optimistic

/ˌɑːptəˈmɪstɪk//ˌɒptɪˈmɪstɪk/

معنی: خوش بین
معانی دیگر: خوش بینانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: optimistically (adv.)
(1) تعریف: expecting or tending to expect favorable outcomes.
مترادف: hopeful, sanguine
متضاد: negative, pessimistic
مشابه: anticipative, assured, cheerful, confident, expectant, idealistic, starry-eyed, upbeat

- The President appeared to be optimistic about the economy.
[ترجمه سعید] رییس جمهور در مورد اقتصاد خوشبین به نظر می رسید.
|
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد رئیس جمهور نسبت به اقتصاد خوشبین است
[ترجمه ترگمان] به نظر می رسد رئیس جمهور در مورد اقتصاد خوشبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The coach was optimistic about the team's chances this year.
[ترجمه گوگل] مربی به شانس های این تیم در سال جاری خوشبین بود
[ترجمه ترگمان] این مربی در مورد شانس این تیم در سال جاری خوشبین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She's an optimistic person and always remains cheerful.
[ترجمه گوگل] او فردی خوش بین است و همیشه شاداب باقی می ماند
[ترجمه ترگمان] او فرد خوش بینانه ای است و همیشه شاد باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of, concerning, or displaying optimism.
مترادف: encouraging, favorable, hopeful, promising, rosy, sanguine
متضاد: negative, pessimistic
مشابه: auspicious, bullish, idealistic, positive, propitious, sunny, upbeat

جمله های نمونه

1. he sounded very optimistic
به نظر خیلی خوش بین می رسید.

2. I'm very optimistic about our chances of success.
[ترجمه گوگل]من به شانس موفقیتمان بسیار خوشبین هستم
[ترجمه ترگمان]من نسبت به شانس موفقیت خود خوشبین هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He remained strongly optimistic that an agreement could be reached.
[ترجمه گوگل]او به شدت نسبت به دستیابی به توافق خوشبین بود
[ترجمه ترگمان]او به شدت خوش بین بود که توافقی حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is optimistic about the future.
[ترجمه گوگل]او به آینده خوشبین است
[ترجمه ترگمان]او نسبت به آینده خوشبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is an optimistic young fellow.
[ترجمه رضوانی] او یک آدم جوان خوش بین است
|
[ترجمه گوگل]او یک جوان خوش بین است
[ترجمه ترگمان]جوان خوش بین و خوش بین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I hold an optimistic view of events.
[ترجمه گوگل]من دیدگاهی خوشبینانه نسبت به رویدادها دارم
[ترجمه ترگمان]من یک دیدگاه خوش بینانه از رویدادها دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Earlier sales forecasts were overly optimistic.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های قبلی فروش بیش از حد خوش بینانه بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های اولیه فروش بیش از حد خوشبین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You will feel more buoyant and optimistic about the future than you have for a long time.
[ترجمه گوگل]نسبت به آینده نسبت به مدت طولانی احساس سرزندگی و خوش بینی بیشتری خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]شما در مورد آینده نسبت به زمانی که برای مدت طولانی دارید، احساس شادمانی بیشتری خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bankers are cautiously optimistic about the country's economic future.
[ترجمه گوگل]بانکداران با احتیاط نسبت به آینده اقتصادی کشور خوشبین هستند
[ترجمه ترگمان]بانکداران محتاطانه نسبت به آینده اقتصادی کشور خوشبین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your view is too optimistic.
[ترجمه گوگل]دیدگاه شما خیلی خوشبینانه است
[ترجمه ترگمان]دیدگاه شما خیلی خوش بین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The meeting ended on an optimistic note.
[ترجمه گوگل]این نشست با خوش بینی به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]جلسه با یک یادداشت خوش بینانه به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ferguson is optimistic about the future of the business.
[ترجمه گوگل]فرگوسن نسبت به آینده کسب و کار خوشبین است
[ترجمه ترگمان]فرگوسن در مورد آینده کسب وکار خوش بین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The timeline for the project is optimistic.
[ترجمه گوگل]جدول زمانی پروژه خوش بینانه است
[ترجمه ترگمان]جدول زمانی این پروژه خوشبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is known for his optimistic can-do attitude.
[ترجمه گوگل]او به خاطر نگرش خوش بینانه اش که می تواند انجام دهد معروف است
[ترجمه ترگمان]او به خاطر خوش بینی اش معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She is optimistic about her chances of winning a gold medal.
[ترجمه گوگل]او به شانس خود برای کسب مدال طلا خوش بین است
[ترجمه ترگمان]او نسبت به شانس برنده شدن مدال طلا خوشبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوش بین (صفت)
roseate, upbeat, optimistic

تخصصی

[حسابداری] خوش بینانه
[صنعت] خوش بینانه
[ریاضیات] خوشبینانه

انگلیسی به انگلیسی

• seeing the good, hoping for good
someone who is optimistic is hopeful about the future.

پیشنهاد کاربران

مثبت اندیش
کسی که باور داره به اتفاق افتادن کارهای خوب، خوشبین
خوش بین
بهینه خواه
آقای فخار متضاد "optimistic " را اشتباه نوشتن. املای
درست "pessimistic " هستش به معنای بدبین.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : optimism / optimist
✅️ صفت ( adjective ) : optimistic
✅️ قید ( adverb ) : optimistically
مثبت نگر
1. تمایل به نگاه مساعد به رویدادها یا شرایط و انتظار مطلوب ترین نتیجه
2. بازتاب خوش بینی
یک طرح خوش بینانه
3. از یا مربوط به خوش بینی
امیدوار کننده
دلگرم کننده
اطمینان بخش
معقول
مطلوب
چند معنی داره ولی در این مثالی که برای شما میزنم به عنوان خوشبین معنی میدهد.
I am more optimistic now than befor
متضاد pessimistic و paranoid
به نقل از هزاره:
[شخص] خوشبین
[نظر] خوشبینانه
مثبت_روشن اندیش_خوش بین
optimistic outlook:
چشم انداز مثبت

خوشایند و خوش بینانه
مثبت گرا
مثبت اندیش، با دیدِ مثبت
وpessimetic یعنی بدبین
خوشبین ( صفت ) ( Adj )
خوشبینانه
Seeing or thinking positively to sth

خوش بین، خوشبینانه، تا حدودی نا ممکن
صفت:
pessimistic متضاد optimistic
pessimistic
tending to see the worst aspect of things or believe that the worst will happen. به دنبال بدترین جنبه ای از چیزها هستند یا بر این باورند که بدترین اتفاق خواهد افتاد.
...
[مشاهده متن کامل]

"he was pessimistic about the prospects""او در مورد چشم انداز بدبین بود"
صفت:optimistic
hopeful and confident about the future. امیدوار و مطمئن در مورد آینده.
"the optimistic mood of the Sixties""روحیه خوش بینانه دهه شصت"

صفت:
hopeful and confident about the future. امیدوار و مطمئن در مورد آینده.
"the optimistic mood of the Sixties""روحیه خوش بینانه دهه شصت"
بهترین - زیباترین
خوشایند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس