تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fide master : استاد فیده کسی که حداقل ریتینگ 2300 را در شطرنج دارد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شطرنج به اون شاخه هایی که امکان دارند اتفاق بیفتند اشاره داره. به خصوص زمانی که می خواهند زیر مجموعه ای از یک شروع بازی رو معرفی کنند از این کلمه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک مارک معروف در حیطه پینگ پنگ هستش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

سه تا کلمه هستند که معنی و همینطور املای و تلفظ شبیه به هم دارند و شاید اشتباه گرفته بشن ✅ moist = نمناک و رطوبتی ✅ moisture = رطوبت ✅ mist = مه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سه تا کلمه هستند که معنی و همینطور املای و تلفظ شبیه به هم دارند و شاید اشتباه گرفته بشن ✅ moist = نمناک و رطوبتی ✅ moisture = رطوبت ✅ mist = مه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

سه تا کلمه هستند که معنی و همینطور املای و تلفظ شبیه به هم دارند ✅ moist = نمناک و رطوبتی ✅ moisture = رطوبت ✅ mist = مه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕prob درواقع مخفف دو کلمه ی problem و probably هستش ( informal ) ⭕دوستانی که نوشتند به معنای تحقیق و بررسی هستش، کلمه ی مورد نظر شما probe هست که یک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

investigate تحقیق کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

omit the defects improve

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

numb

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

eligible, qualify

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

counter strike

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕با هم زیستن ✅ animals coexist together : حیونات با هم زندگی می کنند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

✅hold in : خودداری کردن ( کنترل کردن خودت ) ✅hold on : صبر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

✅hold in : خودداری کردن ( کنترل کردن خودت ) ✅hold on : صبر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از جات تکون نخور don't move a muscle until I sweep the carpet تاموقعی که فرش رو جارو نکردم از جات تکون نخور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از جات تکون نخور don't move a muscle until I sweep the carpet تاموقعی که فرش رو جارو نکردم از جات تکون نخور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته کننده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

used to emphasize that you strongly agree or disagree

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

immediately

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

sleeve : استین slave : غلام، برده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس پوشیدن تا به طور خاصی خوش تیپ و جذاب به نظر بیای

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ معنای اسمیش به معنای طنابی است که یک حلقه ای داره ? how strong is this lasso ⭕ معنای فعلیش هم به معنای گرفتن حیوانی با همون نوع طناب ها است ?can yo ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

hʌnt/: hunt/ ◀◀ شکار کردن، جستجو کردن hɑːnt/ : haunt/ ◀◀ ظاهر شدن مکرر روح در یک محل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hʌnt/: hunt/ ◀◀ شکار کردن، جستجو کردن hɑːnt/ : haunt/ ◀◀ ظاهر شدن مکرر روح در یک محل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خیلی از فوتبالیست کسانی رو دارند که براشون میره مثلا با باشگاه سر دستمزد مذاکره می کنه، بازیکن رو به یه باشگاه پیشنهاد میده و از این کارها. به این اد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبلیغات دروغین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ تاب خوردن به این ور و اون ور طوری که تعادل خوبی نداشته باشی, move from side to side ?why is he wobbling because someone hit hi ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

در معنی طیف با spectrum می تونه هم معنی باشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ همه چی بنظر خوبه captain : report, guys crew : here, every thing seems to be in order the other crew : here too

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

in informal "em" is the short form of them pronunciation : اِم I take'em to the to school : example ◀◀◀ تَیکِم we give'em the key : گیوِم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

proper noun = اسم خاص

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعایی که پشتش سند و مدرکی نیست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

املای درستش sure هستش که به معنی حتما است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به گلوله های پنبه که روی گیاهش رشد کردند هم می گویند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زلزله

