پیشنهادهای علیرضا حسن زاده (٤٦٦)
پول زیادی خرج کردن
سخت کار کردن
زحمت زیادی کشیدن ، بهدسختی کار کردن
تحلیل کردن ، بررسی کردن
از پس کاری برآمدن
باغبانی
روز بدون کار
پیش زمینه
روزی که شما به بهانه بیماری سر کار یا مدرسه نمیرید a day when someone uses sickness as a false excuse for missing work or school
غیبت غیر موجه missing work or school without a good reason
پولی که دولت زمان بیکاری یا بیماری یا فقر به شما پرداخت میکند ، حقوق بیکاری
هوشیار بودن گوش بزنگ بودن IDIOM: have/keep ( all ) your wits about you to be ready to think quickly in a situation and react to things that you are n ...
سعی کسی در گول زدن شما
چاق: He's been looking a bit porky since he gave up smoking. اصطلاح بریتانیایی برای دروغ a lie: Have you been telling porkies again?
تبادل عقاید مختلف to improve understanding and communication between people who have different opinions
کش آمدگی عضله damage to something that is caused by stretching or pulling it
بافتنی
نقش کوتاه یا فرعی
نقشه جایگزین plan B
تحمل یک موقعیت سخت و دردناک ، تحمل کردن یک آدم که ازش خوشمون نمیاد
easy to use or learn without any special knowledge
اطلاعات زیادی در خصوص موضوعی داشتن
کاری را سازماندهی کردن ترتیب کاری را دادن
برای شام یا نوشیدنی به خانه کسی دعوت شدن
نظافت عمیق مخصوصا در خصوص خانه a deep clean - usually of a home ( often done at the beginning of spring )
برای شروع کردن روز حاضر بودن
پر کردن وام حمام برای حمام کردن
کف آلود کردن بدن هنگام حمام
بیشتر از وُسع مالی کسی بودن، بالا بودن قیمت و هزینة چیزی یا جایی، از پس قیمت چیزی برنیامدن
وسیله امرار معاش، روزگار گذراندن، نان خود را درآوردن
پس زدن ترافیک
راه فرعی راهی که آزاد راه یا بزرگراه نیست.
پر کردن با اجناس
در خصوص رابطه ، معنی قرار گذاشتن هم میدهد
لذت بردن ( از غذا ) enjoy ( normally used when you are talking about food )
تو کوک چیزی رفتن در خصوص چیزی دقیقاً مطالعه و بررسی کردن studied something carefully to find out more about it
با سرعت و ولع زیاد خوردن
زیاد عطسه کردن
to suddenly start driving very fast ناگهانی سرعت رو افزایش دادن
“To cut someone off” is a two - word phrasal verb meaning to move your car right in front of another car, usually so the other car has to slow down a ...
پیچیدن جلوی کسی در رانندگی
چاپ شده حک شده
اسکناس تازه و تا نخورده
small chat مشورت کردن ، هماهنگ کردن ، صحبت کوتاه
توقف کوتاه در مسیر اصلی برای سر زدن به کسی یا چیزی
در تماس نبودن از کسی خبر نداشتن ” When you fall out of touch with someone, you no longer call them or email them or communicate with them very freque ...
در نظر گرفتن فهمیدن to understand or accept an idea or a piece of information example: Banks need to take on board the views of their customers
حین خدمت
نوعی عینک آفتابی که دسته های تقریبا پهنی دارد و کمی اسپورت است.
انعکاس