تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

داریوش اشوری این کلمه رو 'اسطوره' ترجمه کرده، و معتقده بهتره اسطوره باشه، نه افسانه. اما نجف دریابندری به' افسانه' برگردونده. مطابق مقاله سایت reedi ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برخوردار یا بهره منداز چیزی از چیزی مستفیذ شدن if you share in someone’s success, happiness etc, you have it or enjoy it with them https://www. ldo ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دست خود آدم بودن، با دیگری سهیم نکردن، مثلا وقتت دست خودت باشه . مثل این جمله نیچه در تعریف برده در زندگی پرمشغله مدرن: آن که دو سوم شبانه روزش دست ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دست خود آدم بودن، مثلا وقتت دست خودت باشه . مثل این جمله نیچه در تعریف برده در زندگی پرمشغله مدرن: آن که دو سوم شبانه روزش دست خودش نباشد یک برده اس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تصحیحِ تفاوت"correction to. . . "با"correction of. . . " ، هر دو تغییری داده میشه تا اصلاحی یا تصحیحی صورت بگیره ، با یک تفاوت. مثلا در اصلاح مسیر رو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصلاحِ تفاوت باcorrection of ، هر دو تغییره . مثلا در اصلاح مسیر رودخانه۲راه داریم اگه مسیر جدیدی باز کنیم میشه correction of بهتره بگیم تصحیح اما ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهترین نوع یک نوع خیلی خوب برابر است با highest order of a high order/of the highest order ( also of the first order ) of a very good kind or of t ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از جنس بهترین ها ، ازنوع خیلی خوب of the highest order of a very good kind or of the best kind یا first order مثلا دستاوردی از نوع بهترین an achieve ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از جنس بهترین ها ، ازنوع خیلی خوب of the highest order of a very good kind or of the best kind مثلا دستاوردی از نوع بهترین an achievement of the hi ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفسیر چندگانه ، تفاوت با obscurity مهمه آن هم ابهام هست اما ممکنه نامعتبر باشه . در اولی سخن چند معنای معتبر داره، اما دومی obscurity چندگانه و چند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام ساختگی مثلا نیچه می خواست توی کتابش انسانی بسیار انسانی با ذکر نام ریچارد واگنر آهنگساز بزرگ زمانه به او حمله کنه، لذا خواست از نام ساختگی خودش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینکه تو بدست نیاورده باشی. کسی دیگه بهت داده باشه. . . مطابق دیکشنری کمبریج that someone has not earned ; : https://dictionary. cambridge. org/dicti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو طرفه - دو پهلو بخصوص برای عکسهایی که از هر طرف یه جور دیده میشوند موسوم به ambiguous image مثل نقاشی معروف به توهم خرگوش - اردک اثر روانشناس Flieg ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توی فلسفه این حقیقی با حقیقی ( real ) فرق داره مثلا ما میگیم جهان متافیزیکی یا حقیقی . ازاین جهت حقیقی که ازطریق همسان سازی هرچیز با خود، حقیقت بدست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تمام عیار مثلا ص۴۱ کتاب لاک پشت و روباه نوشته ایزایا برلین درباره تولستوی: Tolstoy’s purely intellectual genius for this kind of lethal activity was ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

some همراه با not others some به معنی"بعضی"، اما می تواند به معنای "حداقل یکی، شاید همه" باشد. این خیلی مهمه این برخی میتونه ازمیان همه انتخاب بشه، پ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدل نامه ترجمه آشوری از تبارشناسی اخلاق نیچه: زیرا آن کتاب نیز 'جدل نامه' بود 'for that book too was a ‘polemic’

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخلاق ستیز برگرفته از ترجمه اشوری در کتاب فراسوی نیک وبد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سراب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موسیقی جاز نقطه مقابل موسیقی کلاسیک ، بنا به گفته شاعر بوکوفسکی که به اینها رودست زد: آنها من را با نسل بیت مقایسه می کنند: کرواک، آلن گینزبرگ، ویلی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت با truthful مهمه: honestسابجکتیو هست ، نه ابجکتیو مثلا نظریه راستین فلان شخصSomeone's "honest" opinion ، معمولا نمی گیم someone's truthful opin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