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

fact : فَکت ◀◀ حقیقت fast : فَست ◀◀ سریع، روزه گرفتن fat : فَت ◀◀ چاق

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به کسی که به صورت اکادمیک یک چیزی رو یاد نگرفته و از هون اول به صورت عملی کار کرده و یاد گرفته که چی کار باید بکنه هم میگن. مثال : experimental orth ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ زیر لب چیزی گفتن طوری که خودت بشنوی. ✅ ساختار : under possessive adjective breath Example : shut up even it's just for a minute. said jack ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زیر لب چیزی گفتن با خودت :Example tour guide : let's got guys Shut up, even if it's just for a minute. jack said it un ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

mad : عصبانی، دیوانه madness عصبانیت، دیوانگی madly : دیوانه وار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناخوشایند ترین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف counter terrorist توی کانتر از این کلمه استفاده میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the short form of the computer - aided design

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وحشت زده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشحال کردن کسی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ گل بهی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : feminine

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نت پیانو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

kind

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش stricken است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅something that cause horror or disgust ( in colloquial speech )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک محفظه های این شکلی میشه⬇⬇

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک دوست عزیزی در مورد معنی این کلمه تو برنامه نویسی مطلبی رو نوشتند که ابهام داره و نتونستند منظورشون رو به خوبی برسونند. ببینید ما توی برنامه نویسی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخرش e نداره : enormous

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فقط شناور بودن روی اب نیست و میتونه اشاره به شناور بودن در هوا هم داشته باشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a level of a building

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برخلاف چیزی که دیکشنری داره نمایش میده، بین tail و fin فاصله ای وجود نداره و کلمه سرهم باید نوشته بشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می تونه به معنی " فریبکار " هم باشه مثل : deceiving man

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف terrorist که در بازی کانتر که بازیکن ها ازش استفاده میکنند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ مثلا یه جایی یه کسی از شما درخوستی رو داره. در اونجا می تونید از این جمله استفاده کنید. ✅ example : can I have a photo with you ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقت کنید که در تلفظ صدای "ت" هم هست و درواقع مثل پیتزا خودمون تلفظ میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتما نباید معتاد به مواد مخدر و سیگار باشه و میتونه با غذا هم استفاده بشه. >>> ✅I'm a chocolate addict ✅من معتاد شکلاتم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش therefore است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a firm, strict, or austere way

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به پارک هایی میگن که برای بچه ها طراحی شده اند و دارای خیابان هستند و بچه ها می تونند با ماشین شارژی و . . . در اونجا رانندگی کنند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته ی فعل swarm

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم یک کتابخانه در زبان پایتون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

disappear

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دکمه باز کردن متضاد : button ?example : hey jack, can't you button your shirt no, I can just unbutton it :

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسافر زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک خواننده و اهنگساز بریتانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

short term memory : حافظه کوتاه مدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

aleck کسی که سعی می کنه خودش رو باهوش نشون بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش honest است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محتاطانه، carefully ✅they go in to the cave cautiously ✅ انها محتاطانه به داخل غار رفتند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

املای درست این کلمه furious است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف : day of year

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام یک فیلم محصول سال 2021

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اوردن یک فایل از حالت zip

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⭕between planets ⭕بین سیاره ای ✅an interplanetary spaceship ✅فضاپیمای بین سیاره ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهری در ایالت اوهایو امریکا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احمقانه یا کمی دیوانگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( adjective ) covered by cobwebs پوشانده شده به وسیله تارهای عنکبوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نقشه کشیدن به صورت محرمانه planning secrecy مثال: ✅ let's hatch a plan for attacking their outpost ✅بیایی یک نقشه ( پنهانی ) بکشیم برای حمله ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕هر چقدر خواستی ⭕as much as you like مثلا مادر به بچه اش میگه: ✅you should do your homework and after that you can play computer games all you want ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در این کلمه ex معنی سابق رو میده وhusband هم که میشه شوهر پس می شه شوهر سابق مقابلش هم ex - wife که این میشه زن سابق نکته ی دیگری هم که است که بد نیس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

heeled : پاشنه دار heels or heeled shoes : کفش پاشنه بلند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلیقه ی کولار یا همون جلیقه ی ضد گلوله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

practical

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخفف this will به معنای " این خواهد شد " تلفظش هم میشه : دیسـِل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" موی دماغ "

