dell

/ˈdel//del/

معنی: دره کوچک و تنگ
معانی دیگر: دره ی کوچک (و معمولا پردرخت)، زاو، زن جوان

جمله های نمونه

1. They disappeared into the neighbouring dell.
[ترجمه گوگل]آنها در دل همسایه ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دره مجاور ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He saw it break its flight over a dell between the dunes, soar vertically and then head off at an angle.
[ترجمه گوگل]او دید که پرواز خود را بر فراز تپه های شنی شکست، به صورت عمودی اوج گرفت و سپس با زاویه به حرکت درآمد
[ترجمه ترگمان]او دید که از دره بین تپه های شنی پرواز می کند، به صورت عمودی اوج می گیرد و بعد به زاویه دیگری حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dell and Elonex immediately spring to mind.
[ترجمه گوگل]دل و الونکس بلافاصله به ذهن می رسند
[ترجمه ترگمان] دل \"و\" Elonex \"فورا به ذهنت رسید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Letting it go he focused on the dell.
[ترجمه گوگل]با رها کردنش روی دل تمرکز کرد
[ترجمه ترگمان]آن را رها کرد و روی دره متمرکز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Miss Dell writes a good story.
[ترجمه گوگل]خانم دل داستان خوبی می نویسد
[ترجمه ترگمان] خانم \"دل\" داستان خوبی نوشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Compaq is seeking an injunction to force Dell to tone down the ads.
[ترجمه گوگل]Compaq به دنبال دستوری است تا Dell را مجبور کند که تبلیغات را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]شرکت \"Compaq\" به دنبال فرمانی برای وادار کردن دل به تن کردن دل تبلیغات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dell Computer and chipmaker Intel were both off sharply as the most actively traded Nasdaq issues.
[ترجمه گوگل]شرکت دل کامپیوتر و اینتل، سازنده تراشه، هر دو به‌عنوان فعال‌ترین معاملات نزدک، به شدت کاهش یافتند
[ترجمه ترگمان]شرکت کامپیوتر Dell و اینتل chipmaker هر دو به سرعت به عنوان the مسائل مربوط به بورس اوراق بهادار را مبادله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Computer maker Dell saw its sales rise by nearly a third in the first three months of this year.
[ترجمه گوگل]شرکت Dell، سازنده کامپیوتر، فروش خود را در سه ماه اول سال جاری نزدیک به یک سوم افزایش داد
[ترجمه ترگمان]سازندگان کامپیوتر دل شاهد افزایش فروش آن از حدود یک سوم در سه ماه اول امسال بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In my opinion, the Dell 320SLi is a very skilful compromise machine, aimed firmly at travellers.
[ترجمه گوگل]به نظر من، Dell 320SLi یک ماشین سازش بسیار ماهر است که به طور محکم مسافران را هدف قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر من، the ۳۲۰ sli یک دستگاه سازش ماهرانه با مهارت است که به طور جدی به مسافران توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Victory at the Dell today would keep Rangers among the early season front runners.
[ترجمه گوگل]پیروزی امروز در دل، رنجرز را در بین دونده های اول فصل نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]امروزه پیروزی در دل این تیم رنجرز را در میان دوندگان در فصل اول حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the face of Dell, IBM, the leader, Fiorina of Hewlett-Packard employee said: we used to do 95 minutes before launch, and now I ask them on the launch of 80 time-sharing, and then slowly improved.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با دل، آی‌بی‌ام، رهبر، فیورینا کارمند هیولت پاکارد گفت: ما 95 دقیقه قبل از راه‌اندازی این کار را انجام می‌دادیم و اکنون از آنها درباره راه‌اندازی 80 اشتراک‌گذاری زمانی می‌پرسم و سپس به آرامی بهبود می‌یابد
[ترجمه ترگمان]در صورت دل (دل)، IBM، رهبر، Fiorina از کارمند هیولت پاکارد گفت: ما قبل از شروع کار ۹۵ دقیقه وقت داشتیم، و حالا من از آن ها در شروع ۸۰ به اشتراک گذاری استفاده می کنیم، و سپس به کندی بهبود پیدا می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SAN FRANCISCO (Reuters) - Dell Inc's quarterly profit plunged 54 percent on lower-than-expected revenue as its sales to large businesses suffered, driving its shares down 6 percent.
[ترجمه گوگل]سان فرانسیسکو (رویترز) - سود سه ماهه Dell Inc به دلیل درآمد کمتر از حد انتظار به دلیل آسیب دیدن فروش آن به مشاغل بزرگ، 54 درصد کاهش یافت و باعث کاهش 6 درصدی سهام آن شد
[ترجمه ترگمان]سن فرانسیسکو (رویترز)- سود سه ماهه شرکت (Dell)به سود کم تر از حد انتظار بود، زیرا فروش آن به تجارت های بزرگ آسیب دیده بود و سهم خود را ۶ درصد کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dell Computer Corporation disclaims any proprietary interest in trademarks and trade names other than its own.
[ترجمه گوگل]Dell Computer Corporation هرگونه منافع اختصاصی در علائم تجاری و نام‌های تجاری غیر از خود را رد می‌کند
[ترجمه ترگمان]شرکت کامپیوتر دل هر گونه بهره اختصاصی را در علایم تجاری و نام های تجاری به غیر از خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hewlett-Packard, Dell and Acer earn little money on selling these devices. But if the iPad starts to cannibalize their higher-margin items, selling PCs could become a recipe for losses.
[ترجمه گوگل]هیولت پاکارد، دل و ایسر از فروش این دستگاه ها درآمد کمی دارند اما اگر آی‌پد شروع به آدم‌خواری اقلام با سود بالاتر کند، فروش رایانه‌های شخصی می‌تواند به یک دستورالعمل برای ضرر تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]Dell و Dell، Dell و Dell کمی در فروش این دستگاه ها درآمد کسب کردند اما اگر آی پد شروع به دور شدن آیتم های حاشیه ای خود کند، فروش کامپیوترهای شخصی می تواند یک دستورالعمل برای زیان ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دره کوچک و تنگ (اسم)
dell

تخصصی

[کامپیوتر] شرکت تجاری Dell یکی از معروفترین شرکتهای سازنده تجهیزات و سخت افزار رایانه است که بیشترین محصول آن ساخت لب تاپ ها می باشد.
[زمین شناسی] سبز دره، دره کوچک وتنگ دره جنگلی کوچک، دره باز و پهن عمدتاً در شمال انگلستان و جنوب اسکاتلند

انگلیسی به انگلیسی

• small valley, vale
a dell is a small valley which has trees growing in it; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس