parable

/ˈperəbl̩//ˈpærəbl̩/

معنی: قیاس، تمثیل، مثال، نمونه، داستان اخلاقی
معانی دیگر: حکایت (داستان ساده و کوتاه با معنی اخلاقی یا مذهبی)، قصه، سرگذشتچه، مثل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a brief story told as a moral or religious lesson, esp. one that uses allegory or symbolism.
مشابه: allegory, apologue, fable, story

- The Biblical parable of the Good Samaritan teaches that it is right to help others whether or not they are strangers to us.
[ترجمه گوگل] تمثیل کتاب مقدس سامری خوب می آموزد که کمک به دیگران چه با ما غریبه باشند چه نباشند درست است
[ترجمه ترگمان] تمثیل مقدس of Good می گوید که حق دارد به دیگران کمک کند که آیا نسبت به ما بیگانه هستند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The minister preached a sermon on the parable of the lost sheep.
[ترجمه گوگل]وزیر در مَثَل گوسفند گمشده موعظه کرد
[ترجمه ترگمان]وزیر خطابه ای درباره تمثیل گوسفند گم شده ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is an ancient parable.
[ترجمه گوگل]این یک تمثیل قدیمی است
[ترجمه ترگمان]این یک تمثیل باستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I launched into the parable, embellishing the story with invented dialogue and extra details.
[ترجمه گوگل]من وارد تمثیل شدم و داستان را با دیالوگ های ابداع شده و جزئیات اضافی تزئین کردم
[ترجمه ترگمان]من وارد تمثیل شدم، داستان را با گفتگویی اختراع کردم و جزییات بیشتری را توضیح دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let me see if I can fashion a parable that will be of use to a politician.
[ترجمه گوگل]بگذارید ببینم آیا می توانم مثلی بسازم که برای یک سیاستمدار مفید باشد
[ترجمه ترگمان]بگذارید ببینم می توانم یک تمثیل را مد نظر قرار دهم که برای یک سیاست مدار استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The early Church saw, in the parable, a warning to be faithful in the interim period prior to the Second Coming.
[ترجمه گوگل]کلیسای اولیه، در تمثیل، هشداری برای وفادار بودن در دوره موقت قبل از آمدن ثانوی دید
[ترجمه ترگمان]کلیسای ابتدایی در تمثیل هشدار داد که در دوره موقتی قبل از دوره دوم وفادار بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The parable of the prodigal son conveys at a conscious level a message about the need for forgiveness and acceptance.
[ترجمه گوگل]مَثَل پسر ولخرج در سطحی آگاهانه پیامی را در مورد نیاز به بخشش و پذیرش می رساند
[ترجمه ترگمان]تمثیل پسر گمراه، پیامی را در مورد نیاز به بخشش و پذیرش، منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the parable of Jonah, the prophet's disobedience stirs up the deep to endanger the lives of his fellow seafarers.
[ترجمه گوگل]در مَثَل یونس، نافرمانی پیامبر اعماق را برمی انگیزد تا جان هموطنان دریانوردش به خطر بیفتد
[ترجمه ترگمان]در مورد جوناه، نافرمانی prophet برای خطر جان دادن جان his به خطر می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This, then, takes farther the secret police parable of the first play.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این تمثیل پلیس مخفی نمایش اول را بیشتر می کند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، داستان سری اول پلیس از اولین بازی را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a kind of parable for the eighties -- a lesson about the destructiveness of greed.
[ترجمه گوگل]این یک نوع تمثیل برای دهه هشتاد است -- درسی در مورد مخرب بودن حرص و آز
[ترجمه ترگمان]این نوعی تمثیل در دهه هشتاد است - درسی درباره ویرانگری حرص و طمع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In many ways Alan Bond's demise is a parable of the last 10 years.
[ترجمه گوگل]از بسیاری جهات، مرگ آلن باند حکایتی از 10 سال گذشته است
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد، مرگ آلن باند یک تمثیل از ۱۰ سال گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So the parable envisages a situation that could arise in the early Church and advises that human judgment makes mistakes.
[ترجمه گوگل]بنابراین مَثَل وضعیتی را پیش‌بینی می‌کند که می‌تواند در کلیسای اولیه ایجاد شود و توصیه می‌کند که قضاوت انسان اشتباه می‌کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تمثیل وضعیتی را پیش بینی می کند که می تواند در کلیسای زود رخ دهد و توصیه می کند که قضاوت انسان اشتباه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is like some Old Testament parable; these questions were raised five thousand years ago and we still raise them today.
[ترجمه گوگل]این مثل یک تمثیل عهد عتیق است این سؤالات پنج هزار سال پیش مطرح شد و ما هنوز آنها را مطرح می کنیم
[ترجمه ترگمان]این مانند یک تمثیل عهد قدیم است؛ این سوالات پنج هزار سال پیش مطرح شدند و ما هنوز هم آن ها را بزرگ می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The meaning of the parable for today Both these meanings are seen as important to Christians today.
[ترجمه گوگل]معنای مَثَل امروزی هر دو این معانی برای مسیحیان امروزی مهم هستند
[ترجمه ترگمان]معنای تمثیل برای امروز هر دوی این معانی به اندازه امروز برای مسیحیان مهم تلقی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let me tell you the parable of the Bavarian-cream pies.
[ترجمه گوگل]بگذارید تمثیل کیک های خامه ای باواریا را به شما بگویم
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید تمثیل کلوچه Bavarian را به شما بگویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قیاس (اسم)
abduction, analogy, syllogism, deduction, induction, parable, proportion

تمثیل (اسم)
allegory, parable, exemplification, similitude, emblem, exemplum

مثال (اسم)
saying, proverb, saw, example, instance, exemplar, parable, exemplum, apologue, praxis

نمونه (اسم)
example, instance, exemplar, parable, exemplum, progenitor, precedent, piece, breadboard, sample, model, specimen, module, paradigm, typicality

داستان اخلاقی (اسم)
parable

تخصصی

[ریاضیات] مقایسه، قیاس، تمثیل

انگلیسی به انگلیسی

• proverb, short tale that teaches a moral lesson; riddle, enigma; allegory, symbolic story
a parable is a short story which makes a moral or religious point.

پیشنهاد کاربران

مثال، مثل، تمثیل، قیاس، نمونه، داستان اخلاقی، روانشناسی: تمثیل
مثل و داستان ساده و عامیانه است که بشه با بقیه مثل ها یه مقایسه ای بشه یعنی قابل قیاس باشه. نه اینکه محرمانه باشه یا نمادین باشه ( allegory ) مثل یک بین شعر یا نقاشی پیچیده که یه پیامی رمزی رو بخوادمنتقل کنه که بقیه عوام نتونسته باشن ،
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان نمونه مثل های عیسی، مشهور به تمثیل سامری نیکوکار ( به انگلیسی: Parable of the Good Samaritan ) داستانی است اخلاقی که مسیح در قالب این تمثیل مفهوم واژه �همسایه� یا �همنوع� را توضیح می دهد .
پس تفاوت بین این رو با allegory دقت بفرمایید

The parable of the three rings is the epitome of the pragmatic position
داستان کوتاه، حکایت کوتاه که یک پند اخلاقی در انتهای اون وجود داره.
یه چیزی مثل کتاب داستانِ راستانِ مرتضی مطهری
a short, simple story that teaches or explains an idea, especially a moral or religious idea
A parable is a very short narrative about human beings presented so as to stress the tacit analogy or parallel with a general thesis or lesson that the narrator is trying to bring home to his audience. Olso one of Jesus' favourite devices as a teacher.

بپرس