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⭕حرف چرند و مفت ⬅⬅توی یک کتابی مثلا یک جایی طرف گفت : ✅that's a buncha bunk ✅که یعنی "اینا یه مشت چرندیات هستند" ( buncha = bunch of )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یک عبارت غیر رسمیه که معنیش هم میشه " اینا یه مشت چرندیاته "

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

insincere or foolish talk NONSENSE حرف ریاکارانه حرف چرند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

bunkum nonsense bunk چرند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⭕ یه صفت هست که از کلمه ی sweat میاد ✅معنی: ✅Cambridge Dictionary: covered in sweat or smelling of sweat ✅عرقی بودن و بوی عرق دادن ✅example : you a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نظرم می شه " جالباسی دیواری "

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕ به معنی اخراج کردن کسی از کارش مثلا رئیس یک ادمی به خاطر کار اشتباهی کرده اخراجش میکنه و میگه: you screwed up and from now on you are fire ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

With great displeasure, fear, and/or surprise

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕ اسم یک اهنگه. ⭕به معنی " تو خوب هستی ( تو سالم هستی ) " هستش. ◀◀مثلا تو گم شدی وقتی پیدا می کنند مثلا میگن: ✅you're all right, hallelujah ✅تو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⭕ تفاوت farm و garden ✅ farm : زمین کشاورزی که به منظور کسب درامد در اون چیزی می کارند ✅ garden : زمین کشاورزی که در اون به منظور تامین مایحتاج خونه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

thoroughly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

name or nickname of a person

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

food processor : غذاساز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه از کلمه phlegm میاد که به معنی خلط هستش. معنی خودش هم پس میشه "خلطی".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوچه بن بست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cambridge Dictionary : the feeling of having a negative opinion of someone or something یک نکته هم بگم که این کلمه تنها معنی اسمی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

in a way that is extremely unpleasant and very upsetting or frightening بسیار ترسناک و ناراحت کننده و ناخوشایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چراغ خواب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

brave : شجاع = bold braver : شجاع تر = bold bravest : شجاع ترین = boldest

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⭕احمق ⭕فاقد قدرت حرف زدن ( توهین امیز ) ⭕موقتا به دلیل حیرت زبان کسی بند امدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

informal: a person who forces other people to agree with them and prevents any opposition a vehicle that moves forward on a large, heavy wheel ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در معنی قاپیدن میتونه snap هم معنیش باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش crucial هستش به معنی: بسیار مهم و ضروری به انگلیسی: extremely important or necessary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرورش یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عمیق profound not superficial

پیشنهاد
٠

دوستان دقت کنید که get off هست. ( دو تا f داره ) به معنی بد شروع کردن یک رابطه یا کار است به انگلیسی: to start a relationship or activity badly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

movement of the body

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این اسم طولانی این دیوار است وگرنه به اون great wall خالی هم می گویند که به معنی دیوار بزرگ است و اشاره میکند به دیوار بزرگ و طولانی چین که در گذشته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهر ممنوعه که در چین واقع شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

rude # polite

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

additionally moreover علاوه بر این

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش realistic هست به معنی واقع بیانانه واقع گرایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که در نوع خودش بسیار بزرگ و تاثیر گذار است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

املای درستش تاثیرگذار است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

sadly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پخش شدن یا بیرون زدن چیزی مثل دود the smoke billow out from the car دود از ماشین بیرون می زند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕ چسباندن روی. . . ✅I stick the label over cartoon ✅ من علامت را روی کارتون چسباندم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

vassal غلام و رعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

HID stands for: Human Interface Devices

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلول زندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

