sticks

جمله های نمونه

1. sticks and stones may break my bones but words will never hurt me
با سنگ و چوب می توان مرا رنج داد ولی حرف (ناسزا) به من آسیبی نمی رساند

2. several sticks of furniture
چندین تکه مبل

3. the sticks
(عامیانه) دهات،جاهای دور افتاده،بیخ گور سیاه

4. rub two sticks to make fire
برای ساختن آتش دو چوب را به هم بمال.

پیشنهاد کاربران

حومه شهر - مناطق روستایی دور افتاده
countryside
Sticks:تکه های چوب
چوب ها یا تکه چوب ها
خلال
potato sticks - - > خلال سیب زمینی
پایبند بودن. Example
Biden sticks to afghan deadline
بایدن به مهلت افغانها پایبند است
woods
یعنی چوب ها
چوب ها
چوب. . . . تیکه از چوب
چوب یا هرچیزی که با آن طبل میزنند
قطعه چوب
چوب و گاهی به معنی سیخ کباب هم هست
For example
Poke the fire and I will bring the sticks
بر گرفته از ایلتس
تکه چوب
چوب دارچین
زردچوبه
چوب عود
چوب - هر چوبی
تکه ای از چوب
چوب هاکی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس