پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
بگفت ای هوادار مسکین من برفت انگبین یار شیرین من چو شیرینی از من بدر میرود چو فرهادم آتش بسر میرود
واژه "چَمیده " در بیت زیر یعنی چی ؟ و یا پیر گشتم خمیده شدم در آوردِ میدان چمیده شدم
مصراع منظور از "او " در شکر آن را که میان منو او صلح افتاد
"مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم" 📜 سعدی
در بیت به دستش یکی تند سارنج بود بفکند آن حربه بر پهلوان برِ رستم آمد به کردار دود گرفتش ز کف حربه شیر ژیان "سارنج" به چه معناست ؟
صدای کف زدنت کبکهای کیهانی را برای من که زمینی هستم بیدار میکند منی که دست ندارم چگونه کف بزنم؟ ولی شکفته بادا لبان من که نیمهماهِ نیمرخانِ تو را شبانه میبوسند فدای تو دو چشم من که چشمهای تو را خواب دیدهاند
در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز مستی بر ندارم روز و شب کنایه از چیه ؟
در بیت شیطان نیاز و آز را گردن در بند وکمند سیم و زرگیرم "را" از نظر دستوری چیه ؟
"پرخش" در بیت زیر به چه معناست ؟ هراسانم از گردش روزگار پس از ماه تابان نخواهم جهان که خسرو برآرد از ایشان دمار نخواهم به تن پرخش تازه جان
غار در کوه چه باشد دهنی بی فریاد یعنی چه