بابت کاری یا چیزی مسئول یا مقصر دانستن و با دید منفی به اونها نگاه کردن و سرزنش کردن ( اغلب به خاطر نقص شخصیتی ) To "hold against" someone me ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با عجله انجام دادن کاری بدون توجه به جزئیات She just sped through the instructions and ended up making a mistake.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

هر چیزی یا کسی که انگیزه متناسب بودن بدهد. Fitspiration describes when something or someone motivates you to get fit. Watching the Olympics on TV h ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

روش ات رو عوض کن ، تغییر رویه بده زمانی از این واژه استفاده میکنیم که میخوایم بگیم باید روش یا شیوه ای که در پیش داری رو باید عوض کنی The expressio ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظرها متفاوته. ممکنه نظر شما متفاوت باشه. ممکنه به تو جواب بده. The phrase "your mileage may vary" is an idiom often used to indicate that individ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبک شکن معمولا در خصوص فیلم ، کتاب یا موزیک بکار میره وقتی که میخوایم ازشون تعریف کنیم. The term "genre - defying" usually refers to something that ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان فروشگاه تاناکورا یا دست دوم یا از مد افتاده غلط است. به فروشگاهی که جنس را دست اول و بدون واسطه و با تخفیف به دست مشتری میرساند ، outlet store ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Prevent something bad affecting you Hand washing can keep infections at bay.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرید و خرج کردن بی رویه ، ولخرجی بس رویه A shopping spree is an occasion where someone goes on a prolonged, extravagant shopping trip, often with the ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکامل موجودات زنده به سمت ایجاد صفات خرچنگ مانند Carcinization refers to a phenomenon in which an organism evolves or develops characteristics simila ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شغل دوم ، شغل جانبی The term "side gig" refers to a secondary job, occupation, or source of income that an individual pursues in addition to their pr ...

پیشنهاد
١

احساس ترس و نفرت به کسی دست دادن Whenever l'm around that old abandoned house, it gives me the creeps.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خطای تماشاچی The bystander effect refers to a social psychological phenomenon where individuals are less likely to intervene in an emergency situatio ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خوش و بش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

محض احتیاط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Theropods are a group of bipedal, carnivorous dinosaurs that belong to the larger dinosaur clade called Saurischia. They were the dominant group of p ...

پیشنهاد
٠

غرق کاری بودن ، روی کاری متمرکز بودن To be fully focused on what you are doing. Our team was losing badly, but I had my head in the game and managed ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

متمرکز بودن ، غرق کاری بودن To become completely focused and immersed in what you are doing. I was in the zone when I was practicing the piano and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

روز به روز بهتر شدن ، رشد کردن becoming better and better; improving

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از روی ظاهر قضاوت کردن the expression "The way one's look" implies that we form judgments or make assumptions about others based on their appearance. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حق مطلب را ادا کردن این یک عبارت محاوره ای برای بیان این موضوع است که چیزی ، واقعیت یک چیز دیگر را بخوبی نشان دهد یا ادا کند. This gourmet meal dese ...

پیشنهاد
٠

این یه اصلاحه برای کاری که در گذشته انجام شده و ما احساس ناراحتی در خصوص اون داریم. به عبارتی بیان افسوس و ناراحتی برای کاری که در گذشته انجام شده و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برنامه های تلویزیونی یا رادیویی که بینندگان یا شنوندگان میتوانند با برنامه تماس بگیرند و بصورت زنده در برنامه مشارکت کنند. Phone - ins refer to a br ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گروه تخصصی یا متخصص A cross - functional team is a group of individuals with diverse skills and expertise who work together towards a common goal or ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوره دیجیتال The term "digital native" refers to someone who has grown up in the digital age and is familiar with digital technologies such as comput ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hurry directly to something با عجله به سمت چیزی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قرار است . . . . عبارت "to be due to" معمولاً در جملات آینده استفاده می شود تا نشان دهد که چیزی در زمان خاصی یا به روشی خاص انتظار می رود یا برنامه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار شبانه روزی ، بی وقفه کار کردن برای رسیدن به یک ضرب العجل Overall, the phrase "working around the clock" is often used to describe a situation of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این اصطلاح ، "اطلاع دادن" به طور کلی به معنای اطلاع دادن به شخصی، معمولاً یک کارفرما یا صاحبخانه است که به ترتیب در یک بازه زمانی مشخص، کار یا محل اق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ظرف چاشنی ها نظیر نمک ، فلفل و . . . . نمکدان ، فلفل دان یا نظیر آنها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حسابداری حقوق صحبان سهام حسابداری حقوق صاحبان سهام روشی از حسابداری است که به سرمایه گذار اجازه می دهد تا سهم خود از درآمد یا زیان یک واحد سرمایه پذی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رو دست نداره ، بهترینه این یک اصطلاح برای برای بیان این است که یک چیزی به نحوی بهترین است. The idiom 'you can't beat' means that something is superi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی کاملا مناسب سلیقه و توانائی کسی بودن یه اصطلاح برای بیان کردن علاقه کسی به چیزی است. The idiom 'right up one's street' means something that one ...