world war جنگ جهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

If something is groundbreaking, it is very new and a big change from other things of its type⭕ ⭕ نوآورانه it's a groundbreaking procedure ✅ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cambridge Dictionary: having achieved a great victory ( = winning a war or competition ) or success, or feeling very happy and proud because of such ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک نوع عمل در ادیت و ویرایش عکس ها است که در اون تضاد رو در اجزای تصویر بیشتر میکنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فهمیدن و پیدا کردن علت یه چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم یک بازی است که بر روی موبایل اجرا میشه و در اون هدف رسیدن به خط پایانه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به صورت کوتاه تر: we're busted ✅ یعنی دستمون رو شد ✅ لو رفتیم oh no. we're busted now police come here immediately. run away⭕ ⭕ وای نه. دستمون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕ ترسناک, horror ⭕dreaded sound = horror sound there was a dreaded sound from the barn✅ ✅ یک صدای ترسناک از انبار امد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

باز کردن متضاد: screw

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

play a trick on someone = play a joke on someone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

bulletin board : تابلو اعلانات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبیه کیف دستی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

املای درست این کلمه thoroughly هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a doctor who studies and treats skin diseases

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

nose surgey

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه bark هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a very unpleasant and painful or difficult experience

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

merciless # compassionate merciless = pitiless, uncompassionate, cruel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅cruel ✅uncompassionate ✅merciless

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅merciless ✅pitiless ✅cruel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

extremely ugly or bad: Cambridge Dictionary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به ناحیه از ایالت های امریکا می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to worry about ( something ) نگران بودن درباره چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

someone who tries to appear smart or who answers questions in a funny way that annoys other people

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع مدل مو که در اون مو های بالای سر مسطح و کاملا صاف هستند:

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅ از ان روز به بعد: from day on whenever he went library he saw that man⭕ ⭕ از ان روز به بعد هر وقت او به کتابخانه می رفت ان مرد را می دید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه کاری که میتوانیم انجام بدهیم. . . . he said: all we can do is wait ✅ ✅ همه کاری که میتونیم انجام بدیم صبر کردن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕موادی هستند که در داخل خودشون عنصر H رو دارند ⭕ترش مزه اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکل دوم و سوم فعل defeat

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⭕ جدیدا ⭕ اخیرا ⭕ recently ⭕ lately example: I newly went to Mashhad ✅ ✅ من اخیرا رفتم مشهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه چمن زنی البته با ماشین چمن زنی ( Lawn Mower ) فرق دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه attempt است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثلا یک شرکت ایرانی مجوز تولید یک محصول خارجی رو میگیره و تولیدش می کنه. این محصولی که اونها تولید میکنند licensed است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به هواپیماهایی گفته میشه که در هوا کارهای نمایشی انجام میدهند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ای است که در کتاب captain underpants استفاده شده و به معنی گیاه بدلکار را می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�: مخفف کلمه ی copyright هست وبه این معنی است که کسی دیگه ای نمی تونه از این اثر کپی برداری کنه. �: مخفف کلمه ی registered trademark هستش و به این م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�: مخفف کلمه ی copyright هست وبه این معنی است که کسی دیگه ای نمی تونه از این اثر کپی برداری کنه. �: مخفف کلمه ی registered trademark هستش و به این م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�: مخفف کلمه ی copyright هست وبه این معنی است که کسی دیگه ای نمی تونه از این اثر کپی برداری کنه. �: مخفف کلمه ی registered trademark هستش و به این م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

destiny you'll have a bad destiny = you'll have a bad fate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cambridge Dictionary: ( usually religious ) ceremony for burying or burning the body of a dead person ✅

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

املای درست این کلمه safety است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمانی که چترباز ارام ارام پایین می اید میگن: he is floating down که یعنی داره می اید پایین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

parachute: چتر نجات parachuting: چتربازی open parachute: باز کردن چتر ( پس از چند ثانیه از پریدن ) example: he has gone to parachuting but her ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅ به معنی متوجه شدن I had figured out your plan ⭕ ⭕ من نقشه ی تو رو متوجه شدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a narrow piece attached to the end of a tube so that the liquid or air that comes out can be directed in a particular way cambridge dicti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

