nuclear family

/ˈnuːkliərˈfæməli//ˈnjuːklɪəˈfæməli/

خانواده ی هسته ای (مرکب از پدر و مادر و فرزندان - در برابر: خانواده ی گسترده extended family یعنی همه ی خویشان)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a self-contained unit consisting of a father and mother and their children living together in one household. (Cf. extended family.)

جمله های نمونه

1. Not everybody nowadays lives in the conventional nuclear family.
[ترجمه گوگل]امروزه همه در خانواده هسته ای متعارف زندگی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه همه در خانواده متعارف هسته ای زندگی نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Three also stands for the relations within the nuclear family, and efforts to ascertain where one fits in there.
[ترجمه گوگل]سه نیز نشان دهنده روابط درون خانواده هسته ای، و تلاش برای تعیین اینکه کدام یک در آنجا قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]سه مورد نیز برای روابط درون خانواده هسته ای و تلاش ها برای مشخص کردن مکان مناسب در آنجا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To return from conjecture to fact: the nuclear family left Lewis in 1944 when I was five years old.
[ترجمه گوگل]برای بازگشت از حدس به واقعیت: خانواده هسته ای لوئیس را در سال 1944 هنگامی که من پنج ساله بودم ترک کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی پنج ساله بودم خانواده هسته ای لوییس را در ۱۹۴۴ ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It could be argued also that the nuclear family has facilitated the improvement of women's status within the home.
[ترجمه گوگل]همچنین می توان ادعا کرد که خانواده هسته ای بهبود وضعیت زنان در خانه را تسهیل کرده است
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان استدلال کرد که خانواده هسته ای پیشرفت وضعیت زنان در خانه را تسهیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The modern nuclear family is a vulnerable and fragile institution.
[ترجمه گوگل]خانواده هسته ای مدرن یک نهاد آسیب پذیر و شکننده است
[ترجمه ترگمان]خانواده هسته ای مدرن یک موسسه آسیب پذیر و آسیب پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the first time in classical antiquity the nuclear family had assumed a central role in the politics of state.
[ترجمه گوگل]برای اولین بار در دوران باستان کلاسیک، خانواده هسته ای نقشی مرکزی در سیاست دولت ایفا کرد
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار در دوران باستان کلاسیک، خانواده هسته ای نقش اصلی را در سیاست دولت به خود گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are an extension of his nuclear family but also a discrete entity.
[ترجمه گوگل]آنها امتداد خانواده هسته ای او هستند اما همچنین یک موجود مجزا هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها بسطی از خانواده هسته ای او هستند، بلکه یک نهاد گسسته نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The relationship of the nuclear family to wider social forms has troubled the historian for a long time.
[ترجمه گوگل]رابطه خانواده هسته ای با اشکال اجتماعی گسترده تر، مورخ را برای مدت طولانی نگران کرده است
[ترجمه ترگمان]رابطه خانواده هسته ای به فرم های اجتماعی گسترده تر، تاریخنویس را به مدت طولانی دچار مشکل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having an intact nuclear family does not guarantee that a child will turn out well.
[ترجمه گوگل]داشتن یک خانواده هسته ای دست نخورده تضمین نمی کند که یک کودک خوب شود
[ترجمه ترگمان]داشتن یک خانواده هسته ای سالم تضمین نمی کند که یک کودک خوب از آب درآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The result of this dramatic change was the nuclear family.
[ترجمه گوگل]نتیجه این تغییر شگرف خانواده هسته ای بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه این تغییر چشمگیر، خانواده هسته ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Within this nuclear family, the hopes and affections of its members were concentrated and the emotional level could rise dangerously high.
[ترجمه گوگل]در درون این خانواده هسته‌ای، امیدها و محبت‌های اعضای آن متمرکز شده بود و سطح عاطفی می‌توانست به طرز خطرناکی بالا برود
[ترجمه ترگمان]در داخل این خانواده هسته ای، امیدها و احساسات اعضای آن متمرکز شده و سطح احساسی به طرز خطرناکی بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Individual nuclear family units not only provide the maximum number of outlets for commodity production, but also facilitate social control.
[ترجمه گوگل]واحدهای خانواده هسته ای منفرد نه تنها حداکثر تعداد خروجی را برای تولید کالا فراهم می کنند، بلکه کنترل اجتماعی را نیز تسهیل می کنند
[ترجمه ترگمان]واحدهای خانواده هسته ای انفرادی نه تنها بیش ترین تعداد خروجی برای تولید کالا را فراهم می کنند بلکه کنترل اجتماعی را نیز تسهیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have been anxious to show that the nuclear family may lead not to satisfaction but to frustration and disappointment.
[ترجمه گوگل]من مشتاق بودم نشان دهم که خانواده هسته‌ای ممکن است نه به رضایت، بلکه به ناامیدی و ناامیدی منجر شود
[ترجمه ترگمان]من نگران بودم که نشان دهم که خانواده هسته ای ممکن است منجر به رضایت نشود بلکه منجر به سرخوردگی و ناامیدی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Religion and the nuclear family went hand in hand.
[ترجمه گوگل]دین و خانواده هسته ای دست به دست هم دادند
[ترجمه ترگمان]دین و خانواده هسته ای دست به دست هم دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family unit (consisting of a father, a mother and their children); five nations that are known to possess nuclear weapons (united states, russia, britain, france, and china)
a nuclear family is a family group including only parents and their children, not more distant relatives.