پیشنهاد
٠

از این بدتر نمی شد. وقتی از این جمله استفاده میکنیم که یه اتفاق بدی افتاده و همزمان یه اتفاق بدتر هم در حال رخ دادن است. For example, if someone's ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر و گوش کسی جنبیدن ، روابط عاشقانه متعدد همزمان داشتن ، زمینه های مختلف را امتحان کردن ( مخصوصا در زمینه اقتصاد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناپایدار شدن ، متلاطم شدن The video call started to get choppy and we kept losing connection. The boat ride got choppy as we entered rough waters. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زندگی پرمعنا

پیشنهاد
١

این یک اصطلاح برای فیلم هایی است که خیلی پر رمز و راز هستند و بالا و پایین زیاد دارند. To be full of twists and turns = to have sudden and surprisin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

�ارزیابی در دسترس� یا �ساده انگاری در دسترس� در روانشناسی، �ارزیابی در دسترس� یا �ساده انگاری در دسترس� به این معناست که افراد تمایل دارند در قضاوت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خاطرات واضح و به یادماندنی ( خاطراتی که بوضوح و با جزئیات در یاد شما مانده است ) خاطرات شفاف flashbulb memories are highly detailed, vivid memories ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پیراهن دکمه دار که یقه و استین های بلند دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( مطلبی را ) در چندین روزنامه، شبکه و . . . . به چاپ رساندن البته تشکیل دادن اتحادیه صنفی هم یکی دیگه از معانی آن است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فیلم های زنونه و دخترونه ، فیلم هایی که مردها زیاد دوست ندارند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نصبیات ( شامل برقی ، لوله کشی ، کابینت و غیره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه اشپزخانه کوچک در سوییت های هتلی است که دارای کابینت و سینک ظرفشویی است ومحل مناسبی برای سرو نوشیدنی است. A wet bar is a small area in a room or s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقامتگاه بسیار لوکس و لاکچری ( مخصوصا در هتل ها ) The lap of luxury: an extremely luxurious and comfortable accommodation. "The presidential suite ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصیت مجازی یا آنلاین یا دیجیتال ( شخصیتی که افراد از خودشون در فضای مجازی به تصویر می کشند. ) An online persona is a digital identity that a person ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

علاقه های ویژه ، علاقه های خاص ( علاقه هایی که خیلی رایج و شایع نیستند ) "Niche interests" refer to hobbies, activities, or topics that are not main ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برانگیختن خلاقیت ، شکوفا شدن استعداد The collocation "spark one's creativity" means to inspire or ignite someone's imagination or ability to create s ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با ولع و سر و صدا خوردن ، خرچ و خرچ کردن هنگام خوردن ، جویدن با سر و صدا "Munch" is a verb that means to eat something in a noisy and enthusiastic wa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوردن یک خوراکی سبک ( میان وعده معمولا ) و با سرعت "grab a bite" means to quickly eat a small amount of food, often a snack or a light meal. It's a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس و حال انجام کاری را داشتن ، تو مود انجام کاری بودن To be in the mood for something = to feeling like doing something I like many genres of music, ...

