پیشنهادهای مصطفی اعتبارزاده (٤٤٠)
کنار بکشید/شرکت نکنید/درگیر نشوید.
به زور ادامه دادن
در جواب How are you گفته میشه و به معنیه "من در بهترین وضعیت ممکن هستم".
تا حالا اسم من به گوشت خورده؟ یا منو می شناسی؟ / چیزی درباره م شنیدی؟
یعنی ساعت چنده؟
جمله ای محترمانه برای گفتن: بفرمایید بنشینید.
�می خوام تو رو بپرستم / عاشقانه دوستت داشته باشم. � 🔹 adore قوی تر از like یا حتی love هست و بیشتر به معنی تحسینِ شدید و عشق عمیق و احترام آمیزه. ...
بیا اینجا / یه سر بزن
اسم: خرس فعل: تحمل کردن، به دوش کشیدن ( مسئولیت ) She bore the responsibility او مسئولیت را به دوش کشید.
از بغل، کناری
عبارت "Great minds!" به تنهایی معمولاً شکل کوتاه شده ی این جمله ست: "Great minds think alike!" یعنی: �ذهن های بزرگ مثل هم فکر می کنن!� یا خودمونی تر ...
اعصابم رو خورد می کنه
عبارت end up with بسته به جمله و زمینه، چند معنی مختلف داره، ولی همشون به یه ایده ی کلی برمی گردن: در نهایت رسیدن به چیزی یا ماندن با کسی ( چه بخوای ...
گم و گور کردن I mislaid a shoe. یک لنگه کفشم رو گم و گور کردم.
مریضی گرفتن از کسی catch something from someone مبتلا شدن به چیزی از طرف کسی ( مثلاً سرماخوردگی، ویروس و. . . ) I caught a cold from my brother. ...
ظلم کردن
�تصمیم قطعی گرفتم برای. . . � "I've settled on my choice of career path: cleaner. " واژه ی settled به معنی تصمیم قطعی گرفتن یا به نتیجه نهایی رسیدن ...
خالص ترین، بنیادی ترین یا اصلی ترین ماهیتِ چیزی
از دست دادن چیزی، از چنگ درآمدن They captured the Promised Land, but it would slip from their grasp only a few centuries later. آن ها سرزمین موعود ...
سوار بود ( در مورد هواپیما بکار میره )
�بازداشت / دستگیری�
یعنی آب و هوای معتدل
در خانه یک کوره ی گرمایشی است — دستگاهی که برای گرم کردن هوا در سیستم گرمایشی مرکزی استفاده می شود. در خانه های سردسیر، هوا را با گاز، برق یا نفت گ ...
برکنار کردن، اخراج کردم، کنار گزاشته شدن **At age 11 he was cut from his team after being diagnosed with a growth hormone deficiency which made him ...
یعنی بدون زور، اجبار یا فشار دیگران؛ یعنی انتخاب شخصی بوده
از آغاز پیدایش انسان
کلمه ی Hittites به پارسی یعنی: حِتّیان یا حِتّی ها. آن ها یکی از تمدن های باستانی بودند که حدود ۱۶۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد در منطقه ی آناتولی ( ترکی ...
یعنی �در دنیای واقعی� یا �با چشم خودم�
سبقت گرفتن
وقتی در مورد انسان بکار میره به صورت عامیانه یعنی " دو رگه"
یعنی �خود رسیدن به مقصد نیست که مهمه، بلکه مسیر رسیدن به اونجاست که اهمیت داره. � این جمله اغلب در مفهوم فلسفی یا انگیزشی به کار می ره، یعنی لذت یا ...
دور شدن از مرکز بدن Arm abduction: باز کردن دست ها
در ارگونومی، Grip Span یا همون فاصله ی گرفتن، به فاصله ی بین انگشت شست و سایر انگشتان در هنگام گرفتن یک جسم گفته می شه. این مفهوم مشخص می کنه که یک ...
زبونه، بیرون زدگی
یعنی خم شدن به جلو ( معمولاً از کمر ) ، مخصوصاً وقتی کسی برای انجام کاری مثل برداشتن چیزی یا نگاه کردن دقیق تر به چیزی خم می شه. مثال: He stooped o ...
یعنی مثلا فروشنده قیمت میده 10000 تومن میفروشم بهت و تو میگی 8000 تومن میخرم ازت. این 8000 تومن counteroffer هست. ( در جواب پیشنهاد اون یک پیشنهاد دی ...
دوستان معنی دقیقش نهفتگی هست. یعنی در واقع آتیش زیر خاکستر.
جستجو کردن
بین کاربری، میان کاربری این اصطلاح معمولاً تو زمینه های فناوری یا نرم افزار به کار می ره و به چیزی اشاره داره که بین چند کاربر مشترک یا قابل استفاده ...
رفته رفته ( در طول زمان )
پیشرفت کردن How far you got? چقدر پیشرفت کردی؟
اسم: گیره فعل: گرفتن ( در دست )
به جعبه یا سبد مخصوص حمل میوه ه هم میگن.
واقعاً قابل اجرا / واقعاً کاربردی و عملی. یه گزینه ای که هم جذابه و هم واقعاً به درد می خوره.
کلمه entangling از فعل entangle میاد و به معنی گیر افتادن در چیزی پیچیده یا درهم تنیده شدن هست. This is the most legally ‘entangling’ of the manag ...
دو تا عضله که در یک حرکت همزمان با هم منقبض میشن.
فاجعه ی بزرگ
🔹 get [something] out the door = کاری را به پایان رساندن و تحویل دادن نهایی کردن
زمین خورد / افتاد Our coffee pot took a tumble off the counter and shattered, a major loss.