الزاما عقیمی جنسی نیست بلکه حتی ناتوانی یاعقیم بودن در استدلال: Maistre attributes this to the incurable impotence of human powers of observation and ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثبت نگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نسخه گردآوری شده فرق داره با تالیف. تالیف هرگز جعلی نمیشه. مثلا اراده معطوف به قدرت، یک کتاب از نیچه هست اما نیچه ان را کامل نکرد بلکه پس از مرگش ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبلا تصمیم گرفته شده بود که already decided

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست نوشته های رها شده یک نویسنده به خاطر بروز بیماری یا مرگ او، . . مثل دست نوشته نیچه موسوم به اراده معطوف به قدرت، که نه پس از مرگ، بلکه در زمان حی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معانی مختلف، اما هم خانواده، یا مرتبط با هم، یا تفاوتها ظریف باشه، نه بی ارتباط ، دقت کنیداگه این معانی بی ارتباط باشند میشه homonyms A word is poly ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قصار گونه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

امر غیرمعمول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انتزاعی. یعنی چیزی که واقعیت نداره، بلکه در طبقه بندی و قرردادهای خود ما شناخته میشه. مثلا میانسالی ، پیری. ما نمیدونیم که دقیقا مرز بین میانسالی و پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرنویس . . . مهمه فرقش با کپشنcaptions که ان هم زیرنویس فیلم و تلویزیون وسینمایه. اما subtitle زیر نویس یه فرقی با کپشن داره. . کپشن یعنی زیرنویس ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استقرایی، یعنی استدلال از نوع استقراییInductive reasoning در بعضی از کتابها نویسنده در مقدمه مینویسه این کتاب استقرایی است، تاتکلیف خواننده مشخص بشه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توی ژنتیک، وقتی میگیم ژنی ایمپرینت شده یعنی کار نمیکنه، خاموشه. دقت بفرمایید اینجا معنی منفی داره ، ژنی که ایمپرینت شده یعنی خاموشه، کار نمیکنه: What ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرمول باور یعنی باور داره که نه تنها دنیای فیزیکی رو میشه فرمول بندی کرد بلکه دنیای اجتماعی و رفتارانسانها را نیز میشه فرمول بندی کرد Positivism is t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

یه معنیش اینه: قسمتی از یک کل رو تشکیل دادن زنان۲۵درصد از کارمندان ما را تشکیل داده اند make up or form ( a part of something Women account for only ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرد ورزی، اینو در مقابل Rationality قرار می دن. هر دو با خرد و پرسشگری همراست. اما در اولی به نتیجه میرسه در حالیکه در دومی به تناقض وتضاد. مثلا 'ما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خردگرایی ، توی فلسفه خردگرایی یه جنبش بود که نمونه برجسته آن سقراط هست. مثلا ما میگیم دین انسانهای بدوی ناخرد یا بی خرد بود، یعنی از دید خردگرایی س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نا - خردی، بی خردی ، نابخردی این توی فلسفه با خردگرایی دشمنی داره، خردگرایی یه جنبش بود که نمونه برجسته آن سقراط هست. از راسیونالیسم میادrationalism ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شادی و پایکوبی ترجمه آل احمد ( نه مرحوم جلال ) ، کتاب حکمت شادان نیچه، این کلمه کلیدیه، توی قسمت سلامت بزرگ ، حالت رقصان آزاده جان شخصیت نقش اول این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توی اپرا اون خانمی که آواز یک نفره رو میخونه. بالاترین صدای خوانندگی زن در اپرا What is a soprano: A soprano is the highest female singing voice. S ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قشر پایین، افراد پست ، نه البته پست و پلید، بلکه کسی که دارای افکاربلندنباشندو غرق مشکلات باشه، از قشرپایین مردم باشه . مثلا نیچه برای اینکه تنازع بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خویشتن پایی ترجمه آشوری در تبارشناسی اخلاق داستان این واژه اینه که این رو غریزه بنیادین بشر دونستن. که در مقابل غریزه گسترش قدرت بکارمیره. که بشر ایا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بعرش رسیدن. . . . شبیه این گفته معروف: از فرش به �عرش� رسیدن. و این جمله معروف نیچه مبنی بر خودخواهی همه انسانها ازجمله یک فروتن انکه خود را فروتن بن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پر ناز و نعمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زرتشت، یا زردشت کتاب �چنین گفت زرتشت� نیچه رو تنها �زرتشت� می خوانند و بهش با همین تک کلمه ارجاع میدن. نکته ای که زرتشت نیچه داره و معمولا نیچه شناس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی باور بی اعتقاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی امان نیچه بی امان به غیرطبیعی جلوه دادن ارزیابی های اخلاقیِ جاری ما ادامه می دهد Nietzsche continues his ruthless denaturalization of current mora ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اندام بری مثل اخته کردن زنان AWARENESS Female Genital Mutilation https://thelogicalindian. com/story - feed/awareness/female - genital - mutilation ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون تغییر، همانند قبل مثلا دادگاهی حکم میده، شما اعتراض می کنین به دادکاه تجدید نظر. اون هم همان همون رو بدون تغییر صادر میکنه. یعنی هیچ تغییر نکرده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماحصل، مثلا در اینجا داروینیسم رو توضیح میده که قضاوت امروز ما درباره خوبی و بدی چیزها، ماحصل فایده و زیان برای گونه بشر بوده. یعنی انها از قدیم چی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازپس نگر ترجمه آشوری در تبارشناسی اخلاق آن خستگیِ بازپس نگر the retrospective weariness

