hokum

/ˈhokəm//ˈhokəm/

معنی: بی معنی، چرند، نمایش سطحی و بد
معانی دیگر: (امریکا - خودمانی - نمایش : احساسات نمایی افراطی و باور فرسا و مزاح و طنز زننده که هدفش جلب واکنش آنی تماشاچیان است) ابتذال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) nonsense or absurdity; bunk or claptrap.
مشابه: bunk, claptrap, humbug, stuff

(2) تعریف: in a dramatic or written work, crude, trite, or mawkish material intended to arouse an emotional response from the audience or reader.

جمله های نمونه

1. All that talk is just a bunch of hokum.
[ترجمه گوگل]همه این صحبت ها فقط یک دسته هوکوم است
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که حرف می زنی یه مشت چرنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One could tolerate this kind of hokum, if only the movie had some fun with it.
[ترجمه گوگل]می توان این نوع هوکم را تحمل کرد، اگر فقط فیلم با آن سرگرم شود
[ترجمه ترگمان]اگر فقط فیلم با آن تفریح می کرد، آدم می توانست این کار را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jackson said the entire plan was hokum.
[ترجمه گوگل]جکسون گفت که کل طرح هوکام بود
[ترجمه ترگمان]جکسون گفت که کل این برنامه hokum بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cowboys, trail dust and great six-stringed hokum converge on Tucson this week with the ninth-annual Western Music Festival.
[ترجمه گوگل]این هفته با نهمین جشنواره موسیقی غربی، کابوی ها، گرد و غبار مسیر و هوکوم شش سیم عالی در توسان گرد هم می آیند
[ترجمه ترگمان]Cowboys (Cowboys)، گرد و غبار و حلقه های بزرگ شش سیمی بزرگ در توسکان در این هفته با جشنواره موسیقی غربی نهمین سالانه به هم نزدیک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What a bunch of hokum!
[ترجمه گوگل]چه مشتی هوکوم!
[ترجمه ترگمان]! چه چرت و پرته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The book is enjoyable hokum.
[ترجمه پری] کتاب سطحی و جالب است
|
[ترجمه گوگل]کتاب حکم لذت بخشی است
[ترجمه ترگمان]کتاب hokum لذت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The movie is nonstop, state-of-the-art, over-the-top Hollywood hokum.
[ترجمه گوگل]این فیلم بی وقفه، پیشرفته و فوق‌العاده هالیوود است
[ترجمه ترگمان]این فیلم بدون توقف، هنر و هنر در بالای the هالیوود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No more hokum. I want the truth.
[ترجمه گوگل]دیگر خبری از هوکم نیست من حقیقت را می خواهم
[ترجمه ترگمان]چرت و پرته من حقیقت رو می خوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ID is hokum, pseudoscience, non-testable, and pure propaganda.
[ترجمه گوگل]آی دی حکم، شبه علم، غیرقابل آزمون و تبلیغات محض است
[ترجمه ترگمان]ID عبارتند از: hokum، pseudoscience، non، و تبلیغات خالص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A true love is what doesn't strive for busyness, for extravagance, for luxury, and moreover for hokum.
[ترجمه گوگل]عشق واقعی آن چیزی است که برای شلوغی، زیاده خواهی، تجمل گرایی و به علاوه برای هوکم تلاش نمی کند
[ترجمه ترگمان]عشق واقعی چیزی است که برای busyness، برای ریخت وپاش، تجمل، و علاوه بر hokum، تلاش نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a whole the series was never less than watchable - hokum, perhaps, but entertaining.
[ترجمه گوگل]در کل سریال هرگز کمتر از حد قابل تماشا نبود - شاید hokum، اما سرگرم کننده
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در تمام این ماجرا هرگز جز چرت و پرت و چرت و پرت نبوده، اما سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Similarly the rise of Existentialism in the 1950s made an interest in matters spiritual seem like so much unfashionable hokum.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، ظهور اگزیستانسیالیسم در دهه 1950 باعث شد که علاقه به مسائل معنوی بسیار غیرمعمول به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه ظهور اگزیستانسیالیسم در دهه ۱۹۵۰ توجه به موضوعات معنوی از مد افتاده بسیاری را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do not be tempted to dismiss such corporate homilies as boardroom hokum.
[ترجمه گوگل]وسوسه نشوید که چنین موعظه های شرکتی را به عنوان hokum اتاق هیئت مدیره رد کنید
[ترجمه ترگمان]وسوسه نشوید که چنین homilies شرکتی را به عنوان اتاق هییت مدیره رها کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A true love is what doesn't forfor extravagance forand moreover for hokum.
[ترجمه گوگل]عشق واقعی چیزی است که برای اسراف و به علاوه برای حکم مفید نیست
[ترجمه ترگمان]عشق واقعی چیزی است که بیش از حد برای hokum زیاده روی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی معنی (اسم)
hokum, rigmarole, tosh

چرند (اسم)
windy, baloney, stuff, balderdash, blether, crap, blather, hokum, bosh, bologna, bilge water, bilk, boloney, trumpery, haver, rigmarole, jive, piffle

نمایش سطحی و بد (اسم)
hokum

انگلیسی به انگلیسی

• nonsense; cheap humor, melodrama, excessive sentimentality (in a play or drama)

پیشنهاد کاربران

بپرس