پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
وای آن دل که بدو از تو نشانی نرسد مرده آن تن که بدو مژده جانی نرسد سیه آن روز که بینور جمالت گذرد هیچ از مطبخ تو کاسه و خوانی نرسد وای آن دل که ز عشق تو در آتش نرود همچو زر خرج شود هیچ به کانی ن ...
منظور از «آيينه چيني» در بي؟ت زير چيست «از قضا، آيينه ي چيني شکست / خوب شد، اسباب خودبيني شکست»
خرامان بشد سوی آب روان.......چونان چون شده باز جوید روان
ما مست الستیم به یک جرعه منصور اندیشه پروای سر دار نداریم معنی "الست" تو بیت بالا چیه؟
هر کس که او دور ماند از اصل خویش- باز جوید روزگار وصل خویش: هر کس که اصل خود را گم کرد به دنبال خودش میگردد تا به آن برسد. خودی که در گذشته وجود داشته است. خودی که در دوره ای از زندگی وجود داشته است. این سوال رو پرسیدم چون کلمه روزگار اذیتم میکنه. آیا به همین معناست که گفتم؟
مرجع ضمير «تو» در کدام بيت با بقيه متفاوت است؟
جمله ي پاياني کدام بيت خطاب به معشوق ازلي است؟