پیشنهاد‌های مصطفی اعتبارزاده (٤٤٠)

بازدید
٧٨٧
تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کنار بکشید/شرکت نکنید/درگیر نشوید.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به زور ادامه دادن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

در جواب How are you گفته میشه و به معنیه "من در بهترین وضعیت ممکن هستم".

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تا حالا اسم من به گوشت خورده؟ یا منو می شناسی؟ / چیزی درباره م شنیدی؟

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی ساعت چنده؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمله ای محترمانه برای گفتن: بفرمایید بنشینید.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�می خوام تو رو بپرستم / عاشقانه دوستت داشته باشم. � 🔹 adore قوی تر از like یا حتی love هست و بیشتر به معنی تحسینِ شدید و عشق عمیق و احترام آمیزه. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیا اینجا / یه سر بزن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم: خرس فعل: تحمل کردن، به دوش کشیدن ( مسئولیت ) She bore the responsibility او مسئولیت را به دوش کشید.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بغل، کناری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Great minds!" به تنهایی معمولاً شکل کوتاه شده ی این جمله ست: "Great minds think alike!" یعنی: �ذهن های بزرگ مثل هم فکر می کنن!� یا خودمونی تر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعصابم رو خورد می کنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت end up with بسته به جمله و زمینه، چند معنی مختلف داره، ولی همشون به یه ایده ی کلی برمی گردن: در نهایت رسیدن به چیزی یا ماندن با کسی ( چه بخوای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گم و گور کردن I mislaid a shoe. یک لنگه کفشم رو گم و گور کردم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مریضی گرفتن از کسی catch something from someone مبتلا شدن به چیزی از طرف کسی ( مثلاً سرماخوردگی، ویروس و. . . ) I caught a cold from my brother. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظلم کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�تصمیم قطعی گرفتم برای. . . � "I've settled on my choice of career path: cleaner. " واژه ی settled به معنی تصمیم قطعی گرفتن یا به نتیجه نهایی رسیدن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خالص ترین، بنیادی ترین یا اصلی ترین ماهیتِ چیزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن چیزی، از چنگ درآمدن They captured the Promised Land, but it would slip from their grasp only a few centuries later. آن ها سرزمین موعود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوار بود ( در مورد هواپیما بکار میره )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�بازداشت / دستگیری�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی آب و هوای معتدل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در خانه یک کوره ی گرمایشی است — دستگاهی که برای گرم کردن هوا در سیستم گرمایشی مرکزی استفاده می شود. در خانه های سردسیر، هوا را با گاز، برق یا نفت گ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برکنار کردن، اخراج کردم، کنار گزاشته شدن **At age 11 he was cut from his team after being diagnosed with a growth hormone deficiency which made him ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی بدون زور، اجبار یا فشار دیگران؛ یعنی انتخاب شخصی بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آغاز پیدایش انسان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی Hittites به پارسی یعنی: حِتّیان یا حِتّی ها. آن ها یکی از تمدن های باستانی بودند که حدود ۱۶۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد در منطقه ی آناتولی ( ترکی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی �در دنیای واقعی� یا �با چشم خودم�

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبقت گرفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی در مورد انسان بکار میره به صورت عامیانه یعنی " دو رگه"

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی �خود رسیدن به مقصد نیست که مهمه، بلکه مسیر رسیدن به اونجاست که اهمیت داره. � این جمله اغلب در مفهوم فلسفی یا انگیزشی به کار می ره، یعنی لذت یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دور شدن از مرکز بدن Arm abduction: باز کردن دست ها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ارگونومی، Grip Span یا همون فاصله ی گرفتن، به فاصله ی بین انگشت شست و سایر انگشتان در هنگام گرفتن یک جسم گفته می شه. این مفهوم مشخص می کنه که یک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبونه، بیرون زدگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی خم شدن به جلو ( معمولاً از کمر ) ، مخصوصاً وقتی کسی برای انجام کاری مثل برداشتن چیزی یا نگاه کردن دقیق تر به چیزی خم می شه. مثال: He stooped o ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی مثلا فروشنده قیمت میده 10000 تومن میفروشم بهت و تو میگی 8000 تومن میخرم ازت. این 8000 تومن counteroffer هست. ( در جواب پیشنهاد اون یک پیشنهاد دی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان معنی دقیقش نهفتگی هست. یعنی در واقع آتیش زیر خاکستر.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جستجو کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بین کاربری، میان کاربری این اصطلاح معمولاً تو زمینه های فناوری یا نرم افزار به کار می ره و به چیزی اشاره داره که بین چند کاربر مشترک یا قابل استفاده ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفته رفته ( در طول زمان )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشرفت کردن How far you got? چقدر پیشرفت کردی؟

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم: گیره فعل: گرفتن ( در دست )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جعبه یا سبد مخصوص حمل میوه ه هم میگن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واقعاً قابل اجرا / واقعاً کاربردی و عملی. یه گزینه ای که هم جذابه و هم واقعاً به درد می خوره.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه entangling از فعل entangle میاد و به معنی گیر افتادن در چیزی پیچیده یا درهم تنیده شدن هست. This is the most legally ‘entangling’ of the manag ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو تا عضله که در یک حرکت همزمان با هم منقبض میشن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فاجعه ی بزرگ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 get [something] out the door = کاری را به پایان رساندن و تحویل دادن نهایی کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین خورد / افتاد Our coffee pot took a tumble off the counter and shattered, a major loss.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی استفاده از ابزار و سنسورها برای اندازه گیری سیگنال های بدن ( مثل ضربان قلب، EMG، فشار خون و غیره ) برای تحلیل عملکرد فیزیولوژیکی بدن. بطور ساده ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

غیر دقیق و غیر قابل اعتماد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنای تحقیقات، مطالعات و مقالات دانشگاهی قبلی در مورد این موضوع است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این معنی است که به جای پیشگیری از آن، فقط پس از وقوع یک مشکل، اقدام کنید.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون تغییر مانده است. Despite the adoption of safety procedures and programs such as those developed and required by the Occupational Safety and He ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

means keep being great, positive, and amazing just as you are! It’s a friendly and encouraging way to tell someone to continue being their best self.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مدیریت پروژه: مدیریت، توزیع یا مدیریت ( مثلا: اطلاعات پروژه )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثبت سوابق

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نورون حرکتی همه ی فیبرهای عضلانی که آن را کنترل می کند. کارکرد: واحد پایه ای در کنترل انقباض عضلانی.

پیشنهاد
٢

یعنی پرسشنامه ای که پاسخ دهنده خودش بدون حضور مصاحبه کننده یا ناظر آن ها را تکمیل می کند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقدم و تأخر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازگشت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ایده یا راه حلی پیدا کردن She managed to come up with a brilliant solution to the problem. او توانست یک راه حل درخشان برای مشکل پیدا کند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پزشکی به معنی زنده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتیاطی، روز مبادا ( دوستان این واژه توی کتاب PMBOK مربوط به مدیریت پروژه استفاده شده )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد هوا به معنای "خیلی گرم و شرجی" است، به طوری که احساس می شود همه چیز در حال ذوب شدن است. مثال: - The weather was so melty today that even ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک عضله در ساعد که به خم کردن آرنج کمک می کند. در زاویه های کمتر از ۹۰� بیشترین تأثیر را دارد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حول آن ( حول محور آن )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قربون صدقه رفتن - She showered her child with affection, always hugging and praising him. او فرزندش را غرق محبت می کرد و همیشه او را در آغوش می ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خوبی پشتیبانی شده یا مورد حمایت قوی قرار گرفته - His argument was well supported by scientific evidence. استدلال او به خوبی توسط شواهد علمی پ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موضوعی که فقط در حد فرضیه است. This is just a hypothetical thing, but what if we could travel at the speed of light? این فقط یک چیز فرضی است، اما ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

که بر اساس آن همون on which اما رسمی تر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این معناست که چیزی به آرامی کج شود یا به سمت عقب متمایل شود. North Pole tips away from the sun

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

او پیداش نشد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در هم شکسته

پیشنهاد
٠

این اصطلاح معمولاً در ارگونومی یا فیزیولوژی استفاده می شود و به حداکثر فاصله ای اشاره دارد که دست می تواند به طور مؤثر و راحت بین انگشت شست و انگشتان ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طول کل دست از شانه تا نوک انگشتان

پیشنهاد
٠

این اصطلاح معمولاً تو ارزیابی های فیزیکی یا ورزشی استفاده می شه و یعنی حداکثر ارتفاعی که فرد در حالت ایستاده می تونه دست دراز کنه و بگیره.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. موعد یا زمان مشخص شده: - "The payment is due tomorrow. " ( پرداخت برای فردا موعد دارد. ) 2. شایسته بودن یا سزاوار بودن: - "Respect is due ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنیای کسب و کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پایدار، ادامه دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر شکلی The contract explicitly states that the company is not liable for damages, howsoever caused, unless resulting from gross negligence. قرا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای تعریف و شناسایی دقیق مسئله، اجزای آن، و روابط بین این اجزا است تا بتوان به صورت سیستماتیک راه حل مناسب پیدا کرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی اکیه، مشکلی نیست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نتیجه پروژه، محصول نهایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Collected به معنای جمع آوری داده ها یا اطلاعات از منابع مختلف است. اما Collated به معنای مرتب سازی و سازمان دهی اطلاعات جمع آوری شده برای تحلیل یا ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نظافت، نگهداری یا خدمات پشتیبانی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کندذهن یا کسی که خیلی باهوش نیست ( البته در برخی موقعیت ها بی ادبانه تلقی می شود ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شرایطی اشاره دارد که افراد در محیط کار در معرض عوامل زیان آور قرار می گیرند. این عوامل می توانند شامل مواد شیمیایی، گرد و غبار، نویز، پرتوهای مضر، ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارگری که کارهای فیزیکی و دستی انجام می دهد. این عبارت معمولاً به افرادی اشاره دارد که در مشاغل سخت و فیزیکی مانند ساخت وساز، کشاورزی، یا کارخانه ه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pull - over به معنای لباسی است که از سر پوشیده می شود ( بدون دکمه یا زیپ جلو ) . در عبارت pull - over hoodie، به هودی ای اشاره دارد که باید از روی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار عالی Custom printing that kicks ass چاپ سفارشی که خیلی عالیه یا چاپ سفارشی که فوق العاده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت معمولاً وقتی به کار می رود که اتفاق یا تغییری غیرمنتظره رخ داده باشد. به نوعی نشان دهنده تعجب یا غافلگیری نسبت به یک وضعیت است. �این واقع ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

