پیشنهاد‌های علیرضا حسن زاده (٤٨١)

بازدید
١,١١٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

The term "lot lizard" is a slang term for a prostitute who solicits customers at truck stops and rest areas. It is a derogatory term, and it is impor ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

to edit digital materials like audio or video files

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یه حالت رفتاری که نشانه هایی از خودخواهی، تنبلی ، شلختگی و حرص در آن دیده می شود. a type of behavior which is unapologetically self - indulgent, laz ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شیرفهم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به دلیل به علت His ability to cook and manage a household is a tribute to the training he received from his mother.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

محض احتیاط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بزور قبولوندن چیزی به خود ریسک کردن در مورد چیزی که باورش سخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خارج از توان شما doing something that you are not skilled enough to do, esp. compared to other people doing the same thing: She has been working very ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رنج کشیده سختی کشیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

چیزی را با سختی زیاد تولید کردن produce something with great difficulty I find it very hard to GRIND OUT an original essay every week.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

همراه با کلمه party معنی مهمونی مردانه میده. stag party

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بطور کلی Speaking generally or broadly Could she be considered a lawyer, loosely speaking? She does have her JD, but she's never been able to pass th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to show great anger about something, especially when this does not seem necessary: He kicked up a tremendous fuss about having to wait.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحصیل مال نامشروع making money from a dishonest or illegal activity: They have been accused of racketeering.

پیشنهاد
٠

قصد رقابت داشتن ، وارد رقابت شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چپاندن چپیدن ( be packed into )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - با کمبود پول ، نیرو یا تجهیزات و . . . مواجه بودن Adj. not having enough money, people, equipment, etc. : Hospitals are overstretched, and patie ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - واژن یا فرج یا کس 2 - آدم احمق، کس خل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخشیدن و تلافی نکردن to not do anything to hurt someone who has hurt you: Neither nation is renowned for turning the other cheek.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه زمانی رو به استراحت تخصیص دادن و کار زیادی انجام ندادن idle something away to spend a period of time relaxing and doing very little: We idled away ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پتک یا چکش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد دولتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اورژانس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hurry directly to something با عجله به سمت چیزی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاثیرات زیست محیطی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چاک زدن ( در حالت امری: بزن به چاک ) جیم شدن فرار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداختن پول برای چیزی علی رغم میل باطنی سلفیدن to pay or give money for something, usually unwillingly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برداشت سطحی نگرانه برداشت کلی نگرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استاد رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجذوب شیفته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه جوانب رو سنجیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفارشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلانه سلانه و با آرامش قدم زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقامتگاه بسیار لوکس و لاکچری ( مخصوصا در هتل ها ) The lap of luxury: an extremely luxurious and comfortable accommodation. "The presidential suite ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایسته ماهر خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارضاء شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیکاری پنهان Hidden unemployment, also known as disguised unemployment, is a type of unemployment that is not reflected in official unemployment stat ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه اثبات استنتاج قیاسی ( البته نوعی خاص ) اگر p آنگاه q

پیشنهاد
٠

ادم عصا قورت داده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه عبارت بی ادبانه است برای زمانی که شما میخواهید به طرف مقابل خودتون بگید که به چیزی که دارد می گوید یا پیشنهاد داده است علاقه ای ندارید. �بکن تو ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

درست قبل از ( انجام کاری ) at a time just before ( doing something ) She was at the point of leaving when he asked her to dance.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار شبانه روزی ، بی وقفه کار کردن برای رسیدن به یک ضرب العجل Overall, the phrase "working around the clock" is often used to describe a situation of ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه مقابل ضربدری یعنی مثلا یک ساختمان در ضلع جنوب شرقی یک تقاطع در مقایسه با یک ساختمان در ضلع شمال غربی قرار دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحمل یک موقعیت سخت و دردناک ، تحمل کردن یک آدم که ازش خوشمون نمیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر از وُسع مالی کسی بودن، بالا بودن قیمت و هزینة چیزی یا جایی، از پس قیمت چیزی برنیامدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون "چیز" خودمون که در مواقعی که اسم چیزی یادمون نمیاد استفاده میکنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to show great anger about something, especially when this does not seem necessary: He kicked up a tremendous fuss about having to wait.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوره دیجیتال The term "digital native" refers to someone who has grown up in the digital age and is familiar with digital technologies such as comput ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی انگیزه بی میل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتنی بر نیروی کار وابسته به نیروی کار