یعنی استفاده از ابزار و سنسورها برای اندازه گیری سیگنال های بدن ( مثل ضربان قلب، EMG، فشار خون و غیره ) برای تحلیل عملکرد فیزیولوژیکی بدن. بطور ساده ...
غیر دقیق و غیر قابل اعتماد
به معنای تحقیقات، مطالعات و مقالات دانشگاهی قبلی در مورد این موضوع است.
به این معنی است که به جای پیشگیری از آن، فقط پس از وقوع یک مشکل، اقدام کنید.
بدون تغییر مانده است. Despite the adoption of safety procedures and programs such as those developed and required by the Occupational Safety and He ...
means keep being great, positive, and amazing just as you are! It’s a friendly and encouraging way to tell someone to continue being their best self.
در مدیریت پروژه: مدیریت، توزیع یا مدیریت ( مثلا: اطلاعات پروژه )
ثبت سوابق
یک نورون حرکتی همه ی فیبرهای عضلانی که آن را کنترل می کند. کارکرد: واحد پایه ای در کنترل انقباض عضلانی.
یعنی پرسشنامه ای که پاسخ دهنده خودش بدون حضور مصاحبه کننده یا ناظر آن ها را تکمیل می کند.
تقدم و تأخر
بازگشت
ایده یا راه حلی پیدا کردن She managed to come up with a brilliant solution to the problem. او توانست یک راه حل درخشان برای مشکل پیدا کند.
در پزشکی به معنی زنده
احتیاطی، روز مبادا ( دوستان این واژه توی کتاب PMBOK مربوط به مدیریت پروژه استفاده شده )
در مورد هوا به معنای "خیلی گرم و شرجی" است، به طوری که احساس می شود همه چیز در حال ذوب شدن است. مثال: - The weather was so melty today that even ...
یک عضله در ساعد که به خم کردن آرنج کمک می کند. در زاویه های کمتر از ۹۰� بیشترین تأثیر را دارد.
حول آن ( حول محور آن )
قربون صدقه رفتن - She showered her child with affection, always hugging and praising him. او فرزندش را غرق محبت می کرد و همیشه او را در آغوش می ...
به خوبی پشتیبانی شده یا مورد حمایت قوی قرار گرفته - His argument was well supported by scientific evidence. استدلال او به خوبی توسط شواهد علمی پ ...
موضوعی که فقط در حد فرضیه است. This is just a hypothetical thing, but what if we could travel at the speed of light? این فقط یک چیز فرضی است، اما ا ...
که بر اساس آن همون on which اما رسمی تر
به این معناست که چیزی به آرامی کج شود یا به سمت عقب متمایل شود. North Pole tips away from the sun
او پیداش نشد.
در هم شکسته
این اصطلاح معمولاً در ارگونومی یا فیزیولوژی استفاده می شود و به حداکثر فاصله ای اشاره دارد که دست می تواند به طور مؤثر و راحت بین انگشت شست و انگشتان ...
طول کل دست از شانه تا نوک انگشتان
این اصطلاح معمولاً تو ارزیابی های فیزیکی یا ورزشی استفاده می شه و یعنی حداکثر ارتفاعی که فرد در حالت ایستاده می تونه دست دراز کنه و بگیره.
1. موعد یا زمان مشخص شده: - "The payment is due tomorrow. " ( پرداخت برای فردا موعد دارد. ) 2. شایسته بودن یا سزاوار بودن: - "Respect is due ...
دنیای کسب و کار
پایدار، ادامه دار
به هر شکلی The contract explicitly states that the company is not liable for damages, howsoever caused, unless resulting from gross negligence. قرا ...
به معنای تعریف و شناسایی دقیق مسئله، اجزای آن، و روابط بین این اجزا است تا بتوان به صورت سیستماتیک راه حل مناسب پیدا کرد.
یعنی اکیه، مشکلی نیست.
نتیجه پروژه، محصول نهایی
Collected به معنای جمع آوری داده ها یا اطلاعات از منابع مختلف است. اما Collated به معنای مرتب سازی و سازمان دهی اطلاعات جمع آوری شده برای تحلیل یا ا ...
نظافت، نگهداری یا خدمات پشتیبانی
به معنای کندذهن یا کسی که خیلی باهوش نیست ( البته در برخی موقعیت ها بی ادبانه تلقی می شود ) .
به شرایطی اشاره دارد که افراد در محیط کار در معرض عوامل زیان آور قرار می گیرند. این عوامل می توانند شامل مواد شیمیایی، گرد و غبار، نویز، پرتوهای مضر، ...
کارگری که کارهای فیزیکی و دستی انجام می دهد. این عبارت معمولاً به افرادی اشاره دارد که در مشاغل سخت و فیزیکی مانند ساخت وساز، کشاورزی، یا کارخانه ه ...
Pull - over به معنای لباسی است که از سر پوشیده می شود ( بدون دکمه یا زیپ جلو ) . در عبارت pull - over hoodie، به هودی ای اشاره دارد که باید از روی ...
بسیار عالی Custom printing that kicks ass چاپ سفارشی که خیلی عالیه یا چاپ سفارشی که فوق العاده است.
این عبارت معمولاً وقتی به کار می رود که اتفاق یا تغییری غیرمنتظره رخ داده باشد. به نوعی نشان دهنده تعجب یا غافلگیری نسبت به یک وضعیت است. �این واقع ...
الهام گرفتن She managed to draw inspiration from her failures, turning them into a stepping stone for success. او توانست از شکست های خود الهام بگیر ...