الهام گرفتن She managed to draw inspiration from her failures, turning them into a stepping stone for success. او توانست از شکست های خود الهام بگیر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرغرو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به صورت ناخودآگاه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تداخل یا مخلوط شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سعی خواهم کرد. I shall attempt to fix the issue by tomorrow. ( سعی میکنم مشکل را تا فردا حل کنم. ) برای حالت روزمره و معمولی، می تونید از "I wil ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادای کسی را درآوردن He would often mock his classmates with sarcastic remarks, failing to realize the emotional harm he was causing. او اغلب با ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شگفتی، تعجب His odd behavior at the meeting raised eyebrows, leaving everyone questioning his motives and intentions. رفتار عجیب او در جلسه باعث شگ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدایت کردن Feeling frustrated by the repeated setbacks, she channeled her energy into finding creative solutions, ultimately transforming obstacles ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فیلتر کردن و حذف کردن The software is designed to filter away background noise, leaving only the main audio signal. این نرم افزار برای فیلتر کردن و ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قطعه/ بخش واژه clip ریشه ای در فعل آنگلوساکسون cleopian دارد، که به معنی "گرفتن، چسباندن یا متصل کردن" بوده است. با گذشت زمان، این واژه به معنای "ب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

با این معنا که. . . / به این اشاره دارد که. . . He apologized repeatedly, implying that he felt genuinely sorry for his actions. او بارها عذرخواهی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برو سریع گیرش بیار The last ticket is still available. Go snag it! آخرین بلیت هنوز موجوده. برو سریع بگیرش!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عملا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

از دردسر دوری کن/مواظب باش مشکلی پیش نیاد جمله "Stay out of trouble" یکی از دیالوگ های معروف شخصیت روبوکاپ در فیلم RoboCop است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منو دست ننداز /سر کارم نذار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی "اشکالی داره اگر من. . . " یا "مشکلی نیست اگر من. . . " است. این عبارت برای درخواست مودبانه اجازه برای انجام کاری استفاده می شود. Mind if I ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی جالب / خیلی باحال

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای نقطه ای در ارتفاع کمتر ه و معمولاً برای توصیف مناطقی استفاده میشه که نسبت به زمین های اطرافش سحطش پایین تره The army strategically avoided ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. پولدار بودن He doesn’t worry about expenses; he’s loaded. او نگران هزینه ها نیست؛ او خیلی پولدار است. 2. پر بودن The truck is loaded with go ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون فیله کمر میشه. عضله ای که ستون فقرات رو صاف نگه میداره.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نوعی از گاوصندوق ها combination safe یا combination lock safe گفته می شه. در این گاوصندوق ها، برای باز کردن قفل از ترکیب چرخاندن استوانه ( دایال ) ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با سرعت بالا رفتن The cat darted up the tree to escape from the dog. گربه برای فرار از سگ با سرعت از درخت بالا رفت.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرار گرفتن بین دو چیز The cozy cabin is tucked between two towering mountains, offering a peaceful retreat from the bustling city. کلبه دنجی بین د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

واقع شده است/ قرار دارد mount Washington is found in new Hampshire. کوه واشنگتن در کوه های سفید نیوهمپشایر قرار دارد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من آماده ام!!

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگه قدیمی شده، از مد افتاده That style is so yesterday, everyone is wearing something more modern now. اون سبک دیگه قدیمی شده، الان همه چیزهای مدرن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرکت های حمل و نقل تخصصی هستند که بر مرحله نهایی تحویل تمرکز دارند و اطمینان حاصل می کنند که بسته ها به شکلی کارآمد، به ویژه در مناطق شهری و دورافتاد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرآیند برنامه ریزی، اجرا و مدیریت جریان کالاها، خدمات و اطلاعات از مبدا تا مقصد، به منظور تامین نیازهای مشتری گفته می شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Distearate به فارسی "دی استئارات" گفته می شود و یک ترکیب شیمیایی است که معمولاً در محصولات آرایشی و بهداشتی مانند شامپو، کرم ها و لوسیون ها به کار می ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cyclomethicone نوعی سیلیکون مایع است که معمولاً در محصولات آرایشی و مراقبت از پوست به کار می رود. این ماده به راحتی تبخیر می شود و بدون اینکه احساس چ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم راستا یا هم محور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت pull in چندین معنی دارد که بسته به زمینه استفاده، متفاوت است. اما به طور کلی، می تواند به معنی "جذب کردن" یا "کشیدن به سمت خود" باشد. همچنین در ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه contour به معنی "خطوط محیطی" یا "پروفیل" است و به خط یا مرزی اشاره دارد که شکل یا لبه های یک شیء را تعریف می کند. این واژه اغلب در زمینه های مخت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرک کشیدن، سر در آوردن Her nosy neighbor was always peeking through the curtains, trying to find out what was happening in everyone’s life on the st ...

پیشنهاد
٠

به معنی "افزایش قابل توجه" است. این عبارت به افزایش چشمگیر ارزش یا قیمت یک دارایی، مانند سهام یا ملک، اشاره دارد. The investor realized significan ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی نقص This dish is absolute perfection. این غذا کاملاً بی نقص است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کش پیدا کردن، ادامه پیدا کردن، طول کشیدن The meeting lasted longer than expected, stretching into the evening as the team debated crucial decisions ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوج عصبانیت In a fit of anger, he shouted, "Get out of my sight!" unable to tolerate the presence of the person any longer. در اوج عصبانیت فریاد ز ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"عقب ماندن" یا "پشت سر دیگران ماندن" I constantly find myself lagging behind in the fast - paced rhythm of life, struggling to keep up with its rele ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

استوار Despite the difficulties and setbacks, her determination to succeed remained unshaken, allowing her to persevere through even the toughest ti ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