پیشنهاد
٥

به چیزی گرایش پیدا کردن ، به چیزی جذب شدن To gravitate towards something = to be attracted by or to move in the direction of something Recently, I f ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اهنگ یا ملودی که سر زبان یا ذهن می افتد و نمیتوانید به راحتی از ذهن بیرون کنید. An earworm= a melody or extract of a song that you can’t get out of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرص ( مانند نان گرد یا همبرگر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترس از دست دادن لحظه FOMO stands for "Fear Of Missing Out". It is a term used to describe the feeling of anxiety or insecurity that arises from the b ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تبلیغات کوتاه قبل از نمایش اصلی ، پیش نمایش تبلیغاتی در زمینه تبلیغات آنلاین، تبلیغات پیش از پخش یک تبلیغ ویدیویی است که قبل از محتوای اصلی ویدیویی ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رکورد شکنی کردن عملکرد بسیار عالی داشتن This means to achieve great success or to do something outstanding. "Her presentation was fantastic and rea ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این یه اصلاحه: تا آخرین نفس تلاش کردن This means to persevere until the end, or to complete a difficult task. "I know this is a tough challenge, bu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به همین ترتیب ، بطور مشابه The phrase "so too" means "in the same way" or "similarly".

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدستور دادگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سگ دو زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکایت کیفری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اطمینان خاطر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شوخی بدنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیان کردن نظر یا احساس خود بصورت عمومی "The students voiced out their concerns about the new school policy. " "The activist voiced out her support fo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قدم چپ گذاشتن ، اشتباه کردن to make a mistake She is a tough boss and if you put a foot wrong, she will be really unhappy and probably punish you.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوش بزنگ بودن To keep me on my toes = to keep me alert My boss is a real micromanager and watches everything I do. He really keeps me on my toes.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کنترل دقیق بر روی کارکنان یک شرکت to keep strict control over staff in a company My boss runs a tight ship but she is also very fair.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

در زمینه افکار عمومی: قالب کردن ( اندیشه یا فکر ) ، اثر گذاشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شیر آب که در بیرون خونه برای ابیاری یا شستشو نصب میشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناهماهنگی ، جفت و جور نبودن ، چیدمان نامناسب A car with misaligned wheels will not drive straight. A machine with misaligned gears will not work pro ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

The phrase "with flying colors" is an idiom that means "successfully" or "with great success. " It is often used to describe someone who has passed a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آموزش فراگیر ، جامع A well - rounded education is one that provides students with a broad range of knowledge and skills. It should not focus on just ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو تا معنی عمده داره: ا - ثبت فاکتور در صندوق فروشگاه 2 - بدست آوردن پول زیاد از سود یا فروش To record a sale on a cash register. To make a large ...

پیشنهاد
٢

همیشه بروز و مطابق مد بودن ، مد پوش بودن to wear the latest fashions

پیشنهاد
١

قضاوت خوبی داشتن در چیزی ، مهارت داشتن در توجه کردن یا درک بهتر چیزی The phrase "to have an eye for" means to have a natural ability to notice or app ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

طبق مد روز بودن ، مدپوش بودن ، شیک پوش بودن to be very fashionable "If you want to be on trend, you should try out the latest fashions. "

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطمئن ، آرام ، دارای اعتماد به نفس She is also very confident in her own skin, which is evident in the way she carries herself

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نماد مد ، استوره مد A fashion icon or fashion leader is an influential person who introduces new styles which spread throughout fashion culture and b ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

لباسهای خواهر یا برادر بزرگتر که به شما میرسه clothes that are passed down from older brothers or sisters to their younger siblings

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تیپ زدن ، خوش تیپ کردن to put on nice clothes, often to go out somewhere special

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

مدیر رستوران ، مسئول گارسونهای رستوران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نخ دادن ، ارتباط برقرار کردن The phrase "make a pass" can have a few different meanings. In the context of dating or relationships, it typically mea ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در دور باطل گیر افتادن ، دوسر باخت ، مخمصه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بیشتر از موجودی حساب خرج کردن ( در حسابهای اعتباری بیشتر معنی میده ، یعنی شما بیشتر از موجودی تون برداشت کنید ) To run up an overdraft means to spen ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

