پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
« مرا مگوی که خاموش باش و دم درکش. که در چمن نتوان یافت مرغ را خاموش » الف)فراموش کردن ب) صبور بودن ج) بی قراری کردن د ) سکوت کردن
معنی آخرین بیت از این ابیات چیست؟ «الا ای که بر خاکِ ما بگذری به خاکِ عزیزان که یاد آوری که گر خاک شد سعدی، او را چه غم؟ که در زندگی خاک بودهست هم به بیچارگی تن فرا خاک داد وگر گِردِ عالم ...
در این بیت شعر «هم» یعنی چه؟ «یکی زان دو میگفت با دیگری که هم روز محشر بود داوری».
این دو بیت شعر از کیست؟ «خوش گفت آن معلم دانا که ای پسر در علم و فضل و حکمت و دانش مفید باش ور نیست مستعد افادت وجود تو باری میان اهل هنر مستفید باش»
سلام. معنای «سر از کوی صورت به معنی کشید» چیست؟ متشکرم. «سر از کوی صورت به معنی کشید، قلم بر سر حرف دعوی کشید.»
« از بحر دفع غم به کسی گر بری پناه. هم غم به جای ماند و هم آبرو رود » الف) به دست من و توست نیک اختری. اگر بد نجویم نیک اختریم. ب) آدمی گرچه بر زمانه مهست. ز آدمی خام دیو پخته بهست. ج) دست طمع چو پیش دیگران دراز می کنی. پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش. د) به دشمن رسد آنچه باشد به گنج. بده تا روانت باشد به گنج.
گفتی ز کمان گروههٔ شاه یک مهره فتاد بر سر ماه ✏ «نظامی»
با کوه کسی که راز گوید کوه آنچه شنید باز گوید ✏ «نظامی»
نیکی بکن و به چَه در انداز کز چه به تو روی برکند باز ✏ «نظامی»
« به خونبهای منت کس مطالبت نکند » الف) گرفتگان ارادت به جور نگریزند ب) روندگان مقیم از بالا نپرهیزند ج) حلال باشد خونی که دوستان ریزند د) رواست گر همه عالم به جنگ برخیزند