زمین بی حاصل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Once - lush" به معنی "سابقاً سرسبز" است. این عبارت به چیزی اشاره دارد که قبلاً سرسبز، پر از گیاهان و زندگی بوده، اما اکنون دیگر آن وضعیت را ندارد. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبور از سختی ها Once we finish this big report, we’ll be over the hump. وقتی این گزارش بزرگ را تمام کنیم، از سخت ترین بخش کار عبور کرده ایم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برانگیختن The possibility of extraterrestrial life has not only fueled the curiosity of scientists and astronomers but also sparked philosophical de ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Lies not" به معنی "قرار ندارد" یا "نهفته نیست" است. "The secret to success lies not in luck, but in hard work. " "راز موفقیت در شانس نهفته نیست، ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زحمت دادم. اسباب زحمت شدم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد نگرانی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک اصطلاح غیررسمی است که به فردی اطلاق می شود که معمولاً خیلی بی نظم یا شلخته است. به نوعی به صورت طنز یا شوخی به کسی گفته می شود که تمایل به ایجاد ی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقاط کرانگین ( آمار )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تقریباً Investigators perform experiments in virtually all fields of inquiry. محققین تقریباً در تمام زمینه های تحقیق آزمایشاتی را انجام می دهند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی "تا بالاترین حد" یا "تا انتها" He turned the volume all the way up. او صدا را تا بالاترین حد زیاد کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برنامه ریزی یا تعیین چیزی I have put down your name for the meeting tomorrow. من نام شما را برای جلسه فردا تعیین کرده ام.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ایمیل /بسته/ نامه های بازگشتی گفته می شود که به دلیل اشتباه بودن آدرس ایمیل یا مشکلات دیگر به گیرنده مورد نظر تحویل داده نمی شوند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشف کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این دلیل است. چنین است The project plan is so we can ensure everything stays on schedule. طرح پروژه به این دلیل وجود دارد تا مطمئن شویم همه چیز ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمالاً نه گمان نمی کنم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبور کردن To obtain the necessary documents, she had to navigate through a complex bureaucratic process that took several months. برای به دست آوردن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

1. مقدار یا جرم The mass of the box is five kilograms. جرمجعبه پنج کیلوگرم است. 2. توده A mass of clouds covered the sky. توده ای از ابرها آسم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Basking" به معنای لذت بردن از گرما یا نور آفتاب است. این کلمه معمولاً برای توصیف حیواناتی استفاده می شود که خود را در معرض آفتاب قرار می دهند تا بدن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکلی نیست اکیه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جا باز کردن ( کفش، لباس )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زخم هایی اشاره دارد که در نتیجه فشار طولانی مدت روی پوست و بافت های زیرین ایجاد می شوند. این زخم ها معمولاً در افرادی که به مدت طولانی در یک وضعیت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همکاری The two companies decided to team up to develop cutting - edge technology for the next generation of devices. این دو شرکت تصمیم گرفتند برا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

1. تأثیر The new policy had a significant impact on the economy. ( سیاست جدید تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد داشت. ) 2. ضربه: The car's impact with ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. خراب بودن: The elevator is out of order. آسانسور خراب است. 2. نامرتب یا بی نظم بودن: The files are out of order. پرونده ها بی نظم هستند. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. سرعت یا ریتم: به سرعت یا آهنگی که چیزی اتفاق می افتد یا کسی حرکت می کند، اشاره دارد. - The runner maintained a steady pace throughout the race. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

وقتی "though" در آخر جمله به کار می رود، به معنای "با این حال" یا "اما" است. این استفاده از "though" به عنوان یک قید برای بیان تضاد یا تناقض نسبت به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Cutting through" به معنای "عبور کردن از میان چیزی" یا "عبور کردن از مانعی" است. این عبارت معمولاً به عبور سریع و مستقیم از چیزی اشاره دارد، چه به صو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Cuddle bug" یک اصطلاح غیررسمی است که به فردی اشاره می کند که خیلی دوست دارد بغل شود یا دیگران را بغل کند. به طور کلی، به فردی مهربان و دوست داشتنی ک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Canoe out" به معنای "با قایق کانادایی به جایی رفتن" یا "با قایق از جایی خارج شدن" است. در جمله هایی که از این عبارت استفاده می شود، معمولاً به حرکت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "wander into" به معنای "به طور سرگردان وارد شدن" است. این عبارت معمولاً به حالتی اشاره دارد که فرد یا حیوان بدون هدف یا برنامه مشخصی وارد مکانی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. تصویب کردن یا دادن مجوز: "The committee granted permission for the event to be held in the park. " "کمیته مجوز برگزاری رویداد در پارک را صادر کر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آچار جغجغه ای

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

1. گردش مالی ( Revenue ) : "The company's annual turnover exceeded $10 million. " "گردش مالی سالانه شرکت بیش از 10 میلیون دلار بود. " 2. نرخ ترک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٧

1. واقعی و اصیل: - مثال: "This painting is an authentic work by Van Gogh. " - این نقاشی یک اثر واقعی از ون گوگ است. 2. موثق و معتبر: - مثال: " ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

می تواند معانی مختلفی داشته باشد: 1. لغزیدن یا سکندری خوردن: - To trip or lose balance while walking or running, often leading to a fall or near - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

**Nipple** به معنای "نوک پستان" است و در موارد مختلفی استفاده می شود: 1. معنای تشریحی: نوک پستان - مثال: "The mother feeds her baby by nursing him ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1. استخوان لگن: - He injured his hip while playing soccer. - او هنگام بازی فوتبال لگن خود را آسیب زد. 2. اصطلاحی به معنای مدرن و بروز بودن: - S ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت به صورت غیررسمی و عامیانه برای ابراز موافقت یا تایید استفاده می شود و معادل "okay" یا "بسیار خوب" در فارسی است. مثال: A: "Can you help me ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Stack به معنای "پشته" یا "انباشتن" است و در زمینه های مختلف می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. در زیر به چند مورد اشاره شده است: 1. در معنای عمومی: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عوامل Biosafety measures are crucial in laboratories to prevent the release of harmful biological agents. اقدامات ایمنی زیستی در آزمایشگاه ها ضروری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهار کردن ( در فوتبال ) The defender used his skills to jockey the attacker, preventing him from advancing. مدافع از مهارت های خود استفاده کرد تا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اتاقی که لوازم مصرفی اداره در اونجا قرار داده میشه هم میگن. ( لوازم تحریر، جوهر پرینتر و. . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"Go big" به معنای "بزرگ عمل کن" یا "با قدرت عمل کن" است و معمولاً به تلاش برای دستیابی به موفقیت بزرگ یا انتخاب گزینه های بزرگتر و بلندپروازانه تر اش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورق زدن Paging through the old photo album, she felt a wave of nostalgia wash over her.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فصل پایانی The concluding chapter of the book provides a comprehensive summary of the key themes discussed throughout the text. فصل پایانی کتاب خلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به فردی اشاره دارد که تخصص یا کار اصلی اش مرتبط با داده ها است. این شخص معمولاً مسئول جمع آوری، تحلیل، مدیریت و تفسیر داده ها در یک سازمان یا پروژه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

You're pushing it too hard. خیلی بهش فشار میاری ( ازش کار میکشی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

You are overworking it. بیش از حد از آن کار میکشید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

"'Tis" یک شکل قدیمی و مختصر شده از "it is" است که بیشتر در زبان ادبی و در متون قدیمی یا شعرها استفاده می شود. در جمله "Tis the season to be jolly, " ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"What's your handle?" usually means "What is your username?" or "How can I contact you on social media?" For example: Example: What's your handle o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"semi" کوتاه شده ی "semi - trailer truck" یا "semi - truck" است که به کامیون های بزرگی که برای حمل تریلر استفاده می شوند، اشاره دارد. در فارسی به این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همراه با جریان، در جهت جریان While swimming in the ocean, we saw a beautiful jellyfish gracefully drifting with the current. در حالی که در اقیانوس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنها راه باقی مانده After considering all options, the sole remaining course was to declare bankruptcy. پس از بررسی همه گزینه ها، تنها راه باقی مان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شستن با شلنگ He spent the afternoon hosing down the driveway. ( او بعدازظهر را صرف شستن ورودی با شلنگ کرد. )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داشتن She kept a daily journal to record her thoughts and experiences. او یک دفتر خاطرات روزانه داشت تا افکار و تجربیاتش را ثبت کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذراندن ) دوره ( After serving his sentence, the ex - criminal decided to start a new, honest life. پس از گذراندن دوره محکومیتش، مجرم سابق تصمیم گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوره محکومیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوشیدنی هایی که از طریق فرآیند دم کردن تهیه می شوند. This caf� is known for its excellent coffee brews. این کافه به خاطر قهوه های عالی اش معروف اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هواتو دارم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بررسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پل هوایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دستگیر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Thrust" به فارسی به معنای "فشار دادن"، "هل دادن" یا "پراندن" است. این کلمه به نیرویی اشاره دارد که چیزی را به جلو یا بالا می راند. مثلاً در فیزیک و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زین اسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ابداع کردن She managed to dream up a fantastic plan for the school's fundraising event

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه کافی خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای "آماده سازی" یا "فراهم کردن زمینه" است. Initial attendance at the workshop was crucial for understanding the basic concepts and setting th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رفع، حل و فصل The employee's reinstatement to his previous position came after a thorough review of the case and the resolution of all disputes. اع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتفاق افتاد، صورت گرفت The employee's reinstatement to his previous position came after a thorough review of the case and the resolution of all dis ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتفاق افتاد، صورت گرفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به معنی real time یا به صورت زنده یا فوری است. The app's immediate feature allows users to receive real - time notifications for important updates.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنای دریافت پول یا مزایای مالی در ازای انجام فعالیت یا کار است. به عبارت دیگر، فرد برای کار یا خدمتی که ارائه داده، دستمزد یا حقوق دریافت کرده اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"نعیمی" به معنای فردی ناز و نعمت زده یا کسی که در نعمت و آسایش است، آمده است. در واقع، این کلمه به کسی اشاره دارد که زندگی راحت و لذت بخشی دارد و در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتراک ( ریاضی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مقصر هم معنی میده مقصر تصادف accident contributor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزاحم کسی نشدن، راحت گذاشتن کسی Please keep the kids out of my hair this afternoon so I can finish my work without any distractions.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به بافت سطحی اشاره دارد که یکنواخت و بدون زبری یا ناهمواری است. این اصطلاح اغلب در زمینه هایی مانند نقاشی، کار با چوب، یا کار با فلز استفاده می شود، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افزایش پیدا کردن As the wind picked up, the rain began to fall sideways, making it impossible to stay dry even under the shelter.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهار یا سرکوب ( احساسات )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مسئولیتی که مدیر به کارمندش میده یعنی همه چیز در اختیار خودت پ. ن: همین الان مدیرم بهم گفت. بهش گفت. پرسیدم یعنی چی؟ گفت !you are the boss now )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت فشار already strained healthcare systems