حد اعتبار مجاز ( در خصوص کارت های اعتباری که محدودیت های مبلغی دارند و در موعد های مقرر ( معمولا یک ماهه ) باید تسویه شوند. )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدهی سنگین بالا آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمک درآمد ، درآمد مازاد نسبت به درآمد اصلی Supplemental income is money that is earned in addition to your regular income. It can come from a variety ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کاغذ بازی درون سازمانی - مکاتبات داخلی در یک سازمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در اصلاح و بصورت طنز یعنی: سطل آشغال ( از نوع مدور کوچک که بیشتر در ادارات استفاده می شود ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیکاری پنهان Hidden unemployment, also known as disguised unemployment, is a type of unemployment that is not reflected in official unemployment stat ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیکاری پنهان Hidden unemployment, also known as disguised unemployment, is a type of unemployment that is not reflected in official unemployment stat ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رقابت سخت ، رقابت شدید Cutthroat competition is a type of competition in which businesses or individuals are willing to do whatever it takes to win, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در نقش فرو رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

محصور در خشکی ( بدون دسترسی به دریا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اثر بد ، نتیجه عکس ، نتیجه نامطلوب a bad effect

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقدام به ، در یک فعالیت اقتصادی جدید درگیر شدن Banks are venturing into insurance. بانک ها در حال ورود به بیمه هستند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معلول handicapped

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به طرز وحشتناکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در خصوص اینترنت یعنی قطع شدن موقتی if an Internet connection drops out, it suddenly stops, usually for a short time

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرابی که در مراسم عشاء ربانی سرو میشود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

همراه با کلمه party معنی مهمونی مردانه میده. stag party

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سزا ، جزا ، نتیجه کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از خود مطمئن نبودن ، اعتماد به نفس نداشتن ( بیشتر ظاهری ) saying negative things and being critical about yourself

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آلاینده های ماشینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

درباره چیزی بطور مختصر صحبت کردن یا اشاره کردن to talk briefly about

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاز خنثی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاز خنثی ، گاز بی اثر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیدار خوابی ، شب زنده داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

باعث افتخار بودن ، باعث خوشحالی بودن to feel honored , pleased

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهبودی قابل توجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از کوره در رفتن یا عصبانی شدن بخاطر محدودیتها و قوانین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گروهی، دسته ای a small group of similar things.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

متفقین دولتهای آلمان ، ایتالیا و ژاپن که شروع کننده جنگ جهانی دوم بودند. https://en. wikipedia. org/wiki/Axis_powers

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کیاست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

صنایع دستی محلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رفتن به تعطیلات برای ریلکس کردن و آرامش to take a holiday to escape a busy or stressful lifestyle

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقصد دور somewhere a long way away

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسته تعطیلاتی شامل هزینه های مسافرت و اقامت a holiday where you purchase the travel and accommodation together

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مکانهای مورد علاقه it literally means a location where there is something interesting to do. Usually relating to landmarks, such as Castles, Churches ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بهترین تعطیلات عمر یا زندگی the best holiday​/​experience​/​chance etc that you will ever have.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با قد متوسط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

درست قبل از ( انجام کاری ) at a time just before ( doing something ) She was at the point of leaving when he asked her to dance.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازار روباز ، بازار در هوای ازاد outdoor market

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a syndrome of tiredness resulting from long computer usage. About 60% of IT specialists are affected by computer fatigue.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پریودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

تثبیت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

الزامات قوانین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جذاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

man sows his wild oats, he has sex with many different women, especially when he is young زندگی پر از سکس با زنان مختلف مخصوصا در جوانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرچشمه گرفتن ، نشأت گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یه حالت رفتاری که نشانه هایی از خودخواهی، تنبلی ، شلختگی و حرص در آن دیده می شود. a type of behavior which is unapologetically self - indulgent, laz ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

از دست دادن شغل به خاطر شرایط بد اقتصادی ( طرف به علت شخصی از کار اخراج نشده بلکه شرایط اقتصادی اون رو بیکار کرده است ) to lose your job ( in hard e ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک فرد مسن که کاربر دائمی یا مشتاق اینترنت است. an elderly person who is a regular or enthusiastic internet user.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تقویت مهارت ها to improve your skills

