compilation

/ˌkɑːmpəˈleɪʃn̩//ˌkɒmpɪˈleɪʃn̩/

معنی: گرد اوری، تلفیق، تالیف، همگردانی
معانی دیگر: گردآوری، تدوین، جمع آوری، (کتاب و رساله و غیره) گرد آورده، مجموعه، منظومه، گردآورد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of compiling.
مترادف: assemblage, assembling, collecting, collection, compiling, gathering, organizing
مشابه: accumulation, aggregation, codifying, combination, gather, incorporation, ordering, systematizing

(2) تعریف: a thing compiled, esp. a written work.
مترادف: anthology, assemblage, corpus, gathering, miscellany, symposium
مشابه: aggregation, album, analects, assortment, collection, combination, compendium, congeries, digest, gleanings, thesaurus

- This compilation of essays about baseball will make an excellent Father's Day gift.
[ترجمه گوگل] این مجموعه مقالات در مورد بیسبال یک هدیه عالی برای روز پدر خواهد بود
[ترجمه ترگمان] این مجموعه مقالات در مورد بیسبال یک هدیه روز پدر عالی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a compilation of his recent work
مجموعه ای از آثار اخیر او

2. the compilation of this comprehensive dictionary
تالیف این فرهنگ جامع

3. The last track finishes this compilation beautifully.
[ترجمه گوگل]آخرین آهنگ این مجموعه را به زیبایی تمام می کند
[ترجمه ترگمان]آخرین شیار، این ترجمه را به زیبایی تمام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A team of four were involved in the compilation of the book.
[ترجمه گوگل]یک تیم چهار نفره در تدوین این کتاب نقش داشتند
[ترجمه ترگمان]تیمی متشکل از چهار نفر در جمع آوری کتاب دخیل بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This compilation was first issued on vinyl in 198
[ترجمه گوگل]این مجموعه برای اولین بار بر روی وینیل در سال 198 منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این ترجمه برای اولین بار در سال ۱۹۸ میلادی منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her latest CD is a compilation of all her best singles.
[ترجمه گوگل]آخرین سی دی او مجموعه ای از بهترین تک آهنگ های او است
[ترجمه ترگمان]آخرین سی دی او مجموعه ای از بهترین singles او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The market for those dreadful compilation records you see advertised on TV is just another of life's great mysteries.
[ترجمه گوگل]بازار آن دسته از رکوردهای گردآوری وحشتناکی که در تلویزیون تبلیغ می شود، تنها یکی دیگر از اسرار بزرگ زندگی است
[ترجمه ترگمان]بازار برای آن سری اسناد مزخرف که شما در تلویزیون تبلیغ می کنید فقط یکی دیگر از رازهای بزرگ زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unlike most compilation soundtracks, there is a sense that these songs belong together.
[ترجمه گوگل]برخلاف اکثر موسیقی متن های تلفیقی، این حس وجود دارد که این آهنگ ها به هم تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]برخلاف اکثر soundtracks compilation، این حس وجود دارد که این آهنگ ها به هم تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You must by now guess that this compilation is by definition a mixed bag, of mixed quality.
[ترجمه گوگل]تا به حال باید حدس بزنید که این مجموعه طبق تعریف یک کیسه ترکیبی با کیفیت ترکیبی است
[ترجمه ترگمان]حالا باید حدس بزنید که این گردآوری، با تعریف یک کیف مخلوط، با کیفیت مخلوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A must-see movie for men who love making compilation tapes, and for women who never listened to them.
[ترجمه گوگل]فیلمی که باید ببیند برای مردانی که عاشق ساختن نوارهای تلفیقی هستند و برای زنانی که هرگز به آنها گوش نداده اند
[ترجمه ترگمان]یک فیلم باید برای مردانی که عاشق ساختن tapes، و برای زنانی که هرگز به حرف آن ها گوش نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finally, to summarise, this is a useful compilation of the Raman spectra of polymers, despite some shortcomings.
[ترجمه گوگل]در نهایت، به طور خلاصه، این مجموعه مفیدی از طیف رامان پلیمرها، با وجود برخی کاستی ها است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، به طور خلاصه، این یک مجموعه مفید از طیف رامان پلیمرها با وجود برخی کاستی ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hundreds of man-hours had gone into its compilation - all for nothing.
[ترجمه گوگل]صدها نفر-ساعت برای تدوین آن صرف شده بود - همه چیز بیهوده
[ترجمه ترگمان]صدها ساعت تمام آن را به دست اورده بود - همه اش برای هیچ چیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the long term, it envisaged the compilation of a list of globally protected areas.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، تدوین فهرستی از مناطق حفاظت شده جهانی را در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، این مجموعه تلفیقی از یک لیست از مناطق حفاظت شده در سطح جهانی را پیش بینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A White House compilation of the events shows 70 coffees were held over 18 months.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از رویدادها در کاخ سفید نشان می دهد که 70 قهوه در طول 18 ماه برگزار شده است
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از وقایع در کاخ سفید نشان می دهد که ۷۰ تا قهوه در طول ۱۸ ماه برگزار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is like releasing a skiffle compilation without Lonnie Donegan.
[ترجمه گوگل]این مانند انتشار یک مجموعه اسکیفل بدون Lonnie Donegan است
[ترجمه ترگمان]این مانند رها کردن مجموعه skiffle بدون لا نی Donegan است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردآوری (اسم)
cumulation, collection, amassment, gathering, compilation

تلفیق (اسم)
reconciliation, synthesis, incorporation, compilation, collation, modulation, conflation, syncretism

تالیف (اسم)
compilation, essay, conflation

همگردانی (اسم)
compilation

تخصصی

[حسابداری] تنظیم ( صورتهای مالی)
[سینما] تلفیق
[کامپیوتر] همگردانی ؛ترجمه ؛ کامپایل
[فوتبال] گردآوری-جمع آوری
[زمین شناسی] ترجمه ،جمع اوری و انتخاب ،جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته ،گرداوری ،تالیف ،تلفیق ،همگردانی ترجمه برنامهای رایانهای که به زبان مسأله گرا نوشته شده به زبان رایانهگرا. به طور معمول ترجمه برنامهای رایانهای از یک زبان سطح
[ریاضیات] ترجمه برنامه

انگلیسی به انگلیسی

• collection of plays or other literary works; combining of documents or other materials into one book; translation of a programs written in a high-level language to another language (computers); compiling of data
a compilation is a book, record, or programme containing many different things.

پیشنهاد کاربران

compilation ( n ) ( kɑmpəˈleɪʃn ) =a collection of items, especially pieces of music or writing, taken from different places and put together, e. g. a compilation album.
compilation
۱. تالیف. تدوین ۲. تهیه. تنظیم ۳. گردآوری. جمع آوری ۴. مجموعه. اثر ۵. {کامپیوتر} ترجمه. همگردانی
the compilation of this comprehensive dictionary
تالیف این فرهنگ لغت جامع
compilation ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ترجمه 1
تعریف: فرایند رمزگشایی دستورهای نوشته‏شده به زبانی سطح بالاتر و تولید برنامه‏ای به زبان هم گذاری
تلفیق
( از سرچشمه های مختلف )
گردآوری، تدوین، جمع آوری، تهیه
( آمار و اطلاعات و غیره )
“It’s a work in progress, ” the official said of U. S. compilation of the baskets. “We understand that lifting of some sanctions will have to come from a return to the JCPOA, ” the official said
گرد اوری ، تالیف

بپرس