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترجیح دادن When booking the trip, he expressed a preference for window seats to enjoy the view during the flight. هنگام رزرو سفر، او ترجیح داد که صن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعلامیه ای است که استانداردهای اخلاقی و انتظارات را در مورد صداقت علمی در محیط های آموزشی تعیین می کند و شامل ممنوعیت تقلب و سرقت ادبی می شود. من گو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفکر انتقادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

استخراج کردن . Initial attempts to scrape data from the complex site failed تلاش های اولیه برای استخراج داده ها از سایت پیچیده ناموفق بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اطمینان حاصل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل به معنای پنهان شدن هم معنی میده Jealousy can often cloud judgment, leading to unnecessary conflicts in relationships.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نمره دادن، تصحیح کردن امتحان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم گرفتم، مصمم شدم i set myself to attempt the difficult repair

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفوس بد نزن لفظشو نیا به معنای اجتناب از گفتن یا انجام دادن کاری است که ممکن است باعث بدشانسی یا خراب شدن یک وضعیت خوب بشود. این بر اساس خرافه است ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگار انگاری که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "add two cents" به معنای اضافه کردن نظر شخصی یا پیشنهادی به یک موضوع می باشد. این اصطلاحی رایج است که به کسی که می خواهد نظر یا پیشنهادی خود ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیدن دندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطکشی جاده که میتونه هم عابر پیاده باشه یا خط وسط جاده و یا هر نشانه ای که روی آسفالت کشیده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"Overtaking" در زبان فارسی به معنای "سبقت گرفتن" یا "پیشی گرفتن" است. این واژه عموماً در موقعیت هایی به کار می رود که یک وسیله نقلیه در حال حرکت، از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"Roll to a stop" به معنای توقف تدریجی و آرام یک وسیله نقلیه است که به آهستگی حرکت خود را متوقف می کند، معمولاً بدون استفاده ناگهانی از ترمزها. این عب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ویژگی های ایمنی هستند که بر روی جاده ها برای هشدار به رانندگان غیرتوجه از طریق لرزش و صدا به کار می روند که آنها در حال منحرف شدن از خط ترافیکی خود ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"Drive defensively" یا "رانندگی دفاعی" به شیوه ای از رانندگی گفته می شود که در آن راننده با احتیاط، آگاهی و پیش بینی از احتمال خطرات و اشتباهات احتما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"Crest of a hill" به قله یا بالاترین نقطه ی یک تپه اشاره دارد. این اصطلاح معمولاً در زمینه هایی مانند رانندگی استفاده می شود تا به رانندگان هشدار دهد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در رانندگی، "Curve" به قسمتی از جاده یا مسیر اشاره دارد که از یک خط مستقیم منحرف می شود و به سمت چپ یا راست خم می شود. این منحنی ها می توانند با شیب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"هیپنوتیزم بزرگراه" یا "Highway Hypnosis" به حالتی گفته می شود که در آن راننده پس از رانندگی طولانی مدت بر روی بزرگراه ها، به نوعی خودکار و بدون تمرک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراشیبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودخواه، خودپسند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حساس و ترسو، البته به این معنی که تا کوچکترین اتفاقی میترسه و از جا میپره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم چِت کسی که قفلی میزنه رو همه چیز، یهو استاپ میشه

پیشنهاد
٠

به معنای "آیا چیزی را اینجا از قلم انداختم؟" است. این عبارت معمولا زمانی به کار می رود که فردی احساس کند ممکن است بخشی از گفتگو، اطلاعات، یا رویدادی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پس از واقعه این اصطلاح برای اشاره به اطلاعات، داده ها یا تفسیرهایی به کار می رود که پس از رخ دادن یک رویداد ارائه یا درک می شوند. در بسیاری از موار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بکار بستن I will put forth my best effort to do so من تمام تلاش خود را برای انجام این کار به کار خواهم بست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشنهاد The cat jumped onto the table with a proposition to share the dinner. گربه با پیشنهادی برای به اشتراک گذاشتن شام، روی میز پرید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از طرف من، از سمت من I'll check the issue on my end and get back to you soon. من این مشکل رو از طرف خودم بررسی میکنم و به زودی به شما باز خواهم گشت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جویی ( در )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشراف کامل ( بر ) ( موضوع یا یک حوزه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بین رفتن شانس سوختن شانس ( در قرعه کشی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درست کردن، ساختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

الکی گرون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبور کردن، گذشتن، رد شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یعنی ارزش دیدن دارد. The garden was adorned with a variety of colorful flowers, making it a pretty sight to behold on a sunny afternoon.