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیستی شاید با پوچی کمی فرق داشته باشه. توی فلسفه پوچی با vanity و نیهیلیسم ارتباط داره اما ناتینگنس با حالت صفر فعالیت، برای همین نیچه که خودش پوچکر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امدادرسانی مثلا پاسکال : پاسکال در ۳۹سالگی در اثر بیماری درگذشت. در سالهای واپسین عمر در حالیکه دست رد به امدادرسانی پزشکان می زد می گفت: بیماری حالت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمادین ، سمبلیک : مثل شماتیک مدارهای الکتریکیschematic diagram یعنی اینکه شما بجای اینکه عکس واقعی دیود و خازن و مقاومت و ترانزیستور رو بزاری توی مدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بَس مثلا انسان بس میانمایه : hopelessly mediocre man

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنویت بخشی آشوری توی تبارشناسی اخلاق معنویت بخشی ترجمه کرده. و این یادداشت نیچه درباره فلاسفه جدید که ترجمه اش چنین میشه: The new philosopher can o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ر. ک. به فرقش با ibid مهمه . مثلا اگه شما دارین یک کتاب مثل فراسوی نیک و بد ( علامت مخفف BGE ) رو یحث می کنید. یعنی این کتاب مورد بحثه. اما رسیدین به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هم رتبه یا همتراز ، یا' برابر ساز' یا 'هم سطح ساز' یا تسطیح لولینگ توی فلسفه سورن کرکگارد معروفیت داره، یعنی یکسانی کامل، هیچ تفاوت و هیچ منحصربفردی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مَهانسالار، توی ترجمه داریوش آشوری از فراسوی نیک و بد نیچه مهانسالار ترجمه شده. اشاره نیچه به مهانسالار انانی بود که در فرانسه قرن۱۷زندگی می کردند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر با at بیاد به معنای ' نزدیک به یک حد' مثلا تورم به حد ۳ درصد نزدیک شده است to stay at or near a particular level: hover at Inflation is hovering ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اقدام به کار مثل اقدام به خودکشی: suicide attempter Earlier this year, Auerbach's group reported that "interpersonal loss"—a recent dissolution of s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تشریک مساعی مثلا در اینجا به عنوان صفت به کار رفته در کتاب فراسوی نیک و بد نیچه: ما بی تکلف، کنده شده از هویت ظاهری و شرطیِ خود، متواضع، شجاع، لبریز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهرستانی یا عامیانه تر ولایت، مثلا میری تهران، به شما میگن از ولایت چه خبر به حاشیه در مقایسه با مرکز و پایتخت گفته میشه. مثلا یه زمانی به اهالی پایت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

یه معنای دیگه هم داره که از لاتین وارد انگلیسی و لغتنامه اکسفورد شده؛ شادان ، طربناک, gay science یا حمکت شادان کتابی از نیچه ، این شادان به شعر و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جلوه توی کتاب چنین گفت زرتشت، ترجمه آشوری: زرتشت آه می کشد که چگونه همه رؤیاها و جلوه های جوانی او مرده اند. متن انگلیسی از والتر کافمن: 0 you visio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معلم، واعظ تیچر کمی پایینتر از educaterهست. کار تیچر توی کلاسه، اما اگه خارج کلاس کسی بشما خط فکری بیاموزه میشهeducator مثلا نیچه به شوپنهاور میگه ed ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آموزگار، مثل اموزگار زندگی ، یعنی فراتر از معلمی، فراتر از معلمی که روی کلاس مدرسه وعظ میکنه ، کارش این نیست که کلاس داری کنه, مثل معلم کلاسهای مدرسه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالا پوش ترجمه آشوری ، از زرتشت نیچه: زشت اید؟ پس، برادران، خود را با بلندپایگی، بالاپوشِ زشتان، بپوشانید “You are ugly? Well then, my brothers, wrap ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شاید بشه 'پر اغراق' هم ترجمه کرد این درباره زرتشت نیچه، کتابی از دوره اخیرتر زندگیش، که بیشتر از همه کتابهاش، لحن بلیغ و بزرگنمایانه و پر اغراق داشته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوع توصیفش عینی هست ، نه مطابق قاعده و قضاوت که prescriptive. دیسکریپتیو فرقش با پرسپکتیو اینه اولی توصیف میکنه آن جور که هست. مثلا شما تهرانی او یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کیهان شاید کیهان بهتر باشه از عالم. چون کیهان رو مبتنی بر قوانین فیزیکی می شناسیم و براش رشته کیهان شناسی داریم یا cosmology اما عالم یا کائنات کلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا آنجا که اگر نیچه از وقتی که زایش تراژدی را می نوشت سقراط را �نقطه تحول و مرکزِ ثقلِ آنچه که به اصطلاح تاریخِ جهان خوانده می شود� می دید. تا آنجا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گارد گرفتن . یعنی بسمت چیزی رفتن اما در جهت تعامل منفی با او، نه مثبت direct ( something ) against ( someone or something ) To target someone or som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثل و داستان ساده و عامیانه است که بشه با بقیه مثل ها یه مقایسه ای بشه یعنی قابل قیاس باشه. نه اینکه محرمانه باشه یا نمادین باشه ( allegory ) مثل یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودخواهی خودخواهی یا اگویسم اساس فلسفه نیچه هست. این کلمه رو داریوش آشوری مترجم کتب فلسفه' خودخواهی' ترجمه کرده، و بقیه هم تقریبا همینطور. مثلا در ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودبرتربین توی عام خودخواهی خوانده میشه، ولی دقت فرمایید توی فلسفه خودخواهی معروفه به egoism . و باselfishness فرق داره. اولی ( egoism ) خواسته خود ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خطاناپذیر شاید اگه ''یک کلمه ای'' معیار باشه برای ترجمه، این خوب باشه. مثل این مثال که مقابل خطا error امده: قضاوتهای اخلاقی مبتنی بر خطا است. . انها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به باد انتقاد گرفتن این 'به باد انتقاد گرفت' خیلی رایجه. یعنی کمی بالاتر از حد یه نقد معمولی، بی اعتبارش کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

احساس ها کمی با احساسات فرق داره: داریوش آشوری در فراسوی نیک و بد ، احساس ها معنی کرده: group of sensations in a soul will be the first to wake up ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

having or showing compassion or benevolence. regulations ensuring the humane treatment of animals نیکوکاری ، خیرخواهی و مودت ( هم نسبت به انسان و هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باستان زاد ، اشاره به دوره ای که پستاندران پیدا و زاده شدند و دایناسورها ناپدید و رو به موت که متعلق به دوره باستان که از موقع انقراض دایناسورها با ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دور از حب و بغض . یعنی اگه شما میخواهی اعمال نظر کنی درباره یک چیز، نه از روی جانبداری باشه ، نه از روی تنفر. از ویکی انگلیسی: این اصطلاحی لاتینی ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

there are two different castes in society: that of the workers and that of the'idle', of those capable of true leisure اینجا این کلمه رو نیچه در کتاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به میزان زیادی به میزان زیاد در بسیاری قسمتها داستانهایشان به میزان زیادی شبیه هم هستند : to a great degree : in many parts In many ways, their st ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چند خدایی، یا چندخدا پرستی، مثل هندو یا خدایان یونان باستان, اما نه هر شرکی. مثل زرتشتی شرکه اما چند خدایی نیست. در پلی تئیسم مهم اینه که نه تنها بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید زیبایی شناسانه Aestheticاز هنری صحیحتر باشه. برای هنری کلمه Artistic به کار میره و صرفا برای اثار هنری هست. در حالیکه زیبایی شناختی برای خیلی چی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ننگ آور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرافت خواه شیفته حیثیت و احترام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مکتوبات و یا نوشته هایی که ' نامه مانند' هست یعنی باید به اطلاع گروه خاصی یاشخصی خاص برسه . این نوشته ها ترکیبی از نثر و نظم هست، متناظر دیوان در شعر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیاه نمایی مثلا این متن توی فلسفه ، حکمت شایان نیچه قسمت ۱۳۰ مسیحیت بطور کاذب جهان را سیاه نمایی می کند. Christianity artificially blackens the wor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برآمده، بیرون زده مثلا آن مرد چشمهایی بیرون زده ( یا برآمده ) همچون خرچنگ داره a man with big, prominent eyes like a lobster's" یا یک بینی برآمده، ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست به نقد بودن مثلا اینو ویلیام جیمز فیلسوف آمریکایی میگه:درسته که علم میگه مسیحیت خرافاته اما کارایی داره، نقده. One might value Christianity for ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گوشت هر حیوان یا پرنده وحشی نه اهلی مثل گاو و گوسفند و مرغ، توی gastronomy یا امر پخت و پز و خوردن غذا، کلمه گیم خیلی آشناست . مثالش توی همه گیری کر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شوریده سر گاهی به معنی حماقت نیست یا به معنی بیماری ذهنی نیست بلکه برای توصیف شدت و حدت و سرعت انجام کاری ، مثلا سر شوریده ای داشتن برای عشق ورزیدن ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بس مهم و اساسی بسیار عمده و بنیادین مثل: انقلاب کوپرنیکی در فلسفه of radical or major importance or degree effected a Copernican revolution in phil ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

sive از لاتین وارد انگلیسی شده، به معنی یا or، یا این یا آن whether توی فلسفه هم استفاده میشه و سیوه تلفظ میشه و چون از کلمات وارداتی هست برای اینکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مغلطه گاهی به تناسب جمله این معنی رو می ده. مثلا در این یادداشت نیچه از دفتر خاطراتش میگه طبیعت مرده و فاقد شعور انسانی است، تا با مغلطه ی 'طبیعت ذی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مصادره به مطلوب to take something from a culture and use it as part of your own: https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/appropriating

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از کلمه های بین فرهنگی است، توی اسپانیاوایتالیاوانگلیسی، این جواب یه اسپانیایی توی سایت کیورا بیشترین امتیاز رو گرفته، توی اسپانیایی به معنای تازه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آهنگساز یه تفاوتی مهم با سراینده یا ترانه نویس داره توی اپرا، سراینده یا ترانه نویس یاترانه سرا باید شاعر ی بلدباشه بخصوص توی اپرا، ترانه سرا لیبرتو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بارور اقای داریوش اشوری مترجم تبارشناسی اخلاق 'بارور'ترجمه کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرامی، چون توی اون عکس، معیارتون خانواده زبانهای التاییک Altaic نوشته، زیاد نمیشه روش حساب کرد. فرضیه زبانهای التاییک به محکمی فرضیه زبانهای هند - ار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کلاس بالا بودن، مثلا یه خانم کلاس بالا ( بخاطر تحصیلات و مبادی آداب. . ) the quality of being polite and well - educated, in a way that is typical ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهمه تفاوتش با actual. فکچوال ظاهر ماجراست. مثلا چنگیز با کشتن کودک و جوان و پیر ایران رو فتح کرد. یعنی کشتن کودک رو مثل جوان یکسان گزارش کنی. هر چه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توی عامیانه میگیم: زنت امام زاده ست که تحملت میکنه My girlfriend Geraldine is a saint to put up with me. https://www. collinsdictionary. com/us/dic ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهم مقایسه awarness با consciousاست. معانی هوشیاری ، اگاهی یاحواس جمعی. . . اماکدوم بالاتره:دقت کنید که کانشس بالاتر و چشمگیرتره از آوارنس در این مثا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قابل تغییر، اما اون تغییریکه می توانند به روز شوند، بهبود یابند، یا اصلاح شوند، اما به چیز دیگری تبدیل نشوندAlterable things can be updated, enhanced ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقل قول سرلوحه مثلا کتاب روباه و خارپشت ۹۰صفحه است که ایزایابرلین نوشته، اما سرآغازش نقل قولی از آرکیلوکوس نویسنده یونان باستانه، نه قول خود آیزا. تح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رحمت لایتناهی یا بیکران. این توی مسیحیت بکار میره. فرقش با خدای ادیان قبلی اینه در آنها خدا و انسان از یک گونه هستند متناهی است، نه لایتناهی. هر چند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