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to face a problem

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در کاری خبره بودن ، به کاری مسلط بودن be very knowledgeable about something. "Fred knows his onions about Social Credit"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دو گانه ، تبعیضی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سالاد معمولی the regular salad in a U. S. restaurant a house salad is made of garden vegetables such as cucumbers, tomatoes, carrots, and lettuce wit ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترکش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقش بستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پشت سر کسی حرف زدن ، گفتن چیزهای بدخواهانه یا افتراآمیز در مورد کسی یا چیزی To say malicious, objectionable, or defamatory things about someone or so ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فریب دادن ، گول زدن to cheat or trick ( someone )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دقت لازم اهتمام لازم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زمین خالی ساخته نشده ( معمولا در شهرها و شهرستان ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قاطعانه و موثر بدون فکر قبلی به رویدادی عکس العمل نشان دادن react to events decisively, effectively, and without prior thought.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قاطعانه و موثر بدون فکر قبلی به رویدادی عکس العمل نشان دادن react to events decisively, effectively, and without prior thought.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قاطعانه و موثر بدون فکر قبلی به رویدادی عکس العمل نشان دادن react to events decisively, effectively, and without prior thought.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

محل ریختن زباله a place or area where waste materials are dumped We arrived at our destination with the car looking like a rubbish tip.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آب تصفیه نشده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرم ترین روز های تابستان the hottest days of the summer examples: 'as a kid, i loved lounging in the swimming pool during the dog says of summer.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

to edit digital materials like audio or video files

پیشنهاد
٠

قصد رقابت داشتن ، وارد رقابت شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پر حرفی کردن ( معمولا بی محتوا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلی گویی ​a general statement that is based on only a few facts or examples

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کجا رفتن یا از کی کمک خواستن what to do or whom to ask for help example: she had no money and didn't know where to turn for help

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تپق زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

معذب کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیادی شلوغش کردن ، بزرگ کردن موضوعی treat ( a person or animal ) with excessive attention or affection. "she hated it when people made a fuss over h ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بطور کلی Speaking generally or broadly Could she be considered a lawyer, loosely speaking? She does have her JD, but she's never been able to pass th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هنر تلفیقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش ساخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارهای خانه ( فعالیت های روزمره داخل خانه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مهندسی عمران به " ریزدانه ها" گفته می شود. مثلا بتن بدون ریزدانه no - fines concrete

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

موفق شدن ( در یک کار سخت و چالش برانگیز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رسیدن ( وسیله نقلیه عمومی برای جابجایی مسافر ) به جیب زدن ( در مکالمات غیر رسمی استفاده میشود و در خصوص پول یا چیز ارزشمند بکار میرود ) The robber ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از چیزی بجای چیز دیگری استفاده کردن ، جایگزین کردن to use one thing instead of another The original recipe called for sesame oil instead of olive oil ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بند آمدن زبان از اضطراب و عصبانیت to be unable to speak because you are nervous When I meet girls at a party, I always get tongue - tied. I just do ...

پیشنهاد
٠

به شدت نگران چیزی بودن ، نگران بودن to worry about something a lot

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش گذرانی بی محابا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش گذشتن ، زمان خوبی را سپری کردن to have a great time I had a ball at my sister’s birthday party yesterday.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کمک هزینه سفر بر اساس هزینه پیموده شده a sum of money for travelling expenses, paid according to the number of miles driven. "the home carers usuall ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حالت خلسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آمیزش بین گونه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اصالتاً

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حقوق بیکاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خستگی مفرط ناشی از کار زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دولت مداخله گر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشاجرات گذشته را پیش نکش

پیشنهاد
٢

something that you say in order to describe a situation where there was complete silence, especially because people were very interested or very surp ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

take control of , deal with کنترل کردن I need to get on top of my finances. I can't afford to pay this bills.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

حومه شهر - مناطق روستایی دور افتاده countryside

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با خونسردی و آرامشی غیر عادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سرعت و ناگهانی به جایی رفتن ، اصطلاحا برقی و جنگی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دور از خانه خوابیدن بدون برنامه ریزی قبلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خیلی دقیق و متمرکز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صورتحساب ، صورت وضعیت حساب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

صخره نوردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

be unable to make progress

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دوئل یا تیراندازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a traditional remedy or folk remedy درمانهای سنتی مثال: Fish oil has been used as a folk remedy since the eighteenth century