پیشنهاد
١

تو اصلا منو دوست نداری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ادغام شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقده ای، کسی که از لذت دیگران خوشحال نمیشه و سعی بر تخریب اون داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسم: نیزه فعل: گرفتن چیزی با چنگال یا یک شیء نوک تیز مثلا برداشتن یک تکه گوشت با چنگال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حق بیمه ای که ماهیانه یا سالیانه پرداخت می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مصور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انتخاب های زیادی وجود دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تختخواب های دانشجویی که راحت تر قابل حمل و قابل تنظیم هستند برای اینکه کمتر جا اشغال کنن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشستن، لم دادن Cozy up on the couch

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگینی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی دیگه از معانیش میشه پیمودن یا عبور کردن ( منطقه یا مکان مشخص ) Pass through, traverse برای مثال: The journey to the remote village will take ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرکت سهامی عام

پیشنهاد
٠

سفر ماجراجویانه انفرادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی قدیمی

پیشنهاد
٠

پایان دادن به چیزی جشن گرفتن برای پایان چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهتر، مناسب تر، سازگارتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنار گذاشتن، دست کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وفادار ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشان از آغاز. . . The opening ceremony was a momentous occasion, marking the beginning of a new era . in our school's history مراسم افتتاحیه یک من ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش شانس بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به ریتم یا ضرب آهنگی اطلاق می شود که بسیار جذاب یا قانع کننده است و اغلب باعث می شود افراد مجبور شوند همراه با آن حرکت کنند یا برقصند. The upbeat m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

با توجه به، بر اساس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی نظیر، فوق العاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منعکس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

الهام بخش و به عنوان فعل یعنی ترغیب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برطرف شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - ریزه میزه ۲ - اندک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قرار گرفتن بین دو چیز It is sandwiched between two regional behemoths.

پیشنهاد
١

با همه ی اینها. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یر به یر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تب و تاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقویت روابط بین افرادی که با هم تفاوت دارن ( فرهنگ، ظاهر، نژاد. . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

transmit انتقال دادن، فرستادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a long and pleasant conversation between friends

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تغییر خوشایند یا مورد انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خزیدن، ریشه دواندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

غرق لذت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همون اندازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غذای آماده که از بیرون میخریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی فِر پخته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نحوه پخت تخم مرغ به این صورت که زردش آبکی باشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوشت حلال ( غیر خوک ) با ذبح اسلامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منبع موثق منبع اطلاعاتی قابل اعتماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل اعتماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وجود داشته است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطالب خنده داری که فقط عده ای از مردم اون رو درک میکنن. مثل "واگعی یا کیک" که فقط ایرانی ها متوجه ش میشن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسانی که بر این باورند که شما بدون توجه به اتفاقاتی که در طول زندگی براتون می افته همچنان همانی هستید که قبلا بودین. divider ها دقیقا برعکس هستن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افرادی که سعی در تغییر زندگی، شخصیت و دیدگاه خودشون با افزایش سن دارن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماتم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خوش اخلاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منظورم اینه که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک غذای انگلیسی که با خون خوک درست میشه

پیشنهاد
٢

یا first - gen student یعنی کسی که پدر و مادرش تحصیلات دانشگاهی ندارن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصی که به دلیل بیماری خاص تحت حمایت دولته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک جامعه عالی و ایده آل که در آن همه خوشحال باشند و با یکدیگر کنار بیایند.

پیشنهاد
٠

سوال بسیار خوبیه. یا that’s the million dollar question از یک برنامه تلویزیونی قدیمی که کسی که جواب درست میداد 64 هزار دلار برنده می شد.

پیشنهاد
٠

سوال بسیار خوبیه. یا that’s the sixty - four thousand dollar question از یک برنامه تلویزیونی قدیمی که کسی که جواب درست میداد 64 هزار دلار برنده می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منتقل شدن منتقل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی ثبات ناپایدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

available in limited quantities محدود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I know this has a lot to do with inflation میدانم که این ارتباط زیادی با تورم دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

انگاری

پیشنهاد
١

پوله که دنیا رو میچرخونه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به قول قدیمی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

excited

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجموع ویژگی های متابولیکی، قلبی تنفسی، بیومکانیکی و عصبی عضلانی مختلف را زیر حداکثر سرعت دویدن نشان می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی کم نداره از. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیر مستقیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نسبت دادن attribute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

noticed or gave particular attention to sth/sb

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی به معنای خطر از دست دادن چیزی مهم، مانند شغل یا شهرت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناگهان شروع به موفقیت و محبوبیت می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حال فعالیت مشغول انجام کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همت همگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست رو دست گذاشتن ( تسلیم شدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

the time at which a change or an effect cannot be stopped.

پیشنهاد
١

هیچ راه برگشتی وجود نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگار تمومی نداره ( با to میاد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در میان از میان of any people

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کشور های توسعه یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمل جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انگولک کردن ور رفتن با چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیر آب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برق شهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماه کامل که نماد عشق، رشد ومراقبت است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لایه خارجی مغز که نقش مهمی در هوشیاری دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برداشت حسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با این حال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار خوشحال

پیشنهاد
١

تا حالا روزت چطور بوده؟ که معمولا در جواب این جواب هارو میدن it's going fine not so good

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکنش یا پاسخ آگاهانه نسبت به چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آرامش بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس ناراحتی و ناخوشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شخصی که منظمه، رفتار خوبی داره و می دونه که چه زمانی باید چی بگه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با اصالت باشید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیرویی که در جهت حرکت جسم وارد میشه و باعث شتاب اون میشه. در روانشناسی بهش عامل انگیزشی میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضدروایت ها داستان هایی هستند که تجربیات و دیدگاه های کسانی را که به لحاظ تاریخی تحت ستم، طرد شده یا در محیط های آموزشی ساکت شده اند را شرح می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقابله کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - مدت طولانی 2 - وسعت نسبتا زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناموفق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نتیجه گیری یا ارزیابی کلی از یک موقعیت یا مجموعه ای از ایده ها. ( شکل رسمی overall که بیشتر در نوشتار استفاده می شود. )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماندن و ادامه دادن در موقعیت سخت یا ناخوشایند. I know things are difficult right now, but if we just stick it out, I'm sure everything will be OK in ...