غرغرو
به صورت ناخودآگاه
تداخل یا مخلوط شدن
سعی خواهم کرد. I shall attempt to fix the issue by tomorrow. ( سعی میکنم مشکل را تا فردا حل کنم. ) برای حالت روزمره و معمولی، می تونید از "I wil ...
ادای کسی را درآوردن He would often mock his classmates with sarcastic remarks, failing to realize the emotional harm he was causing. او اغلب با ...
شگفتی، تعجب His odd behavior at the meeting raised eyebrows, leaving everyone questioning his motives and intentions. رفتار عجیب او در جلسه باعث شگ ...
هدایت کردن Feeling frustrated by the repeated setbacks, she channeled her energy into finding creative solutions, ultimately transforming obstacles ...
فیلتر کردن و حذف کردن The software is designed to filter away background noise, leaving only the main audio signal. این نرم افزار برای فیلتر کردن و ...
قطعه/ بخش واژه clip ریشه ای در فعل آنگلوساکسون cleopian دارد، که به معنی "گرفتن، چسباندن یا متصل کردن" بوده است. با گذشت زمان، این واژه به معنای "ب ...
با این معنا که. . . / به این اشاره دارد که. . . He apologized repeatedly, implying that he felt genuinely sorry for his actions. او بارها عذرخواهی ...
برو سریع گیرش بیار The last ticket is still available. Go snag it! آخرین بلیت هنوز موجوده. برو سریع بگیرش!
عملا
از دردسر دوری کن/مواظب باش مشکلی پیش نیاد جمله "Stay out of trouble" یکی از دیالوگ های معروف شخصیت روبوکاپ در فیلم RoboCop است.
منو دست ننداز /سر کارم نذار
به معنی "اشکالی داره اگر من. . . " یا "مشکلی نیست اگر من. . . " است. این عبارت برای درخواست مودبانه اجازه برای انجام کاری استفاده می شود. Mind if I ...
خیلی جالب / خیلی باحال
به معنای نقطه ای در ارتفاع کمتر ه و معمولاً برای توصیف مناطقی استفاده میشه که نسبت به زمین های اطرافش سحطش پایین تره The army strategically avoided ...
1. پولدار بودن He doesn’t worry about expenses; he’s loaded. او نگران هزینه ها نیست؛ او خیلی پولدار است. 2. پر بودن The truck is loaded with go ...
همون فیله کمر میشه. عضله ای که ستون فقرات رو صاف نگه میداره.
به نوعی از گاوصندوق ها combination safe یا combination lock safe گفته می شه. در این گاوصندوق ها، برای باز کردن قفل از ترکیب چرخاندن استوانه ( دایال ) ...
با سرعت بالا رفتن The cat darted up the tree to escape from the dog. گربه برای فرار از سگ با سرعت از درخت بالا رفت.
قرار گرفتن بین دو چیز The cozy cabin is tucked between two towering mountains, offering a peaceful retreat from the bustling city. کلبه دنجی بین د ...
واقع شده است/ قرار دارد mount Washington is found in new Hampshire. کوه واشنگتن در کوه های سفید نیوهمپشایر قرار دارد.
من آماده ام!!
دیگه قدیمی شده، از مد افتاده That style is so yesterday, everyone is wearing something more modern now. اون سبک دیگه قدیمی شده، الان همه چیزهای مدرن ...
شرکت های حمل و نقل تخصصی هستند که بر مرحله نهایی تحویل تمرکز دارند و اطمینان حاصل می کنند که بسته ها به شکلی کارآمد، به ویژه در مناطق شهری و دورافتاد ...
فرآیند برنامه ریزی، اجرا و مدیریت جریان کالاها، خدمات و اطلاعات از مبدا تا مقصد، به منظور تامین نیازهای مشتری گفته می شود.
Distearate به فارسی "دی استئارات" گفته می شود و یک ترکیب شیمیایی است که معمولاً در محصولات آرایشی و بهداشتی مانند شامپو، کرم ها و لوسیون ها به کار می ...
Cyclomethicone نوعی سیلیکون مایع است که معمولاً در محصولات آرایشی و مراقبت از پوست به کار می رود. این ماده به راحتی تبخیر می شود و بدون اینکه احساس چ ...
هم راستا یا هم محور
عبارت pull in چندین معنی دارد که بسته به زمینه استفاده، متفاوت است. اما به طور کلی، می تواند به معنی "جذب کردن" یا "کشیدن به سمت خود" باشد. همچنین در ...
واژه contour به معنی "خطوط محیطی" یا "پروفیل" است و به خط یا مرزی اشاره دارد که شکل یا لبه های یک شیء را تعریف می کند. این واژه اغلب در زمینه های مخت ...
سرک کشیدن، سر در آوردن Her nosy neighbor was always peeking through the curtains, trying to find out what was happening in everyone’s life on the st ...
به معنی "افزایش قابل توجه" است. این عبارت به افزایش چشمگیر ارزش یا قیمت یک دارایی، مانند سهام یا ملک، اشاره دارد. The investor realized significan ...
بی نقص This dish is absolute perfection. این غذا کاملاً بی نقص است.
کش پیدا کردن، ادامه پیدا کردن، طول کشیدن The meeting lasted longer than expected, stretching into the evening as the team debated crucial decisions ...
اوج عصبانیت In a fit of anger, he shouted, "Get out of my sight!" unable to tolerate the presence of the person any longer. در اوج عصبانیت فریاد ز ...
"عقب ماندن" یا "پشت سر دیگران ماندن" I constantly find myself lagging behind in the fast - paced rhythm of life, struggling to keep up with its rele ...
استوار Despite the difficulties and setbacks, her determination to succeed remained unshaken, allowing her to persevere through even the toughest ti ...
زمین بی حاصل
"Once - lush" به معنی "سابقاً سرسبز" است. این عبارت به چیزی اشاره دارد که قبلاً سرسبز، پر از گیاهان و زندگی بوده، اما اکنون دیگر آن وضعیت را ندارد. ...
عبور از سختی ها Once we finish this big report, we’ll be over the hump. وقتی این گزارش بزرگ را تمام کنیم، از سخت ترین بخش کار عبور کرده ایم.
برانگیختن The possibility of extraterrestrial life has not only fueled the curiosity of scientists and astronomers but also sparked philosophical de ...
"Lies not" به معنی "قرار ندارد" یا "نهفته نیست" است. "The secret to success lies not in luck, but in hard work. " "راز موفقیت در شانس نهفته نیست، ب ...
زحمت دادم. اسباب زحمت شدم.
ایجاد نگرانی کردن
یک اصطلاح غیررسمی است که به فردی اطلاق می شود که معمولاً خیلی بی نظم یا شلخته است. به نوعی به صورت طنز یا شوخی به کسی گفته می شود که تمایل به ایجاد ی ...
نقاط کرانگین ( آمار )
تقریباً Investigators perform experiments in virtually all fields of inquiry. محققین تقریباً در تمام زمینه های تحقیق آزمایشاتی را انجام می دهند.
به معنی "تا بالاترین حد" یا "تا انتها" He turned the volume all the way up. او صدا را تا بالاترین حد زیاد کرد.
برنامه ریزی یا تعیین چیزی I have put down your name for the meeting tomorrow. من نام شما را برای جلسه فردا تعیین کرده ام.
به ایمیل /بسته/ نامه های بازگشتی گفته می شود که به دلیل اشتباه بودن آدرس ایمیل یا مشکلات دیگر به گیرنده مورد نظر تحویل داده نمی شوند.
کشف کردن
به این دلیل است. چنین است The project plan is so we can ensure everything stays on schedule. طرح پروژه به این دلیل وجود دارد تا مطمئن شویم همه چیز ...
احتمالاً نه گمان نمی کنم
عبور کردن To obtain the necessary documents, she had to navigate through a complex bureaucratic process that took several months. برای به دست آوردن ...
1. مقدار یا جرم The mass of the box is five kilograms. جرمجعبه پنج کیلوگرم است. 2. توده A mass of clouds covered the sky. توده ای از ابرها آسم ...
"Basking" به معنای لذت بردن از گرما یا نور آفتاب است. این کلمه معمولاً برای توصیف حیواناتی استفاده می شود که خود را در معرض آفتاب قرار می دهند تا بدن ...
مشکلی نیست اکیه
جا باز کردن ( کفش، لباس )
به زخم هایی اشاره دارد که در نتیجه فشار طولانی مدت روی پوست و بافت های زیرین ایجاد می شوند. این زخم ها معمولاً در افرادی که به مدت طولانی در یک وضعیت ...
همکاری The two companies decided to team up to develop cutting - edge technology for the next generation of devices. این دو شرکت تصمیم گرفتند برا ...
1. تأثیر The new policy had a significant impact on the economy. ( سیاست جدید تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد داشت. ) 2. ضربه: The car's impact with ...
1. خراب بودن: The elevator is out of order. آسانسور خراب است. 2. نامرتب یا بی نظم بودن: The files are out of order. پرونده ها بی نظم هستند. ...
1. سرعت یا ریتم: به سرعت یا آهنگی که چیزی اتفاق می افتد یا کسی حرکت می کند، اشاره دارد. - The runner maintained a steady pace throughout the race. ...
وقتی "though" در آخر جمله به کار می رود، به معنای "با این حال" یا "اما" است. این استفاده از "though" به عنوان یک قید برای بیان تضاد یا تناقض نسبت به ...
"Cutting through" به معنای "عبور کردن از میان چیزی" یا "عبور کردن از مانعی" است. این عبارت معمولاً به عبور سریع و مستقیم از چیزی اشاره دارد، چه به صو ...
"Cuddle bug" یک اصطلاح غیررسمی است که به فردی اشاره می کند که خیلی دوست دارد بغل شود یا دیگران را بغل کند. به طور کلی، به فردی مهربان و دوست داشتنی ک ...
"Canoe out" به معنای "با قایق کانادایی به جایی رفتن" یا "با قایق از جایی خارج شدن" است. در جمله هایی که از این عبارت استفاده می شود، معمولاً به حرکت ...
عبارت "wander into" به معنای "به طور سرگردان وارد شدن" است. این عبارت معمولاً به حالتی اشاره دارد که فرد یا حیوان بدون هدف یا برنامه مشخصی وارد مکانی ...
1. تصویب کردن یا دادن مجوز: "The committee granted permission for the event to be held in the park. " "کمیته مجوز برگزاری رویداد در پارک را صادر کر ...
آچار جغجغه ای
1. گردش مالی ( Revenue ) : "The company's annual turnover exceeded $10 million. " "گردش مالی سالانه شرکت بیش از 10 میلیون دلار بود. " 2. نرخ ترک ...
1. واقعی و اصیل: - مثال: "This painting is an authentic work by Van Gogh. " - این نقاشی یک اثر واقعی از ون گوگ است. 2. موثق و معتبر: - مثال: " ...
می تواند معانی مختلفی داشته باشد: 1. لغزیدن یا سکندری خوردن: - To trip or lose balance while walking or running, often leading to a fall or near - ...
**Nipple** به معنای "نوک پستان" است و در موارد مختلفی استفاده می شود: 1. معنای تشریحی: نوک پستان - مثال: "The mother feeds her baby by nursing him ...
1. استخوان لگن: - He injured his hip while playing soccer. - او هنگام بازی فوتبال لگن خود را آسیب زد. 2. اصطلاحی به معنای مدرن و بروز بودن: - S ...
این عبارت به صورت غیررسمی و عامیانه برای ابراز موافقت یا تایید استفاده می شود و معادل "okay" یا "بسیار خوب" در فارسی است. مثال: A: "Can you help me ...
Stack به معنای "پشته" یا "انباشتن" است و در زمینه های مختلف می تواند معانی متفاوتی داشته باشد. در زیر به چند مورد اشاره شده است: 1. در معنای عمومی: ...
عوامل Biosafety measures are crucial in laboratories to prevent the release of harmful biological agents. اقدامات ایمنی زیستی در آزمایشگاه ها ضروری ...
مهار کردن ( در فوتبال ) The defender used his skills to jockey the attacker, preventing him from advancing. مدافع از مهارت های خود استفاده کرد تا ...
به اتاقی که لوازم مصرفی اداره در اونجا قرار داده میشه هم میگن. ( لوازم تحریر، جوهر پرینتر و. . . )
"Go big" به معنای "بزرگ عمل کن" یا "با قدرت عمل کن" است و معمولاً به تلاش برای دستیابی به موفقیت بزرگ یا انتخاب گزینه های بزرگتر و بلندپروازانه تر اش ...
ورق زدن Paging through the old photo album, she felt a wave of nostalgia wash over her.
فصل پایانی The concluding chapter of the book provides a comprehensive summary of the key themes discussed throughout the text. فصل پایانی کتاب خلا ...
به فردی اشاره دارد که تخصص یا کار اصلی اش مرتبط با داده ها است. این شخص معمولاً مسئول جمع آوری، تحلیل، مدیریت و تفسیر داده ها در یک سازمان یا پروژه ا ...
You're pushing it too hard. خیلی بهش فشار میاری ( ازش کار میکشی ) .
You are overworking it. بیش از حد از آن کار میکشید.
"'Tis" یک شکل قدیمی و مختصر شده از "it is" است که بیشتر در زبان ادبی و در متون قدیمی یا شعرها استفاده می شود. در جمله "Tis the season to be jolly, " ...
"What's your handle?" usually means "What is your username?" or "How can I contact you on social media?" For example: Example: What's your handle o ...
"semi" کوتاه شده ی "semi - trailer truck" یا "semi - truck" است که به کامیون های بزرگی که برای حمل تریلر استفاده می شوند، اشاره دارد. در فارسی به این ...
همراه با جریان، در جهت جریان While swimming in the ocean, we saw a beautiful jellyfish gracefully drifting with the current. در حالی که در اقیانوس ...
تنها راه باقی مانده After considering all options, the sole remaining course was to declare bankruptcy. پس از بررسی همه گزینه ها، تنها راه باقی مان ...
شستن با شلنگ He spent the afternoon hosing down the driveway. ( او بعدازظهر را صرف شستن ورودی با شلنگ کرد. )
داشتن She kept a daily journal to record her thoughts and experiences. او یک دفتر خاطرات روزانه داشت تا افکار و تجربیاتش را ثبت کند.
گذراندن ) دوره ( After serving his sentence, the ex - criminal decided to start a new, honest life. پس از گذراندن دوره محکومیتش، مجرم سابق تصمیم گ ...
دوره محکومیت
نوشیدنی هایی که از طریق فرآیند دم کردن تهیه می شوند. This caf� is known for its excellent coffee brews. این کافه به خاطر قهوه های عالی اش معروف اس ...
هواتو دارم.
بررسی کردن
پل هوایی
دستگیر کردن
"Thrust" به فارسی به معنای "فشار دادن"، "هل دادن" یا "پراندن" است. این کلمه به نیرویی اشاره دارد که چیزی را به جلو یا بالا می راند. مثلاً در فیزیک و ...
زین اسب
ابداع کردن She managed to dream up a fantastic plan for the school's fundraising event
به اندازه کافی خوب
به معنای "آماده سازی" یا "فراهم کردن زمینه" است. Initial attendance at the workshop was crucial for understanding the basic concepts and setting th ...
رفع، حل و فصل The employee's reinstatement to his previous position came after a thorough review of the case and the resolution of all disputes. اع ...
اتفاق افتاد، صورت گرفت The employee's reinstatement to his previous position came after a thorough review of the case and the resolution of all dis ...
اتفاق افتاد، صورت گرفت
به معنی real time یا به صورت زنده یا فوری است. The app's immediate feature allows users to receive real - time notifications for important updates.
به معنای دریافت پول یا مزایای مالی در ازای انجام فعالیت یا کار است. به عبارت دیگر، فرد برای کار یا خدمتی که ارائه داده، دستمزد یا حقوق دریافت کرده اس ...
"نعیمی" به معنای فردی ناز و نعمت زده یا کسی که در نعمت و آسایش است، آمده است. در واقع، این کلمه به کسی اشاره دارد که زندگی راحت و لذت بخشی دارد و در ...
اشتراک ( ریاضی )
مقصر هم معنی میده مقصر تصادف accident contributor
مزاحم کسی نشدن، راحت گذاشتن کسی Please keep the kids out of my hair this afternoon so I can finish my work without any distractions.
به بافت سطحی اشاره دارد که یکنواخت و بدون زبری یا ناهمواری است. این اصطلاح اغلب در زمینه هایی مانند نقاشی، کار با چوب، یا کار با فلز استفاده می شود، ...
افزایش پیدا کردن As the wind picked up, the rain began to fall sideways, making it impossible to stay dry even under the shelter.
مهار یا سرکوب ( احساسات )
مسئولیتی که مدیر به کارمندش میده یعنی همه چیز در اختیار خودت پ. ن: همین الان مدیرم بهم گفت. بهش گفت. پرسیدم یعنی چی؟ گفت !you are the boss now )
تحت فشار already strained healthcare systems
ترجیح دادن When booking the trip, he expressed a preference for window seats to enjoy the view during the flight. هنگام رزرو سفر، او ترجیح داد که صن ...
اعلامیه ای است که استانداردهای اخلاقی و انتظارات را در مورد صداقت علمی در محیط های آموزشی تعیین می کند و شامل ممنوعیت تقلب و سرقت ادبی می شود. من گو ...
تفکر انتقادی
استخراج کردن . Initial attempts to scrape data from the complex site failed تلاش های اولیه برای استخراج داده ها از سایت پیچیده ناموفق بود.
اطمینان حاصل کردن
به عنوان فعل به معنای پنهان شدن هم معنی میده Jealousy can often cloud judgment, leading to unnecessary conflicts in relationships.
نمره دادن، تصحیح کردن امتحان
تصمیم گرفتم، مصمم شدم i set myself to attempt the difficult repair
نفوس بد نزن لفظشو نیا به معنای اجتناب از گفتن یا انجام دادن کاری است که ممکن است باعث بدشانسی یا خراب شدن یک وضعیت خوب بشود. این بر اساس خرافه است ک ...
انگار انگاری که
اصطلاح "add two cents" به معنای اضافه کردن نظر شخصی یا پیشنهادی به یک موضوع می باشد. این اصطلاحی رایج است که به کسی که می خواهد نظر یا پیشنهادی خود ر ...
کشیدن دندان
خطکشی جاده که میتونه هم عابر پیاده باشه یا خط وسط جاده و یا هر نشانه ای که روی آسفالت کشیده میشه
"Overtaking" در زبان فارسی به معنای "سبقت گرفتن" یا "پیشی گرفتن" است. این واژه عموماً در موقعیت هایی به کار می رود که یک وسیله نقلیه در حال حرکت، از ...
"Roll to a stop" به معنای توقف تدریجی و آرام یک وسیله نقلیه است که به آهستگی حرکت خود را متوقف می کند، معمولاً بدون استفاده ناگهانی از ترمزها. این عب ...
ویژگی های ایمنی هستند که بر روی جاده ها برای هشدار به رانندگان غیرتوجه از طریق لرزش و صدا به کار می روند که آنها در حال منحرف شدن از خط ترافیکی خود ه ...
"Drive defensively" یا "رانندگی دفاعی" به شیوه ای از رانندگی گفته می شود که در آن راننده با احتیاط، آگاهی و پیش بینی از احتمال خطرات و اشتباهات احتما ...
"Crest of a hill" به قله یا بالاترین نقطه ی یک تپه اشاره دارد. این اصطلاح معمولاً در زمینه هایی مانند رانندگی استفاده می شود تا به رانندگان هشدار دهد ...
در رانندگی، "Curve" به قسمتی از جاده یا مسیر اشاره دارد که از یک خط مستقیم منحرف می شود و به سمت چپ یا راست خم می شود. این منحنی ها می توانند با شیب ...
"هیپنوتیزم بزرگراه" یا "Highway Hypnosis" به حالتی گفته می شود که در آن راننده پس از رانندگی طولانی مدت بر روی بزرگراه ها، به نوعی خودکار و بدون تمرک ...
سراشیبی
خودخواه، خودپسند
حساس و ترسو، البته به این معنی که تا کوچکترین اتفاقی میترسه و از جا میپره
آدم چِت کسی که قفلی میزنه رو همه چیز، یهو استاپ میشه
به معنای "آیا چیزی را اینجا از قلم انداختم؟" است. این عبارت معمولا زمانی به کار می رود که فردی احساس کند ممکن است بخشی از گفتگو، اطلاعات، یا رویدادی ...
پس از واقعه این اصطلاح برای اشاره به اطلاعات، داده ها یا تفسیرهایی به کار می رود که پس از رخ دادن یک رویداد ارائه یا درک می شوند. در بسیاری از موار ...
بکار بستن I will put forth my best effort to do so من تمام تلاش خود را برای انجام این کار به کار خواهم بست
پیشنهاد The cat jumped onto the table with a proposition to share the dinner. گربه با پیشنهادی برای به اشتراک گذاشتن شام، روی میز پرید.
از طرف من، از سمت من I'll check the issue on my end and get back to you soon. من این مشکل رو از طرف خودم بررسی میکنم و به زودی به شما باز خواهم گشت.
صرفه جویی ( در )
اشراف کامل ( بر ) ( موضوع یا یک حوزه )
از بین رفتن شانس سوختن شانس ( در قرعه کشی )
درست کردن، ساختن
الکی گرون
عبور کردن، گذشتن، رد شدن
یعنی ارزش دیدن دارد. The garden was adorned with a variety of colorful flowers, making it a pretty sight to behold on a sunny afternoon.
تو اصلا منو دوست نداری.
ادغام شدن
عقده ای، کسی که از لذت دیگران خوشحال نمیشه و سعی بر تخریب اون داره
اسم: نیزه فعل: گرفتن چیزی با چنگال یا یک شیء نوک تیز مثلا برداشتن یک تکه گوشت با چنگال
حق بیمه ای که ماهیانه یا سالیانه پرداخت می شود.
مصور
انتخاب های زیادی وجود دارد.
تختخواب های دانشجویی که راحت تر قابل حمل و قابل تنظیم هستند برای اینکه کمتر جا اشغال کنن.
