infallible

/ˌɪnˈfæləbl̩//ɪnˈfæləbl̩/

معنی: مصون از خطا، لغزش ناپذیر
معانی دیگر: (کسی که جایز الخطا نیست مانند خداوند) بری از خطا، قابل اطمینان، کم خطا، (کلیسای کاتولیک - به ویژه در مورد پاپ) خطا ناپذیر، منزه از گناه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: infallibly (adv.), infallibility (n.)
(1) تعریف: incapable of error.
متضاد: fallible

- The computer's calculation is considered infallible.
[ترجمه گوگل] محاسبه رایانه خطاناپذیر تلقی می شود
[ترجمه ترگمان] محاسبات کامپیوتری بدون اشتباه در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You are wrong if you think you're infallible; you're bound to make a mistake one day that you'll seriously regret.
[ترجمه گوگل] اگر فکر می کنید که خطاناپذیر هستید، اشتباه می کنید حتما یک روز اشتباهی مرتکب می شوید که به شدت پشیمان می شوید
[ترجمه ترگمان] تو اشتباه می کنی اگر فکر می کنی you؛ باید یک روز اشتباه کنی که واقعا پشیمان خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not liable to error or failure; extremely reliable.
متضاد: fallible
مشابه: unerring

- I will rely on your infallible judgment.
[ترجمه گوگل] من به قضاوت معصوم تو تکیه می کنم
[ترجمه ترگمان] من به قضاوت اشتباه شما متکی خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This book is an infallible guide to travel in Italy.
[ترجمه گوگل] این کتاب راهنمای بی خطا برای سفر به ایتالیا است
[ترجمه ترگمان] این کتاب راهنمای infallible برای سفر در ایتالیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of the pope, incapable of fallacy or error in expounding Roman Catholic doctrine on faith or morals.

جمله های نمونه

1. nobody is infallible
انسان جایزالخطا است،همه کس اشتباه می کند

2. only god is infallible
فقط خدا جایزالخطا نیست.

3. mankind is fallible, but god is infallible
انسان لغزش پذیر است ولی خدا لغزش ناپذیر می باشد.

4. Even the experts are not infallible.
[ترجمه گوگل]حتی متخصصان هم معصوم نیستند
[ترجمه ترگمان]حتی کارشناسان هم خطاناپذیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. None of us are infallible.
[ترجمه سید هادی حسینی] هیچ یک از ما مصون از خطا نیستیم.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از ما معصوم نیستیم
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از ما خطاناپذیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No mathematician is infallible; he may make mistakes, but he must not hedge.
[ترجمه گوگل]هیچ ریاضی دانی خطاناپذیر نیست او ممکن است اشتباه کند، اما نباید پرچین شود
[ترجمه ترگمان]هیچ ریاضی خطا نیست، ممکن است اشتباه کند، اما نباید از حصار رد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No expert is infallible.
[ترجمه سید هادی حسینی] هیچ کارشناسی مصون از خطا نیست.
|
[ترجمه گوگل]هیچ متخصصی معصوم نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ تخصصی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No work plan is infallible and changes may be necessary.
[ترجمه گوگل]هیچ برنامه کاری خطاناپذیر نیست و ممکن است تغییرات لازم باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ برنامه کاری قطعی نیست و ممکن است لازم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hence if knowledge requires an infallible or perfectly reliable method, it is impossible.
[ترجمه گوگل]از این رو، اگر دانش نیازمند روشی خطاناپذیر یا کاملاً مطمئن باشد، غیر ممکن است
[ترجمه ترگمان]از این رو، اگر دانش نیازمند یک روش بی نقص یا کاملا مطمئن باشد، غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unfortunately coaches are not infallible and do occasionally break down or need replacing and certain on board facilities may occasionally fail.
[ترجمه گوگل]متأسفانه مربیان خطاناپذیر نیستند و گاهی اوقات خراب می شوند یا نیاز به تعویض دارند و برخی از امکانات موجود در هیئت مدیره ممکن است گهگاه از کار بیفتند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، مربیان فاقد خطا بوده و گاهی اوقات استراحت می کنند و یا نیاز به جایگزینی و یا تعویض آن ها در امکانات هیات مدیره ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Computer spell checkers are useful but far from infallible.
[ترجمه گوگل]غلط‌گیر املای رایانه مفید است اما به دور از خطا نیست
[ترجمه ترگمان]شطرنج بازی کامپیوتری مفیدی است اما از لغزش مصون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their experts are not infallible, as when the World Bank boosted tourism in the 1960s as a sure-fire multiplier of development.
[ترجمه گوگل]کارشناسان آنها خطاناپذیر نیستند، مانند زمانی که بانک جهانی در دهه 1960 گردشگری را به عنوان یک ضریب مطمئن توسعه افزایش داد
[ترجمه ترگمان]متخصصین آن ها مصون از خطا نیستند، چرا که بانک جهانی در دهه ۱۹۶۰ به عنوان یک تقویت کننده مطمئن توسعه صنعت توریسم را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. DNA testing is an almost infallible method of identification.
[ترجمه گوگل]آزمایش DNA یک روش تقریباً اشتباه برای شناسایی است
[ترجمه ترگمان]آزمایش دی ان ای یک روش تقریبا قطعی برای شناسایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Juries are not infallible. Innocent people are convicted, and guilty people go free.
[ترجمه سید هادی حسینی] اعضای هیات منصفه مصون از خطا نیستند. چه بسیار بیگناهانی که محکوم شده اند و چه بسیار مجرمانی که بی کیفر مانده اند.
|
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه معصوم نیستند افراد بی گناه محکوم می شوند و افراد مجرم آزاد می شوند
[ترجمه ترگمان]Juries عاری از خطا نیستند مردم بی گناه محکوم می شوند و مردم بی گناه آزاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصون از خطا (صفت)
infallible

لغزش ناپذیر (صفت)
infallible

انگلیسی به انگلیسی

• unfailing, certain, sure, absolutely reliable; unable to make a mistake, incapable of erring
someone or something that is infallible is never wrong.

پیشنهاد کاربران

خطاناپذیر
شاید اگه ''یک کلمه ای'' معیار باشه برای ترجمه، این خوب باشه. مثل این مثال که مقابل خطا error امده:
قضاوتهای اخلاقی مبتنی بر خطا است. . انها خطاناپذیر نیستند
that our moral judgments are based on errors، he excoriates those who appeal to their conscience as an infallible basis for their moral judgments
...
[مشاهده متن کامل]

متضاد این کلمه :
fallible :لغزش پذیر ، از خصوصیات انسان است
infallible لغزش ناپذیر ، مصون از خطا
از ویژگی های خداست
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : fall
✅️ اسم ( noun ) : infallibility
✅️ صفت ( adjective ) : infallible
✅️ قید ( adverb ) : infallibly
❗️دوستان دقت کنید که فعل fall ریشه تمامی این لغات می باشد اما معنای این فعل با اسم، صفت و قید آن تفاوت دارد چون پیشوندِ منفی سازِ in به دیگر کلمات اضافه شده است
...
[مشاهده متن کامل]

معصوم
لاریبی
عاری از خطا

بپرس