پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
مفهوم کنایی بیت " چو بینی توانگر سر از کبر مست// برو شکر یزدان کن ای تنگدست" چیه ؟
مفهوم شعر "گدایی که بر خاطرش بند نیست / به از پادشاهی که خرسند نیست"
ابیات زیر را معنی کنید مرجان لب لعل تو مر جان مرا قوت یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت قربان وفاتم ز وفاتم گذری کن تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت
معنی " گنبدِ مینا میکرد" در بیت : گفتم این جامِ جهانبین به تو کِی داد حکیم؟ گفت آن روز که این گنبدِ مینا میکرد
می باش همچو ماهیان در بحر آزاد و روان گر یاد خشکی آیدت از بحر سوی گنگ شو می باش در اینجا به چه معنی هست؟ نباش یا باش؟ می منفی است یا می مضارع؟
درود بر همگی، برای دریافتن معنی یک بیت در شاهنامه، من به یاوری شما نیاز دارم. آن بیت را در زیر نوشتم: بتو حاجت انستم ای مهربان که بیدار باشی و روشنروان این بیت در بخش پادش ...
هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد- هرکه بی روزی است روزش دیر شد
درادبیات زیر چه آرایه ای یافت می شود آن را مشخص کنید. 1)-زندگی بر تو می زند لبخند. هست وقط شکفتن امروز 2)-چو خواهی که یابی ز هر بد رها. سر اندر نیابی ز دام بلا 3)-بوی در دوبیتی زبد رستگار نکو کار گردی بر کردگار
با توجه به محتوا، بیت زیر معرف کیست؟ چو من دستخویش از طمع پاک شستم / فـزونی از این و از آن چـون پـذیرم