نشستن، لم دادن Cozy up on the couch
سنگینی کردن
یکی دیگه از معانیش میشه پیمودن یا عبور کردن ( منطقه یا مکان مشخص ) Pass through, traverse برای مثال: The journey to the remote village will take ...
شرکت سهامی عام
سفر ماجراجویانه انفرادی
خیلی قدیمی
پایان دادن به چیزی جشن گرفتن برای پایان چیزی
بهتر، مناسب تر، سازگارتر
کنار گذاشتن، دست کشیدن
وفادار ماندن
نشان از آغاز. . . The opening ceremony was a momentous occasion, marking the beginning of a new era . in our school's history مراسم افتتاحیه یک من ...
خوش شانس بودن
به ریتم یا ضرب آهنگی اطلاق می شود که بسیار جذاب یا قانع کننده است و اغلب باعث می شود افراد مجبور شوند همراه با آن حرکت کنند یا برقصند. The upbeat m ...
با توجه به، بر اساس
بی نظیر، فوق العاده
منعکس کردن
الهام بخش و به عنوان فعل یعنی ترغیب کردن
برطرف شدن
۱ - ریزه میزه ۲ - اندک
قرار گرفتن بین دو چیز It is sandwiched between two regional behemoths.
با همه ی اینها. .
یر به یر کردن
تب و تاب
تقویت روابط بین افرادی که با هم تفاوت دارن ( فرهنگ، ظاهر، نژاد. . . )
transmit انتقال دادن، فرستادن
a long and pleasant conversation between friends
تغییر خوشایند یا مورد انتظار
خزیدن، ریشه دواندن
غرق لذت شدن
به همون اندازه
غذای آماده که از بیرون میخریم
توی فِر پخته شده
نحوه پخت تخم مرغ به این صورت که زردش آبکی باشه.
گوشت حلال ( غیر خوک ) با ذبح اسلامی
منبع موثق منبع اطلاعاتی قابل اعتماد
غیر قابل اعتماد
وجود داشته است
مطالب خنده داری که فقط عده ای از مردم اون رو درک میکنن. مثل "واگعی یا کیک" که فقط ایرانی ها متوجه ش میشن.
کسانی که بر این باورند که شما بدون توجه به اتفاقاتی که در طول زندگی براتون می افته همچنان همانی هستید که قبلا بودین. divider ها دقیقا برعکس هستن.
افرادی که سعی در تغییر زندگی، شخصیت و دیدگاه خودشون با افزایش سن دارن.
ماتم
خوش اخلاق
منظورم اینه که
راه پیدا کردن
یک غذای انگلیسی که با خون خوک درست میشه
یا first - gen student یعنی کسی که پدر و مادرش تحصیلات دانشگاهی ندارن
شخصی که به دلیل بیماری خاص تحت حمایت دولته
یک جامعه عالی و ایده آل که در آن همه خوشحال باشند و با یکدیگر کنار بیایند.
سوال بسیار خوبیه. یا that’s the million dollar question از یک برنامه تلویزیونی قدیمی که کسی که جواب درست میداد 64 هزار دلار برنده می شد.
سوال بسیار خوبیه. یا that’s the sixty - four thousand dollar question از یک برنامه تلویزیونی قدیمی که کسی که جواب درست میداد 64 هزار دلار برنده می ...
منتقل شدن منتقل کردن
بی ثبات ناپایدار
available in limited quantities محدود
I know this has a lot to do with inflation میدانم که این ارتباط زیادی با تورم دارد.
انگاری
پوله که دنیا رو میچرخونه!
به قول قدیمی ها
excited
مجموع ویژگی های متابولیکی، قلبی تنفسی، بیومکانیکی و عصبی عضلانی مختلف را زیر حداکثر سرعت دویدن نشان می دهد.
چیزی کم نداره از. . .
غیر مستقیم
نسبت دادن attribute
noticed or gave particular attention to sth/sb
اصطلاحی به معنای خطر از دست دادن چیزی مهم، مانند شغل یا شهرت.
ناگهان شروع به موفقیت و محبوبیت می کنند.
در حال فعالیت مشغول انجام کاری
همت همگانی
دست رو دست گذاشتن ( تسلیم شدن )
the time at which a change or an effect cannot be stopped.
هیچ راه برگشتی وجود نداره
انگار تمومی نداره ( با to میاد )
در میان از میان of any people
کشور های توسعه یافته
عمل جراحی
انگولک کردن ور رفتن با چیزی
شیر آب
برق شهری
ماه کامل که نماد عشق، رشد ومراقبت است.
لایه خارجی مغز که نقش مهمی در هوشیاری دارد.
برداشت حسی
با این حال
بسیار خوشحال
تا حالا روزت چطور بوده؟ که معمولا در جواب این جواب هارو میدن it's going fine not so good
واکنش یا پاسخ آگاهانه نسبت به چیزی
آرامش بخش
به شدت
احساس ناراحتی و ناخوشی
شخصی که منظمه، رفتار خوبی داره و می دونه که چه زمانی باید چی بگه.
با اصالت باشید.
نیرویی که در جهت حرکت جسم وارد میشه و باعث شتاب اون میشه. در روانشناسی بهش عامل انگیزشی میگن
ضدروایت ها داستان هایی هستند که تجربیات و دیدگاه های کسانی را که به لحاظ تاریخی تحت ستم، طرد شده یا در محیط های آموزشی ساکت شده اند را شرح می دهد.
