پیشنهاد‌های علیرضا حسن زاده (٤٨١)

تاثیرات زیست محیطی

idiom یعنی یه کاری رو زودتر از اینکه امادگی اش را داشته باشی شروع کنی to do something too early, or before you are ready or prepared: That last game ...

idiom برای یک رقابت یا کاری اعلام آمادگی کردن to announce your intention of entering a competition or election

طفره رفتن، دوری کردن، فرار کردن از چیزی که تمایل به انجامش ندارید to avoid something that you dislike, fear, or do not feel confident about: I've nev ...

کار درست مشتی توپ

مرکز ترک اعتیاد

old - fashioned informal بچه ای که اکثرا در خانه تنها است چون والدین اش سر کار هستند. a child who has a key to their home and is often alone at home ...

با مشکلی سر کردن یا کنار اومدن گذروندن

بهینه سازی نیروهای انسانی در یک بنگاه یا شرکت the process of making a company or organization a more effective size, especially by reducing the numbe ...

نهادینه کردن

آموزش کودکان استثنائی

افرادی که از یک لیست بزرگتر انتخاب شده اند. برگزیده منتخب selected from a larger group example: If you are shortlisted for an interview, make sure y ...

سطح لغت C2 صحبت کردن در خصوص جزئیات چیزی یا کاری ، مخصوصاً قبل از تصمیم گیری توضیح خواستن در خصوص چیزی to discuss all the details of something, often ...

سابقا مشهور

مملو از چیزی بودن پر شدن از چیزی A place, document, or other object that is littered with something has or contains a lot of that thing: The newspape ...

مسیل محل عبور سیلاب های موقت که در حال حاضر خشک است.

idiom informal با همینی که هست باید بسازیم کفگیر به ته دیگ خوردن

مجذوب شیفته

بهبود

راست و ریست کردن

اورژانس

مسافت طولانی زمان طولانی

مصاحبه کنندگان هیئت مصاحبه کننده ( مخصوصا زمان مصاحبه های کاری )

تجربه کردن در معرض . . . . . . بودن مشمول . . . . . . قرار گرفتن

idiom informal humorous ( also who would've thunk that. . . ?, who woulda thunk it?, who'd a thunk it? ) کی فکرش رو میکرد . . . .

به دلیل به علت His ability to cook and manage a household is a tribute to the training he received from his mother.

محلی محصولات کشاورزی که به صورت اصطلاحا محلی تولید شده اند. relating to or produced by farm animals that are allowed to move around outside and are ...

پنج برابر کردن

idiom informal این یک اصطلاح است و وقتس بکار میرود که اگر چهره فردی مناسب نباشد، ظاهر یا شخصیت او برای شغل یا فعالیت دیگری مناسب نیست. If someone's ...

انجام دادن یا گفتن چیزی در راستای نشان دادن حسن نیت و اتمام جر و بحث بهترین ترجمه را اقای محمد امین گفتن: از در صلح و آشتی درآمدن، حسن نیت خود را نش ...

مستحق کردن

قدرت انحصاری

استاد رسمی

گم شدن

Idiom در مرحله ابتدایی در کاری یا چیزی شرکت کردن

دو آتشه مثلا: political firebrand سیاست مدار دو آتشه

سخت گیرانه سرکوب گرانه

کمر همت بستن به انجام کاری

The "fourth estate" refers to the media, especially journalism, as a collective and influential force in society that operates independently of the g ...

ادم عصا قورت داده

عصا قورت داده مقید انضباطی

عشق لباس و مد

افراطی کردن تندرو کردن

نحوه روش راه

noun [ U ] informal لخت شنا کردن

ارضاء شدن

دستگاه صوتی ( پخش صدا و موزیک )

نیمه پر لیوان رو دیدن

کلیشه شدن در نقشی

به بار آمدن