پیشنهاد‌های علیرضا حسن زاده (٤٨١)

بازدید
١,٢٢٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظروف کثیف و شستنی آشپزخانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مجوز عبور ، مجوز اقدام ، اعلام همه چی تحت کنترل است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یخ زده، فریز شده، بلوکه شده The word "once - frozen" means something that was once frozen but is no longer frozen. It is often used to describe food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

The term "lot lizard" is a slang term for a prostitute who solicits customers at truck stops and rest areas. It is a derogatory term, and it is impor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Idiom بیش از ارزش چیزی بیش از اندازه more than something is really worth: It's a nice enough car but I'm sure she paid over the odds for it.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Idiom پشت سر هم بی وقفه one after another with nothing else between: The team has now lost four games on the spin. They have been playing well recen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

املاء درست این کالوکیشن catch a glimpse of است. یه نگاه انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - انحلال یک شرکت یا بیزینس و فروختن اموال آن برای پرداخت بدهی to cause a business to close, so that its assets can be sold to pay its debts ۲ - کشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیوسته بی انتها بدون مزاحمت without any pauses or interruptions : Most people do not get eight hours of uninterrupted sleep every night. Through all ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاویه دید وسیع دید باز with a view of a wide area: a wonderful panoramic view of the countryside She used a panoramic camera and long exposures to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهل چیزی یا کاری بودن عاشق انجام کاری بودن to like something very much: I'm not very big on classical music.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوراسیایسم اوراسیایسم یک جنبش سیاسی - اجتماعی است که در اوایل قرن بیستم در روسیه شکل گرفت به این معنی که روسیه به دو دسته �اروپایی� یا �آسیایی� تعلق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چپ افراطی ( از لحاظ دیدگاه سیاسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

غیر از معانی گفته شده یه معنی مهم دیگری که دارد: باور عمومی و رایج ( که معمولا هم درست نیستند ) mythology noun [U] ( POPULAR BELIEF ) a popular ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد دولتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

IDIOM رنج ، خسارت یا مرگ فراوانی را تحمیل کردن یا به ارمغان آوردن take its/a toll If something takes its/a toll, it causes suffering, deaths, or dam ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - با کمبود پول ، نیرو یا تجهیزات و . . . مواجه بودن Adj. not having enough money, people, equipment, etc. : Hospitals are overstretched, and patie ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) جمع زدن حساب و کتاب کردن to add up numbers or amounts of something, or to have a particular number or amount as a total when added up: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخته کردن در و پنجره جایی to cover a door or window with wooden boards: Stores are boarding up their windows in case rioting breaks out.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خاطرات بد را زنده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سطح دستمزد the range of amounts that someone can be paid when they are at a particular level in an organization or job: He now works in another regio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پرستار کودک معنی نمیده دوستان. caregiver مراقب افرادی هست که خودشون به دلایل مختلف توانایی مراقبت از خودشون رو ندارند مثل سالمندان یا معلولین یا . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مقام پرست جاه طلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطه مقابل ضربدری یعنی مثلا یک ساختمان در ضلع جنوب شرقی یک تقاطع در مقایسه با یک ساختمان در ضلع شمال غربی قرار دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش خیالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید واژه انسان نما بد نباشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابزارآلات سنگی ماقبل تاریخ که از حدود ۳ میلیون سال پیش به اینور توسط انسان نما ها استفاده می شده اند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جنگیدن یا تلاش سخت ادامه دادن حتی اگر بی نتیجه باشد to continue to fight or to make a strong, determined effort even though you are likely to fai ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املاء درست اش on the down - low هست یعنی در خفا یا مخفیانه done secretly and not discussed, so that only a small number of people know about it: Two ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - جلوی ماشین دیگری پیچیدن to drive past another car and then suddenly drive in front of it: Some idiot carved us up on the way over here - I don't ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

الگو یا چارچوب رفتاری - اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستأصل، درمانده در مواقعی استفاده میشه که شما در یک موقعیتی گیر کردید که هیچ راهی به نظرتون نمیرسه یا کاری از دستتون بر نمیاد. so worried, confused, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خارج از توان شما doing something that you are not skilled enough to do, esp. compared to other people doing the same thing: She has been working very ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - سخت درس خواندن to study hard and intensely 2 - to do nerdy things; geek out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Idiom با توپ پر If you do something, especially argue, with guns blazing, you do it with a lot of force and energy: I went into the meeting with guns ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعالیت پر سر و صدا برای جلب توجه دیگران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرکز شهر ( که معمولا مشکلاتی دارد و مردم فقیرتر و کار کمتری وجود دارد و ساختمانها کیفیت پایینتری دارند. ) the central part of a city where people li ...

پیشنهاد
١

توجیه کردن کسی در خصوص چیزی یا مطلبی to slowly and carefully explain something to someone or show someone how to do something: She walked me through ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعویض روکش صندلی یا مبل یا . . . و پر کردن مجدد داخل آن ( نوسازی هرگونه نشیمن یا صندلی ) to cover a chair or other type of seat with new cloth and f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلید ریموتی ماشین که میشه باهاش درهای ماشین رو یاز یا بسته کرد.

پیشنهاد
٠

مته به خشخاش گذاشتن با دقت چیزی را بررسی کردن

پیشنهاد
٢

با چیزی کم کم کنار آمدن و پذیرفتن قبول کردن تدریجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملا کچل و طاس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریخت شناسی ساختار شناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تعمدی عامدانه با نقشه قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طردشدگی محرومیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خلاصش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در موقعیت دشواری گیر کردن یا قرار گرفتن Campaign leaders were caught flat - footed when the opinion polls suddenly started to swing the other way.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قطره چشمی