توی فلسفه بمعنای اراده نداشتن، یعنی ما آزادنیستیم، بلکه تعیین شده یا گماشته شده ایم: we were not free, but wholly determined

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای رسیدن به یه نقطه یا یه حد از attain استفاده میشه، نه obtain : مثلا برای شرکت در انتخابات باید برسید به سن ۱۸ Attain is also used to mean “to re ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قبل از آثار هنری و معماری هم میاد. یعنی عظیم، غول پیکر: one passes under pyramids and obelisks, all on a heroic scale کسی از زیر اهرام و معابدی در ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابلوی بالای در ورودی مغازه : "store sign" یا "retail sign" استور یه مغازه بزرگه، یعنی فروشگاه. امااگه مغازه باشه retail sign you could refer to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خانه باغ اینها۳تا هستند: farm: باغ و مزرعه که محصولات رو می فروشی تا سود کنی و بهش مالیات دولتی تعلق می گیره ، توی امریکا مالیات نوعF homestead: باغ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه باغ شاید homestead باشه، نه farmstead. اینها۳تا هستند: farm: باغ و مزرعه که محصولات رو می فروشی تا سود کنی و بهش مالیات دولتی تعلق می گیره ، تو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برنامه رادیو یا تلویزیون مثل Third Programme برنامه هنری و موسیقی بعد از جنگ دوم تا 1967 ادامه داشت. با حروف اول بزرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این یک کلمه لاتین هم هست که توی انگلیسی هم بهمین صورت استفاده میشه و به معنای مخالفت مودبانه است، برای اینکه با انگلیسی اشتباه نشه آنرا با فونت ایتال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

علامت ظهور مجدد یا بازگشت مجدد. . . مثلا شما توی یه فیلم یه خیانت، یا یه قاتل زنجیره ای، هر بار که وارد صحنه میشه یه ملودی زده میشه، شمامیفهمید باز ق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آغاز حرکت به سمت چیزی، گام برداشتن به سوی چیزی او به سوی در حرکت کرد. منبع دیکشنری لانگمن She make towards the door https://www. ldoceonline. c ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم کتابی از عهد عتیق که به سوگ یودا بعد از سقوط بیت المقدس ( اورشلیم ) در ۵۸۶ قبل میلاد می پردازد a book of the Bible telling of the desolation of ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

توی ژنتیک genetically modifiedاین �تغییر به نحوی�لزوما به معنای این نیست که ژنهاش کمتر شده نسبت به قبل. بلکه ژنی جدید افزوده شده: genetically modifie ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یه فرق با تغییرchangeداره. تو فلسفه یعنی این تغییریااصلاح از ان نوع نیست که بدی های قبلی رو نداشته باشه، بلکه چیزهای خوب به آن اضافه شده، ضمن داشتن ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

و از این حرفها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نجات مثل ایده نجات در مسیحیت که معروفه به the Christian idea of redemption . رستگاری نمیشه، برای رستگاری salvation بکار میره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

