سازماندهی

/sAzmAndehi/

مترادف سازماندهی: تنسیق، تنظیم، سامان دهی، نظم

معنی انگلیسی:
organization

مترادف ها

establishing (اسم)
سازماندهی

organizing (اسم)
سازماندهی

فارسی به عربی

منظمة

پیشنهاد کاربران

در ادبیات به مرتب کردن جمله هم می گویند.
organize
سامان دادن و نظم دادن
فرایند سامان دادن افراد در سایر منابع برای اجرای وظایف در جهت اهداف مشترک
سازماندهی : راه حل. چگونگی اتمام کار. هنر دریافت پیامدها

بپرس