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

چیزی را با سختی زیاد تولید کردن produce something with great difficulty I find it very hard to GRIND OUT an original essay every week.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طرح دعوا در دادگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مصالحه یا سازش arrangement which includes features of two contrasting idea; compromise

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

situation in which companies compete with each other to sell products as cheaply as possible; situation in which the standard of something gets worse ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

an idiom connected with the cycle of the moon which describes something that increases then decreases over time. کم و زیاد شدن چیزی در طول زمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

The idea is that you are going to do a lot of different things in order, hopefully, to find one thing that works. امتحان کردن مسیرها یا چیزهای مختلف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

when you spend your free time similarly to the time when you work. This expression comes from the idea that a bus driver would spend his holiday trav ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تماس های مکرر با کسی گرفتن و عدم دسترسی به او

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انعکاس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی عینک آفتابی که دسته های تقریبا پهنی دارد و کمی اسپورت است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حین خدمت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در نظر گرفتن فهمیدن to understand or accept an idea or a piece of information example: Banks need to take on board the views of their customers

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در تماس نبودن از کسی خبر نداشتن ” When you fall out of touch with someone, you no longer call them or email them or communicate with them very freque ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

توقف کوتاه در مسیر اصلی برای سر زدن به کسی یا چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

small chat مشورت کردن ، هماهنگ کردن ، صحبت کوتاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اسکناس تازه و تا نخورده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چاپ شده حک شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیچیدن جلوی کسی در رانندگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

“To cut someone off” is a two - word phrasal verb meaning to move your car right in front of another car, usually so the other car has to slow down a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to suddenly start driving very fast ناگهانی سرعت رو افزایش دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زیاد عطسه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سرعت و ولع زیاد خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تو کوک چیزی رفتن در خصوص چیزی دقیقاً مطالعه و بررسی کردن studied something carefully to find out more about it

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لذت بردن ( از غذا ) enjoy ( normally used when you are talking about food )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در خصوص رابطه ، معنی قرار گذاشتن هم میدهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پر کردن با اجناس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

راه فرعی راهی که آزاد راه یا بزرگراه نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پس زدن ترافیک

پیشنهاد
١

وسیله امرار معاش، روزگار گذراندن، نان خود را درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر از وُسع مالی کسی بودن، بالا بودن قیمت و هزینة چیزی یا جایی، از پس قیمت چیزی برنیامدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کف آلود کردن بدن هنگام حمام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پر کردن وام حمام برای حمام کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای شروع کردن روز حاضر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نظافت عمیق مخصوصا در خصوص خانه a deep clean - usually of a home ( often done at the beginning of spring )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برای شام یا نوشیدنی به خانه کسی دعوت شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاری را سازماندهی کردن ترتیب کاری را دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اطلاعات زیادی در خصوص موضوعی داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

easy to use or learn without any special knowledge

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحمل یک موقعیت سخت و دردناک ، تحمل کردن یک آدم که ازش خوشمون نمیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقشه جایگزین plan B

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقش کوتاه یا فرعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بافتنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کش آمدگی عضله damage to something that is caused by stretching or pulling it

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تبادل عقاید مختلف to improve understanding and communication between people who have different opinions

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چاق: He's been looking a bit porky since he gave up smoking. اصطلاح بریتانیایی برای دروغ a lie: Have you been telling porkies again?

پیشنهاد
١

سعی کسی در گول زدن شما

پیشنهاد
٢

هوشیار بودن گوش بزنگ بودن IDIOM: have/keep ( all ) your wits about you to be ready to think quickly in a situation and react to things that you are n ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پولی که دولت زمان بیکاری یا بیماری یا فقر به شما پرداخت میکند ، حقوق بیکاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

غیبت غیر موجه missing work or school without a good reason

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

روزی که شما به بهانه بیماری سر کار یا مدرسه نمیرید a day when someone uses sickness as a false excuse for missing work or school

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیش زمینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

روز بدون کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

باغبانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

از پس کاری برآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تحلیل کردن ، بررسی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سخت کار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زحمت زیادی کشیدن ، بهدسختی کار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پول زیادی خرج کردن