غزل ، مثلا توی انگلیسی برای غزلیات حافظ میگنlyric poetry or ghazals Hafez primarily wrote in the literary genre of lyric poetry or ghazals, that is ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این تعامل با تعاملinteraction یه فرق داره. اینتراکشن جدی تره یاعلمی تره، امااینترپلی تعامل فان و نمایشی هست، مثلا تعامل بین اشیا در عرفان، که انچنان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در یک چشم بهم زدنی مثلا مثل این ، که اشاره هست به درآمدن عیسی بر پولس در جاده دمشق: Sick with the most tormented pride, at a stroke Paul feels himsel ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفعت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عیش و نوش ، توی روانشناسی اغراق عاطفی یا emotional indulgence مثلا شما بهترین دسته گلی که دیدین رو برای خودتون بخرید یا یه جکوزی حباب طولانی بگیرید. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر گفته دوستان عزیز: ۱ - مسمومیت منظور با گاز مثلا منواکسید، نه با غذا: an abnormal state that is essentially a poisoning carbon monoxide into ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رستنگاه، مکان رشد، مکان رستن دانشگاه رستنگاه یا مکان رشد فرهنگه منبع دیکشنری آکسفورد OLD a place of development. "the university is a seedbed of cu ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توی دیکشنری اکسفورد OLDدیس کانتت نوشته یا نارضایتی و قانع نبودن از وضع خود یا یک حس ناراحت کننده ازاینکه چرا دیگران دارن من ندارم ENVY :a feeling of ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Ibid هم میشه بلافاصله همان اثر پیشین، اما فرقی کهop cit داره اینه که در op cit بین شون چند تا مرجع دیگه هم وجود داره، نه بلافاصله، برای همین حتما اشا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح follow one's lead یعنی عین کار کسی رو دنبال کردن، ، ، این مخصوصا توی شرح آثار یک نفر بکار میره. ایا تفسیر شماست یا عین گفته خود اون متفکر. مثل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خونسرد، تفاوتش با calm مهمه. از نظر فعلی، calm قراره به آرامش و خونسردی برسه، اما repose خونسرد هست، خونسرد وجود داره. As verbs the difference betwe ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توی دنیای دیجیتال، پیکچر عکس واقعی است مثلا آنچه دوربین عکاسی میگیره photograph . ان را با ایمیجimage اشتباه نگیرید، وقتی توی بحث رایانه می گند �imag ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

گاهی فصلهای یک کتاب میشه، بجای فصل یا chapter میگن بوک. مثلا کتاب سپیده دمان daybreak نیچه ۳۵۰ صفحه است که فهرستش عبارت است از مقدمه ، کتاب ۱ و کتاب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گرماگرم گرماگرم نوشتن جنگ و صلح، تولستوی در دفتر خاطراتش نوشت دارم میستر را می خوانم ترجمه شادروان دریابندری ص96 متفکر ان روس On 1 November 1865, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نقل قول، روایی نرتیو در مقابل دیالوگ بکار میره توی داستان و رمان. یعنی از زبان سوم شخص، نه گفتگوی مستقیم شخصیتهای داستان. مثلا جنگ و صلح تولستوی رو ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اشتباه. نادقیق مهم فرقش بانادرست یا incorrect است، فرقش اینه که اینکارکت کاملا نادرسته اما inaccuracy اطلاعات مربوطه را نداره یااینکه یک مقدارش نادرس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مکانیستی شادروان نجف دریابندری در 'متفکران روس' ص ۱۲۲ ، همان مکانیستی ترجمه کرده ، چون ماشینی معادل انگلیسی دیگری داره: نه جبر مکانیستی فلاسفه مادی م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی به معنای برگشت ناپذیر ، یعنی همینه که هست ، به گذشته نمیشه برگشت توی تاریخ خیلی کاربرد داره، گروهی از فرانسویان که دویست سال پیش بعد انقلاب فران ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید ارضی دوستمون درست باشه هر چند کمی ثقیل اما درست. چون نجف دریابندری مترجم بزرگ ایران هم به ارضی برگردونده، ص۹۱ کتاب متفکران روس، عین ترجمه ایشون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بودگی ها: این حالت کانتیبل یا جمع بینگ هست: کالینز نوشته تینگ یا اشیا هم می تونه باشه ، نه حتما زنده ، هر نوع بودگی که توی طبقه بندی ما نمیگنجه COU ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شاید واضح نیست که برای Surely not بکار میره، این قسمت از کتاب خارپشت و روباه آیزایا برلین، ص۲۶: Surely it is not merely physical strength that is m ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوست عزیزی که استدلالشون اینه که نوزاد هشیار است و درکی نسبی از خود و محیط اطراف دارد اما درکی از وجود هشیاری ندارد. . . نوزاد که حرف نمیزنه، شما چه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توی دین، یعنی موحد، تک خدا یا یکتاگرا، ان مسیحیانی که ۳تاخدا ( تثلیث ) رو قبول ندارند، فقط یه خدا. یعنی عیسی خدانیست، ولی تثلیث عیسی رو هم خود خدامید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جای شکاف، ترک، شیار، چین. مثلا شما خدای نکرده بدنتون با جراحی شکافته بشه، بعدها جای و علامت اون شکاف روی پوست یا داخل باقی بمونه هرپزشکی دوباره باز ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