پیشنهاد کاربران

خوانواده هسته ای
خانواده کم جمعیت
Nuclear family refers to the core members of a family, usually parents and children
a family consisting of two parents and their children, but not including aunts, uncles, grandparents, etc
خانواده هسته ای در اصطلاح علوم اجتماعی، به خانواده ای متشکل از زن و شوهر و فرزندان آن ها اطلاق می شود.
nuclear family
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Nuclear_family
اگه 3 تا فرزند داشته باشن. کدوم فرزندو باید جزء nuclear حساب کنن اونوقت؟! 🙂
خانواده ی کم جمعیت
شامل زن و شوهر با حداکثر دو فرزند
nuclear family ( باستان شناسی )
واژه مصوب: خانوادۀ هسته ای
تعریف: خانواده ای مرکب از زن و شوهر با فرزند یا بدون فرزند، به مثابۀ واحدی اجتماعی
خانواده درجه اول ( شامل پدر و مادر و فرزندان )
# The nuclear family of parents and children
# The modern nuclear family is vulnerable
[extended family = فامیل نزدیک ( شامل پدربزرگ و مادر بزرگ و عمه و خاله و عمو و دایی به علاوه پدر و مادر و فرزندان ) ]
معنی انگلیسی: A family unit that consist only of parents & children
معنی فارسی: خانواده مرکب از والدین و فرزندان .
خانواده ی هسته ای ( مرکب از پدر و مادر و فرزندان - در برابر: خانواده ی گسترده extended family یعنی همه ی خویشان )
حتی شوهر و زن هم نه
البته در بحث مهاجرت یه واژه هست به اسم immediate family که همین معنی رو میده. یعنی خانواده نزدیک شامل والدین و برادران و خواهران ولی شامل شوهر یا زن هم میشه
...
[مشاهده متن کامل]

ولی nuclear family شامل همسر نمیشه
.
⭕این تعریف nuclear family هست :
The traditional definition of a nuclear family is a family unit that includes two married parents of opposite genders and their biological or adopted children living in the same residence.
⭕و این هم تعریف immediately family :
Immediate family refers to a person's parents, spouse, children, and siblings and will also include the parent's spouse. An immediate family member is defined as a parent; sibling; child by blood, adoption, or marriage; spouse; grandparent or grandchild.

A family consisting of a mother, father, and their children
A family unit that consists only of a husband, wife and dependent children
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس