earthling

/ˈɝːθlɪŋ//ˈɜːθlɪŋ/

انسان، (ساکن کره ی زمین) زمین زی، ساکن جهان، اهل زمین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a human being, considered as a resident of the earth.
مشابه: human, mortal, terrestrial

جمله های نمونه

1. And this time, he aims to kick some earthling butt.
[ترجمه گوگل]و این بار هدفش لگد زدن به قنداق زمینی است
[ترجمه ترگمان]و این بار او قصد دارد تا برخی butt باسن را شوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But earthlings attempting to borrow found a different reality.
[ترجمه گوگل]اما زمینیانی که سعی در قرض گرفتن داشتند واقعیت دیگری یافتند
[ترجمه ترگمان]اما earthlings در تلاش برای قرض گرفتن یک واقعیت متفاوت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They had many wonderful things to teach Earthlings, especially about time.
[ترجمه گوگل]آنها چیزهای شگفت انگیز زیادی برای آموزش به زمینی ها داشتند، به ویژه در مورد زمان
[ترجمه ترگمان]آن ها چیزهای شگفت انگیزی برای تدریس Earthlings داشتند، به خصوص در مورد زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Before long, they start surprising the stressed-out earthlings, first as small steel raptors, then as humanoids.
[ترجمه گوگل]طولی نکشید که آنها شروع به غافلگیری زمینیان تحت فشار می کنند، ابتدا به عنوان شکارچیان کوچک فولادی، سپس به عنوان انسان نما
[ترجمه ترگمان]قبل از آن، آن ها ابتدا earthlings stressed را که ابتدا به عنوان raptors فولادی کوچک و سپس به عنوان humanoids شناخته می شود، به شگفتی وا می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adam, the earthling made from the earth. Adam is made from adamah.
[ترجمه گوگل]آدم، زمینی که از زمین ساخته شده است آدم از آدم آفریده شده است
[ترجمه ترگمان]آدام \"زمینی که از زمین ساخته شده بود\" آدام \"از\" adamah \"درست شده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Natalie Portman plays the Earthling scientist.
[ترجمه گوگل]ناتالی پورتمن نقش دانشمند زمینی را بازی می کند
[ترجمه ترگمان]ناتالی پورتمن، دانشمند Earthling بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Earthling everywhere is full of love, and "Love" is all the love in the most genuine, most purest, most noble and great love.
[ترجمه گوگل]زمینی همه جا پر از عشق است و "عشق" تمام عشق در اصیل ترین، خالص ترین، نجیب ترین و بزرگ ترین عشق است
[ترجمه ترگمان]عشق در همه جا پر از عشق است، و \"عشق\" همه عشق به the، most، most و great عشق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Earthling and the Martian agree that she holds a single object in her hand, but they disagree over what its sort is.
[ترجمه گوگل]زمینی و مریخی موافق هستند که او یک شی را در دست دارد، اما در مورد نوع آن اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]The و the به این نتیجه رسیده اند که او یک شی در دست دارد، اما در مورد نوع خود مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Moreover, this earthling that seems to include both male and female, is then said to be in the image of God.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این زمینی که به نظر می رسد شامل نر و ماده هر دو باشد، سپس گفته می شود که در صورت خداست
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این earthling که به نظر می رسد شامل هم جنس نر و هم مونث باشد، سپس گفته می شود که در تصویر خدا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An Earthling is employed by an intergalactic federation to watch over a Way Station they secretly set up on Earth.
[ترجمه گوگل]یک زمینی توسط یک فدراسیون بین کهکشانی برای مراقبت از ایستگاه راه که مخفیانه روی زمین راه اندازی کرده اند، استخدام می شود
[ترجمه ترگمان]یک Earthling توسط یک اتحادیه بین کهکشانی به کار گرفته می شود تا بالای ایستگاه راه که به طور پنهانی روی زمین قرار دارند را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The adam, the earthling, male and female was made in the image of God.
[ترجمه گوگل]آدم، زمین، مرد و زن به صورت خدا آفریده شد
[ترجمه ترگمان]آدم، the، نر و ماده در تصویر خداوند ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So this is adam, an earthling, a thing that has been taken from the earth.
[ترجمه گوگل]پس این آدم، زمینی است، چیزی که از زمین گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین این آدام، زمینی است که از زمین برداشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It simply means human or more precisely earthling because it comes from the word adamah, which means ground or earth.
[ترجمه گوگل]به معنای ساده‌تر انسان یا به‌طور دقیق‌تر زمینی است، زیرا از کلمه آدمه به معنای زمین یا زمین آمده است
[ترجمه ترگمان]آن صرفا به معنای انسان یا دقیق تر به این دلیل است که از کلمه adamah، که به معنای زمین یا زمین است، می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. God created the adam, the earthling, "Male and female created he them. "
[ترجمه گوگل]خداوند آدم، زمینی را آفرید، «مرد و مؤنث آنها را آفرید»
[ترجمه ترگمان]خداوند آدم را خلق کرد، the، \"مرد و ماده\" او را خلق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inhabitant of the planet earth

پیشنهاد کاربران

موجود زمینی؛
زمینی
مخلوقات موجود در کره ی زمین ؛ خصوصا وقتی که در افسانه ها یا کمیک ها از جانب سیارات دیگر به شکلی به کره ی زمین اشاره می کنیم.
زمین - زی

بپرس