rich

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاشیدن یا باراندن someone was showering rose water upon people ✅ ✅ یک نفر گلاب بر روی مردم می پاشید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که به افرادی که اسیب دیده اند رسیدگی می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⭕شکل دوم و سوم فعل hover ✅ به معنی معلق شد. ✅ the helicopter hovered over the house for getting of the rescuers ✅ هلیکوپتر برای پیاده کردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افتخار ✅ it's a honour to me for being your vassal ✅ این افتخاریه برای من تا رعیت شما باشم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاهد بودن you'll get to witness the explosion tomorrow ✅ ✅ فردا شما شاهد انفجار خواهید بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در یک کتابی به معنی کشیدن و قاپیدن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیرون اوردن: he poked his head out of the window او سرش را از پنجره بیرون اورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یعنی گیر افتادن و نداشتن هیچ گزینه ای برای فرار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

definitely, certainly قطعا. بدون شک. ( صد درصد ) ✅✅✅ انجامش میدیم A: we do it مطمئنا B: for sure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to move quickly, with small, short steps

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

❌در مورد این کلمه تلفظش رو حتما گوش کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

we surrounded by the enemies ما توسط دشمنان احاطه شدیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅بالا رفتن ⭕از کلمه ی climb هم میشه استفاده کرد ولی این دقیق تره. example: we climbing up the Mount Damavand ما از کوه دماوند بالا می رویم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

all of my officers wounded همه ی ماموران من اسیب دیده اند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

equality fairness

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

❌سه تفاوت barley و barely: ✅تلفظ متفاوت ✅املای متفاوت ✅معنی متفاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

?where were you back in yesterday ✅در این عبارت فکر میکنم اگر back in رومعنی نکنیم بهتر باشه: دیروز کجا بودی؟ ⭕یک معنی دیگه که مناسب نیست هم می تونیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to reach a point where you have no energy left and feel you cannot continue physical exercise, especially when riding a bicycle or running✅ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به کتاب هایی گفته می شه که اگر اونها رو خیلی سریع ورق بزنیم شبیه فیلم می شوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درواقع به کتابی گفته می شه کامله بازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نام یک مدل موتور ساخته شده توسط شرکت Honda

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع روش انیمیشن سازی که مدل های کوچکی می سازند و از اونها فریم به فریم فیلم براداری می کنند. ✅فیلم بره ناقلا با همین روش ساخته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع تکنیک در انیمیشن و فیلم سازیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

an official announcement✅ ✅یک اطلاعیه ی رسمی ✔announcement

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه announcement است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاز زدن به . . . ( مثلا غذا ) he took a bite out of food✅ او یک گاز به غذا زد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک وسیله هست که در قوس کف پا قرار می گیره و باعث حذف و کاهش درد می شه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در بازی های فکری به معنی کشیدن کارت از کارت های وسط بازی می ده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه whisper است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع درخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شطرنج به بازی هایی گفته می شود که زمان اون ها در حدود 10 دقیقه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موجودات زمینی مثلا تو یه کتابی ادم فضاییه میگه: look at those puny earthlings نگاه کن ( یا کنین ) به اون موجودات زمینی فسقلی و ریزاندام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلوی چشم هامون he ran away before our very eyes✅ جلو چشم هامون فرار کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

erosion: یکی از روش های مورفلوژی هستش که در تصاویر باینری کاربرد داره و باعث لاغر شدن قسمت های سفید رنگ می شود dilation: یکی دیگر از روش های مورفلوژی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

erosion: یکی از روش های مورفلوژی هستش که در تصاویر باینری کاربرد داره و باعث لاغر شدن قسمت های سفید رنگ می شود dilation: یکی دیگر از روش های مورفلوژی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم یک دانشگاه در یک شهر به همین نام همینطور اسم یک دیکشنری هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یکی از کلمات کلیدی پایتون هستش که با استفاده از اون می توان کلاس هایی را ساخت که کار را در برنامه نویسی راحت تر میکنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ادبیات به مرتب کردن جمله هم می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در شطرنج به نوع شروع بازی که شطرنج باز استفاده می کنه میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

nail clipper:ناخن گیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی اسم خاصی نمیشه گذاشت روش ولی چیزی مثل شکل زیر هست. البته بهشون pocket protector خالی هم می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک نوع چسب حساس به فشار و نازک است که راحت پاره می شود. این چسب رو به جاهایی می زنن که در هنگام رنگ امیزی یا نقاشی قرار نیست رنگ بشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I cant stand it = I cant tolerate it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشته های ریز شکلاتی رشته های رنگی جزوchocolate sprinkles حساب نمی شوند. اونهایک اسم دیگه به نام rainbow sprinkles دارند عکس زیر مربوط به chocolate s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک قید است که به معنی "همراه با سر و صدا" است مثال: he is eating chips noisily او با سر وصدا چیپس می خورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅ ملوچ ملوچ کردن ( هنگام غذا خوردن ) ✅ eat noisily مثال: they munching on chips ✔ انها با سر و صدا چیپس می خوردند ( اینجا ملوچ ملوچ کردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاستیل به شکل کرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I'm not going to face any consequences من با هیچ عواقبی رو به رو نخواهم شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستمون رو شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

school intercom

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

the project is underway پروژه در حال انجام است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هم hire و هم rent برای اجاره کردن چیزی برای یک مدت استفاده میشوند تفاوتشون اینه که امریکایی ها بیشتر از rent و انگلیسی ها بیشتر از hire استفاده می کن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

apply for job : درخواست شغل دادن مثال: I applied for job as waiter من درخواست شغل به عنوان پیشخدمت را دادم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

:EXAMPLE he make up our room او اتاقمان را مرتب کرد he he is wearing lots of make up او ارایش زیادی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه e ندارد ⬅ victims

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سطل اشغال میشه ولی کم از این کلمه استفاده میشه و بیشتر از trash can استفاده می شه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه پخش دستمال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیکشنری کمبریج: to confuse someone or cause problem for them شوخی کردن و سر به سر کسی گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رخت اویز یا چوب لباسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در فوتبال به معنی شوت زدن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

he moves his car toy back and forth او ماشین اسباب بازی اش را به جلو و عقب حرکت می داد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در اشپزی به معنای ظرف های بسیار بزرگی هستند که در انها چیز هایی مانند خمیر می ریزند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه کوتاه شده ی helmet هست و به نظرم به خاطر همین معنی کلاهخود را می ده. البته فقط به معنی کلاهخود نیست. مثلا در کلمه ی bike helm نمی توانیم مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک نوع واحد اندازه گیری quart امریکا برابر با 946 میلی لیتر است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رنگ خوراکی که به غذاها و دسر ها می زنن تا قشنگ بشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در واقع این کلمه lump است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بیرون پرتاب شدن و جهیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست این کلمه pour است. در اخر کلمه e وجود ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یا کره ی جغرافیایی. یا همون کره ی زمین خودمون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخففش میشه LCD که یک نوع صفحه نمایش است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

concern: نگرانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅clearly ✅plainly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

✅ یک معنی فعلی داره: صدای گربه در اوردن ✅ و یک معنی اسمی: صدای گربه ✅ فعل گذشته اش هم میشه: mewed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

infiltrate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

permeate and penetrate منبع: دیکشنری babylon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

mission complete ماموریت انجام شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

clearly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

this nasty food this= disgusting food

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو دردسر افتادن They get in trouble. We should help them انها تو دردسر افتادن. ما باید کمکشون کنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی ان می شه گیر کردن مانند: my car become stuck ماشینم گیر کرد. البته از get stuck به نظرم بیشتر استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

show and point out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در واقع دست دادن میشه shake hands و گذاشته ی ان shook hands است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت رو خریدارهایی می زنن که یک خرید بد رو داشتن و پول زیادی دادن و مثلا میگن: it is a total rip - off