پیشنهاد
٠

to intend to do something برنامت چیه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سد یه چیزی رو شکستن عبور کردن از موانع Break Your Language Barrier.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

it was all greek to me معمولا در انتهای یک ماجرا میگن که به این معنیه: نمیتونی درک کنی اون چیزی که برات تعریف کردم رو.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پذیرش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعطاکردن ( معمولا جایزه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

seeing it through ( to ) ادامه ( معمولا مربوط به یک کار دشوار )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی کسی یه خونه اجاره میکنه و برای کاهش هزینه ها بخشیش رو به یه نفر دیگه اجاره میده. در واقع sublease انجام داده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱ - کمبود هواز تازه برای تنفس، مسدود شدن بینی و تنفس سخت ۲ - کسی که تمایل به تغییر ندارد ۳ - قدیمی، رسمی و کسل کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

How to behave رفتار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کارت برس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زودی فورا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اتفاقات اخیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مایل هستم اکی هستم Willing to

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساده و بی آلایش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

اسگل کردن کسی احمق نشان دادن کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

احمق ( کلمه آلمانی که وارد انگلیسی شده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدم به قدم پشت سر کسی راه رفتن. کسی را تعقیب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

on the whole درکل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

except other than بجز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

1 - در مورد وسیله نقلیه لاین عوض کردن 2 - خارج شدن از تعهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

worn away فرسوده شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

رساندن ( شخصی یا چیزی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

properly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Beside

پیشنهاد
٠

I'm so curious

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

out of order

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

unfair

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از پیش already processing a rich از پیش ثروتمند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( slang ) The act of placing one's head between a woman's breasts and making the sound of a motorboat with one's lips whilst moving the head from sid ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سزاوار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معاهده باستانی صلح ابدی خاورمیانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اواخر قرن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صداقت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در جای امن قرار دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

i'm sure

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هزاران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دعوت کسی به منزل معمولا برای صرف غذا یا دور همی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

for a chance شانسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رفتار ناعادلانه و آزاردهنده با کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردرگم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سوء تفاهم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

- برای بازنگری، مطرح کردن یا برانگیختن خاطره چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، به ویژه چیزی ناخوشایند. - در گذشته سیر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

suitable appropriate مناسب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - خراب یا از کار افتاده 2 - ناخوشایند یا نامناسب 3 - غیر منصفانه 4 - در هم برهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

What is bothering you? چی اذیتت میکنه؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گفتن چیزی به کسی که درباره ش احساس گناه یا عذاب وجدان داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

انجام کاری که تو جمله ی قبل بهش اشاره شده. انجام همون کار he lost nothing by doing so.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یا pass the word خبر کردن اطلاع دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جعلی نادرست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریه کردن ( بچه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

in the past زمانی بود که ( در گذشته )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

به آرامی و با احتیات چیزی را در جایی قراردادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جمع کردن برداشتن چیزی از جایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سریع و مستقیما به سمت چیزی رفتن He made a beeline for the kitchen. اومستقیما به سمت آشپزخانه رفت.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمکت خواهم کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جدی میگم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

درخواست مودبانه برای انجام کاری ( لطف ) . آیا ممکنه؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بخشی از کاخ سفید که شامل دفتر رئیس جمهور ایالات متحده است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در انتهای جمله به صورت سوالی میاد که برای گرفتن تایید یا نظر طرف مقابل بکار میره. نه؟ درسته؟ درست میگم؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یکی این بالایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشخاص مهم ( در یک صنعت خاص )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ایستادن در مقابل حالت رسمی i stand in front of you میشه i stand before you من در مقابل شما ایستاده ام.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وفاداری Loyal to faithful to

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سوگند خوردن رسمی برای دریافت یک موقعیت مهم از جمله ریاست جمهوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سخاوتمندانه مرامی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کله گنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثل آب خوردن بسیار آسان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از donkey میاد به معنی دیوانه، عجیب، احمق، بد است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه آمریکایی - آفریقایی باسن هوس انگیز ( برای زن ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیریت نظارت ( عامیانه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در ارتش به معنی پشت سر هست. که اولین بار در جنگ جهانی اول از اون استفاده شد. زمانی که خلبان ها با هم صحبت می کردن موقعیت ساعت 6 به معنی پشت سر بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک عبارت منفی برای بیان اینکه چیزی یا کسی به چیزی یا کسی دیگه شبیه نیست. he look anything like you? یعنی اصلا شبیه تو هست؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زیاده روی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

works wonders معجزه می کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - سس 2 - ( غیر رسمی ) چیزی خوشایند که بدون تلاش و غیر منتظره بدست می آید ( به ویژه پول )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم: 1 - لکه 2 - مکان فعل: 1 - تشخیص 2 - علامت گذاری

پیشنهاد
٠

سالها می گذرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

delegating responsibility

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واگذار کردن مسئولیت دادن take charge

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دستور کار یک وظیفه محول شده یا موضوعی که باید به آن رسیدگی شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

1 - یا 2 - همچنین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادامه دادن به انجام کاری، یا انجام کاری دوباره و دوباره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

وقتی می گیم: ask away! یعنی به شنونده خود می گیم هر سوال یا سوالی را که از ما داره بپرسه. حتما بپرس ( تعارف نکن ) بقیه مترادف ها: feel free to ask ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ختم شدن به

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

after

پیشنهاد
٠

دیدگاه متفاوت