مقابله کردن
1 - مدت طولانی 2 - وسعت نسبتا زیاد
ناموفق
نتیجه گیری یا ارزیابی کلی از یک موقعیت یا مجموعه ای از ایده ها. ( شکل رسمی overall که بیشتر در نوشتار استفاده می شود. )
ماندن و ادامه دادن در موقعیت سخت یا ناخوشایند. I know things are difficult right now, but if we just stick it out, I'm sure everything will be OK in ...
to intend to do something برنامت چیه؟
سد یه چیزی رو شکستن عبور کردن از موانع Break Your Language Barrier.
it was all greek to me معمولا در انتهای یک ماجرا میگن که به این معنیه: نمیتونی درک کنی اون چیزی که برات تعریف کردم رو.
پذیرش
اعطاکردن ( معمولا جایزه )
seeing it through ( to ) ادامه ( معمولا مربوط به یک کار دشوار )
وقتی کسی یه خونه اجاره میکنه و برای کاهش هزینه ها بخشیش رو به یه نفر دیگه اجاره میده. در واقع sublease انجام داده.
۱ - کمبود هواز تازه برای تنفس، مسدود شدن بینی و تنفس سخت ۲ - کسی که تمایل به تغییر ندارد ۳ - قدیمی، رسمی و کسل کننده
How to behave رفتار
به کارت برس
به زودی فورا
اتفاقات اخیر
مایل هستم اکی هستم Willing to
ساده و بی آلایش
اسگل کردن کسی احمق نشان دادن کسی
احمق ( کلمه آلمانی که وارد انگلیسی شده )
قدم به قدم پشت سر کسی راه رفتن. کسی را تعقیب کردن
on the whole درکل
except other than بجز
1 - در مورد وسیله نقلیه لاین عوض کردن 2 - خارج شدن از تعهد
worn away فرسوده شدن
رساندن ( شخصی یا چیزی )
properly
Beside
I'm so curious
out of order
unfair
از پیش already processing a rich از پیش ثروتمند
( slang ) The act of placing one's head between a woman's breasts and making the sound of a motorboat with one's lips whilst moving the head from sid ...
سزاوار
معاهده باستانی صلح ابدی خاورمیانه
اواخر قرن
صداقت
در جای امن قرار دادن
i'm sure
هزاران
دعوت کسی به منزل معمولا برای صرف غذا یا دور همی
for a chance شانسی
رفتار ناعادلانه و آزاردهنده با کسی
سردرگم
سوء تفاهم شدن
- برای بازنگری، مطرح کردن یا برانگیختن خاطره چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، به ویژه چیزی ناخوشایند. - در گذشته سیر کردن
suitable appropriate مناسب
1 - خراب یا از کار افتاده 2 - ناخوشایند یا نامناسب 3 - غیر منصفانه 4 - در هم برهم
What is bothering you? چی اذیتت میکنه؟
گفتن چیزی به کسی که درباره ش احساس گناه یا عذاب وجدان داری
انجام کاری که تو جمله ی قبل بهش اشاره شده. انجام همون کار he lost nothing by doing so.
یا pass the word خبر کردن اطلاع دادن
جعلی نادرست
گریه کردن ( بچه )
in the past زمانی بود که ( در گذشته )
به آرامی و با احتیات چیزی را در جایی قراردادن
جمع کردن برداشتن چیزی از جایی
سریع و مستقیما به سمت چیزی رفتن He made a beeline for the kitchen. اومستقیما به سمت آشپزخانه رفت.
کمکت خواهم کرد.
جدی میگم
درخواست مودبانه برای انجام کاری ( لطف ) . آیا ممکنه؟
بخشی از کاخ سفید که شامل دفتر رئیس جمهور ایالات متحده است.
در انتهای جمله به صورت سوالی میاد که برای گرفتن تایید یا نظر طرف مقابل بکار میره. نه؟ درسته؟ درست میگم؟
این یکی این بالایی
اشخاص مهم ( در یک صنعت خاص )
ایستادن در مقابل حالت رسمی i stand in front of you میشه i stand before you من در مقابل شما ایستاده ام.
وفاداری Loyal to faithful to
سوگند خوردن رسمی برای دریافت یک موقعیت مهم از جمله ریاست جمهوری
سخاوتمندانه مرامی
کله گنده
مثل آب خوردن بسیار آسان
از donkey میاد به معنی دیوانه، عجیب، احمق، بد است.
کلمه آمریکایی - آفریقایی باسن هوس انگیز ( برای زن ها )
مدیریت نظارت ( عامیانه )
در ارتش به معنی پشت سر هست. که اولین بار در جنگ جهانی اول از اون استفاده شد. زمانی که خلبان ها با هم صحبت می کردن موقعیت ساعت 6 به معنی پشت سر بود.
یک عبارت منفی برای بیان اینکه چیزی یا کسی به چیزی یا کسی دیگه شبیه نیست. he look anything like you? یعنی اصلا شبیه تو هست؟
زیاده روی
works wonders معجزه می کند
1 - سس 2 - ( غیر رسمی ) چیزی خوشایند که بدون تلاش و غیر منتظره بدست می آید ( به ویژه پول )
اسم: 1 - لکه 2 - مکان فعل: 1 - تشخیص 2 - علامت گذاری
سالها می گذرد.
delegating responsibility
واگذار کردن مسئولیت دادن take charge
دستور کار یک وظیفه محول شده یا موضوعی که باید به آن رسیدگی شود.
1 - یا 2 - همچنین
ادامه دادن به انجام کاری، یا انجام کاری دوباره و دوباره
وقتی می گیم: ask away! یعنی به شنونده خود می گیم هر سوال یا سوالی را که از ما داره بپرسه. حتما بپرس ( تعارف نکن ) بقیه مترادف ها: feel free to ask ...
ختم شدن به
after
دیدگاه متفاوت