متضاد یا نقیض مثلا دو چیز متضاد یا نقضین: مشکل اینه که دو چیز نقیض یکدیگر رو باید انجام داد A more fundamental problem is that the agency is being as ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بی اهمیت، اگه با point بیاد: He did steal the diamond, but that is beside the point . He stole my heart! او جواهرم رو دزدید، امااهمیت نداره جواهر، چو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ایوب، نام یکی ازپیامبران و همچنین Job نام یک کتاب مقدس یهوداز مجموعه کتب تنخ : �ʾIyyōḇ, or Job https://en. wikipedia. org/wiki/Book_of_Job

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سازنده، گاهی جنبه منفی داره، یعنی کاملا بدیع بسازی، و بی توجه به نمونه قبلی. مثلا توی تصویرسازی یا تخیل سازنده Constructive imagination فرقش بامعمولی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تا آنجا که انهااحتمالاهمه مرده ان، تاانجاکه ما می دونیم may all be dead, for what we know https://www. merriam - webster. com/dictionary/for what

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

شکنجه البته نه شکنجه توی زندان، بلکه مثلا شکنجه روزگار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تنفر ، اما نه اینکه فقط مخالف عشق ورزیدن باشه بلکه نوع شدیدو خشمگین آن، intense dislike مثلا تولستوی بالیبرالها با تحقیر برخورد میکرد نه با خشم، To ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ایمیج میشه تصویر، در مقایسه با پیکچر که میشه عکس. image رو با picture اشتباه نگیرید. پیکچر عکس واقعی است مثلا دوربین عکاسی میگیره. اما ایمیج رو با عک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

این ۳تارو ـdillusion, illusion, allusion روی یک خطدر نظر بگیرید. allusionنزدیکترین فاصله به حقیقت رو داره، ـdillusionدورترین فاصله به حقیقت، انقدر دو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

توی فلسفه یه نوع خاصی از �قابلیت فهم� هست نه همه فهمیدن ها. اگه شمااز طریق حواس چیزی را بفهمی میشه شخصیت تجربی empirical character امااگه از طریق عقل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

همچنین به معنای� عمد در شیوه ای خاص به منظور اینکه به چشم بیاد�. یعنی کاری رو از روی عمد به شیوه ای انجام بدی تا دیگران تحت تاثیر قرار بگیرند، مطابق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاهی اوقات به معنای� ادامه� یه مطلب. چون ممکن ته صفحه کتاب بنویسن در اینصورت� بالای صفحه بعد می افتد، دقیقا برعکس پایین . مثلا اینجا پل فرانکو دربار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به ''دورپروازی'' توسط داریوش آشوری مترجم کتب فلسفه برگردانده شده ، توی کتاب فراسوی نیک و بد ایشون. علت داره، توی انگلیسی دو تا نماد است برای بیان هنر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه کاربرد معروف توی پزشکی و روانشناسی: ( ODD ) Oppositional defiant disorder ، یک طبقه بندی بالینی نسبتاً جدید، شامل یک الگوی مداوم از رفتار انتاگونی ...