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرایه تاکسی همچنین ما bus fare هم داریم همچنین metro fare هم داریم ولی شاید کمتر استفاده شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی که یک کسی یک چیزی رو به قیمت خوبی خریده باشه می گه: it was a real bargain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

idiom expression منبع: دیکشنری babylon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a wide road, usually divided, with an area of grass and trees on both sides and in the middle

پیشنهاد
١

همون GPS خودمونه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک نام خانوادگی هستش و همچنین نام چندتا شهر در امریکا هست منبع: دیکشنری babylon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to disembark from a plane

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمانی که افرادی به دلیل overbook شدن نمی تونن سوار هواپیما بشن و جام می مونن از هواپیما میگیم: they got bumped from the flight

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابل پیش بینی able to be predicted منبع: دیکشنریbabylon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دریا زدگی sickness caused by the rocking motion of a boat at sea ما همچنین carsick و airsick هم داریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان توجه داشته باشید که بعد از این نوع افعال ( . . . should, could ) ، شکل ساده ی فعل می اید: you could take ✅ this might tak ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به پروازهایی می گن که توقفی در بین راه نداره معکوسش هم می شه: direct flight بر خلاف معنی کلمه به کلمه ای که این عبارت داره منظورش "پرواز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

express train قطار سریع السیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

departure/departure time این دو کلمه رو شاید در فرودگاه ها یا ایستگاه های قطار ببینید که منظورشون ساعت حرکت قطار یا هواپیما است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ed در اخر کلمات سه تا صدا می دهد: 1. ت 2. د 3. اد اگر فعل در اخر خود صدایی از میان صداهای زیر داشته باشد، زمانی که ed به ان اضافه می گردد صدای "ت" د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در واقع املای درست این کلمه brilliant هست دو تا L داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

answer, reaction, reply منبع: دیکشنری Babylon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the people are so cold مردم خیلی سرد و خشک هستند ( روابط گرمی ندارند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

?do you dare جرات داری؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

افتادن و سقوط کردن//پاییز//ابشار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weight در عبارت lift weight معنی وزنه می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

این اصطلاح برای کسانی به کار می رود که به خوردن شیرینی جات چیزهای شیرین علاقه دارن مانند: I have sweet tooth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

eat noisy, با سر وصدا غذا خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

why , چرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در فوتبال به معنی زمین فوتبال است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه هم معنی فعلی و هم اسمی داره معنی اسمیش میشه: طرح و برنامه معنی فعلیش هم میشه: برنامه ریزی کردن و طرح ریختن و نقشه کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بعد از این عبارت کاری گفته می شه مانند: why don't we watch TV on Saturday در واقع در این جمله منظورش اینه که بیا این کار رو که اینجا نگاه ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در واقع این عبارت اخرش فقط یک o وجود دارد نه دوتا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت برای وسایل به کار میره و نشان دهنده ی بد بودن انها است مثل: this printer is a piece of junk این پرینتر یک تیکه اشغاله ( که منظور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مترادف انگلیسی:commiseration فعل این کلمه هم می شه :sympathize مترادف انگلیسی sympathize هم میشه:commiserate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Say you are unhappy with something بگی که از یک چیزی ناراحتی همچنین همانطور که دیگران گفتند معنی شکایت کردن هم می ده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی فارسی: قابل حمل مترادف انگلیسی:movable, mobile

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه شکل سوم فعل build هست در بعضی موارد هم می تونه به جای ساخته شده معنی " تعبیه شده " هم بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

wonderful, fabulous

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی فارسی: بحث و بگومگو مترادف انگلیسی: dispute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

nonalcoholic and carbonated drink

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

small portion of food which is served before the main meal to stimulate the appetite منبع: دیکشنری بابیلون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در این کلمه ex معنی سابق رو میده و wife هم که میشه زن پس می شه زن سابق مقابلش هم ex - husband که این میشه شوهر سابق نکته ی دیگری هم که است که بد نیست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. . . a family consisting parents and children but not including aunts , uncles, grandmothers

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

fantastic

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

fine

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

naughty